←اهمیت و ارزش شناخت
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==اهمیت و [[ارزش]] [[شناخت]]== | ==اهمیت و [[ارزش]] [[شناخت]]== | ||
*گرچه همه اجزای [[آفرینش]] [[آفریده]] خدایند، تأکید خاص بر استناد پدیده [[شناخت]] به [[خدا]]: {{متن قرآن|عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>«به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref> [[جایگاه]] [[ارزشمند]] [[شناخت]] را نشان میدهد. [[نعمت]] [[شناخت]]، پس از [[خلقت]] در میان [[نعمتها]] [[برترین]] [[جایگاه]] را دارد و همانگونه که [[خدا]] در [[آفرینش انسان]] {{متن قرآن| أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>« خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref> است. در [[تعلیم]] و اعطای [[نعمت]] [[شناخت]] نیز بزرگوار و [[بخشنده]] است:<ref>الفرقان، ج۳۰، ص۳۶۵؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۵۰۷.</ref> {{متن قرآن|اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ}}<ref>«بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامیترین است همان که با قلم آموزش داد» سوره علق، آیه ۳-۴.</ref> | *گرچه همه اجزای [[آفرینش]] [[آفریده]] خدایند، تأکید خاص بر استناد پدیده [[شناخت]] به [[خدا]]: {{متن قرآن|عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>«به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref> [[جایگاه]] [[ارزشمند]] [[شناخت]] را نشان میدهد. [[نعمت]] [[شناخت]]، پس از [[خلقت]] در میان [[نعمتها]] [[برترین]] [[جایگاه]] را دارد و همانگونه که [[خدا]] در [[آفرینش انسان]] {{متن قرآن| أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>« خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref> است. در [[تعلیم]] و اعطای [[نعمت]] [[شناخت]] نیز بزرگوار و [[بخشنده]] است:<ref>الفرقان، ج۳۰، ص۳۶۵؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۵۰۷.</ref> {{متن قرآن|اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ}}<ref>«بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامیترین است همان که با قلم آموزش داد» سوره علق، آیه ۳-۴.</ref>. | ||
*نخستین آیاتی که بر [[پیامبر اکرم]] نازل شدهاند، از [[علم]] و [[شناخت]] و قلم سخن گفتهاند. {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید.آدمی را از خونپارهای فروبسته آفرید.بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامیترین است.همان که با قلم آموزش داد.به انسان آنچه نمیدانست آموخت؛ سوره علق، آیه: ۱ - ۵.</ref> [[زندگی]] [[بشر]] جز با [[شناخت]] سامان نمیپذیرد. [[شناخت]] باارزشترین فعل [[انسان]] و پدیدهای است که با همه حواس و [[روح]] و [[عقل]] و [[فطرت انسان]] پیوند دارد. [[میزان]] اهمیت شناختهای [[انسان]] به اهمیت متعلق آنهاست. امور مهمی موضوع و متعلق شناختاند؛ از جمله وجود [[انسان]] که [[خلیفه]] خداست، [[آسمانها]] و [[زمین]]، [[فرشتگان]]، [[وحی]]، [[غیب و شهود]]، [[قیامت]] و [[برزخ]]، [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[دین]]، [[بهشت و جهنم]]، [[پاداش]] و [[کیفر]] و از همه فراتر [[خداوند]] [[ربّ]] العالمین. | |||
*[[صدرالمتألهین]] با الهامگیری از [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> از [[شناخت]] به "[[نور الهی]] در [[قلب]]" تعبیر کرده و قوّه مدرکه ([[شناخت]]) را [[برترین]] [[قوه]] دانسته است، زیرا خدای متعالی و [[فرشتگان]] و [[آفرینش]] با آن شناخته میشوند. وی گفته است: [[لذت]] حاصل از [[شناخت]]، [[برترین]] [[لذت]] است. البته مراتب این [[لذت]] با متعلق [[شناخت]] [[برتر]] میشود، از اینرو [[شناخت خداوند]] و [[فرشتگان]] و [[ملکوت]] [[آسمانها]] فراتر و باارزشتر از [[شناخت]] [[امور مادی]] و معمولی است. [[پاداش]] [[شناخت خداوند]]، راهیابی به همه گستره [[ملکوت]] [[آسمانها]] و [[زمین]] است. درجات [[اهل معرفت]] به اندازه [[شناخت]] و [[قدرت]] [[تفکر]] و [[نفوذ]] معرفتشان بالا میرود<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج۷، ص۴۲.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. اهمیت [[شناخت]] از تأثیر آن بر [[جهانبینی]] نیز روشن میشود: نوع [[شناخت]] بر [[جهانبینی]] و [[جهانبینی]] بر [[تربیت]] اثر میگذارد. کسی که [[شناخت]] را به حواس محدود میداند، به [[انکار]] امور مجرد و [[غیب]] میرسد. اینگونه [[شناخت]] و [[جهانبینی]] مترتب بر آن نمیتواند تربیتیالهی و [[حقیقی]] را در پی داشته باشد؛ امّا کسی که دایره [[شناخت]] را از محدوده حواس گستردهتر میداند، به امور مجرد و [[غیب]] نگاه مثبت دارد و به این [[حقیقت]] میرسد که [[جهان آفرینش]] بر اساس [[نظم]] و هدفی معقول پدید آمده و دارای آغاز و انجامی است و آفریدگاری [[حکیم]] و [[قادر]] بر آن حکمفرماست و [[بشر]] در این میان دارای نقش و [[مسئولیت]] است و در [[جهان آخرت]] پای [[میزان]] حساب حاضر خواهد شد و این [[جهانبینی]] بر [[رفتار]] و [[اعمال]] و [[تربیت]] او اثر میگذارد، از اینرو [[مخالفت]] با [[شناخت]] و معرفتْ [[ظلم]] دانسته شده است. [[بنیاسرائیل]] با اینکه میدانستند [[معجزات]] [[موسی]] از جانب خداست، برخلاف آن [[شناخت]] و [[یقین]]، از روی عناد و [[لجاجت]] آن را [[تکذیب]] و ردّ میکردند.<ref>روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۲؛ نک: نمونه، ج ۱۵، ص ۴۱۲؛ من وحی القرآن، ج ۱۷، ص ۱۹۱.</ref> {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> [[خدای سبحان]] هرگز از [[بندگان]] خود [[ایمان]] و [[بندگی]] [[کورکورانه]] را نخواسته، بلکه از آنان خواسته تا ایمانشان بر پایه [[تفکّر]] و [[تدبّر]] و در نتیجه [[شناخت]] [[حقیقی]] و درست [[استوار]] باشد: {{متن قرآن|أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«آیا کسی از شما دوست میدارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانهها را برای شما روشن میدارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۶.</ref> و [[حکمت]] ([[معرفت]] و عمل هدفدار در همه [[شئون]] [[حیات]] معقول) را [[هدف]] [[بعثت انبیا]] دانسته است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref> بر این اساس، [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]] با بیانهای گوناگون به [[شناخت]] توصیه و [[تشویق]] کردهاند؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست؟ و (این) نشانهها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد» سوره یونس، آیه ۱۰۱.</ref><ref>شناخت از دیدگاه علمی و از دیدگاه قرآن، ص۳۲۷.</ref> و [[آیات]] فراوانی به نقش حیاتی و [[تربیتی]] [[شناخت]] پرداختهاند. نقش [[شناخت]] در [[حیات]] و [[تربیت]] [[انسان]] چنان مهمّ است که [[زندگی]] بدون [[شناخت]] و [[معرفت]] از نگاه [[قرآن]]، [[زندگی]] [[انسانی]] به شمار نمیآید؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند ؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref> و آنان که به [[شناخت]] [[حقیقی]] نرسیدهاند، همچون مرده دانسته شدهاند که توان شنیدن و فهمیدن حقایق از آنان گرفته شده است: {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}}<ref>«و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref>. | *[[صدرالمتألهین]] با الهامگیری از [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> از [[شناخت]] به "[[نور الهی]] در [[قلب]]" تعبیر کرده و قوّه مدرکه ([[شناخت]]) را [[برترین]] [[قوه]] دانسته است، زیرا خدای متعالی و [[فرشتگان]] و [[آفرینش]] با آن شناخته میشوند. وی گفته است: [[لذت]] حاصل از [[شناخت]]، [[برترین]] [[لذت]] است. البته مراتب این [[لذت]] با متعلق [[شناخت]] [[برتر]] میشود، از اینرو [[شناخت خداوند]] و [[فرشتگان]] و [[ملکوت]] [[آسمانها]] فراتر و باارزشتر از [[شناخت]] [[امور مادی]] و معمولی است. [[پاداش]] [[شناخت خداوند]]، راهیابی به همه گستره [[ملکوت]] [[آسمانها]] و [[زمین]] است. درجات [[اهل معرفت]] به اندازه [[شناخت]] و [[قدرت]] [[تفکر]] و [[نفوذ]] معرفتشان بالا میرود<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج۷، ص۴۲.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. اهمیت [[شناخت]] از تأثیر آن بر [[جهانبینی]] نیز روشن میشود: نوع [[شناخت]] بر [[جهانبینی]] و [[جهانبینی]] بر [[تربیت]] اثر میگذارد. کسی که [[شناخت]] را به حواس محدود میداند، به [[انکار]] امور مجرد و [[غیب]] میرسد. اینگونه [[شناخت]] و [[جهانبینی]] مترتب بر آن نمیتواند تربیتیالهی و [[حقیقی]] را در پی داشته باشد؛ امّا کسی که دایره [[شناخت]] را از محدوده حواس گستردهتر میداند، به امور مجرد و [[غیب]] نگاه مثبت دارد و به این [[حقیقت]] میرسد که [[جهان آفرینش]] بر اساس [[نظم]] و هدفی معقول پدید آمده و دارای آغاز و انجامی است و آفریدگاری [[حکیم]] و [[قادر]] بر آن حکمفرماست و [[بشر]] در این میان دارای نقش و [[مسئولیت]] است و در [[جهان آخرت]] پای [[میزان]] حساب حاضر خواهد شد و این [[جهانبینی]] بر [[رفتار]] و [[اعمال]] و [[تربیت]] او اثر میگذارد، از اینرو [[مخالفت]] با [[شناخت]] و معرفتْ [[ظلم]] دانسته شده است. [[بنیاسرائیل]] با اینکه میدانستند [[معجزات]] [[موسی]] از جانب خداست، برخلاف آن [[شناخت]] و [[یقین]]، از روی عناد و [[لجاجت]] آن را [[تکذیب]] و ردّ میکردند.<ref>روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۲؛ نک: نمونه، ج ۱۵، ص ۴۱۲؛ من وحی القرآن، ج ۱۷، ص ۱۹۱.</ref> {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> [[خدای سبحان]] هرگز از [[بندگان]] خود [[ایمان]] و [[بندگی]] [[کورکورانه]] را نخواسته، بلکه از آنان خواسته تا ایمانشان بر پایه [[تفکّر]] و [[تدبّر]] و در نتیجه [[شناخت]] [[حقیقی]] و درست [[استوار]] باشد: {{متن قرآن|أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«آیا کسی از شما دوست میدارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانهها را برای شما روشن میدارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۶.</ref> و [[حکمت]] ([[معرفت]] و عمل هدفدار در همه [[شئون]] [[حیات]] معقول) را [[هدف]] [[بعثت انبیا]] دانسته است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref> بر این اساس، [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]] با بیانهای گوناگون به [[شناخت]] توصیه و [[تشویق]] کردهاند؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست؟ و (این) نشانهها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد» سوره یونس، آیه ۱۰۱.</ref><ref>شناخت از دیدگاه علمی و از دیدگاه قرآن، ص۳۲۷.</ref> و [[آیات]] فراوانی به نقش حیاتی و [[تربیتی]] [[شناخت]] پرداختهاند. نقش [[شناخت]] در [[حیات]] و [[تربیت]] [[انسان]] چنان مهمّ است که [[زندگی]] بدون [[شناخت]] و [[معرفت]] از نگاه [[قرآن]]، [[زندگی]] [[انسانی]] به شمار نمیآید؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند ؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref> و آنان که به [[شناخت]] [[حقیقی]] نرسیدهاند، همچون مرده دانسته شدهاند که توان شنیدن و فهمیدن حقایق از آنان گرفته شده است: {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}}<ref>«و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref>. | ||
*[[قرآن کریم]] [[علم]] و [[شناخت]] را [[بینایی]] و [[جهل]] را کوری<ref>کشف الاسرار، ج۸، ص۱۷۵؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۱۰۴؛ روح البیان، ج۷، ص۳۳۸ - ۳۳۹.</ref> {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَلا الظُّلُمَاتُ وَلا النُّورُ }}<ref>«و نابینا و بینا برابر نیست و نه تاریکی و روشنا» سوره فاطر، آیه ۱۹-۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref>؛ نیز [[علم]] را [[وسیله]] [[حقشناسی]] {{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و کسانی که آنان را از دانش بهره دادهاند میبینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون میگردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref> و مایه امتیاز و [[برتری]] در [[زمامداری]] میداند. {{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. | *[[قرآن کریم]] [[علم]] و [[شناخت]] را [[بینایی]] و [[جهل]] را کوری<ref>کشف الاسرار، ج۸، ص۱۷۵؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۱۰۴؛ روح البیان، ج۷، ص۳۳۸ - ۳۳۹.</ref> {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَلا الظُّلُمَاتُ وَلا النُّورُ }}<ref>«و نابینا و بینا برابر نیست و نه تاریکی و روشنا» سوره فاطر، آیه ۱۹-۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref>؛ نیز [[علم]] را [[وسیله]] [[حقشناسی]] {{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و کسانی که آنان را از دانش بهره دادهاند میبینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون میگردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref> و مایه امتیاز و [[برتری]] در [[زمامداری]] میداند. {{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. |