←روایات دربارۀ جامعه
(←منابع) |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==روایات دربارۀ [[جامعه]]== | ==روایات دربارۀ [[جامعه]]== | ||
*روایاتی دربارۀ [[جامعه]] وارد شده است مانند: | *روایاتی دربارۀ [[جامعه]] وارد شده است مانند: | ||
#[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] میکند [[حضرت]] فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۳۹</ref> «ای [[ابومحمد]]! [[جامعه]] نزد ما است و آنها چه میدانند [[جامعه]] چیست؟» عرض کردم: "قربانت گردم! [[جامعه]] چیست؟" فرمود: «صحیفهای است با طول هفتاد ذرع به ذرع [[رسول خدا]]{{صل}} و املای آن [[حضرت]] از دهان مبارکش و دست خط [[علی]]{{ع}}. هر [[حلال و حرام]] و هر چیزی که [[مردم]] به آن نیاز داشته باشند؛ حتی دیه خراشهای کوچک، در آن است». [[امام]] با دستش به من زد و فرمود: ای [[ابومحمد]]! به من اجازه میدهی؟ عرض کردم: قربانت گردم من در [[اختیار]] شما هستم. هرچه میخواهید بکن. [[حضرت]] همچون کسی که [[خشمگین]] است، [[دست]] مرا نیشگون گرفت و فرمود: حتی دیه این، عرض کردم: به [[خدا]] این [[علم]] است. فرمود: این [[علم]] است؛ ولی نه همه [[علم]]».<ref>ر.ک. [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص ۷۹ ـ ۸۲؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج ۲، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ [[عسکری امامخان|امام خان، عسکری]]، [[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]، فصل پنجم؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۸۵؛ [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۶۷ ـ ۷۱؛ [[محمد بیابانی | #[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] میکند [[حضرت]] فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۳۹</ref> «ای [[ابومحمد]]! [[جامعه]] نزد ما است و آنها چه میدانند [[جامعه]] چیست؟» عرض کردم: "قربانت گردم! [[جامعه]] چیست؟" فرمود: «صحیفهای است با طول هفتاد ذرع به ذرع [[رسول خدا]]{{صل}} و املای آن [[حضرت]] از دهان مبارکش و دست خط [[علی]]{{ع}}. هر [[حلال و حرام]] و هر چیزی که [[مردم]] به آن نیاز داشته باشند؛ حتی دیه خراشهای کوچک، در آن است». [[امام]] با دستش به من زد و فرمود: ای [[ابومحمد]]! به من اجازه میدهی؟ عرض کردم: قربانت گردم من در [[اختیار]] شما هستم. هرچه میخواهید بکن. [[حضرت]] همچون کسی که [[خشمگین]] است، [[دست]] مرا نیشگون گرفت و فرمود: حتی دیه این، عرض کردم: به [[خدا]] این [[علم]] است. فرمود: این [[علم]] است؛ ولی نه همه [[علم]]».<ref>ر.ک. [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص ۷۹ ـ ۸۲؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج ۲، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ [[عسکری امامخان|امام خان، عسکری]]، [[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]، فصل پنجم؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۸۵؛ [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۶۷ ـ ۷۱؛ [[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی، محمد]]، [[امامت ۵ (کتاب)|امامت]]، ص ۱۴۷؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل بویه|آل بویه، طاهره]]، علم امام؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]، [[بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص ۱۸۳؛ [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص ۶۶؛ [[حسین گنجی|گنجی، حسین]]، [[امامشناسی ۱ (کتاب)|امامشناسی]]، ج ۱، ص ۱۷۲؛ [[سید محمد فائز باقری|فائز باقری، سید محمد]]، [[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۱۱۶ ـ ۱۲۵؛ [[جواد رنجبر|رنجبر، جواد]]، کنکاشی در کیفیت علم و سرچشمههای علم امام.</ref>. | ||
#[[حریز]] به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کرد<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۳۳</ref>: "چرا [[عمر]] شما [[امامان]]{{ع}} کوتاه است و [[مرگ]] شما به هم نزدیک، با این که [[مردم]] به شما نیازمندند؟" [[امام]] فرمودند: "هر کدام از ما صحیفهای داریم که در آن هر چه باید در مدت [[امامت]] عمل شود، [[ثبت]] است و چون مندرجات آن به آخر رسید فهمیده میشود [[عمر]] به آخر رسیده و [[پیامبر]]{{صل}} در [[خواب]] میآید و خبر [[مرگ]] او را به وی میدهد و آنچه از [[مقام]] نزد [[خدا]] دارد به او گزارش میدهد"<ref>ر.ک. [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]].</ref>. | #[[حریز]] به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کرد<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۳۳</ref>: "چرا [[عمر]] شما [[امامان]]{{ع}} کوتاه است و [[مرگ]] شما به هم نزدیک، با این که [[مردم]] به شما نیازمندند؟" [[امام]] فرمودند: "هر کدام از ما صحیفهای داریم که در آن هر چه باید در مدت [[امامت]] عمل شود، [[ثبت]] است و چون مندرجات آن به آخر رسید فهمیده میشود [[عمر]] به آخر رسیده و [[پیامبر]]{{صل}} در [[خواب]] میآید و خبر [[مرگ]] او را به وی میدهد و آنچه از [[مقام]] نزد [[خدا]] دارد به او گزارش میدهد"<ref>ر.ک. [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]].</ref>. | ||
#[[بکر بن کرب صیرفی]] میگوید: [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: "در نزد ماست آنچه با وجود آن نیازی به [[مردم]] نداریم و در [[حقیقت]] [[مردم]] به ما نیاز دارند و به [[راستی]] در نزد ما کتابی است از املای [[رسول خدا]]{{صل}} به خط [[علی]]{{ع}} دفتری است که در آن هر [[حلال]] و حرامی [[ثبت]] است، شما کاری را به ما [[رجوع]] میکنید و [[دستور]] میخواهید، ما میدانیم بدان عمل میکنید و یا اینکه آن را ترک میکنید"<ref>ر.ک. [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]].</ref>. | #[[بکر بن کرب صیرفی]] میگوید: [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: "در نزد ماست آنچه با وجود آن نیازی به [[مردم]] نداریم و در [[حقیقت]] [[مردم]] به ما نیاز دارند و به [[راستی]] در نزد ما کتابی است از املای [[رسول خدا]]{{صل}} به خط [[علی]]{{ع}} دفتری است که در آن هر [[حلال]] و حرامی [[ثبت]] است، شما کاری را به ما [[رجوع]] میکنید و [[دستور]] میخواهید، ما میدانیم بدان عمل میکنید و یا اینکه آن را ترک میکنید"<ref>ر.ک. [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آل بویه|آل بویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]].</ref>. |