حدیث ثقلین: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==چیستی [[عترت]] و ثقل در [[حدیث ثقلین]]==
==چیستی [[عترت]] و ثقل در حدیث ثقلین==
*یکی از مهم‌ترین [[ادلۀ روایی]] در مورد [[برتری]] و [[حقانیت اهل بیت]]{{ع}}، [[حدیث صحیح]] و [[متواتر]] "[[ثقلین]]" است که مورد [[پذیرش]] [[دانشمندان شیعه]] و [[سنی]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵. </ref>. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در این [[حدیث]] فرمودند: «من از بین شما می‌روم و دو چیز گران بها و [[ارزشمند]] از خودم به یادگار می‌گذارم، یکی [[کتاب خدا]] و دیگری عترتم را و مادامی که به هر دو آنها [[متوسل]] شوید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد»<ref>{{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}}؛‏ بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۴۱۳؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸ و....</ref>. به [[قرآن]] [[ثقل اکبر]] و به [[عترت پیامبر]] [[ثقل اصغر]] می‌‌گویند، چنانکه در روایتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[کمیل]] فرمودند: «ای [[کمیل]] ما [[ثقل اصغر]] و [[قرآن]] [[ثقل اکبر]] است»<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰ به نقل از بشارة المصطفی، ص ۲۹. نیز ر. ک: عترت، ثقل کبیر، کمالی دزفولی.</ref>. اما [[مراد از عترت در حدیث ثقلین]]، [[اهل بیت]] و اخص [[نزدیکان]] [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴؛ محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۱۰؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۴- ۶۶.</ref>.
*یکی از مهم‌ترین [[ادلۀ روایی]] در مورد [[برتری]] و [[حقانیت اهل بیت]]{{ع}}، [[حدیث صحیح]] و [[متواتر]] "[[ثقلین]]" است که مورد [[پذیرش]] [[دانشمندان شیعه]] و [[سنی]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵. </ref>. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در این [[حدیث]] فرمودند: «من از بین شما می‌روم و دو چیز گران بها و [[ارزشمند]] از خودم به یادگار می‌گذارم، یکی [[کتاب خدا]] و دیگری عترتم را و مادامی که به هر دو آنها [[متوسل]] شوید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد»<ref>{{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}}؛‏ بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۴۱۳؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸ و....</ref>. به [[قرآن]] [[ثقل اکبر]] و به [[عترت پیامبر]] [[ثقل اصغر]] می‌‌گویند، چنانکه در روایتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[کمیل]] فرمودند: «ای [[کمیل]] ما [[ثقل اصغر]] و [[قرآن]] [[ثقل اکبر]] است»<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰ به نقل از بشارة المصطفی، ص ۲۹. نیز ر. ک: عترت، ثقل کبیر، کمالی دزفولی.</ref>. اما [[مراد از عترت در حدیث ثقلین]]، [[اهل بیت]] و اخص [[نزدیکان]] [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴؛ محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۱۰؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۴- ۶۶.</ref>.
*در معنای [[ثقلین]] گفته شده است که به معنای هر آن چیری است که [[ارزشمند]]، نفیس و سنگین باشد. [[ثَقَلین]]، یا ثِقلین یعنی دو چیز [[ارزشمند]] و [[عظیم]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴. </ref>.
*در معنای [[ثقلین]] گفته شده است که به معنای هر آن چیری است که [[ارزشمند]]، نفیس و سنگین باشد. [[ثَقَلین]]، یا ثِقلین یعنی دو چیز [[ارزشمند]] و [[عظیم]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۹ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴. </ref>.
==[[سند]] [[حدیث ثقلین]]==
==[[سند]] حدیث ثقلین==
* [[شیعه]] و [[سنی]] در منابع معتبر به صورت [[متواتر]] [[نقل]] کرده‌اند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به صورت مکرر و در مکان‌های متعدد و با الفاظ گوناگون، [[حدیث ثقلین]] را بیان کرده است، به طوری که [[محدثان]] [[شیعه]] در [[تواتر]] آن [[اجماع]] دارند و با هشتاد و دو [[سند]] از طریق [[ائمۀ اطهار]]{{ع}} آن را ذکر کرده اند<ref>اعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۱۰. </ref>. همچنین [[محدثان]] [[اهل سنت]] هم به صحت آن تصریح کرده‌اند، برای نمونه: [[حاکم]] [[نیشابوری]]، [[ابن حجر]] مکی، نورالدین [[هیثمی]]، ۳۴ نفر از [[اصحاب]] و ۱۹ نفر از [[تابعین]] آن را [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵. </ref>.  
* [[شیعه]] و [[سنی]] در منابع معتبر به صورت [[متواتر]] [[نقل]] کرده‌اند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به صورت مکرر و در مکان‌های متعدد و با الفاظ گوناگون، حدیث ثقلین را بیان کرده است، به طوری که [[محدثان]] [[شیعه]] در [[تواتر]] آن [[اجماع]] دارند و با هشتاد و دو [[سند]] از طریق [[ائمۀ اطهار]]{{ع}} آن را ذکر کرده اند<ref>اعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۱۰. </ref>. همچنین [[محدثان]] [[اهل سنت]] هم به صحت آن تصریح کرده‌اند، برای نمونه: [[حاکم]] [[نیشابوری]]، [[ابن حجر]] مکی، نورالدین [[هیثمی]]، ۳۴ نفر از [[اصحاب]] و ۱۹ نفر از [[تابعین]] آن را [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵. </ref>.  
*مکان و زمان صدور این [[حدیث]] متفاوت ذکر شده است، چنانکه [[تاریخ]]، مکان و زمان [[حدیث ثقلین]] را اینچنین ضبط کرده است: روز [[عرفه]] در [[حجة الوداع]]؛ در [[مدینه]] و در حال [[بیماری]] [[رسول الله]]{{صل}} در حالی که حجرۀ [[پیامبر]] از [[اصحاب]] پر بود؛ در [[غدیر خم]] و یا در بازگشت از [[سفر]] [[طائف]]. تمام این نقل‌ها درست است و منافاتی با هم نداردف زیرا به خاطر اهتمام بسیار [[زیاد]] [[پیامبر]] به [[قرآن و عترت]] و اهتمامی که به فهماندن اهمیت موضوع به [[مردم]] از خود نشان می‌دادند، در موارد متعدد و به مناسبت‌های گوناگون این [[حدیث]] را تکرار فرموده‌اند<ref>الصواعق، ج ۲، ص ۴۴۰ و نیز ر.ک: گزیده اهل بیت{{ع}} در قرآن و حدیث، ص ۱۰۸. </ref>.  
*مکان و زمان صدور این [[حدیث]] متفاوت ذکر شده است، چنانکه [[تاریخ]]، مکان و زمان حدیث ثقلین را اینچنین ضبط کرده است: روز [[عرفه]] در [[حجة الوداع]]؛ در [[مدینه]] و در حال [[بیماری]] [[رسول الله]]{{صل}} در حالی که حجرۀ [[پیامبر]] از [[اصحاب]] پر بود؛ در [[غدیر خم]] و یا در بازگشت از [[سفر]] [[طائف]]. تمام این نقل‌ها درست است و منافاتی با هم نداردف زیرا به خاطر اهتمام بسیار [[زیاد]] [[پیامبر]] به [[قرآن و عترت]] و اهتمامی که به فهماندن اهمیت موضوع به [[مردم]] از خود نشان می‌دادند، در موارد متعدد و به مناسبت‌های گوناگون این [[حدیث]] را تکرار فرموده‌اند<ref>الصواعق، ج ۲، ص ۴۴۰ و نیز ر.ک: گزیده اهل بیت{{ع}} در قرآن و حدیث، ص ۱۰۸. </ref>.  
==دلالت [[حدیث ثقلین]]==
==دلالت حدیث ثقلین==
* [[شیعه]] [[معتقد]] است [[حدیث ثقلین]] یکی از احادیثی است که دلالت بسیار واضح و روشن بر [[امامت]] و [[پیشوایی]] [[عترت پیامبر]] دارد، زیرا [[متوسل]] شدن به [[عترت پیامبر]] که [[حدیث]] به آن اشاره کرده چیزی غیر از [[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[دستورات]] [[عترت پیامبر]] را ثابت نمی‌کند. اما [[اهل سنت]] چنین دلالتی را از [[حدیث ثقلین]] نپذیرفته و برای [[نفی]] چنین دلالتی دو اشکال به آن وارد کرده اند:
* [[شیعه]] [[معتقد]] است حدیث ثقلین یکی از احادیثی است که دلالت بسیار واضح و روشن بر [[امامت]] و [[پیشوایی]] [[عترت پیامبر]] دارد، زیرا [[متوسل]] شدن به [[عترت پیامبر]] که [[حدیث]] به آن اشاره کرده چیزی غیر از [[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[دستورات]] [[عترت پیامبر]] را ثابت نمی‌کند. اما [[اهل سنت]] چنین دلالتی را از حدیث ثقلین نپذیرفته و برای [[نفی]] چنین دلالتی دو اشکال به آن وارد کرده اند:
# [[حدیث ثقلین]] [[سخن]] از [[تمسک به عترت]] [[پیامبر]] نکرده است، بلکه از [[تمسک]] به [[سنت پیامبر]] [[سخن]] گفته است، [[دلیل]] این عده برای چنین ادعایی [[نقل]] [[حدیثی]] است که در آن به جای "و عترتی" واژۀ "و سنتی" آمده است. در پاسخ به این [[شبهه]] باید گفت [[نقل]] "کتاب [[الله]] و عترتی" دارای [[تواتر]] است، اما [[نقل]] "وسنتی" [[خبر واحد]]، علاوه بر اینکه این [[نقل]] از نظر [[سند]] نیز معتبر نیست، زیرا کسانی که این [[نقل]] را در کتب خود مطرح کرده‌اند، سندی برای آن ذکر نکرده‌اند و یا اگر سندی هم ذکر شده، [[عالمان]] رجالی [[اهل سنت]] آنان را ضعیف دانسته اند<ref>ر.ک: معارف دین، ج۲، ص ۱۱۷ و امام‌شناسی، ج ۲، ص ۳۴۸. </ref>.  
# حدیث ثقلین [[سخن]] از [[تمسک به عترت]] [[پیامبر]] نکرده است، بلکه از [[تمسک]] به [[سنت پیامبر]] [[سخن]] گفته است، [[دلیل]] این عده برای چنین ادعایی [[نقل]] [[حدیثی]] است که در آن به جای "و عترتی" واژۀ "و سنتی" آمده است. در پاسخ به این [[شبهه]] باید گفت [[نقل]] "کتاب [[الله]] و عترتی" دارای [[تواتر]] است، اما [[نقل]] "وسنتی" [[خبر واحد]]، علاوه بر اینکه این [[نقل]] از نظر [[سند]] نیز معتبر نیست، زیرا کسانی که این [[نقل]] را در کتب خود مطرح کرده‌اند، سندی برای آن ذکر نکرده‌اند و یا اگر سندی هم ذکر شده، [[عالمان]] رجالی [[اهل سنت]] آنان را ضعیف دانسته اند<ref>ر.ک: معارف دین، ج۲، ص ۱۱۷ و امام‌شناسی، ج ۲، ص ۳۴۸. </ref>.  
# [[حدیث ثقلین]] به معنی [[ظلم]] نکردن به [[عترت پیامبر]] بوده و دلالتی بر [[اطاعت]] و [[فرمان برداری]] از آنان نمی‌کند. در جواب این [[شبهه]] گفته شده نزدیکی [[قرآن]] و [[عترت پیامبر]] که در [[حدیث ثقلین]] به آن اشاره شد، برای دلالت بر [[اطاعت]] از [[عترت پیامبر]] کافی است، زیرا همانطور که یکی از مصادیق [[ظلم]] به [[قرآن کریم]] [[نافرمانی]] از [[تعالیم]] و [[دستورات]] [[قرآن]] است، به همین نحو یکی از مصادیق بارز [[ظلم]] به [[عترت]]{{ع}} هم [[نافرمانی]] از [[دستورات]] آنان است. به بیان دیگر اگر بپذیریم معنی [[حدیث ثقلین]] چیزی جز [[ظلم]] نکردن به [[عترت پیامبر]] است یعنی پذیرفتم که نباید نسبت به [[اوامر]] [[عترت پیامبر]] [[نافرمانی]] کنیم، چراکه [[نافرمانی]] از [[اوامر]] [[عترت پیامبر]] یکی از مصادیق [[ظلم]] به آنان محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص؟؟؟؟  </ref>.
# حدیث ثقلین به معنی [[ظلم]] نکردن به [[عترت پیامبر]] بوده و دلالتی بر [[اطاعت]] و [[فرمان برداری]] از آنان نمی‌کند. در جواب این [[شبهه]] گفته شده نزدیکی [[قرآن]] و [[عترت پیامبر]] که در حدیث ثقلین به آن اشاره شد، برای دلالت بر [[اطاعت]] از [[عترت پیامبر]] کافی است، زیرا همانطور که یکی از مصادیق [[ظلم]] به [[قرآن کریم]] [[نافرمانی]] از [[تعالیم]] و [[دستورات]] [[قرآن]] است، به همین نحو یکی از مصادیق بارز [[ظلم]] به [[عترت]]{{ع}} هم [[نافرمانی]] از [[دستورات]] آنان است. به بیان دیگر اگر بپذیریم معنی حدیث ثقلین چیزی جز [[ظلم]] نکردن به [[عترت پیامبر]] است یعنی پذیرفتم که نباید نسبت به [[اوامر]] [[عترت پیامبر]] [[نافرمانی]] کنیم، چراکه [[نافرمانی]] از [[اوامر]] [[عترت پیامبر]] یکی از مصادیق [[ظلم]] به آنان محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص؟؟؟؟  </ref>.
* [[شیعه]] [[معتقد]] است دلالت [[حدیث ثقلین]] فقط منحصر در [[امامت]] و [[پیشوایی]] آنان نیست، بلکه مدلول [[حدیث]] [[عصمت]] [[عترت پیامبر]] را نیز ثابت می‌‌کند، چراکه در این [[حدیث]] با صراحت، [[عترت]] را همراه و قرین با [[قرآن کریم]] دانسته و با توجه به اینکه [[خطا]] و [[اشتباه]] در [[قرآن]] راه ندارد: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند، در حال و آینده آن، باطل راه ندارد.» سوره فصلت، آیه ۴۱ ـ ۴۲</ref>، باید در [[عترت]] هم هیچگونه [[خطا]] و اشتباهی وجود نداشته باشد چراکه [[اعتقاد]] به [[خطا]] و [[اشتباه]] در [[عترت پیامبر]] موجب زیر سوال رفتن اقتران و نزدیکی [[قرآن]] با [[عترت]] می‌‌شود<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص؟؟؟ </ref>.
* [[شیعه]] [[معتقد]] است دلالت حدیث ثقلین فقط منحصر در [[امامت]] و [[پیشوایی]] آنان نیست، بلکه مدلول [[حدیث]] [[عصمت]] [[عترت پیامبر]] را نیز ثابت می‌‌کند، چراکه در این [[حدیث]] با صراحت، [[عترت]] را همراه و قرین با [[قرآن کریم]] دانسته و با توجه به اینکه [[خطا]] و [[اشتباه]] در [[قرآن]] راه ندارد: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند، در حال و آینده آن، باطل راه ندارد.» سوره فصلت، آیه ۴۱ ـ ۴۲</ref>، باید در [[عترت]] هم هیچگونه [[خطا]] و اشتباهی وجود نداشته باشد چراکه [[اعتقاد]] به [[خطا]] و [[اشتباه]] در [[عترت پیامبر]] موجب زیر سوال رفتن اقتران و نزدیکی [[قرآن]] با [[عترت]] می‌‌شود<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص؟؟؟ </ref>.
==ویژگی‌های [[حدیث ثقلین]]==
==ویژگی‌های حدیث ثقلین==
* [[حدیث ثقلین]] دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که سبب تمایز این [[حدیث]] با [[احادیث]] دیگر می‌‌شود، از جملۀ این ویژگی ها:
* حدیث ثقلین دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که سبب تمایز این [[حدیث]] با [[احادیث]] دیگر می‌‌شود، از جملۀ این ویژگی ها:
# [[حدیث]] بیانگر این مطلب است که [[قرآن]] و [[اهل بیت]]{{ع}} هیچ‌گاه از یکدیگر جدا نخواهند شد و [[انسان‌ها]] ناگزیرند برای [[هدایت]] شدنشان به هر دوی آنان [[تمسک]] کنند<ref>ر.ک: محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۴۳.  </ref>؛
# [[حدیث]] بیانگر این مطلب است که [[قرآن]] و [[اهل بیت]]{{ع}} هیچ‌گاه از یکدیگر جدا نخواهند شد و [[انسان‌ها]] ناگزیرند برای [[هدایت]] شدنشان به هر دوی آنان [[تمسک]] کنند<ref>ر.ک: محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۴۳.  </ref>؛
#در این [[حدیث]] [[اطاعت از قرآن]] و [[اهل بیت]] امری مطلق، [[ابدی]] و بدون قید و شرط بیان شده است<ref>ر.ک: محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۴۳. </ref>؛
#در این [[حدیث]] [[اطاعت از قرآن]] و [[اهل بیت]] امری مطلق، [[ابدی]] و بدون قید و شرط بیان شده است<ref>ر.ک: محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۴۳. </ref>؛
# [[حدیث ثقلین]] بیانگر این مطلب است که [[عترت پیامبر]] [[مرجعیت علمی]] [[امت اسلامی]] را نیز عهده دار هستند<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>؛
# حدیث ثقلین بیانگر این مطلب است که [[عترت پیامبر]] [[مرجعیت علمی]] [[امت اسلامی]] را نیز عهده دار هستند<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>؛
# [[همراهی]] و نزدیکی [[قرآن]] و [[عترت پیامبر]] نشان دهندۀ این مطلب است که منظور از این [[همراهی]]، یعنی نفس [[قرآن]] با نفس [[عترت]] [[قرابت]] و نزدیکی دارند، نه اینکه منظور این باشد که [[قرآن]] با [[کلام]] [[اهل بیت]] [[قرابت]] دارد<ref>ر.ک: فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۳۵۴-۳۵۵. </ref>.
# [[همراهی]] و نزدیکی [[قرآن]] و [[عترت پیامبر]] نشان دهندۀ این مطلب است که منظور از این [[همراهی]]، یعنی نفس [[قرآن]] با نفس [[عترت]] [[قرابت]] و نزدیکی دارند، نه اینکه منظور این باشد که [[قرآن]] با [[کلام]] [[اهل بیت]] [[قرابت]] دارد<ref>ر.ک: فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۳۵۴-۳۵۵. </ref>.


۱۱۱٬۸۲۶

ویرایش