اطاعت در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۱: خط ۵۱:


==سوم: [[اطاعت از امامان]]{{عم}}==
==سوم: [[اطاعت از امامان]]{{عم}}==
*[[وجوب]] [[اطاعت از امام]]، یکی از [[احکام]] مهم و بزرگ [[دین]] بوده<ref>کتاب الألفین، ص۴۸.</ref> و [[اطاعت از امام]] در واقع [[امتثال]] [[اوامر و نواهی]] [[الهی]] است<ref>کتاب الألفین، ص۶۵.</ref>. [[وجوب]] [[اطاعت از امام]]، از آن جهت است که [[معصوم]] می‌باشد<ref>کتاب الألفین، ص۱۸۶.</ref>، چون در غیر این صورت، به [[نافرمانی خداوند]] [[دستور]] خواهد داد که با [[دستورهای الهی]] در تناقض و به همین جهت، محال است<ref>کتاب الألفین، ص۲۹۲.</ref>. از سوی دیگر، [[اطاعت الهی]] در همه حال و در همه امور [[زندگی]] مطلوب و ضروری است و تنها در سایه بهره‌مندی از [[راهنمایی]] [[معصومان]]{{عم}} میتوان به این مرحله از [[اطاعت الهی]] [[دست]] یافت<ref>کتاب الألفین، ص۱۴۳.</ref>. همچنین چون [[امامت]] [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} است، [[اطاعت از امام]] نیز مانند [[اطاعت از پیامبر]]{{صل}}، [[واجب]] است<ref>مصباح الهدایة، بهبهانی، ص۱۲۶.</ref>.
*[[وجوب اطاعت از امام]]، یکی از [[احکام]] مهم و بزرگ [[دین]] بوده<ref>کتاب الألفین، ص۴۸.</ref> و [[اطاعت از امام]] در واقع [[امتثال]] [[اوامر و نواهی]] [[الهی]] است<ref>کتاب الألفین، ص۶۵.</ref>. [[وجوب]] [[اطاعت از امام]]، از آن جهت است که [[معصوم]] می‌باشد<ref>کتاب الألفین، ص۱۸۶.</ref>، چون در غیر این صورت، به [[نافرمانی خداوند]] [[دستور]] خواهد داد که با [[دستورهای الهی]] در تناقض و به همین جهت، محال است<ref>کتاب الألفین، ص۲۹۲.</ref>. از سوی دیگر، [[اطاعت الهی]] در همه حال و در همه امور [[زندگی]] مطلوب و ضروری است و تنها در سایه بهره‌مندی از [[راهنمایی]] [[معصومان]]{{عم}} میتوان به این مرحله از [[اطاعت الهی]] [[دست]] یافت<ref>کتاب الألفین، ص۱۴۳.</ref>. همچنین چون [[امامت]] [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} است، [[اطاعت از امام]] نیز مانند [[اطاعت از پیامبر]]{{صل}}، [[واجب]] است<ref>مصباح الهدایة، بهبهانی، ص۱۲۶.</ref>.
*روایت‌های متعددی از [[امام رضا]]{{ع}} در مواضع مختلف وجود دارد که بر [[واجب الاطاعه]] بودن [[امامان]] دلالت دارد. [[امام رضا]]{{ع}} [[واجب الاطاعه]] بودن را یکی از [[ویژگی‌های امام]] می‌داند<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۰؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۲۲؛ الأمالی، صدوق، ص۶۷۹؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۸۰؛ معانی الأخبار، ص۱۰۰.</ref>. طبق [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} به [[نقل]] از پدرانشان از [[رسول خدا]]{{صل}} [[اطاعت از ائمه]]{{عم}}، [[اطاعت از خداوند]] بوده، و [[معصیت]] آنان، [[معصیت خداوند]]<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۸.</ref>. در [[روایت]] مشابهی با همین [[سلسله]] [[سند]]، [[اطاعت]] و [[نافرمانی]] نسبت به [[امامان معصوم]]{{عم}}، [[اطاعت]] و [[نافرمانی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} محسوب می‌شود<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۰.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[امام رضا]]{{ع}} با همین [[سلسله]] [[سند]]، این چنین آمده است: "ای [[علی]]! تو و [[امامان]] از فرزندانت بعد از من، [[حجت خداوند]] بر [[خلق]] و نشانه‌های او در میان [[مردم]] هستید. هر کس یکی از شما را [[انکار]] نماید، مرا [[انکار]] کرده است. و هر کس یکی از شما را [[نافرمانی]] کند، مرا [[نافرمانی]] نموده است. هر کس به یکی از شما [[ستم]] کند، به من [[ستم]] کرده و هر کس با شما اتصال داشته باشد، با من اتصال دارد. و هر کس از شما [[اطاعت]] کند، مرا [[اطاعت]] کرده است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۱۳.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، چون [[امامان معصوم]]{{عم}} [[حجت خداوند]] بر [[خلق]] او هستند، [[انکار]]، [[ستم]] و [[نافرمانی]] آنان در سطح [[انکار]]، [[ستم]] و [[نافرمانی]] نسبت به [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و [[اطاعت]] از آنان نیز همین [[حکم]] را خواهد داشت. از سوی دیگر، در جامعۀ آن روز سؤالات و شبهاتی دربارۀ رابطۀ [[امام]] و [[مردم]] وجود داشته است که [[امام رضا]]{{ع}} آن را پاسخ داده است. عده‌ای [[مردم]] را [[عبد]] [[ائمه]]{{عم}} می‌دانستند و این ادعا را به [[ائمه]]{{عم}} منسوب می‌کردند. [[امام]] این سخن را نقد فرموده و [[واجب الاطاعه]] بودن و [[نصرت]] در [[امور دینی]] را به عنوان رابطۀ صحیح [[امام]] و [[مردم]] مطرح ساخته است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۵۹، ۴۶۰؛ الأمالی، مفید، ص۲۵۳؛ الأمالی، طوسی، ص۲۲؛ شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۵، ص۱۸۶؛ مرآة العقول، ج۲، ص۳۳۲.</ref>.
*روایت‌های متعددی از [[امام رضا]]{{ع}} در مواضع مختلف وجود دارد که بر [[واجب الاطاعه]] بودن [[امامان]] دلالت دارد. [[امام رضا]]{{ع}} [[واجب الاطاعه]] بودن را یکی از [[ویژگی‌های امام]] می‌داند<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۰؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۲۲؛ الأمالی، صدوق، ص۶۷۹؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۸۰؛ معانی الأخبار، ص۱۰۰.</ref>. طبق [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} به [[نقل]] از پدرانشان از [[رسول خدا]]{{صل}} [[اطاعت از ائمه]]{{عم}}، [[اطاعت از خداوند]] بوده، و [[معصیت]] آنان، [[معصیت خداوند]]<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۸.</ref>. در [[روایت]] مشابهی با همین [[سلسله]] [[سند]]، [[اطاعت]] و [[نافرمانی]] نسبت به [[امامان معصوم]]{{عم}}، [[اطاعت]] و [[نافرمانی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} محسوب می‌شود<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۰.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[امام رضا]]{{ع}} با همین [[سلسله]] [[سند]]، این چنین آمده است: "ای [[علی]]! تو و [[امامان]] از فرزندانت بعد از من، [[حجت خداوند]] بر [[خلق]] و نشانه‌های او در میان [[مردم]] هستید. هر کس یکی از شما را [[انکار]] نماید، مرا [[انکار]] کرده است. و هر کس یکی از شما را [[نافرمانی]] کند، مرا [[نافرمانی]] نموده است. هر کس به یکی از شما [[ستم]] کند، به من [[ستم]] کرده و هر کس با شما اتصال داشته باشد، با من اتصال دارد. و هر کس از شما [[اطاعت]] کند، مرا [[اطاعت]] کرده است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۱۳.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، چون [[امامان معصوم]]{{عم}} [[حجت خداوند]] بر [[خلق]] او هستند، [[انکار]]، [[ستم]] و [[نافرمانی]] آنان در سطح [[انکار]]، [[ستم]] و [[نافرمانی]] نسبت به [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و [[اطاعت]] از آنان نیز همین [[حکم]] را خواهد داشت. از سوی دیگر، در جامعۀ آن روز سؤالات و شبهاتی دربارۀ رابطۀ [[امام]] و [[مردم]] وجود داشته است که [[امام رضا]]{{ع}} آن را پاسخ داده است. عده‌ای [[مردم]] را [[عبد]] [[ائمه]]{{عم}} می‌دانستند و این ادعا را به [[ائمه]]{{عم}} منسوب می‌کردند. [[امام]] این سخن را نقد فرموده و [[واجب الاطاعه]] بودن و [[نصرت]] در [[امور دینی]] را به عنوان رابطۀ صحیح [[امام]] و [[مردم]] مطرح ساخته است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۵۹، ۴۶۰؛ الأمالی، مفید، ص۲۵۳؛ الأمالی، طوسی، ص۲۲؛ شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۵، ص۱۸۶؛ مرآة العقول، ج۲، ص۳۳۲.</ref>.
*همچنین در جلسه‌ای که با [[حضور امام]] [[رضا]]{{ع}}، [[مأمون]] و تعدادی از علمای [[عراق]] و [[خراسان]] تشکیل می‌شود، آن [[حضرت]] با [[تمسک]] به آیاتی از [[قرآن]]، [[اطاعت]] از [[عترت پیامبر]]{{صل}} را از نشانه‌های [[برتری]] [[عترت]] بر سایر [[مردم]] شمرده است<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۲۴؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۳۱؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ج۲، ص۲۲۹.</ref>.
*همچنین در جلسه‌ای که با [[حضور امام]] [[رضا]]{{ع}}، [[مأمون]] و تعدادی از علمای [[عراق]] و [[خراسان]] تشکیل می‌شود، آن [[حضرت]] با [[تمسک]] به آیاتی از [[قرآن]]، [[اطاعت]] از [[عترت پیامبر]]{{صل}} را از نشانه‌های [[برتری]] [[عترت]] بر سایر [[مردم]] شمرده است<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۲۴؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۳۱؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ج۲، ص۲۲۹.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش