←ادله اهل سنت مبنی بر نپذیرفتن نص و نصب الهی در تعیین امامت
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
* [[اختلاف]] اصلی در تعیین امام مربوط به [[اختلاف]] بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]] میشود، چنانکه عدۀ زیادی از [[اهل سنت]] برخلاف نظر [[شیعه]] معتقدند تعیین امام، تکلیفی بر [[مردم]] است که حصول آن فقط از طریق [[بیعت]] [[اهل حل و عقد]]، [[خلافت]] و یا [[قهر]] و [[غلبه]] محقق میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۷-۱۰۸. </ref>. | * [[اختلاف]] اصلی در تعیین امام مربوط به [[اختلاف]] بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]] میشود، چنانکه عدۀ زیادی از [[اهل سنت]] برخلاف نظر [[شیعه]] معتقدند تعیین امام، تکلیفی بر [[مردم]] است که حصول آن فقط از طریق [[بیعت]] [[اهل حل و عقد]]، [[خلافت]] و یا [[قهر]] و [[غلبه]] محقق میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۷-۱۰۸. </ref>. | ||
*برخی از [[اهل سنت]] که به [[بکریه]] مشهور هستند مانند [[شیعه]] معتقدند [[امامت]] فقط از طریق [[نص]] حاصل میشود، ولی در [[مصداق امامت]] با [[شیعیان]] [[اختلاف]] نظر دارند، آنان در گفتاری عجیب و بدون [[دلیل]] معتقدند، [[پیامبر]] [[پیشوایی]] و [[رهبری]] بعد از خودش را به [[ابوبکر]] واگذار کرده در حالی که [[شیعه]] با ادلۀ متقن و مستند [[اعتقاد]] دارد، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر اساس [[نص]] و [[نصب الهی]] توسط [[پیامبر]] مصداق اصلی [[جانشینی پیامبر]] است<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹. </ref>. | *برخی از [[اهل سنت]] که به [[بکریه]] مشهور هستند مانند [[شیعه]] معتقدند [[امامت]] فقط از طریق [[نص]] حاصل میشود، ولی در [[مصداق امامت]] با [[شیعیان]] [[اختلاف]] نظر دارند، آنان در گفتاری عجیب و بدون [[دلیل]] معتقدند، [[پیامبر]] [[پیشوایی]] و [[رهبری]] بعد از خودش را به [[ابوبکر]] واگذار کرده در حالی که [[شیعه]] با ادلۀ متقن و مستند [[اعتقاد]] دارد، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر اساس [[نص]] و [[نصب الهی]] توسط [[پیامبر]] مصداق اصلی [[جانشینی پیامبر]] است<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی؛ ج۱، ص ۶۹. </ref>. | ||
== | ==اشکالات [[اهل سنت]] مبنی بر نپذیرفتن [[نص]] و [[نصب الهی]] در [[تعیین]] [[امامت]]== | ||
*اشکال اول: [[اهل سنت]] معتقدند بر اساس آیۀ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> و آیۀ {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>، [[مشورت]] به امور تعلق گرفته و یکی از امور اساسی و مهم [[جامعۀ اسلامی]] [[تعیین]] [[رهبری]] [[حکومت]] است بنابراین با توجه به این دو [[آیه]]، [[تعیین]] [[امامت]] و [[رهبری]] چون جزء امور اساسی [[جامعۀ اسلامی]] شمرده شده و فقط به واسطۀ [[مشورت]] کردن محقق میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۷-۱۰۸. </ref>. | *'''اشکال اول''': [[اهل سنت]] معتقدند بر اساس آیۀ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> و آیۀ {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>، [[مشورت]] به امور تعلق گرفته و یکی از امور اساسی و مهم [[جامعۀ اسلامی]] [[تعیین]] [[رهبری]] [[حکومت]] است بنابراین با توجه به این دو [[آیه]]، [[تعیین]] [[امامت]] و [[رهبری]] چون جزء امور اساسی [[جامعۀ اسلامی]] شمرده شده و فقط به واسطۀ [[مشورت]] کردن محقق میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۷-۱۰۸. </ref>. | ||
*به این اشکال پاسخهای مختلفی داده شده است از جمله: | *به این اشکال پاسخهای مختلفی داده شده است از جمله: | ||
#از جملۀ {{متن قرآن|فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}} استفاده میشود شورای مورد نظر در [[آیه]]، آن است که یک نفر در میان آنان، [[حق]] تصمیمگیری داشته باشد، در حالی که در شورای [[تعیین]] [[رهبری]]، هیچ کدام [[حق]] تصمیمگیری ندارند؛ چون هیچکدام از مشاورین هنوز [[حاکم]] نشدند که بتوانند [[تصمیم]] بگیرند و از طرفی اگر قائل شویم یک نفر [[تصمیم]] گیرندۀ آخر است با مشورتی که [[اهل سنت]] آن را [[حجت]] میداند منافات دارد، زیرا با توجه به [[آیه]] زمانی که [[معتقد]] شویم یک نفر [[تصمیم]] آخر را میگیرد، نظر مشاورین اعتباری ندارد، درواقع این جمله از [[آیه]] در جهت نقض مدعیان [[مشورت]] در مسئله [[تعیین]] [[امامت]] است چراکه [[تأیید]] میکند در جمع مشاورین یک نفر باید حرف آخر را بزند نه اینکه نظر تمام مشاورین [[اعمال]] شود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۷-۱۰۸. </ref>. | #از جملۀ {{متن قرآن|فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}} استفاده میشود شورای مورد نظر در [[آیه]]، آن است که یک نفر در میان آنان، [[حق]] تصمیمگیری داشته باشد، در حالی که در شورای [[تعیین]] [[رهبری]]، هیچ کدام [[حق]] تصمیمگیری ندارند؛ چون هیچکدام از مشاورین هنوز [[حاکم]] نشدند که بتوانند [[تصمیم]] بگیرند و از طرفی اگر قائل شویم یک نفر [[تصمیم]] گیرندۀ آخر است با مشورتی که [[اهل سنت]] آن را [[حجت]] میداند منافات دارد، زیرا با توجه به [[آیه]] زمانی که [[معتقد]] شویم یک نفر [[تصمیم]] آخر را میگیرد، نظر مشاورین اعتباری ندارد، درواقع این جمله از [[آیه]] در جهت نقض مدعیان [[مشورت]] در مسئله [[تعیین]] [[امامت]] است چراکه [[تأیید]] میکند در جمع مشاورین یک نفر باید حرف آخر را بزند نه اینکه نظر تمام مشاورین [[اعمال]] شود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۷-۱۰۸. </ref>. | ||
#اگر قائل شویم این [[آیات]] دلالت بر [[مشورت]] کردن در امور [[امامت]] میکند، پس چرا چگونگی آن را [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیان نکردهاند؟ در حالی که موضوعاتی با [[ارزش]] کمتر توسط [[پیامبر]] بیان شده است<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۸-۱۱۰. </ref>. | #اگر قائل شویم این [[آیات]] دلالت بر [[مشورت]] کردن در امور [[امامت]] میکند، پس چرا چگونگی آن را [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیان نکردهاند؟ در حالی که موضوعاتی با [[ارزش]] کمتر توسط [[پیامبر]] بیان شده است<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۸-۱۱۰. </ref>. | ||
#اگر [[انتخاب]] [[امامت]] بر پایۀ [[مشورت]] است؛ چرا در جریان [[خلیفۀ اول]] و دوم چنین مشورتی [[اعمال]] نشد<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۸-۱۱۰.</ref>. | #اگر [[انتخاب]] [[امامت]] بر پایۀ [[مشورت]] است؛ چرا در جریان [[خلیفۀ اول]] و دوم چنین مشورتی [[اعمال]] نشد<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۰۸-۱۱۰.</ref>. | ||
*اشکال دوم: اشکالی دیگری که سبب شد [[اهل سنت]] [[نص]] و [[نصب الهی]] را برای [[تعیین]] [[امامت]] نپذیرند [[اجماع صحابه]] برای [[بیعت با ابوبکر]] بوده است، آنان معتقدند چون تمام [[صحابه]] با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند و هیچ کس نسبت به این امر با آنان [[مخالفت]] نکرد میتوان نتیجه گرفت امر [[امامت]] بدون [[نص]] و [[نصب الهی]] نیز محقق میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | *'''اشکال دوم''': اشکالی دیگری که سبب شد [[اهل سنت]] [[نص]] و [[نصب الهی]] را برای [[تعیین]] [[امامت]] نپذیرند [[اجماع صحابه]] برای [[بیعت با ابوبکر]] بوده است، آنان معتقدند چون تمام [[صحابه]] با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند و هیچ کس نسبت به این امر با آنان [[مخالفت]] نکرد میتوان نتیجه گرفت امر [[امامت]] بدون [[نص]] و [[نصب الهی]] نیز محقق میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | ||
*به این اشکال نیز جوابهای مختلفی داده شده مانند: | *به این اشکال نیز جوابهای مختلفی داده شده مانند: | ||
# [[خلافت ابوبکر]] [[اجماعی]] نیست، زیرا [[بنیهاشم]] و گروهی از [[مهاجران]] و [[انصار]] چنین خلافتی را نپذیرفتند<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴.</ref>. | # [[خلافت ابوبکر]] [[اجماعی]] نیست، زیرا [[بنیهاشم]] و گروهی از [[مهاجران]] و [[انصار]] چنین خلافتی را نپذیرفتند<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
# [[اجماعی]] که [[عامه]] میگویند، بر فرض محقق شدنش [[حجت]] نیست، زیرا [[اجتماع]] افرادی که هر کدام به [[تنهایی]] ممکن است [[خطا]] کنند موجب حجّیت و [[مصونیت از خطا]] نمیشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | # [[اجماعی]] که [[عامه]] میگویند، بر فرض محقق شدنش [[حجت]] نیست، زیرا [[اجتماع]] افرادی که هر کدام به [[تنهایی]] ممکن است [[خطا]] کنند موجب حجّیت و [[مصونیت از خطا]] نمیشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | ||
#برفرض قبول [[اجماع]] [[اهل سنت]] در مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] این [[اجماع]] توسط خود آنان نقض میشود زیرا [[اهل سنت]] در ابتدا [[اجماعی]] را قبول داشتند که در آن ([[علما]]، رؤسا و سران قبایل) در [[بیعت]] با کسی [[اتفاق نظر]] داشته باشند و چون دیدند [[اتفاق نظر]] [[اهل حلّ و عقد]] سراسر [[مملکت اسلامی]] مقدور نیست، گفتند: [[اتفاق نظر]] سران [[مرکز حکومت]] [[کفایت]] میکند و نیازی به اتفاق سران سایر بلاد نیست و زمانی که دیدند سران و بزرگان [[مرکز حکومت]]، همانند [[علی]]{{ع}} در [[سقیفه]] حاضر نبودند، گفتند: [[بیعت]] یک نفر از سران و بزرگان نیز [[کفایت]] میکند؛ در جواب این نظریه باید گفت این چه [[اجماعی]] است که با یک نفر نیز تحقق پیدا میکند؟ چنین [[اجماعی]] شبیه آن است که از یک نفر خواسته شود تا به [[تنهایی]] [[صفی]] را تشکیل دهد که چنین امری نه تنها معقول نیست بلکه سبب [[سستی]] و ابتذال چنین استدلالی یعنی [[اجماع]] میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | #برفرض قبول [[اجماع]] [[اهل سنت]] در مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] این [[اجماع]] توسط خود آنان نقض میشود زیرا [[اهل سنت]] در ابتدا [[اجماعی]] را قبول داشتند که در آن ([[علما]]، رؤسا و سران قبایل) در [[بیعت]] با کسی [[اتفاق نظر]] داشته باشند و چون دیدند [[اتفاق نظر]] [[اهل حلّ و عقد]] سراسر [[مملکت اسلامی]] مقدور نیست، گفتند: [[اتفاق نظر]] سران [[مرکز حکومت]] [[کفایت]] میکند و نیازی به اتفاق سران سایر بلاد نیست و زمانی که دیدند سران و بزرگان [[مرکز حکومت]]، همانند [[علی]]{{ع}} در [[سقیفه]] حاضر نبودند، گفتند: [[بیعت]] یک نفر از سران و بزرگان نیز [[کفایت]] میکند؛ در جواب این نظریه باید گفت این چه [[اجماعی]] است که با یک نفر نیز تحقق پیدا میکند؟ چنین [[اجماعی]] شبیه آن است که از یک نفر خواسته شود تا به [[تنهایی]] [[صفی]] را تشکیل دهد که چنین امری نه تنها معقول نیست بلکه سبب [[سستی]] و ابتذال چنین استدلالی یعنی [[اجماع]] میشود<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | ||
*اشکال سوم: [[اهل سنت]] معتقدند [[تعیین]] [[امامت]] از طریق [[خداوند]] و یا [[پیامبر]] و یا از طریق [[نص]] بدعتی [[آشکار]] است چرا که هیچ کدام از آن دو یعنی [[وجوب]] [[تعیین]] از طریق [[خداوند]] و [[پیامبر]] و [[نص]] بر [[تعیین]]، در [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] وجود ندارد. | *'''اشکال سوم''': [[اهل سنت]] معتقدند [[تعیین]] [[امامت]] از طریق [[خداوند]] و یا [[پیامبر]] و یا از طریق [[نص]] بدعتی [[آشکار]] است چرا که هیچ کدام از آن دو یعنی [[وجوب]] [[تعیین]] از طریق [[خداوند]] و [[پیامبر]] و [[نص]] بر [[تعیین]]، در [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] وجود ندارد. | ||
*قبل از از پاسخ باید مفهوم و معنای [[بدعت]] مشخص شود؛ [[شیعه]] و [[اهل سنت]] قائلند [[بدعت]] یعنی داخل کردن عمدی چیزی در [[دین]]، که در [[دین]] وجود ندارد و همچنین خارج کردن عمدی چیزی که در [[دین]] وجود دارد. با توجه به این معنا میتوان به این [[شبهه]] چنین پاسخ داد<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۷۰ - ۷۴. </ref>: | *قبل از از پاسخ باید مفهوم و معنای [[بدعت]] مشخص شود؛ [[شیعه]] و [[اهل سنت]] قائلند [[بدعت]] یعنی داخل کردن عمدی چیزی در [[دین]]، که در [[دین]] وجود ندارد و همچنین خارج کردن عمدی چیزی که در [[دین]] وجود دارد. با توجه به این معنا میتوان به این [[شبهه]] چنین پاسخ داد<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۷۰ - ۷۴. </ref>: | ||
#در تعریف [[بدعت]] اختلافی نیست اما آیا [[امامت]] مصداق [[بدعت]] و تعریف آن محسوب میشود؟ [[شیعه]] با [[ادلۀ نقلی]] اعم از [[کتاب و سنت]] [[نبوی]] [[معتقد]] است اصل [[امامت در قرآن]] و [[سنت نبوی]] وجود دارد و براین اساس برخداوند و پیامبرش لازم و [[واجب]] است که نسبت به این موضوع ([[رهبری]] [[امامان معصوم]]) به [[مردم]] اطلاع رسانی کنند. بنابراین وقتی مشخص شد مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] جزء [[مبانی دینی]] استف اشکال [[بدعت]] به این موضوع اشکالی بی اساس است<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۷۰ - ۷۴. </ref>. | #در تعریف [[بدعت]] اختلافی نیست اما آیا [[امامت]] مصداق [[بدعت]] و تعریف آن محسوب میشود؟ [[شیعه]] با [[ادلۀ نقلی]] اعم از [[کتاب و سنت]] [[نبوی]] [[معتقد]] است اصل [[امامت در قرآن]] و [[سنت نبوی]] وجود دارد و براین اساس برخداوند و پیامبرش لازم و [[واجب]] است که نسبت به این موضوع ([[رهبری]] [[امامان معصوم]]) به [[مردم]] اطلاع رسانی کنند. بنابراین وقتی مشخص شد مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] جزء [[مبانی دینی]] استف اشکال [[بدعت]] به این موضوع اشکالی بی اساس است<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۷۰ - ۷۴. </ref>. | ||
# [[اثبات]] [[بدعت]] در مسئله [[تعیین]] [[امامت]] سبب [[فروپاشی]] مدعای [[اهل سنت]] مبنی بر [[بدعت]] در مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] نیز میشود، چراکه وقتی [[شیعه]] با [[ادله]] متقن و مستند ثابت کرد مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] جزء [[دین]] به حساب میآید، میتوان ادلۀ [[بدعت]] را بر ضد مبانی [[اهل سنت]] به کار برد، به این صورت که وقتی [[تعیین]] [[امامت]] جزء [[دین اسلام]] محسوب شد بیرون کردن آن توسط [[اهل سنت]] یعنی [[بدعت]] در [[دین]]، زیرا آنان امری را که در [[دین]] وجود داشت را از [[دین]] خارج کردند<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۷۰ - ۷۴. </ref>. | # [[اثبات]] [[بدعت]] در مسئله [[تعیین]] [[امامت]] سبب [[فروپاشی]] مدعای [[اهل سنت]] مبنی بر [[بدعت]] در مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] نیز میشود، چراکه وقتی [[شیعه]] با [[ادله]] متقن و مستند ثابت کرد مسئلۀ [[تعیین]] [[امامت]] جزء [[دین]] به حساب میآید، میتوان ادلۀ [[بدعت]] را بر ضد مبانی [[اهل سنت]] به کار برد، به این صورت که وقتی [[تعیین]] [[امامت]] جزء [[دین اسلام]] محسوب شد بیرون کردن آن توسط [[اهل سنت]] یعنی [[بدعت]] در [[دین]]، زیرا آنان امری را که در [[دین]] وجود داشت را از [[دین]] خارج کردند<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۷۰ - ۷۴. </ref>. | ||
*بنابراین با اندکی تامل در ادلۀ [[اهل سنت]] در مییابیم آنان بر اساس مبانی [[قرآنی]] و [[روایی]] نسبت به [[تعیین]] [[امامت]] [[سخن]] نگفتهاند، بلکه تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند که [[خلافت]] [[خلفا]] را [[مشروع]] جلوه دهند<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | *بنابراین با اندکی تامل در ادلۀ [[اهل سنت]] در مییابیم آنان بر اساس مبانی [[قرآنی]] و [[روایی]] نسبت به [[تعیین]] [[امامت]] [[سخن]] نگفتهاند، بلکه تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند که [[خلافت]] [[خلفا]] را [[مشروع]] جلوه دهند<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۱۰-۱۱۴. </ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |