حکمت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۸۳۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
خط ۵۹: خط ۵۹:
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حکمت]] را بگیرید اگر چه از [[مشرکان]] باشد"<ref>{{متن حدیث|خُذُوا اَلْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص۹۷.</ref>.
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حکمت]] را بگیرید اگر چه از [[مشرکان]] باشد"<ref>{{متن حدیث|خُذُوا اَلْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص۹۷.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]] به هیچ یک از بندگانش نعمتی سرتر، بزرگ تر، بالاتر، سترگ‌تر و زیباتر از [[حکمت]] نداده است"<ref>{{متن حدیث|مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى عَبْدٍ مِنْ عِبَادِهِ نِعْمَةً أَنْعَمَ وَ أَعْظَمَ وَ أَرْفَعَ وَ أَجْزَلَ وَ أَبْهَى مِنَ اَلْحِكْمَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۶.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۸۶-۲۸۸.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]] به هیچ یک از بندگانش نعمتی سرتر، بزرگ تر، بالاتر، سترگ‌تر و زیباتر از [[حکمت]] نداده است"<ref>{{متن حدیث|مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى عَبْدٍ مِنْ عِبَادِهِ نِعْمَةً أَنْعَمَ وَ أَعْظَمَ وَ أَرْفَعَ وَ أَجْزَلَ وَ أَبْهَى مِنَ اَلْحِكْمَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۶.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۸۶-۲۸۸.</ref>.
==[[فراگیری]] [[حکمت]]==
*[[حکمت]] به معنایی که [[گذشت]]، دارای دو بُعد نظری ([[دانش]] درست [[تحقیق]] العلم و عملی (عمل محکم، [[اتقان]] العمل) است.
*در بُعد نظری، [[حکمت]] [[جهان‌بینی]] نیست؛ چرا که [[جهان‌بینی]] [[تفسیر]] کلی [[نظام آفرینش]] است، [[شناخت]] اجمالی است که [[انبیا]] در اولین [[اقدام]] خود {{متن قرآن|يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ}}<ref>« آیات وی را بر آنان می‌خواند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>، به [[انسان]] می‌آموزند؛ در حالی که [[آموزش]] [[حکمت]]، آخرین مرحله [[هدایت]] است و [[انبیا]] پس از مه مراحل به [[پیروان]] خود می‌دهند<ref>بهایی، مفتاح الفلاح، ص۲۸۹؛ محمد صالح مازندرانی، شرح أصول کافی، ج۳، ص۸۳.</ref>.
*همچنین نظاره سطحی به همه پدیده‌ها نیست که در این صورت برای [[فراگیری]] آن به [[پیامبران]] نیاز نیست، [[حکمت]]، جهان‌یابی و پی بردن به [[حقیقت]] عالم وجود است. خردمندانی که از [[حکمت]] برخوردارند، در ورای تمامی مظاهر و [[نشانه‌ها]]، وجود [[مقدس]] [[حق]] را می‌بیند. [[حکمت]]، [[شناخت]] تفصیلی از [[حقیقت]] موجودات است؛ چنان‌که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرمود: "من چیزی ندیدم مگر آنکه پیش از چنین آن [[خدا]] [[معرفتی]] را دیدم است"<ref>{{متن حدیث|ما رأيت شيئا الا و رأيت الله قبله}}.</ref>
*در بُعد عملی نیز عمل کردن به مقتضای چنین [[معرفتی]] است؛ بنابراین برای [[فراگیری]] چنین حکمتی، دو شرط اساسی وجود دارد: نخست آنکه این [[حکمت]] تنها از کسانی فراگرفتنی است که خود این راه را [[طی]] کرده و از زلال حكمت الاهی نوشیده باشند. پیش از این نیز گفتیم که [[حکمت]]، عطیه الاهی است که تنها [[بندگان]] [[برگزیده]] از آن بهره‌مند شده‌اند. [[پیامبران]] در [[صدر]] سیاهه مردان [[برگزیده]] جای دارند؛ بنابراین انبیای الاهی بزرگ‌ترین حکمای [[حقیقی]] و [[برترین]] معلمان [[حکمت]] الاهی بوده<ref>ر.ک: آل عمران: ۴۸؛ نساء: ۱۱۳؛ مائده: ۱۱۰؛ اسراء: ۳۹؛ ص: ۲۰.</ref> و [[انسان]] در هر دوره، برای برخورداری از این چشمه جوشان [[فیض]] الاهی چاره‌ای جز [[پیروی]] از ایشان ندارد.
*شرط دیگر [[فراگیری]] [[حکمت]]، [[آمادگی]] زمینه است. زمینه [[حکمت]] در [[آدمی]] با [[مجاهدت]] و حراست همیشگی از [[ثغور]] [[قلب]] از ورود حرامیان فراهم می‌شود. [[رذیلت‌های اخلاقی]] که [[آدمی]] بر اثر [[وسوسه]] مدام [[شیاطین]] به آنها دچار می‌شود، از [[سپاهیان]] [[جهل]] و [[فضیلت‌های اخلاقی]] از [[سپاهیان]] عقل‌اند <ref>ر.ک: علی بن حسین صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۱۵.</ref>.
*بنابراین برای [[تهذیب]] باید [[سپاهیان]] [[عقل]] و [[سپاهیان]] [[جهل]] را بشناسیم تا به هنگام [[ضرورت]]، [[سپاهیان]] [[عقل]] را [[تجهیز]] کنیم و علیه [[سپاهیان]] [[جهل]] بشورانیم. به عنوان نمونه، [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند تعالی]] [[تواضع]] را آلت [[عقل]] و [[تکبر]] را [[وسیله]] [[جهل]] قرار داده است"<ref>{{متن حدیث|لِأَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ اَلتَّوَاضُعَ آلَةَ اَلْعَقْلِ وَ جَعَلَ اَلتَّكَبُّرَ مِنْ آلَةِ اَلْجَهْلِ}}؛حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۶۹؛ میرزا حسین بن محمد تقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۹۹.</ref>. و [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "تنها به وسيله آشنایی با [[عقل]] و [[لشکریان]] [[عقل]] و دوری از [[جهل]] و [[لشکریان]] [[جهل]] [[حق]] شناخته می‌شود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا يُدْرَكُ اَلْحَقُّ بِمَعْرِفَةِ اَلْعَقْلِ وَ جُنُودِهِ وَ مُجَانَبَةِ اَلْجَهْلِ وَ جُنُودِهِ}}؛ علی بن حسین صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۱۵.</ref>.
*از دیدگاه [[قرآن]]، [[تزکیه اخلاق]] زیربنا و اصل است؛ کسانی که خود را [[تزکیه]] نکنند به [[شناخت]] [[حقیقی]] [[دست]] نمی‌یابند؛ نه [[کتاب]] [[تکوین]] را در می‌یابند و نه [[کتاب ]](تدوین) [[تشریع]] را. راهیابی به بطون [[قرآن]] نیز همانند [[آگاهی]] از [[اسرار]] [[آفرینش]]، [[نیازمند]] [[تزکیه]] و منوط به [[طهارت]] [[باطنی]] است. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۹.</ref>.
*برای تماس با [[ظاهر قرآن]]، [[طهارت]] ظاهری چون [[غسل]] و [[وضو]] لازم است و برای تماس با بطون [[قرآن]] یعنی [[درک]] و دریافت حقایق [[قرآنی]] [[طهارت]] درونی لازم است<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ج۱، ص۳۵.</ref>.
*[[درک]] مفاهیم و محتوای [[آیات]]، تنها برای کسانی میسر است که از [[رذیلت‌های اخلاقی]] [[پاک]] باشند تا صفت‌های [[زشتی]] که بر دیده [[حقیقت]] بین [[انسان]] پرده می‌افکند، آنها را از [[مشاهده]] [[جمال]] [[حق]] [[محروم]] نکند<ref>محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج۱۴، ص۱۵۴.</ref>؛ از این رو [[قرآن کریم]] در طرح هدایتی [[پیامبران]]، [[تعلیم]] [[حکمت]] را پس از [[تزکیه]] قرار داده است {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>.
*[[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: "کشت در [[زمین]] نرم میروید نه در [[زمین]] سخت، همچنین است [[حکمت]] در [[قلب]] [[متواضع]] ساکن می‌شوند نه در [[قلب]] [[متکبر]] [[سرکش]]"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلزَّرْعَ يَنْبُتُ فِي اَلسَّهْلِ وَ لاَ يَنْبُتُ فِي اَلصَّفَا فَكَذَلِكَ اَلْحِكْمَةُ تَعْمَرُ فِي قَلْبِ اَلْمُتَوَاضِعِ وَ لاَ تَعْمَرُ فِي قَلْبِ اَلْمُتَكَبِّرِ اَلْجَبَّارِ}}؛ حسن بن علی ابن شعبه بحرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۹۶.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حکمت]]، [[نور]] [[معرفت]]، بازمانده [[تقوا]] و میوه [[راستی]] است"<ref>{{متن حدیث|اَلْحِكْمَةُ ضِيَاءُ اَلْمَعْرِفَةِ وَ مِيرَاثُ اَلتَّقْوَى وَ ثَمَرَةُ اَلصِّدْقِ}}؛ مصباح الشریعه، ص۱۹۸؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۱۵.</ref>.
*[[امام هادی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حکمت]]، در نفس انسان‌های [[فاسد]] اثر نمی‌کند"<ref>{{متن حدیث|اَلْحِكْمَةُ لاَ تَنْجَعُ فِي اَلطِّبَاعِ اَلْفَاسِدَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۳۷۰.</ref>.
*[[حکمت]] نه تنها متوقف بر [[تهذیب]] و [[طهارت]] نفس است؛ بلکه نتیجه قطعی و حتمی آن نیز هست.
*[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "هر بنده‌ای [[چهل]] روز برای [[خدا]] خالصانه عمل کند، چشمه‌های [[حکمت]] از قلبش بر زبانش جاری می‌شود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَخْلَصَ اَلْعِبَادَةَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ اَلْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ}}؛ علی بن حسین صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۷۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۷، ۲۴۲.</ref>.
*بالاتر اینکه حتی اگر کسی به [[مقام]] [[حکمت]] برسد، راه ماندگاری در آن [[مقام]] و جلوگیری از سقوط و حرکت قهقرایی نیز مراعات [[طاعت]] و تقواست.
*از جناب [[لقمان]] [[روایت]] شده است: "[[حکمت]] بدون [[طاعت]] مثل [[جسد]] بدون [[جان]] ([[خون]]) با [[زمین]] بدون آب است. [[جسد]] بدون [[جان]] ([[خون]]) و [[زمین]] بدون آب راست نیاید و چنین است [[حکمت]] بدون [[طاعت]]"<ref>{{متن حدیث|مَثَلُ اَلْحِكْمَةِ بِغَيْرِ طَاعَةٍ مَثَلُ اَلْجَسَدِ بِلاَ نَفْسٍ أَوْ مَثَلُ اَلصَّعِيدِ بِلاَ مَاءٍ وَ لاَ صَلاَحَ لِلْجَسَدِ بِغَيْرِ نَفْسٍ وَ لاَ لِلصَّعِيدِ بِغَيْرِ مَاءٍ وَ لاَ لِلْحِكْمَةِ بِغَيْرِ طَاعَةٍ}}؛ ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص۲۱۴.</ref>.
*بر مبنای این [[تعالیم]] است که [[دانشمندان]] [[اخلاق]] نیز [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] درون را به عنوان پیش نیاز [[حکمت]] یاد کرده‌اند. [[مسکویه]] عالم شهیر در [[کلام]] حکیمانه‌ای که در [[صدر]] [[حکم]] الاسلاميين [[نقل]] کرده، نوشته است: ای طالب [[حکمت]]، قلبت را برای ورودش [[پاک]] کن، مغزت را برای دریافتش خالی کن و برای مطالعه آن، تمام همتت را جمع کن.... اگر از حاملان حکمتی قلبت را برای آن خالی کن و برای مطالعه آن [[همت]]، عالی دار. [[حکمت]] پاک‌تر از آن است که با [[آلودگی]] جمع شود و منزه‌تر از آن است که با [[پلیدی]] مخلوط شود. ما دیده‌ایم کسی که می‌خواهد در زمینش درخت بکارد، نخست گیاهان [[اجنبی]] را از ریشه بر می‌کند کند، پس نهال‌های [[برگزیده]] می‌آورد و در آن می‌نشاند. چنین است کسی که طالب [[حکمت]] و [[مشتاق]] نگهداری آن است. برای او نیز [[شایسته]] است که نخست دلش را از ناپاکی‌ها، هواها و [[شهوات]] کشنده چون [[کینه]]، [[حسد]]، [[خشم]] و [[برتری]] جویی بشوید؛ پس از آن به [[حکمت]] روی آورد و هرچه می‌تواند به دست آورد<ref>مسکویه، الحکمة الخالده، ص۲۸۵.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۸۸-۲۹۱.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش