←ویژگیهای انسان کامل
جز (جایگزینی متن - ' اکبری ملکآبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه ،' به ' اکبری و یوسفی،') |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==ویژگیهای [[انسان کامل]]== | ==ویژگیهای [[انسان کامل]]== | ||
[[انسان کامل]] مشتمل بر دو جهت [[الهی]] و بشری میباشد، که جهت [[الهی]] او [[بالاصاله]] نبوده، بلکه تبعی است که این همان جنبه [[ولایت و خلافت]] اوست. پس [[انسان کامل]]، جمیع [[صفات الهی]] از جمله: زنده کردن، میراندن، [[لطف]]، [[قهر]] و [[رضا]] را داراست تا به [[وسیله]] آنها بتواند [[جهان]] را [[سرپرستی]] کند و از نظر | *[[انسان کامل]] مشتمل بر دو جهت [[الهی]] و بشری میباشد، که جهت [[الهی]] او [[بالاصاله]] نبوده، بلکه تبعی است که این همان جنبه [[ولایت و خلافت]] اوست. پس [[انسان کامل]]، جمیع [[صفات الهی]] از جمله: زنده کردن، میراندن، [[لطف]]، [[قهر]] و [[رضا]] را داراست تا به [[وسیله]] آنها بتواند [[جهان]] را [[سرپرستی]] کند و از نظر [[قیصری]]، حتی در مرحله نازله وجود، خودش را هم که جزئی از عالم امکان است، [[سرپرستی]] نماید. اما از طرفی [[انسان کامل]] به [[دلیل]] مقتضیات ذات و صفت [[بشر]] بودنش، که عین [[فقر]] و [[ذلت]] در برابر خداست، دارای صفاتی همچون: [[گریه]]، ضجر، [[خشم]] و ضیقِ [[صدر]] نیز هست که هیچ منافاتی با [[انسان کامل]] بودنش ندارد <ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۱۲۸.</ref>. | ||
[[انسان کامل]] بعد از [[خدا]]، عالمترین و عارفترین موجودات است، زیرا [[خداوند سبحان]] در ذات و [[حقیقت انسان]]، [[معارف]] و [[اسرار الهی]] را به [[ودیعه]] نهاده است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نامها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> و [[انسان کامل]] چون جمیع [[کمالات انسانی]] در او محقّق شده است و در واقع مظهری برای تمام اسما و [[کمالات]] الهیه خصوصاً [[مظهر اسم]] علیم و موصوفی برای تمام صفات جلال و [[جمال الهی]] است، عالمترین [[فرد]] میباشد<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری، پاورقی ص۱۲۰.</ref>. | *[[انسان کامل]] بعد از [[خدا]]، عالمترین و عارفترین موجودات است، زیرا [[خداوند سبحان]] در ذات و [[حقیقت انسان]]، [[معارف]] و [[اسرار الهی]] را به [[ودیعه]] نهاده است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نامها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> و [[انسان کامل]] چون جمیع [[کمالات انسانی]] در او محقّق شده است و در واقع مظهری برای تمام اسما و [[کمالات]] الهیه خصوصاً [[مظهر اسم]] علیم و موصوفی برای تمام صفات جلال و [[جمال الهی]] است، عالمترین [[فرد]] میباشد<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری، پاورقی ص۱۲۰.</ref>. | ||
بنابر اینکه [[انسان کامل]]، در نهایت [[درجه]] [[معرفت]] قرار دارد و عالمترین [[فرد]] [[انسانی]] است، لذا [[عابدترین]] نیز هست و [[کاملترین]] [[عبادت]] را دارد. همانطور که در تشهد: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ}}، [[مقام]] [[عبد]] بودن [[رسول الله]]{{صل}} بر [[مقام]] [[رسول]] بودنش تقدم دارد. | *بنابر اینکه [[انسان کامل]]، در نهایت [[درجه]] [[معرفت]] قرار دارد و عالمترین [[فرد]] [[انسانی]] است، لذا [[عابدترین]] نیز هست و [[کاملترین]] [[عبادت]] را دارد. همانطور که در تشهد: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ}}، [[مقام]] [[عبد]] بودن [[رسول الله]]{{صل}} بر [[مقام]] [[رسول]] بودنش تقدم دارد. | ||
همچنین طبق روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، [[انسان کامل]] [[حجتالله]] است، زیرا روشنترین [[دلیل]] بر ذات و [[صفات]] [[حق تعالی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ان صورة الإنسانية أكبر حجة اللّه و هي الكتاب الّذي كتبه بيده}}. این [[انسان کامل]] همان [[کتاب الهی]] است که در [[قرآن]] آمده که همه چیز در آن مسطور است؛ اصلیترین کتاب، وجود [[انسان کامل]] است، {{متن حدیث|و هي الهيكل الّذي بناه بحكمه}}، هیکلش با [[حُکم]] [[الهی]] بنا باشد، و {{متن حدیث|هي مجموع صورة العالمين}}، دو عالم [[غیب و شهادت]] در اوست. و {{متن حدیث|هي المختصر من العلوم في اللوح المحفوظ}} او خلاصه همه امور است. و {{متن حدیث|هي شاهد على كلّ غائب و هي الحجّة على كلّ جاحد}} هر کس سؤالی دارد برود [[خدمت]] او، او [[حجت]] است. {{متن حدیث|هي المستقيم إلى كلّ خير}} [[راه مستقیم]] نزدیکترین راه است و آن [[انسان کامل]] است. و {{متن حدیث|هي الصراط الممدود بين الجنّة و النّار}} [[صراط]] راهی است که از روی [[جهنم]] میگذرد تا به دروازههای [[بهشت]] برسد. [[مؤمنان]] باید از این راه بگذرند تا به [[بهشت]] برسند<ref>ر.ک: فیض کاشانی، کلمات مکنونه، ص۱۲۵؛ ر.ک: تفسیر صافی، ج۱، ص۷۳ با اندکی تفاوت؛ ر.ک: سید حیدر آملی، جامع الاسرار، ص۲۹۸.</ref>، که این راهِ [[انسان کامل]] است. وی جامع جمیع [[کمالات الهی]] است. او با این [[جسم]] کوچک، جامع همه حقایق صُوَر است. همه چیز در این عالم به [[اجمال]] در [[انسان کامل]] است. [[انسان کامل]]، [[قطب]] و محور عالَم وجود است<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۷؛ ر.ک: ابنعربی، فصوص الحکم، مقدمه مصحح، ص۳۷.</ref>. | *همچنین طبق روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، [[انسان کامل]] [[حجتالله]] است، زیرا روشنترین [[دلیل]] بر ذات و [[صفات]] [[حق تعالی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ان صورة الإنسانية أكبر حجة اللّه و هي الكتاب الّذي كتبه بيده}}. این [[انسان کامل]] همان [[کتاب الهی]] است که در [[قرآن]] آمده که همه چیز در آن مسطور است؛ اصلیترین کتاب، وجود [[انسان کامل]] است، {{متن حدیث|و هي الهيكل الّذي بناه بحكمه}}، هیکلش با [[حُکم]] [[الهی]] بنا باشد، و {{متن حدیث|هي مجموع صورة العالمين}}، دو عالم [[غیب و شهادت]] در اوست. و {{متن حدیث|هي المختصر من العلوم في اللوح المحفوظ}} او خلاصه همه امور است. و {{متن حدیث|هي شاهد على كلّ غائب و هي الحجّة على كلّ جاحد}} هر کس سؤالی دارد برود [[خدمت]] او، او [[حجت]] است. {{متن حدیث|هي المستقيم إلى كلّ خير}} [[راه مستقیم]] نزدیکترین راه است و آن [[انسان کامل]] است. و {{متن حدیث|هي الصراط الممدود بين الجنّة و النّار}} [[صراط]] راهی است که از روی [[جهنم]] میگذرد تا به دروازههای [[بهشت]] برسد. [[مؤمنان]] باید از این راه بگذرند تا به [[بهشت]] برسند<ref>ر.ک: فیض کاشانی، کلمات مکنونه، ص۱۲۵؛ ر.ک: تفسیر صافی، ج۱، ص۷۳ با اندکی تفاوت؛ ر.ک: سید حیدر آملی، جامع الاسرار، ص۲۹۸.</ref>، که این راهِ [[انسان کامل]] است. وی جامع جمیع [[کمالات الهی]] است. او با این [[جسم]] کوچک، جامع همه حقایق صُوَر است. همه چیز در این عالم به [[اجمال]] در [[انسان کامل]] است. [[انسان کامل]]، [[قطب]] و محور عالَم وجود است<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۷؛ ر.ک: ابنعربی، فصوص الحکم، مقدمه مصحح، ص۳۷.</ref>. | ||
[[حضرت علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۵۱.</ref>؛ [[انسان کامل]] مثل [[خورشید]] است که همه دورِ آن میچرخند. بقای ما وابسته به [[خورشید]] است و اگر [[خورشید]] خاموش شود، ما و تمام کائنات از بین میرویم. محور کلّ کائنات [[انسان کامل]] است. وجود ما از وجود اوست. [[خدا]] به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاكَ}}<ref>بحار الانوار، ج۱۶، ص۴۰۵.</ref> خَلقِ عالَم برای توست<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری، پاورقی ص۱۲۰.</ref>. | *[[حضرت علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۵۱.</ref>؛ [[انسان کامل]] مثل [[خورشید]] است که همه دورِ آن میچرخند. بقای ما وابسته به [[خورشید]] است و اگر [[خورشید]] خاموش شود، ما و تمام کائنات از بین میرویم. محور کلّ کائنات [[انسان کامل]] است. وجود ما از وجود اوست. [[خدا]] به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاكَ}}<ref>بحار الانوار، ج۱۶، ص۴۰۵.</ref> خَلقِ عالَم برای توست<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری، پاورقی ص۱۲۰.</ref>. | ||
یکی از [[یاران امام صادق]]{{ع}} از ایشان سؤال کرد: | *یکی از [[یاران امام صادق]]{{ع}} از ایشان سؤال کرد: آیا [[زمین]] بدون [[وجود امام]] باقی میماند؟<ref>{{متن حدیث|أَ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ؟}}</ref> فرمود: [[زمین]] [[اهل]] خود را فرو میدهد، اگر [[امام]] روی [[زمین]] نباشد<ref>{{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ}}</ref><ref>بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۱۳.</ref>. | ||
[[انسان کامل]]، [[واسطه فیض]] است و وجود او در هر عصر و زمانی [[واجب]] است تا [[انسانها]] و دیگر موجودات بر اساس [[خلافت]] مطلق [[الهی]] از [[انسان کامل]] [[فیض]] دریابند<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۸.</ref>. [[انسان کامل]]، واسطهای است میان [[عالم مُلک]] و [[ملکوت]]، [[خاک]] و افلاک، تجرد و مادّیت و این واسطه، [[بهترین]] مخلوقات است. او با عالَم [[ملک]] و [[ملکوت]] وجه مشترک دارد، به همین [[دلیل]] نیز [[پیامبران]]، هم ویژگیهای [[بشر]] را داشتند و هم متصل به عالم بالا بودند. بدین ترتیب [[خدا]] ابتدا بر وجود [[مبارک]] [[انسان کامل]] متجلی میشود و بعد از آن، [[فیض]] به دیگر موجودات سرایت | *[[انسان کامل]]، [[واسطه فیض]] است و وجود او در هر عصر و زمانی [[واجب]] است تا [[انسانها]] و دیگر موجودات بر اساس [[خلافت]] مطلق [[الهی]] از [[انسان کامل]] [[فیض]] دریابند<ref>محمد داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری بر فصوص، ص۱۲۸.</ref>. [[انسان کامل]]، واسطهای است میان [[عالم مُلک]] و [[ملکوت]]، [[خاک]] و افلاک، تجرد و مادّیت و این واسطه، [[بهترین]] مخلوقات است. او با عالَم [[ملک]] و [[ملکوت]] وجه مشترک دارد، به همین [[دلیل]] نیز [[پیامبران]]، هم ویژگیهای [[بشر]] را داشتند و هم متصل به عالم بالا بودند. بدین ترتیب [[خدا]] ابتدا بر وجود [[مبارک]] [[انسان کامل]] متجلی میشود و بعد از آن، [[فیض]] به دیگر موجودات سرایت مییابد<ref>سیدعلیرضا صدرحسینی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، فصل سوم، ص۱۰۸.</ref>. | ||
ابنعربی درباره [[انسان کامل]] | *[[ابنعربی]] درباره [[انسان کامل]] مینویسد: "[[قلب]] ماسوی [[الله]] [[انسان کامل]] است و صورت کامل به [[وسیله]] او [[ظهور]] پیدا کند"<ref>{{عربی|فالإنسان الكامل ظهر كمال الصورة و هو قلب لجسم العالم الذي هو كل ما سوی الله}}ابنعربی، فتوحات مکیه، ج۱۲، ص۲۵۵.</ref>؛ "[[خانه خدا]] اوست نه [[کعبه]]"<ref>{{عربی|و هو بيت الحقّ}}؛</ref>. به این [[دلیل]] که [[خدا]] میفرماید: "[[زمین]] و [[آسمانها]] با این همه گنجایش جای من نیست؛ بلکه [[خانه]] من [[قلب]] [[بنده]] [[مؤمن]] است"<ref>{{عربی|وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي الْمُؤْمِن لا وَسِعَنِي أَرْضِي وَ سَمَاواتِي}}؛ ابنعربی، فتوحات مکیه، ج۵، ص۳۹.</ref>. | ||
از نظر [[شیعه]]، در [[ساحت]] [[دین اسلام]]، [[انسان کامل]] در قالب [[معصومان]]، [[ظهور]] پیدا کرده است و تمام ویژگیهای [[انسان کامل]] در "[[ولایت]]" خلاصه میشود و "[[امامت]]" [[ظهور]] [[ولایت]] است؛ [[ولایتی]] که حقِّ دخل و [[تصرف در امور]] مولّی علیه است. [[امام خمینی]] در کتابهای خود نشانههایی برای [[انسان کامل]] بر | *از نظر [[شیعه]]، در [[ساحت]] [[دین اسلام]]، [[انسان کامل]] در قالب [[معصومان]]، [[ظهور]] پیدا کرده است و تمام ویژگیهای [[انسان کامل]] در "[[ولایت]]" خلاصه میشود و "[[امامت]]" [[ظهور]] [[ولایت]] است؛ [[ولایتی]] که حقِّ دخل و [[تصرف در امور]] مولّی علیه است. | ||
*[[امام خمینی]] در کتابهای خود نشانههایی برای [[انسان کامل]] بر میشمارد که به اختصار بیان میکنیم<ref>به نقل از: احمد عابدی، "انسان کامل از دیدگاه امام خمینی"، مجله آینه پژوهش، مهر و آبان ۱۳۷۸، شماره ۵۸، ص۶۴ - ۷۲.</ref>: | |||
#'''[[انسان کامل]] مخاطب [[کلام خدا]] در مرتبه واحدیت:''' به نظر ایشان [[کلام خدا]] به مرتبه واحدیت و احدیت تقسیم میشود و هر کدام یک مرتبه ذاتی و یک مرتبه فعلی دارند. مخاطب [[کلام الهی]] در مرتبه واحدیت [[انسان کامل]] است. | |||
#'''[[معجزه]]:''' این چنین صفتی از دیدگاه [[امام]]، ناشی از [[عبودیت]] است که [[ربوبیت]] را به دنبال دارد. چنان که در [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} هم اشاره میشود {{متن حدیث|اَلْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرَةٌ كُنْهُهَا اَلرُّبُوبِيَّةُ...}}. | |||
#'''[[اسم اعظم]]:''' در [[روایات]] گفته شده "[[آصف]]" که توانست تختِ مَلِکه [[سبأ]] را طَرفةالعینی در حضور [[سلیمان]]{{ع}} حاضر سازد، یک یا دو حرف را از [[اسم اعظم]] دارا بود، ولی [[اهل بیت]]{{عم}} دارای همه آن هستند. ایشان معتقدند: "اگر [[اسمای الهی]] را با توجه به [[ظهور]] و [[کثرت]] در نظر بگیریم، در این صورت به اعظم و غیراعظم تقسیم میشوند، اما اگر [[اسمای الهی]] را به اعتبار احدیت در نظر بگیریم، تمام [[اسمای الهی]] در این صورت [[اسم اعظم]] خواهند بود". | |||
#'''نداشتن حدّ یقف:''' از نظر [[امام خمینی]]: "[[اهل]] [[یثرب]] [[انسانی]]، [[مقام]] مشخصی ندارند و [[انسان کامل]] رقّ منشوری است که از هیولای قابل [[تجلی]] گرفته و تا استهلاک در [[حضرت]] احدیت گسترده است". | |||
#'''[[مقام عبودیت]]:''' از نظر [[امام]]، [[فخر]] [[انسان کامل]] این است که او را [[عبدالله]] بدانند، کما اینکه در [[شهادت]] در [[نماز]] گفته میشود که "[[رسول الله]]، [[عبدالله]] است و سپس [[رسول الله]]"، [[عبودیت]]، از بالاترین افتخارات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. | |||
#'''[[عقل]] کل و [[روح]]:''' مصداق {{متن حدیث| أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ}}. | |||
#'''[[مقام]] تدلّی:''' او را دارای [[مقام]] تدلّی میدانند "[[مقام]] عند الرّب بودن... که [[مقام قرب]] مطلق و [[شهود]] [[رحمت]] واسعه [[الهی]] است" و به تعبیر [[امام]] "[[فقر]] مطلق و [[مشیت]] مطلقه" است. | |||
#'''[[مقام]] قاب قوسین:''' [[مقام]] اسما و صفات و [[حضرت]] علمیه است که آن را تعیّن ثانی میگویند. | |||
#'''مقامِ "أو أدنی" یا [[قلب]] وسیع:''' [[امام]] در این باره میفرماید: "... یعنی [[مقام]] اتصال به احدیت، بنابراین، چون وجود به معنای وجود منبسط است، پس [[قلب]] [[حضرت ختمی مرتبت]] اَوسَع از وجود است، زیرا دارای [[مقام]] اتصال به احدیت است و این اَوسع از وجود منبسط است". | |||
[[انسان]] کامل از دیدگاه [[امام خمینی]] [[انسانی]] است که بر قوای خود مسلط باشد و مراحل روحیاش را از لحاظ [[اخلاقی]] کامل کند. در این حال [[انسان]] [[مظهر]] [[قدرت]]، [[علم]]، کمال، وجود و [[عفو]] [[الهی]] میشود. از این حیث همه [[انسانها]] در [[پیروی]] از [[حجتهای الهی]] میتوانند به مراتبی از [[کمال انسانی]] [[دست]] یابند که در | #'''[[ظهور]] و [[تجلی]] [[حق]] [[متعال]] در [[انسان کامل]]:''' [[امام]] در این باره میفرماید: "[[انسان کامل]] جمیعِ [[سلسله]] وجود است و اوّل و آخِر و ظاهر و [[باطن]] است". | ||
*[[انسان]] کامل از دیدگاه [[امام خمینی]] [[انسانی]] است که بر قوای خود مسلط باشد و مراحل روحیاش را از لحاظ [[اخلاقی]] کامل کند. در این حال [[انسان]] [[مظهر]] [[قدرت]]، [[علم]]، کمال، وجود و [[عفو]] [[الهی]] میشود. از این حیث همه [[انسانها]] در [[پیروی]] از [[حجتهای الهی]] میتوانند به مراتبی از [[کمال انسانی]] [[دست]] یابند که در ابعاد مختلف وجودی [[انسان]] جریان دارد<ref>به نقل از: احمد عابدی، "انسان کامل از دیدگاه امام خمینی"، مجله آینه پژوهش، مهر و آبان ۱۳۷۸، شماره ۵۸، ص۶۴ - ۷۲.</ref><ref>[[هادی اکبری ملکآبادی| اکبری ملکآبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]] ، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۴۳-۴۸.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |