بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*رویارویی جناح [[علوی]] و [[اموی]] که از دیرباز دایر بود، ریشه در [[باورهای دینی]] داشت. [[امویان]] از روی [[جهل]] و [[حسد]] و [[بغض]] نسبت به [[اسلام]]، پیوسته نسبت به [[خاندان]] [[رسالت]] [[سیاست]] حذفی داشتند و یکی از راههای این مقابله، [[کتمان]] [[فضایل]] [[خاندان]] [[عصمت]] و [[مناقب]] [[اهل بیت]] و جلوگیری از [[نقل]] [[روایات]] دربارۀ [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[آل علی]] بود. البته خطّ مشی [[اهل بیت]] نیز تأکید بر [[نقل]] و روایت کردن منقبتها و [[تشویق]] به آن و [[ثواب]] شمردن مجالسی که از [[اهل بیت]] و فضایلشان سخن گفته شود بود. | *رویارویی جناح [[علوی]] و [[اموی]] که از دیرباز دایر بود، ریشه در [[باورهای دینی]] داشت. [[امویان]] از روی [[جهل]] و [[حسد]] و [[بغض]] نسبت به [[اسلام]]، پیوسته نسبت به [[خاندان]] [[رسالت]] [[سیاست]] حذفی داشتند و یکی از راههای این مقابله، [[کتمان]] [[فضایل]] [[خاندان]] [[عصمت]] و [[مناقب]] [[اهل بیت]] و جلوگیری از [[نقل]] [[روایات]] دربارۀ [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[آل علی]] بود. البته خطّ مشی [[اهل بیت]] نیز تأکید بر [[نقل]] و روایت کردن منقبتها و [[تشویق]] به آن و [[ثواب]] شمردن مجالسی که از [[اهل بیت]] و فضایلشان سخن گفته شود بود. | ||
*اوج [[سیاست]] [[کتمان]] و منع، در زمان [[معاویه]] بود که به جلوگیری از نشر [[فضایل علی]]{{ع}} اکتفا نکرد، بلکه [[لعن امام علی|لعن و سب علی]]{{ع}} را در برنامههای [[تبلیغی]] و [[فرهنگی]] خود قرار داد<ref>نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۱ و ۱۷</ref> شرایط خاصّی پدید آوردند که [[دوستان]] [[امام علی|علی]]{{ع}} از روی [[ترس]] و دشمنانش از روی [[حسد]]، [[فضایل]] او را [[پنهان]] میداشتند، با این حال، آوازۀ فضایلش [[شرق]] و [[غرب]] عالم را فرا گرفت. به قول واقدی: {{عربی|ما بین الکتمانین قد ملأ الخافقین}}<ref>منتخب التواریخ، ص ۱۴۷</ref>. | *اوج [[سیاست]] [[کتمان]] و منع، در زمان [[معاویه]] بود که به جلوگیری از نشر [[فضایل علی]]{{ع}} اکتفا نکرد، بلکه [[لعن امام علی|لعن و سب علی]]{{ع}} را در برنامههای [[تبلیغی]] و [[فرهنگی]] خود قرار داد<ref>نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۱ و ۱۷</ref> شرایط خاصّی پدید آوردند که [[دوستان]] [[امام علی|علی]]{{ع}} از روی [[ترس]] و دشمنانش از روی [[حسد]]، [[فضایل]] او را [[پنهان]] میداشتند، با این حال، آوازۀ فضایلش [[شرق]] و [[غرب]] عالم را فرا گرفت. به قول واقدی: {{عربی|ما بین الکتمانین قد ملأ الخافقین}}<ref>منتخب التواریخ، ص ۱۴۷</ref>. | ||
*[[ابن ابی الحدید معتزلی]] میگوید: چه بگویم دربارۀ مردی که دشمنانش نیز به مناقبش اعتراف داشتند و نمیتوانستند [[انکار]] کنند. [[بنی امیه]] چون به [[قدرت]] رسیدند، [[دست]] به هرکاری زدند تا فروغ او را خاموش سازند. دیگران را بر ضدّ آن [[حضرت]] تحریک میکردند، برای او معایب و زشتیهایی [[جعل]] میکردند، بر [[منابر]] لعنتش میکردند، ستایشگران او را تهدید و زندانی میکردند، بلکه گاهی میکشتند، از [[نقل]] روایاتی که فضیلتی از او را دربر داشت جلوگیری میکردند و [[مانع]] از آن میشدند که نام "[[علی]]" بر [[فرزندان]] گذاشته شود، امّا همۀ اینها او را والاتر و بالاتر برد. او همچون مشک بود که هرچه آن را بپوشانند عطرش بیشتر منتشر میشود و همچون [[خورشید]] بود که قابل پوشاندن نیست و همچون [[روشنایی]] روز بود که اگر چشمی آن را نبیند، چشمهای بسیاری آن را مشاهده میکند...<ref>منتخب التواریخ، ص ۱۶</ref>. | * [[ابن ابی الحدید معتزلی]] میگوید: چه بگویم دربارۀ مردی که دشمنانش نیز به مناقبش اعتراف داشتند و نمیتوانستند [[انکار]] کنند. [[بنی امیه]] چون به [[قدرت]] رسیدند، [[دست]] به هرکاری زدند تا فروغ او را خاموش سازند. دیگران را بر ضدّ آن [[حضرت]] تحریک میکردند، برای او معایب و زشتیهایی [[جعل]] میکردند، بر [[منابر]] لعنتش میکردند، ستایشگران او را [[تهدید]] و زندانی میکردند، بلکه گاهی میکشتند، از [[نقل]] روایاتی که فضیلتی از او را دربر داشت جلوگیری میکردند و [[مانع]] از آن میشدند که نام "[[علی]]" بر [[فرزندان]] گذاشته شود، امّا همۀ اینها او را والاتر و بالاتر برد. او همچون مشک بود که هرچه آن را بپوشانند عطرش بیشتر منتشر میشود و همچون [[خورشید]] بود که قابل پوشاندن نیست و همچون [[روشنایی]] روز بود که اگر چشمی آن را نبیند، چشمهای بسیاری آن را [[مشاهده]] میکند...<ref>منتخب التواریخ، ص ۱۶</ref>. | ||
*جلوگیری از بیان و ذکر [[فضایل]] او، مقابله با [[قرآن]] است، چون هم [[قرآن کریم]] [[فضایل]] او را برشمرده است ([[علی در قرآن]]) هم [[امام علی|امیر مؤمنان]] تجسّم [[فضایل]] [[قرآنی]] است. روزی [[معاویه]] به [[ابن عباس]] گفت: ما به همۀ اطراف [[نامه]] نوشتهایم و از ذکر [[مناقب]] [[علی]] و [[خاندان]] او [[نهی]] کردهایم، پس تو هم زبانت را ببند. گفت: ای [[معاویه]]، یعنی میگویی [[قرآن]] نخوانیم؟...<ref>مناقب، ج ۲ ص ۳۵۱</ref> آن همه سختگیری و [[اصرار]] بر [[دشمنی]] و [[بدگویی]] و [[سیاست]] [[کتمان]] [[فضایل]] برای آن بود که به قول [[مروان حکم]]، حکومتشان جز با این [[سیاست]]، استقرار نمییافت!<ref>در این مورد ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۱۱ ص ۳۴۳ تا ۳۹۶</ref> امّا علیرغم آن همه تلاش [[مخالفان]]، [[امیر مؤمنان]] با [[فضایل]] بیبدیل خود همۀ [[زمین]] و زمان را پرکرد و نقشههای [[امویان]] نقشبرآب شد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۰.</ref>. | *جلوگیری از بیان و ذکر [[فضایل]] او، مقابله با [[قرآن]] است، چون هم [[قرآن کریم]] [[فضایل]] او را برشمرده است ([[علی در قرآن]]) هم [[امام علی|امیر مؤمنان]] تجسّم [[فضایل]] [[قرآنی]] است. روزی [[معاویه]] به [[ابن عباس]] گفت: ما به همۀ اطراف [[نامه]] نوشتهایم و از ذکر [[مناقب]] [[علی]] و [[خاندان]] او [[نهی]] کردهایم، پس تو هم زبانت را ببند. گفت: ای [[معاویه]]، یعنی میگویی [[قرآن]] نخوانیم؟...<ref>مناقب، ج ۲ ص ۳۵۱</ref> آن همه سختگیری و [[اصرار]] بر [[دشمنی]] و [[بدگویی]] و [[سیاست]] [[کتمان]] [[فضایل]] برای آن بود که به قول [[مروان حکم]]، حکومتشان جز با این [[سیاست]]، استقرار نمییافت!<ref>در این مورد ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۱۱ ص ۳۴۳ تا ۳۹۶</ref> امّا علیرغم آن همه تلاش [[مخالفان]]، [[امیر مؤمنان]] با [[فضایل]] بیبدیل خود همۀ [[زمین]] و زمان را پرکرد و نقشههای [[امویان]] نقشبرآب شد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۰.</ref>. | ||