←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
# '''تفاوت جوهری:''' گروه دیگری معتقدند مبدأ [[ادراک]] در وجود [[انسان]]، همان عقل نظری است؛ خواه [[هدف]] از [[ادراک]] خود دانستن باشد یا عمل کردن؛ بنابراین، [[ادراک]] [[وظیفه]] عقل نظری است و [[عقل]] عملی هیچ دخالتی در [[ادراک]] ندارد. [[وظیفه]] [[عقل]] عملی اجرای [[فرامین]] عقل نظری و تحریک [[قوة]] [[غضب]] و [[شهوت]] برای اجرای آن [[احکام]] است<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۵۷؛ محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱، ص۷۴.</ref>. بنابراین عقل نظری و [[عقل]] عملی از نظر جوهر متفاوتاند. طرفدارن این نظریه برای تحول و [[تکامل عقل]] نظری و [[عقل]] عملی مراحلی را برشمردهاند. این مراحل را از [[کلام]] [[شهید ثانی]] نام میبریم: | # '''تفاوت جوهری:''' گروه دیگری معتقدند مبدأ [[ادراک]] در وجود [[انسان]]، همان عقل نظری است؛ خواه [[هدف]] از [[ادراک]] خود دانستن باشد یا عمل کردن؛ بنابراین، [[ادراک]] [[وظیفه]] عقل نظری است و [[عقل]] عملی هیچ دخالتی در [[ادراک]] ندارد. [[وظیفه]] [[عقل]] عملی اجرای [[فرامین]] عقل نظری و تحریک [[قوة]] [[غضب]] و [[شهوت]] برای اجرای آن [[احکام]] است<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۵۷؛ محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱، ص۷۴.</ref>. بنابراین عقل نظری و [[عقل]] عملی از نظر جوهر متفاوتاند. طرفدارن این نظریه برای تحول و [[تکامل عقل]] نظری و [[عقل]] عملی مراحلی را برشمردهاند. این مراحل را از [[کلام]] [[شهید ثانی]] نام میبریم: | ||
## '''[[عقل هیولایی]]''': نخستین مرحله عقل نظری که دورترین مرحله آن از [[نقطه کمال]] [[عقل]] محسوب میشود، [[عقل هیولایی]] است. به این معنی که [[انسان]] فقط از استعداد [[ادراک]] برخوردار است. | ## '''[[عقل هیولایی]]''': نخستین مرحله عقل نظری که دورترین مرحله آن از [[نقطه کمال]] [[عقل]] محسوب میشود، [[عقل هیولایی]] است. به این معنی که [[انسان]] فقط از استعداد [[ادراک]] برخوردار است. | ||
## '''[[عقل بالملكه]]''' : مرحله دوم اینکه [[انسان]] مسائل ضروری را بالفعل [[درک]] کند و برای [[درک]] مسائل نظری آماده شود. این مرحله [[عقل بالملكه]] نامیده میشود؛ زیرا در این مرحله، استعداد انتقال به معقولات نظری در [[انسان]] [[راسخ]] شده، به صورت ملکه در میآید. [[انسان]] هنگامی که به این مرحله برسد، صلاحیت [[تکلیف]] پیدا میکند. | ## '''[[عقل بالملكه]]''': مرحله دوم اینکه [[انسان]] مسائل ضروری را بالفعل [[درک]] کند و برای [[درک]] مسائل نظری آماده شود. این مرحله [[عقل بالملكه]] نامیده میشود؛ زیرا در این مرحله، استعداد انتقال به معقولات نظری در [[انسان]] [[راسخ]] شده، به صورت ملکه در میآید. [[انسان]] هنگامی که به این مرحله برسد، صلاحیت [[تکلیف]] پیدا میکند. | ||
## '''[[عقل بالفعل]]''' : مرحله سوم این است که [[انسان]] مسائل نظری را [[درک]] کرده و هر وقت بخواهد با یک التفات آنها را در نظر میآورد، بدون اینکه به کسب جدید نیاز باشد؛ این مرحله، [[عقل بالفعل]] نامیده میشود. | ## '''[[عقل بالفعل]]''': مرحله سوم این است که [[انسان]] مسائل نظری را [[درک]] کرده و هر وقت بخواهد با یک التفات آنها را در نظر میآورد، بدون اینکه به کسب جدید نیاز باشد؛ این مرحله، [[عقل بالفعل]] نامیده میشود. | ||
## '''[[عقل مستفاد]]''' مرحله چهارم که مرحله کمال عقل نظری است، این است که معقولات نظری را [[مشاهده]] میکند. این مرحله را [[عقل مستفاد]] مینامند، زیرا این كمال تنها از راه [[ارتباط]] با [[عقل]] فعال که خارج از وجود [[انسان]] است به دست میآید. | ## '''[[عقل مستفاد]]''': مرحله چهارم که مرحله کمال عقل نظری است، این است که معقولات نظری را [[مشاهده]] میکند. این مرحله را [[عقل مستفاد]] مینامند، زیرا این كمال تنها از راه [[ارتباط]] با [[عقل]] فعال که خارج از وجود [[انسان]] است به دست میآید. | ||
* بنابراین، [[عقل]] | * بنابراین، [[عقل هیولایی]] و [[عقل بالملكه]]، در [[حقیقت]]، استعداد و [[آمادگی]] کمالاند. [[عقل مستفاد]] از نظر تحقق بر [[عقل بالفعل]] مقدم است؛ چون بدون مشاهده مكرر، [[قدرت]] استحضار به دست نمیآید، پس [[عقل بالفعل]] هر چند در بقا متأخر از [[عقل مستفاد]] است و پس از [[زوال]] [[مشاهده]] حدوث بر او مقدم است و هم از این رو برخی آن را در مرحله چهارم و پس از مستفاد قرار دادهاند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۱۷۱-۱۷۲.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |