←نسب شناسی
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==نسب شناسی== | ==نسب شناسی== | ||
* | *'''حَبَّة بن جُوَین عُرَنی'''<ref>نسب کامل حبه چنین نقل شده است: حبه بن جوین بن علی بن فهم (عبدنهم) بن مالک بن غانم بن مالک بن هوازن بن عرینه بن نذیر بن قسر (مالک) بن عبقر بن أنمار بن اراش بن عمر بن الغوث بن نبت بن مالک بن زید بن کهلان بن سبأ. (تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۸، ص۲۷۰(و نیز ر.ک: اسدالغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۴۴۰؛ الإصابه، ابن حجر، ج۲، ص۱۴۱؛ تهذیب الکمال، مزی، ج۵، ص۳۵۱؛ جمهره انساب العرب، ابن حزم، ص۳۸۸؛ طبقات خلیفه، خلیفه بن خیاط، ص۲۵۴؛ المسترشد فی الإمامة، طبری، ص۹۶. نام پدرش را اغلب، جوین نقل کردهاند. نیز ر.ک: رجال الطوسی، طوسی، ص۶۰؛ تاج العروس، زبیدی، ج۱، ص۴۰۱؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۷۷؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۲، ص۴۱۹.</ref> از [[اصحاب امام علی]]<ref>رجال الطوسی، ص۶۰؛ رجال البرقی، برقی، ص۶؛ رجال ابن داوود، ابن داوود، ص۹۸؛ تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۲۱۴.</ref> و [[امام حسن]]<ref>رجال الطوسی، ص۹؛ معجم رجال الحدیث، خویی، ج۵، ص۱۹۲.</ref>{{عم}} دانسته و [[کنیه]]اش، [[ابوقدامه]]<ref>رجال الطوسی، ص۶۰؛ رجال البرقی، ص۶؛ تاج العروس، زبیدی، ج۱، ص۴۰۱؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۴۵۹؛ شرح الأخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۲، ص۳۶۹؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۲، ص۱۵۴؛ الجرح والتعدیل، ابن ابی حاتم الطوسی رازی، ج۳، ص۲۵۳؛ لسان المیزان، ابن حجر، ص۱۹۳.</ref>، [[ابن حویه]]<ref>رجال الطوسی، ص۶۰؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۷۶-۷۷؛ نقد الرجال، تفرشی، ج۱، ص۳۹۶ (پاورقی).</ref> یا [[ابن جویه]]<ref>معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۱۹۲.</ref> [[نقل]] شده است. نام پدرش را به [[اختلاف]]، جویه<ref>رجال الطوسی، ص۶۰؛ رجال ابن داود، ص۹۸؛ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۱۹۲؛ منهج المقال، استرآبادی، ج۳، ص۳۰۸؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۷۴. البته شوشتری در جای دیگری مینویسد: و قول شیخ که میگوید: و کنیه حبه ابوقدامه نیست؛ زیرا به روشنی بیان نمیکند که کنیهاش چیست؛ اگر میگفت: و کنیته ابوقدامه؛ کنیته زائد بود، ولی اگر میگفت: حبه بن جوین العرنی ابوقدامه، مراد را خوب میرساند و اما درباره این قولش: و قیل جویه العرنی که مصنف نقل کرده و این قولش: و قیل: ابن حویه العرنی که وسیط نقل کرده است؛ باید بگوییم، اگر نقل اول، صحیح باشد؛ معنایش این است که اسمش حبه و به نقلی جویه است و اگر نقل دوم، صحیح باشد؛ معنایش این است که کنیهاش ابوقدامه یا ابن حویه است.(ر.ک: قاموس الرجال، ج۳، ص۷۶-۷۷).</ref>، حویه<ref>رجال الطوسی، ص۶۰؛ جامع الرواه، اردبیلی، ج۱، ص۱۷۷.</ref>، حوبه<ref>المعیار و الموازنه، اسکافی، ص۱۳۶ (با عنوان حرمه بن حوبه العرنی آورده است).</ref>، جویر<ref>رجال الطوسی، ص۹۴، پاورق؛ معجم رجال الحدیث، خویی، ج۵، ص۱۹۲.</ref> [[نقل]] کردهاند. | ||
*[[حبه]]، به [[بجلی عرنی]]<ref>ابن داوود مینویسد: به عرینه بن عرین بن بدر بن قسر منسوب است. (رجال ابن داوود، ص۹۸). زبیدی نوشته است: عرینه مثل جهینه قبیلهای از عرب در بجیله است و ایشان همان عرینه بن نذیر بن قسر بن عبقر هستند و عرنیون مرتدی از ایشان هستند که شتر پیامبر را راندند و چشم ساربان را کور کردند و پیامبر چشمشان را کور کرد(تاج العروس، ج۱۸، ص۳۷۶). فیروزآبادی مینویسد: احتمال دارد عرنی به ضم عین، نسبت به عُرنه باشد؛ مثل هُمزه و جایی در عرفات است که جزو موقف نیست. (قاموس المحیط، ص۲۴۷(. همچنین وی به عرینه (تیرهای از قبیله بجیله(منسوب، و از این رو به غرنی و بجلی مشهور است. (رجال الطوسی، ص۶۰؛ الانساب، سمعانی، ج۴، ص۱۸۲؛ جمهره انساب العرب، ابن حزم، ص۳۸؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۱۶؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۲، ص۱۵۴؛ الجرح والتعدیل، ابن ابی حاتم رازی، ج۳، ص۲۵۳؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۷، ص۱۹۳ ).</ref> [[کوفی]]<ref>وی اهل کوفه بوده و کوفی نیز لقب گرفته است ر.ک: رجال الطوسی، ص۶۰؛ رجال ابن داوود، ص۹۸؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۸، ص۲۷۰؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۴۵۹؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۲، ص۱۵۴؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۷، ص۱۹۳.</ref> و حتی [[یمنی]]<ref>نیاکان و تبار حبه فرزند جوین از سرزمین یمناند و بدین سبب، به او "یمنی" گفته میشود. (رجال البرقی، ص۶ (با عنوان و أصحابه من الیمن)، الخلاصة، حلی، ص۱۹۴؛ معجم رجال الحدیث، خویی، ص۱۹۲(.</ref> معروف است<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبه بن جوین (مقاله)|حبه بن جوین]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۶۹-۲۷۰.</ref>. | *[[حبه]]، به [[بجلی عرنی]]<ref>ابن داوود مینویسد: به عرینه بن عرین بن بدر بن قسر منسوب است. (رجال ابن داوود، ص۹۸). زبیدی نوشته است: عرینه مثل جهینه قبیلهای از عرب در بجیله است و ایشان همان عرینه بن نذیر بن قسر بن عبقر هستند و عرنیون مرتدی از ایشان هستند که شتر پیامبر را راندند و چشم ساربان را کور کردند و پیامبر چشمشان را کور کرد(تاج العروس، ج۱۸، ص۳۷۶). فیروزآبادی مینویسد: احتمال دارد عرنی به ضم عین، نسبت به عُرنه باشد؛ مثل هُمزه و جایی در عرفات است که جزو موقف نیست. (قاموس المحیط، ص۲۴۷(. همچنین وی به عرینه (تیرهای از قبیله بجیله(منسوب، و از این رو به غرنی و بجلی مشهور است. (رجال الطوسی، ص۶۰؛ الانساب، سمعانی، ج۴، ص۱۸۲؛ جمهره انساب العرب، ابن حزم، ص۳۸؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۱۶؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۲، ص۱۵۴؛ الجرح والتعدیل، ابن ابی حاتم رازی، ج۳، ص۲۵۳؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۷، ص۱۹۳ ).</ref> [[کوفی]]<ref>وی اهل کوفه بوده و کوفی نیز لقب گرفته است ر.ک: رجال الطوسی، ص۶۰؛ رجال ابن داوود، ص۹۸؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۸، ص۲۷۰؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۴۵۹؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۲، ص۱۵۴؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۷، ص۱۹۳.</ref> و حتی [[یمنی]]<ref>نیاکان و تبار حبه فرزند جوین از سرزمین یمناند و بدین سبب، به او "یمنی" گفته میشود. (رجال البرقی، ص۶ (با عنوان و أصحابه من الیمن)، الخلاصة، حلی، ص۱۹۴؛ معجم رجال الحدیث، خویی، ص۱۹۲(.</ref> معروف است<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبه بن جوین (مقاله)|حبه بن جوین]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۶۹-۲۷۰.</ref>. | ||