←چیستی آرامش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==چیستی آرامش== | ==چیستی آرامش== | ||
* آرامش مهمترین نیاز انسان که در سایه آن به [[رشد]] و کمال میرسد، در لغت به معنای فراغت، [[آسایش]]، [[طمأنینه]]، [[صلح]] و [[امنیت]] است<ref>ر.ک: معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص ۴؛ بهشتی، محمد، فرهنگ امید، ص ۲۳ و ۲۵.</ref>. نزدیکترین واژۀ [[عربی]] به آرامش کلمۀ سکینه است<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ}}«اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند» سوره فتح، آیه ۴.</ref> که به معنای [[وقار]]، سنگینی و آرامش [[دل]] است<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۳۹۴ ماده «سکن»؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۶، ص ۳۱۳ ماده سکن؛ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰.</ref>. | * آرامش مهمترین نیاز انسان که در سایه آن به [[رشد]] و کمال میرسد، در لغت به معنای فراغت، [[آسایش]]، [[طمأنینه]]، [[صلح]] و [[امنیت]] است<ref>ر.ک: معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص ۴؛ بهشتی، محمد، فرهنگ امید، ص ۲۳ و ۲۵.</ref>. نزدیکترین واژۀ [[عربی]] به آرامش کلمۀ سکینه است<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ}}«اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند» سوره فتح، آیه ۴.</ref> که به معنای [[وقار]]، سنگینی و آرامش [[دل]] است<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۳۹۴ ماده «سکن»؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۶، ص ۳۱۳ ماده سکن؛ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰.</ref>. | ||
آرامش دارای دو مفهوم است: آرامش منفی که همراه با سکون و بیتحرکی و بیاحساسی در برابر حقایق و وقایع مهم است و آرامش مثبت که همراه با حساسیت، [[اندیشه]]، [[خلاقیت]] و جولان هیجانات است<ref>ر.ک: طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰؛ [[محسن موحدی|موحدی، محسن]]، [[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]، ص ۴؛ [[نفیسه فقیهی مقدس|فقیهی مقدس، نفیسه]]، [[بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی (مقاله)|بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی]]، ص؟؟</ref>. | *آرامش دارای دو مفهوم است: آرامش منفی که همراه با سکون و بیتحرکی و بیاحساسی در برابر حقایق و وقایع مهم است و آرامش مثبت که همراه با حساسیت، [[اندیشه]]، [[خلاقیت]] و جولان هیجانات است<ref>ر.ک: طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰؛ [[محسن موحدی|موحدی، محسن]]، [[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]، ص ۴؛ [[نفیسه فقیهی مقدس|فقیهی مقدس، نفیسه]]، [[بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی (مقاله)|بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی]]، ص؟؟</ref>. | ||
==تفاوت آرامش با [[وقار]] و [[ثبات]]== | ==تفاوت آرامش با [[وقار]] و [[ثبات]]== | ||
* آرامش، [[ثبات]] و [[وقار]] از لحاظ معنا نزدیک به یکدیگر هستند، هرچند میتوان آرامش و [[ثبات]] را صفت [[قلب]] و [[وقار]] را تنها صفت عمل دانست. گرچه [[دانشمندان]] در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه، به نوعی [[تسامح]] قائل بودهاند و این در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده میشود. با این حال، ملکه آرامش [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] مینماید. ملکه سکینه و [[وقار]]، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفانهای حوادث پای برجا میدارد و ملکه [[ثبات]] و [[استواری]]، موجب [[استواری]] در [[کارها]] میشود<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص۶۰-۶۲.</ref>. | * آرامش، [[ثبات]] و [[وقار]] از لحاظ معنا نزدیک به یکدیگر هستند، هرچند میتوان آرامش و [[ثبات]] را صفت [[قلب]] و [[وقار]] را تنها صفت عمل دانست. گرچه [[دانشمندان]] در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه، به نوعی [[تسامح]] قائل بودهاند و این در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده میشود. با این حال، ملکه آرامش [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] مینماید. ملکه سکینه و [[وقار]]، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفانهای حوادث پای برجا میدارد و ملکه [[ثبات]] و [[استواری]]، موجب [[استواری]] در [[کارها]] میشود<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص۶۰-۶۲.</ref>. |