توحید افعالی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{ولایت}}
{{ولایت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های '''[[توحید]]''' است. "'''[[توحید افعالی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های '''[[توحید]]''' است. "'''توحید افعالی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توحید افعالی در قرآن]] | [[توحید افعالی در حدیث]]| [[توحید افعالی در نهج البلاغه]] | [[توحید افعالی در کلام اسلامی]] | [[توحید افعالی در عرفان اسلامی]]| [[توحید افعالی در اخلاق اسلامی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توحید افعالی در قرآن]] | [[توحید افعالی در حدیث]]| [[توحید افعالی در نهج البلاغه]] | [[توحید افعالی در کلام اسلامی]] | [[توحید افعالی در عرفان اسلامی]]| [[توحید افعالی در اخلاق اسلامی]]</div>
خط ۱۰: خط ۱۰:
==مقدمه==
==مقدمه==


*[[توحید افعالی]] بدین معناست که هر فعل و حرکت و ایجاد و وجودی باید از [[ذات خدای متعال]] سرچشمه بگیرد. هر فاعلی در فعلی که می‌کند و هر مؤثری در تأثیر و اثری که از خود بروز می‌دهد، متکی به [[خدا]] بوده و وجود و حرکت و فعل و تأثیر خود را وامدار [[خدای متعال]] است. بنابراین، فاعلیت و مؤثریت هر مؤثر و فاعلی به فاعلیت خدای واحد [[احد]] بر می‌گردد و لذا فاعلیت و فعل و تأثیر نیز در [[جهان هستی]]، فاعلیت و فعل و تأثیر خدای واحد [[احد]] است. این [[پندار]] که فاعل یا مؤثری در فعل و تأثیر خود به طور مستقل از فعل و تأثیر [[خدای متعال]] عمل کند و در فعل و حرکت و تأثیر خود به [[خدای متعال]] [[نیازمند]] نباشد، به معنای [[نفی]] [[وحدانیت]] [[ذات خدای متعال]] و [[اعتقاد]] به وجود مبدأ دیگر برای [[آفرینش]] و هستی در کنار [[ذات باری تعالی]] است، تعالی [[الله]] عن ذلک علواً کبیراً. این [[حقیقت]] نیز روشن است که [[توحید افعالی]] در [[جهان]] فاعلین مختار و [[مرید]] به معنای [[سلب]] [[اختیار]] از آنان نیست، بلکه بدین معناست که [[اختیار]] و قدرتی که فاعلین مختار و [[مرید]] دارند مستقل از فعل و [[اراده خدا]] نیست، بلکه با [[اراده]] و [[قدرت]] خداست که می‌خواهند آنچه را می‌خواهند، و می‌کنند آنچه را می‌کنند:
*توحید افعالی بدین معناست که هر فعل و حرکت و ایجاد و وجودی باید از [[ذات خدای متعال]] سرچشمه بگیرد. هر فاعلی در فعلی که می‌کند و هر مؤثری در تأثیر و اثری که از خود بروز می‌دهد، متکی به [[خدا]] بوده و وجود و حرکت و فعل و تأثیر خود را وامدار [[خدای متعال]] است. بنابراین، فاعلیت و مؤثریت هر مؤثر و فاعلی به فاعلیت خدای واحد [[احد]] بر می‌گردد و لذا فاعلیت و فعل و تأثیر نیز در [[جهان هستی]]، فاعلیت و فعل و تأثیر خدای واحد [[احد]] است. این [[پندار]] که فاعل یا مؤثری در فعل و تأثیر خود به طور مستقل از فعل و تأثیر [[خدای متعال]] عمل کند و در فعل و حرکت و تأثیر خود به [[خدای متعال]] [[نیازمند]] نباشد، به معنای [[نفی]] [[وحدانیت]] [[ذات خدای متعال]] و [[اعتقاد]] به وجود مبدأ دیگر برای [[آفرینش]] و هستی در کنار [[ذات باری تعالی]] است، تعالی [[الله]] عن ذلک علواً کبیراً. این [[حقیقت]] نیز روشن است که توحید افعالی در [[جهان]] فاعلین مختار و [[مرید]] به معنای [[سلب]] [[اختیار]] از آنان نیست، بلکه بدین معناست که [[اختیار]] و قدرتی که فاعلین مختار و [[مرید]] دارند مستقل از فعل و [[اراده خدا]] نیست، بلکه با [[اراده]] و [[قدرت]] خداست که می‌خواهند آنچه را می‌خواهند، و می‌کنند آنچه را می‌کنند:
:*{{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و شما (چیزى را) نمى‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و شما (چیزى را) نمى‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و هرگز در مورد کارى نگو: من فردا آن را انجام مى‌دهم * مگر اینکه خدا بخواهد» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و هرگز در مورد کارى نگو: من فردا آن را انجام مى‌دهم * مگر اینکه خدا بخواهد» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛
:*{{متن قرآن|قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ}}<ref>«بگو: من (حتّى) براى خودم، مالک زیان و سودى نیستم، (تا چه رسد براى شما) مگر آنچه خدا بخواهد» سوره یونس، آیه ۴۹.</ref>.
:*{{متن قرآن|قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ}}<ref>«بگو: من (حتّى) براى خودم، مالک زیان و سودى نیستم، (تا چه رسد براى شما) مگر آنچه خدا بخواهد» سوره یونس، آیه ۴۹.</ref>.
*در [[آیات قرآن کریم]] تأکید فراوانی بر [[توحید افعالی]] [[خدای متعال]] و [[نفی]] وجود شریک و انباز برای [[خدای متعال]] در فعل و تأثیر و ایجاد و [[تدبیر]] [[جهان]] شده است.
*در [[آیات قرآن کریم]] تأکید فراوانی بر توحید افعالی [[خدای متعال]] و [[نفی]] وجود شریک و انباز برای [[خدای متعال]] در فعل و تأثیر و ایجاد و [[تدبیر]] [[جهان]] شده است.
*داستان گفت وگوی دو [[مرد]] [[همسایه]] در [[سورۀ کهف]]، نمونه‌ای از این [[آیات]] است: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا * كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلالَهُمَا نَهَرًا * وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالا وَأَعَزُّ نَفَرًا * وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا * وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا * قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلا * لَّكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَوْلا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالا وَوَلَدًا * فَعَسَى رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاء فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا * أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا * وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَمْ تَكُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا * هُنَالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«(اى پیامبر!) براى آنان مثلى بزن: دو مردى، که براى یکى از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم؛ و در میان آن دو، کشتزارى (پر برکت) قرار دادیم * هر دو باغ، به ثمر نشسته بود، و چیزى از آن فروگذار نکرده بود؛ و میان آن دو، نهر بزرگى جارى ساخته بودیم * و براى او، درآمد فراوانى داشت؛ پس به دوستش - درحالی‌که با او گفتگو می‌کرد - گفت: "من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم" * و درحالی‌که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: "باور نمى‌کنم هرگز این باغ نابود شود * و باور نمی‌کنم قیامت برپا گردد؛ و اگر به سوى پروردگارم بازگردانده شوم (و قیامتى در کار باشد)، جایگاهى بهتر از اینجا خواهم یافت" * دوست (باایمان) وى - درحالی‌که با او گفتگو می‌کرد - گفت: "آیا به کسى که تو را از خاک، سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملى قرار داد، کافر شدى؟ * ولى من کسى هستم که خداى یگانه، پروردگار من است؛ و هیچ کس را همتاى پروردگارم قرار نمى‌دهم * چرا هنگامى که وارد باغت شدى، نگفتى این نعمتى است که خدا خواسته است؟! قوت (و نیرویى) جز از ناحیه خدا نیست. و اگر می‌بینى من از نظر مال و فرزند از تو کمترم * امید است پروردگارم بهتر از باغ تو، به من بدهد؛ و مجازات حساب شده‌اى از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، بگونه‌اى که آن را به زمین بی‌گیاهى مبدل کند * و یا آب آن (در زمین) فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانى به آن دست‌یابى" * سرانجام عذاب الهى فرا رسید، و میوه‌هاى آن نابود شد؛ و او به خاطر هزینه‌هایى که در آن صرف کرده بود، پیوسته دست‌هایش را به هم مى‌مالید درحالى‌که تمام باغ بر داربست‌هایش فرو ریخته بود. و مى‌گفت: "اى کاش هیچ کس را همتاى پروردگارم قرار نداده بودم!" * و گروهى نداشت که او را در برابر (عذاب) خداوند یارى دهند؛ و کارى هم از دستش ساخته نبود * در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است. اوست که برترین ثواب، و بهترین فرجام را (براى مطیعان) دارد» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref>.
*داستان گفت وگوی دو [[مرد]] [[همسایه]] در [[سورۀ کهف]]، نمونه‌ای از این [[آیات]] است: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا * كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلالَهُمَا نَهَرًا * وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالا وَأَعَزُّ نَفَرًا * وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا * وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا * قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلا * لَّكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَوْلا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالا وَوَلَدًا * فَعَسَى رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاء فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا * أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا * وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا * وَلَمْ تَكُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا * هُنَالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«(اى پیامبر!) براى آنان مثلى بزن: دو مردى، که براى یکى از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم؛ و در میان آن دو، کشتزارى (پر برکت) قرار دادیم * هر دو باغ، به ثمر نشسته بود، و چیزى از آن فروگذار نکرده بود؛ و میان آن دو، نهر بزرگى جارى ساخته بودیم * و براى او، درآمد فراوانى داشت؛ پس به دوستش - درحالی‌که با او گفتگو می‌کرد - گفت: "من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم" * و درحالی‌که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: "باور نمى‌کنم هرگز این باغ نابود شود * و باور نمی‌کنم قیامت برپا گردد؛ و اگر به سوى پروردگارم بازگردانده شوم (و قیامتى در کار باشد)، جایگاهى بهتر از اینجا خواهم یافت" * دوست (باایمان) وى - درحالی‌که با او گفتگو می‌کرد - گفت: "آیا به کسى که تو را از خاک، سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملى قرار داد، کافر شدى؟ * ولى من کسى هستم که خداى یگانه، پروردگار من است؛ و هیچ کس را همتاى پروردگارم قرار نمى‌دهم * چرا هنگامى که وارد باغت شدى، نگفتى این نعمتى است که خدا خواسته است؟! قوت (و نیرویى) جز از ناحیه خدا نیست. و اگر می‌بینى من از نظر مال و فرزند از تو کمترم * امید است پروردگارم بهتر از باغ تو، به من بدهد؛ و مجازات حساب شده‌اى از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، بگونه‌اى که آن را به زمین بی‌گیاهى مبدل کند * و یا آب آن (در زمین) فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانى به آن دست‌یابى" * سرانجام عذاب الهى فرا رسید، و میوه‌هاى آن نابود شد؛ و او به خاطر هزینه‌هایى که در آن صرف کرده بود، پیوسته دست‌هایش را به هم مى‌مالید درحالى‌که تمام باغ بر داربست‌هایش فرو ریخته بود. و مى‌گفت: "اى کاش هیچ کس را همتاى پروردگارم قرار نداده بودم!" * و گروهى نداشت که او را در برابر (عذاب) خداوند یارى دهند؛ و کارى هم از دستش ساخته نبود * در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است. اوست که برترین ثواب، و بهترین فرجام را (براى مطیعان) دارد» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref>.
*نمونۀ دیگر، داستان گفتوگوی ناصحان [[قوم]] [[قارون]] با وی و [[سرنوشت]] تلخ اوست: {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ * وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ * قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ * فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ * وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ * فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ * وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«قارون از قوم موسى بود، امّا بر آنان ستم کرد؛ ما آن قدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل کلیدهاى آن براى گروهى نیرومند، دشوار بود! (به خاطر آورید) هنگامى را که قومش به او گفتند: "این همه از سر غرور شادى مکن، که خداوند شادى کنندگان مغرور را دوست نمى‌دارد * و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن؛ و همان‌گونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن؛ و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد" * (قارون) گفت: "این ثروت را به وسیلۀ دانشى که نزد من است به دست آورده‌ام!" آیا او نمى‌دانست که خداوند از میان اقوام پیشین کسانى را هلاک کرد که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامى که عذاب الهى فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤال نمى‌شوند. * (قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگى دنیا بودند گفتند: "اى کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستى که او بهره عظیمى دارد!" * امّا کسانى که دانش به آنها داده شده بود گفتند: "واى بر شما! ثواب الهى براى کسانى که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام مى‌دهند بهتر است، امّا جز صابران به آن نمى‌رسند. * سپس ما، او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم، و گروهى نداشت که او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خودش نیز نمى‌توانست خویشتن را یارى دهد. * و آنها که دیروز آرزو مى‌کردند به جاى او باشند بامدادان (هنگامى که این صحنه را دیدند) گفتند: "واى بر ما! گویى خدا روزى را بر هرکس از بندگانش بخواهد وسعت مى‌بخشد یا تنگ مى‌گیرد. اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نیز در زمین فرومى‌برد. اى واى! گویى کافران هرگز رستگار نمى‌شوند» سوره قصص، آیه ۷۶-۸۲.</ref>.
*نمونۀ دیگر، داستان گفتوگوی ناصحان [[قوم]] [[قارون]] با وی و [[سرنوشت]] تلخ اوست: {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ * وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ * قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ * فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ * وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ * فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ * وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«قارون از قوم موسى بود، امّا بر آنان ستم کرد؛ ما آن قدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل کلیدهاى آن براى گروهى نیرومند، دشوار بود! (به خاطر آورید) هنگامى را که قومش به او گفتند: "این همه از سر غرور شادى مکن، که خداوند شادى کنندگان مغرور را دوست نمى‌دارد * و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن؛ و همان‌گونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن؛ و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد" * (قارون) گفت: "این ثروت را به وسیلۀ دانشى که نزد من است به دست آورده‌ام!" آیا او نمى‌دانست که خداوند از میان اقوام پیشین کسانى را هلاک کرد که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامى که عذاب الهى فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤال نمى‌شوند. * (قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگى دنیا بودند گفتند: "اى کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستى که او بهره عظیمى دارد!" * امّا کسانى که دانش به آنها داده شده بود گفتند: "واى بر شما! ثواب الهى براى کسانى که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام مى‌دهند بهتر است، امّا جز صابران به آن نمى‌رسند. * سپس ما، او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم، و گروهى نداشت که او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خودش نیز نمى‌توانست خویشتن را یارى دهد. * و آنها که دیروز آرزو مى‌کردند به جاى او باشند بامدادان (هنگامى که این صحنه را دیدند) گفتند: "واى بر ما! گویى خدا روزى را بر هرکس از بندگانش بخواهد وسعت مى‌بخشد یا تنگ مى‌گیرد. اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نیز در زمین فرومى‌برد. اى واى! گویى کافران هرگز رستگار نمى‌شوند» سوره قصص، آیه ۷۶-۸۲.</ref>.
*و در جای دیگر، در تأکید بر [[توحید افعالی]] [[خدای متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ * الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ * وَالَّذِي خَلَقَ الأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ * لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ * وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ * وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ}}<ref>«اگر از آنان بپرسى: «چه کسى آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟» به یقین مى‌گویند: «خداوند توانا و دانا آنها را آفریده است» * همان کسى که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راه‌هایى آفرید، باشد تا هدایت شوید (و به مقصد برسید) * همان کسى که از آسمان آبى فرستاد به مقدار معیّن، و به وسیلۀ آن سرزمین مرده را حیات بخشیدیم؛ همین گونه (در قیامت از قبرها) بیرون آورده مى‌شوید. * و همان کسى که همۀ زوج‌ها را آفرید، و براى شما از کشتی‌ها و چهارپایان مرکب‌هایى قرار داد که بر آن سوار مى‌شوید، * تا بر پشت آنها به خوبى قرار گیرید؛ سپس هنگامى که بر آنها قرار گرفتید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید و بگویید: «پاک و منزّه است کسى که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایى تسخیر آن را نداشتیم * و به یقین ما به سوى پروردگارمان باز مى‌گردیم» * آنها بندگان خدا را جزئی از خدا قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند)؛ انسان ناسپاسى آشکار است» سوره زخرف، آیه ۹-۱۵.</ref>.
*و در جای دیگر، در تأکید بر توحید افعالی [[خدای متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ * الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ * وَالَّذِي خَلَقَ الأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ * لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ * وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ * وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ}}<ref>«اگر از آنان بپرسى: «چه کسى آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟» به یقین مى‌گویند: «خداوند توانا و دانا آنها را آفریده است» * همان کسى که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راه‌هایى آفرید، باشد تا هدایت شوید (و به مقصد برسید) * همان کسى که از آسمان آبى فرستاد به مقدار معیّن، و به وسیلۀ آن سرزمین مرده را حیات بخشیدیم؛ همین گونه (در قیامت از قبرها) بیرون آورده مى‌شوید. * و همان کسى که همۀ زوج‌ها را آفرید، و براى شما از کشتی‌ها و چهارپایان مرکب‌هایى قرار داد که بر آن سوار مى‌شوید، * تا بر پشت آنها به خوبى قرار گیرید؛ سپس هنگامى که بر آنها قرار گرفتید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید و بگویید: «پاک و منزّه است کسى که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایى تسخیر آن را نداشتیم * و به یقین ما به سوى پروردگارمان باز مى‌گردیم» * آنها بندگان خدا را جزئی از خدا قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند)؛ انسان ناسپاسى آشکار است» سوره زخرف، آیه ۹-۱۵.</ref>.
*در این [[آیات]]، تأکید بر [[توحید افعالی]] [[خدای متعال]] در عرصۀ [[خلق]] و [[تدبیر]] شده است و از [[اعتقاد]] به وجود مبدأ فعل و تأثیر دیگری در کنار [[خدا]] به {{متن قرآن|جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا}}<ref>«آنها بندگان خدا را جزئی از خدا قرار دادند» سوره زخرف، آیه ۱۵.</ref> تعبیر شده است. در [[آیه]] پنجاه و چهارم [[سورۀ اعراف]] نیز آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«پروردگار شما، خداوندى است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)؛ با (پرده تاریکِ) شب، روز را مى‌پوشاند؛ و شب به سرعت، در پى روز مى‌آید؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) است! پر برکت و بى‌زوال است خداوندى که پروردگار جهانیان است» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref>.
*در این [[آیات]]، تأکید بر توحید افعالی [[خدای متعال]] در عرصۀ [[خلق]] و [[تدبیر]] شده است و از [[اعتقاد]] به وجود مبدأ فعل و تأثیر دیگری در کنار [[خدا]] به {{متن قرآن|جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا}}<ref>«آنها بندگان خدا را جزئی از خدا قرار دادند» سوره زخرف، آیه ۱۵.</ref> تعبیر شده است. در [[آیه]] پنجاه و چهارم [[سورۀ اعراف]] نیز آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«پروردگار شما، خداوندى است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)؛ با (پرده تاریکِ) شب، روز را مى‌پوشاند؛ و شب به سرعت، در پى روز مى‌آید؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) است! پر برکت و بى‌زوال است خداوندى که پروردگار جهانیان است» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref>.
*در این [[آیه]] نیز با تأکید بر [[حصر]] "[[خلق]] و امر" در ذات حق تعالی و [[نفی]] وجود شریک برای [[خدای متعال]] در عرصۀ [[خلق]] و [[تدبیر]] [[جهان]] بر [[توحید افعالی]] [[خداوند]] تأکید شده است. در [[سورۀ قصص]] نیز پیش از داستان [[قارون]] که در بالا بدان اشاره شد، به تفصیل، [[توحید افعالی]] [[خدای متعال]] [[تبیین]] شده و داستان [[قارون]] به عنوان نمونۀ [[عینی]] [[توحید افعالی]] و تجلّی کامل آن در [[توحید حاکمیت]] [[الهی]] مطرح گردیده است: {{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ * وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ * وَهُوَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الأُولَى وَالآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ * قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاء أَفَلا تَسْمَعُونَ}}<ref>«پروردگار تو هرچه بخواهد مى‌آفریند، و هرچه بخواهد برمى‌گزیند؛ آنان (در برابر او) اختیارى ندارند؛ منزّه است خداوند، و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند! * و پروردگار تو مى‌داند آنچه را که سینه‌هایشان پنهان مى‌دارد و آنچه را آشکار مى‌سازند * و او خداى یگانه است که هیچ معبودى جز او نیست؛ ستایش تنها براى اوست در این جهان و در جهان دیگر؛ حاکمیّت (نیز) از آن اوست؛ و همۀ شما به سوى او باز گردانده مى‌شوید * بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند شب را تا روز قیامت بر شما جاودان سازد، آیا معبودى جز خداوند یگانه مى‌تواند روشنایى براى شما بیاورد؟! آیا نمى‌شنوید؟!» » سوره قصص، آیه ۶۸-۷۱.</ref> - تا آنجا که فرمود-: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ}}<ref>«(به خاطر آورید) روزى را که آنها را ندا مى‌دهد و مى‌گوید: «کجایند همتایانى که براى من مى‌پنداشتید؟!»» سوره قصص، آیه ۷۴.</ref>.
*در این [[آیه]] نیز با تأکید بر [[حصر]] "[[خلق]] و امر" در ذات حق تعالی و [[نفی]] وجود شریک برای [[خدای متعال]] در عرصۀ [[خلق]] و [[تدبیر]] [[جهان]] بر توحید افعالی [[خداوند]] تأکید شده است. در [[سورۀ قصص]] نیز پیش از داستان [[قارون]] که در بالا بدان اشاره شد، به تفصیل، توحید افعالی [[خدای متعال]] [[تبیین]] شده و داستان [[قارون]] به عنوان نمونۀ [[عینی]] توحید افعالی و تجلّی کامل آن در [[توحید حاکمیت]] [[الهی]] مطرح گردیده است: {{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ * وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ * وَهُوَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الأُولَى وَالآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ * قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاء أَفَلا تَسْمَعُونَ}}<ref>«پروردگار تو هرچه بخواهد مى‌آفریند، و هرچه بخواهد برمى‌گزیند؛ آنان (در برابر او) اختیارى ندارند؛ منزّه است خداوند، و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند! * و پروردگار تو مى‌داند آنچه را که سینه‌هایشان پنهان مى‌دارد و آنچه را آشکار مى‌سازند * و او خداى یگانه است که هیچ معبودى جز او نیست؛ ستایش تنها براى اوست در این جهان و در جهان دیگر؛ حاکمیّت (نیز) از آن اوست؛ و همۀ شما به سوى او باز گردانده مى‌شوید * بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند شب را تا روز قیامت بر شما جاودان سازد، آیا معبودى جز خداوند یگانه مى‌تواند روشنایى براى شما بیاورد؟! آیا نمى‌شنوید؟!» » سوره قصص، آیه ۶۸-۷۱.</ref> - تا آنجا که فرمود-: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ}}<ref>«(به خاطر آورید) روزى را که آنها را ندا مى‌دهد و مى‌گوید: «کجایند همتایانى که براى من مى‌پنداشتید؟!»» سوره قصص، آیه ۷۴.</ref>.
*تا آخر [[آیات]] که مشتمل بر داستان یاد کردۀ [[قارون]] است که خود را شریک [[خدا]] در فعل و تأثیر، و فاعل و [[قادر]] بالاستقلال می‌پنداشت، وبا ادّعای {{متن قرآن|إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي}}<ref>«دارایی و ثروت خود را از راه دانایی و خبرگی خود به دست آورده‌ام» سوره قصص، آیه ۷۸.</ref> توانائی و [[کاردانی]] خود را سبب [[علی]] الاستقلال دستیابی به [[ثروت]] می‌پنداشت.
*تا آخر [[آیات]] که مشتمل بر داستان یاد کردۀ [[قارون]] است که خود را شریک [[خدا]] در فعل و تأثیر، و فاعل و [[قادر]] بالاستقلال می‌پنداشت، وبا ادّعای {{متن قرآن|إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي}}<ref>«دارایی و ثروت خود را از راه دانایی و خبرگی خود به دست آورده‌ام» سوره قصص، آیه ۷۸.</ref> توانائی و [[کاردانی]] خود را سبب [[علی]] الاستقلال دستیابی به [[ثروت]] می‌پنداشت.
*[[قرآن کریم]] با اشاره به [[عاقبت]] مرگ‌باری که در [[انتظار]] [[قارون]] بود و سرانجام [[قارون]] و ثروتش را به دست نابودی سپرد از [[ناتوانی]] ذاتی و عدم [[استقلال]] در فاعلیت و [[قدرت]] [[قارون]] پرده برداشته و این واقعیت را که فاعل و [[قادر]] اصلی تنها [[خدای متعال]] است، برملا ساخته است.
*[[قرآن کریم]] با اشاره به [[عاقبت]] مرگ‌باری که در [[انتظار]] [[قارون]] بود و سرانجام [[قارون]] و ثروتش را به دست نابودی سپرد از [[ناتوانی]] ذاتی و عدم [[استقلال]] در فاعلیت و [[قدرت]] [[قارون]] پرده برداشته و این واقعیت را که فاعل و [[قادر]] اصلی تنها [[خدای متعال]] است، برملا ساخته است.
*از این نمونه [[آیات]] در [[قرآن]] فراوان است و به طور کلی اغلب [[آیات قرآنی]] مربوط به [[توحید]] و [[نفی]] [[شرک]]، نظر به [[نفی]] [[شرک افعالی]] و [[اثبات]] انحصار [[قدرت]] فعل بالاستقلال در [[ذات خدای متعال]] دارند و بسیاری از این [[آیات]] نظر به خصوص [[توحید حاکمیت]] [[الهی]] و [[حصر حاکمیت]] و [[امر و نهی]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[جهان]] در ذات [[اقدس]] حق تعالی شأنه دارند.
*از این نمونه [[آیات]] در [[قرآن]] فراوان است و به طور کلی اغلب [[آیات قرآنی]] مربوط به [[توحید]] و [[نفی]] [[شرک]]، نظر به [[نفی]] [[شرک افعالی]] و [[اثبات]] انحصار [[قدرت]] فعل بالاستقلال در [[ذات خدای متعال]] دارند و بسیاری از این [[آیات]] نظر به خصوص [[توحید حاکمیت]] [[الهی]] و [[حصر حاکمیت]] و [[امر و نهی]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[جهان]] در ذات [[اقدس]] حق تعالی شأنه دارند.
*یکی از روشن‌ترین و صریح‌ترین [[آیات قرآنی]] مربوط به [[توحید افعالی]] [[خدای متعال]]، دو آیۀ کریمۀ [[سورۀ قمر]] است که می‌فرماید:{{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ * وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«ما همه چیز را به اندازه آفریدیم * و امر و دستور ما بیش از یکی نیست همچون یک چشم برهم زدن» سوره قمر، آیه ۴۹-۵۰.</ref>.
*یکی از روشن‌ترین و صریح‌ترین [[آیات قرآنی]] مربوط به توحید افعالی [[خدای متعال]]، دو آیۀ کریمۀ [[سورۀ قمر]] است که می‌فرماید:{{متن قرآن|إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ * وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«ما همه چیز را به اندازه آفریدیم * و امر و دستور ما بیش از یکی نیست همچون یک چشم برهم زدن» سوره قمر، آیه ۴۹-۵۰.</ref>.
*امر [[خدای متعال]]، بنابر آنچه در [[آیات]] فراوان مطرح شده است همان فعل اوست و در این [[آیه]] به [[وحدت]] [[امر الهی]] که همان فعل اوست اشاره شده است.
*امر [[خدای متعال]]، بنابر آنچه در [[آیات]] فراوان مطرح شده است همان فعل اوست و در این [[آیه]] به [[وحدت]] [[امر الهی]] که همان فعل اوست اشاره شده است.
*[[امر الهی]] که تجلّی ذات باری ‌تعالی در [[مقام]] فعل است، دو مرحله دارد: مرحلۀ [[خلق]] که می‌توان از آن به مرحلۀ امر خلقی تعبیر کرد و مرحلۀ [[تدبیر]] که می‌توان از آن به مرحلۀ امر تدبیری تعبیر نمود. با امر خلقی، شیء از عدم برون آمده و به [[عالم هستی]] پا می‌گذارد و با امر تدبیری، وجود آن شیء به سوی کمال مطلوب [[هدایت]] و [[تدبیر]] می‌شود.
*[[امر الهی]] که تجلّی ذات باری ‌تعالی در [[مقام]] فعل است، دو مرحله دارد: مرحلۀ [[خلق]] که می‌توان از آن به مرحلۀ امر خلقی تعبیر کرد و مرحلۀ [[تدبیر]] که می‌توان از آن به مرحلۀ امر تدبیری تعبیر نمود. با امر خلقی، شیء از عدم برون آمده و به [[عالم هستی]] پا می‌گذارد و با امر تدبیری، وجود آن شیء به سوی کمال مطلوب [[هدایت]] و [[تدبیر]] می‌شود.
خط ۹۱: خط ۹۱:
*بنابراین "[[دین خدا]]" همان [[نظام]] [[مدیریت]] [[الهی]] است که مسیر [[زندگی]] [[انسان]] را مشخص می‌نماید و بهوسیلۀ [[امر تشریعی]] [[خداوند]] بهوجود می‌آید و به واسطۀ [[انبیاء]] و اوصیای آنان به [[بشریت]] [[ابلاغ]] می‌شود.
*بنابراین "[[دین خدا]]" همان [[نظام]] [[مدیریت]] [[الهی]] است که مسیر [[زندگی]] [[انسان]] را مشخص می‌نماید و بهوسیلۀ [[امر تشریعی]] [[خداوند]] بهوجود می‌آید و به واسطۀ [[انبیاء]] و اوصیای آنان به [[بشریت]] [[ابلاغ]] می‌شود.


==جلوه‌های [[توحید افعالی]]==
==جلوه‌های توحید افعالی==
* [[دانشمندان]] با توجّه به [[آیات]] [[قرآن]] برای [[توحید افعالی]] جلوه‌ها و شاخه‌های گوناگون و متعددی برشمرده‌اند که مهم‌ترین آنها به شرح زیرند<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>:  
* [[دانشمندان]] با توجّه به [[آیات]] [[قرآن]] برای توحید افعالی جلوه‌ها و شاخه‌های گوناگون و متعددی برشمرده‌اند که مهم‌ترین آنها به شرح زیرند<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>:  
#'''[[توحید خالقیت]]:'''
#'''[[توحید خالقیت]]:'''
#'''[[توحید مالکیت]]: '''
#'''[[توحید مالکیت]]: '''
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش