←انواع جهانبینی سیاسی
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
#[[جهانبینی سیاسی ماتریالیسم دیالکتیک]]؛ | #[[جهانبینی سیاسی ماتریالیسم دیالکتیک]]؛ | ||
#[[جهانبینی سیاسی ماتریالیسم لیبرال]]؛ | #[[جهانبینی سیاسی ماتریالیسم لیبرال]]؛ | ||
#[[جهانبینی سیاسی معتقد به خدای غیر فعال]] (لائیسم مذهبی)؛ | #[[جهانبینی سیاسی معتقد به خدای غیر فعال]] ([[لائیسم مذهبی]])؛ | ||
#[[جهانبینی سیاسی معتقد به خدای فعال]]. | #[[جهانبینی سیاسی معتقد به خدای فعال]]. | ||
*[[ادیان]] عمدۀ [[جهان]] در اصل، به نوع چهارم [[جهانبینی]] معتقدند. در برخی [[ادیان]]، نظیر [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] اثر پذیرفتۀ از آن، [[جهانبینی]] نوع سوم مطرح گردیده، لکن با توجه به متون اصلی این [[ادیان]] و [[اعتقادی]] که دربارۀ [[توحید الهی]] در متون اصلی این [[ادیان]] مطرح شده، [[جهانبینی]] [[سیاسی]] نوع چهارم، دیدگاه اصلی این [[ادیان]] را تشکیل میدهد، بلکه نظریۀ [[سیاسی]] [[یهود]] و نیز [[کلیسا]]، در طول قرنها که [[معتقد]] به واگذاری [[حقّ]] [[حکومت]] و [[سیاست]] بهعنوان [[حقّ]] [[الهی]] به [[سلاطین]] و [[انبیاء]] [[یهود]] - نزد [[یهودیان]] - یا [[رهبران]] [[کلیسا]] - نزد [[مسیحیان]] - بوده است، مبتنی بر همین [[جهانبینی]] [[سیاسی]] نوع چهارم است. متأسفانه به سبب تحریفی که در [[عمل]] - نزد [[یهودیان]] و نیز [[مسیحیان]] - دربارۀ [[حقّ]] [[الهی]] صورت گرفت، [[سلاطین]] استبدادگر و [[ظالم]] یا [[رهبران]] [[فاسق]] [[کلیسا]] را به جای [[رهبران الهی]] که [[انبیاء]] و اوصیای آنان بودهاند، بهعنوان صاحبان [[حقّ]] [[الهی]] در [[حکومت]] و [[سیاست]] معرفی کردند و در نتیجه، بدترین جنایتها را به نام [[دین]] و به [[ادعای دروغ]] واگذاری [[حقّ]] [[الهی]] در [[حکومت]] و [[سلطنت]] به آنان، در [[حقّ]] [[بشریت]] روا داشتند و در نتیجه، اساس نظریۀ [[حقّ]] [[الهی]] را در دیدگاه [[جوامع]] [[مسیحی]] و [[یهودی]] زیر سؤال بردند. | *[[ادیان]] عمدۀ [[جهان]] در اصل، به نوع چهارم [[جهانبینی]] معتقدند. در برخی [[ادیان]]، نظیر [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] اثر پذیرفتۀ از آن، [[جهانبینی]] نوع سوم مطرح گردیده، لکن با توجه به متون اصلی این [[ادیان]] و [[اعتقادی]] که دربارۀ [[توحید الهی]] در متون اصلی این [[ادیان]] مطرح شده، [[جهانبینی]] [[سیاسی]] نوع چهارم، دیدگاه اصلی این [[ادیان]] را تشکیل میدهد، بلکه نظریۀ [[سیاسی]] [[یهود]] و نیز [[کلیسا]]، در طول قرنها که [[معتقد]] به واگذاری [[حقّ]] [[حکومت]] و [[سیاست]] بهعنوان [[حقّ]] [[الهی]] به [[سلاطین]] و [[انبیاء]] [[یهود]] - نزد [[یهودیان]] - یا [[رهبران]] [[کلیسا]] - نزد [[مسیحیان]] - بوده است، مبتنی بر همین [[جهانبینی]] [[سیاسی]] نوع چهارم است. متأسفانه به سبب تحریفی که در [[عمل]] - نزد [[یهودیان]] و نیز [[مسیحیان]] - دربارۀ [[حقّ]] [[الهی]] صورت گرفت، [[سلاطین]] استبدادگر و [[ظالم]] یا [[رهبران]] [[فاسق]] [[کلیسا]] را به جای [[رهبران الهی]] که [[انبیاء]] و اوصیای آنان بودهاند، بهعنوان صاحبان [[حقّ]] [[الهی]] در [[حکومت]] و [[سیاست]] معرفی کردند و در نتیجه، بدترین جنایتها را به نام [[دین]] و به [[ادعای دروغ]] واگذاری [[حقّ]] [[الهی]] در [[حکومت]] و [[سلطنت]] به آنان، در [[حقّ]] [[بشریت]] روا داشتند و در نتیجه، اساس نظریۀ [[حقّ]] [[الهی]] را در دیدگاه [[جوامع]] [[مسیحی]] و [[یهودی]] زیر سؤال بردند. |