بی‌نیازی از مردم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نداری' به 'نداری'
جز (جایگزینی متن - 'نیاز' به 'نیاز')
جز (جایگزینی متن - 'نداری' به 'نداری')
خط ۲۸: خط ۲۸:
=== مرتبه سوّم===
=== مرتبه سوّم===
*این مرتبه- که بالاترین مراتب استغناء و [[بی‌نیازی]] است -، آن است که [[آدمی]] از [[ثروتمندان]]، نام‌داران و کوتاه سخن، تمامی آنان که از نعمتی ویژه برخوردارند، بی‌نیاز باشد.
*این مرتبه- که بالاترین مراتب استغناء و [[بی‌نیازی]] است -، آن است که [[آدمی]] از [[ثروتمندان]]، نام‌داران و کوتاه سخن، تمامی آنان که از نعمتی ویژه برخوردارند، بی‌نیاز باشد.
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در "[[نهج البلاغه]]" این‌گونه به این مرتبه اشاره فرموده‌اند: "اگر می‌توانی چنان کنی که میان تو و [[خدا]] هیچ نعمت‌دهی نباشد، این گونه کن"  <ref>{{متن حدیث| وَ إِنِ‌ اسْتَطَعْتَ‌ أَنْ‌ لَا يَكُونَ‌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۲۲۸.</ref>. آورده‌اند که از حاتم طائی سؤال شد: آیا هیچ‌کس را بزرگوارتر از خود دیده‌ای؟ پاسخ داد: آری! در بیابان هیزم‌کشی را دیدم که به [[سختی]] به کار خود مشغول بود، به او گفتم: چرا به نزد حاتم نمی‌روی تا به تو چیزی بخشد تا از این کار سخت فارغ شوی؟ پاسخ داد: تحمّل این [[سختی]] بهتر از درخواست و [[ذلّت]] آن است. نیز در [[حدیث]] است که: "چون [[جبرائیل]]، [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} را در [[آتش]] یافت، از او پرسید: ای [[ابراهیم]]! آیا - برای رفع این مشکل - نیازی به من [[نداری]]؟ [[ابراهیم]]{{ع}} پاسخ داد: به تو نه، امّا به [[پروردگار]] [[جهان]]، آری!" <ref>{{متن حدیث| ان جبرئیل لما رأی ابراهیم{{ع}} فی النّار فَقَالَ يَا إِبْرَاهِيمُ هَلْ‌ لَكَ‌ إِلَيَ‌ مِنْ‌ حَاجَةٍ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ أَمَّا إِلَيْكَ فَلَا وَ أَمَّا إِلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ‌ فَنَعَمْ}}؛ البرهان، ج۴، ص۶۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص 316.</ref>.
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در "[[نهج البلاغه]]" این‌گونه به این مرتبه اشاره فرموده‌اند: "اگر می‌توانی چنان کنی که میان تو و [[خدا]] هیچ نعمت‌دهی نباشد، این گونه کن"  <ref>{{متن حدیث| وَ إِنِ‌ اسْتَطَعْتَ‌ أَنْ‌ لَا يَكُونَ‌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۲۲۸.</ref>. آورده‌اند که از حاتم طائی سؤال شد: آیا هیچ‌کس را بزرگوارتر از خود دیده‌ای؟ پاسخ داد: آری! در بیابان هیزم‌کشی را دیدم که به [[سختی]] به کار خود مشغول بود، به او گفتم: چرا به نزد حاتم نمی‌روی تا به تو چیزی بخشد تا از این کار سخت فارغ شوی؟ پاسخ داد: تحمّل این [[سختی]] بهتر از درخواست و [[ذلّت]] آن است. نیز در [[حدیث]] است که: "چون [[جبرائیل]]، [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} را در [[آتش]] یافت، از او پرسید: ای [[ابراهیم]]! آیا - برای رفع این مشکل - نیازی به من نداری؟ [[ابراهیم]]{{ع}} پاسخ داد: به تو نه، امّا به [[پروردگار]] [[جهان]]، آری!" <ref>{{متن حدیث| ان جبرئیل لما رأی ابراهیم{{ع}} فی النّار فَقَالَ يَا إِبْرَاهِيمُ هَلْ‌ لَكَ‌ إِلَيَ‌ مِنْ‌ حَاجَةٍ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ أَمَّا إِلَيْكَ فَلَا وَ أَمَّا إِلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ‌ فَنَعَمْ}}؛ البرهان، ج۴، ص۶۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص 316.</ref>.
*گذشته از [[روایات]] و [[تاریخ]]، تجربه نیز نشان می‌دهد که هرکس از [[مردم]] [[بی‌نیازی]] گزیند، [[قلوب]] آنان را تحت سیطره خود در می‌آورد. [[سلاطین]]، بزرگان و دیگران نیز همین‌گونه‌اند، که خواه ناخواه در سیطره بی‌نیازان قرار می‌گیرند. ازاین رو، هرکس که بدون برخورداری از خاندانی [[قوی]] در پی [[عزّت]]، وبدون برخورداری از [[سلطنت]] در پی هیبت و بزرگی، و بدون برخورداری از [[دانش]] و [[علم فراوان]] در پی آبرو، و بدون [[ثروت]] و [[قدرت]] به‌دنبال [[شوکت]] و [[عظمت]] است، می‌باید جامه نیاز را از خود دور کند، و ردای پر بهای [[بی‌نیازی]] را بر اندام خود [[استوار]] سازد. هرکس که [[خداوند]] او را به این تاج مفتخر ساخته، باید [[حضرت حق]] را بر آن [[نعمت]] [[سپاس]] گوید؛ و آن کس که از این [[نعمت]] بهره‌مند نیست، باید در پیِ تحصیل آن بکوشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۶-۳۱۷.</ref>.  
*گذشته از [[روایات]] و [[تاریخ]]، تجربه نیز نشان می‌دهد که هرکس از [[مردم]] [[بی‌نیازی]] گزیند، [[قلوب]] آنان را تحت سیطره خود در می‌آورد. [[سلاطین]]، بزرگان و دیگران نیز همین‌گونه‌اند، که خواه ناخواه در سیطره بی‌نیازان قرار می‌گیرند. ازاین رو، هرکس که بدون برخورداری از خاندانی [[قوی]] در پی [[عزّت]]، وبدون برخورداری از [[سلطنت]] در پی هیبت و بزرگی، و بدون برخورداری از [[دانش]] و [[علم فراوان]] در پی آبرو، و بدون [[ثروت]] و [[قدرت]] به‌دنبال [[شوکت]] و [[عظمت]] است، می‌باید جامه نیاز را از خود دور کند، و ردای پر بهای [[بی‌نیازی]] را بر اندام خود [[استوار]] سازد. هرکس که [[خداوند]] او را به این تاج مفتخر ساخته، باید [[حضرت حق]] را بر آن [[نعمت]] [[سپاس]] گوید؛ و آن کس که از این [[نعمت]] بهره‌مند نیست، باید در پیِ تحصیل آن بکوشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۱۶-۳۱۷.</ref>.  
*[[فضیلت]] [[بی‌نیازی]] از [[مردمان]] نیز همچون دیگر [[فضائل]]، شماری از شایستگی‌های [[اخلاقی]] را به‌همراه خواهد آورد- این [[فضائل]] گاه به‌همراه استغناء، و گاه از پی آن حاصل می‌شود.
*[[فضیلت]] [[بی‌نیازی]] از [[مردمان]] نیز همچون دیگر [[فضائل]]، شماری از شایستگی‌های [[اخلاقی]] را به‌همراه خواهد آورد- این [[فضائل]] گاه به‌همراه استغناء، و گاه از پی آن حاصل می‌شود.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش