بحث:حکومت جهانی امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: بهمنی==
==مقدمه==
* [[تشکیل حکومت جهانی]] از مهم‏ترین اهداف [[قیام جهانی حضرت مهدی]]{{ع}}‏ است.
*یکی از ویژگی‏‌های [[دولت مهدوی]] {{ع}}، جهانی بودن آن است.
*[[حکومت مهدی]]{{ع}}، شرق و غرب عالم را فرامی‌‏گیرد و آبادی‌‏ای در [[زمین]] نمی‌‏ماند، مگر این‏که گلبانگ محمدی از آن برمی‌‏خیزد و سراسر [[گیتی]] از عدل‏ و داد آکنده می‌‏شود. در آن دوران به دست آن حضرت، [[آرمان]] والای تشکیل [[جامعه]] بزرگ بشری و [[خانواده]] انسانی تحقّق می‌‏پذیرد و آرزوی دیرینه همه [[پیامبران]]، [[امامان]]، [[مصلحان]] و انسان‌‏دوستان برآورده می‌‏شود.
*[[امام رضا]]{{ع}} از پدرانش از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "[[خداوند]] سبحانه و تعالی در شب [[معراج]] در بخشی از بیانی طولانی فرمود: و به درستی [[زمین]] را به وسیله واپسین آنان [[ائمه]]{{عم}} از دشمنانم [[پاک]] خواهم ساخت و تمام گستره [[زمین]] را در [[فرمانروایی]] او قرار خواهم داد ...."<ref> {{عربی|" وَ لَأُطَهِّرَنَ‏ الْأَرْضَ‏ بِآخِرِهِمْ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِي‏ وَ لَأُمَلِّكَنَّهُ‏ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲، ح ۲۲؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵، ح ۱. همچنین ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۳۲، ح ۹۱</ref>
*در دوران [[رهبری]] [[امام مهدی]]{{ع}}، با ایجاد [[مدیریت]] و [[حاکمیت]] یگانه برای همه اجتماعات، نژادها و منطقه‏‌ها، یکی از عوامل اصلی تضاد و [[جنگ]] و [[ستم]] از بین می‌‏رود<ref>  محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۶۲</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "[[پیشوایان]] پس از من [[دوازده]] نفرند؛ نخستین آنان تو هستی‏ ای [[امام علی|علی]] و واپسین آنان [[امام مهدی|قائم]] است؛ همو که [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر دستانش مشارق و مغارب [[زمین]] را [[فتح]] خواهد کرد"<ref> {{عربی|" الْأَئِمَّةُ مِنْ‏ بَعْدِي‏ اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ‏ أَنْتَ‏ يَا عَلِيُ‏، وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏ الَّذِي‏ يَفْتَحُ‏ اللَّهُ‏- تَعَالَى‏ ذِكْرُهُ‏- عَلَى‏ يَدَيْهِ‏ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ مَغَارِبَهَا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، الامالی، ص ۹۷، ح ۹؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۰۲؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۹۸</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز در این‏ باره فرمود: " سپس خدای عز و جل او را ظاهر سازد و مشرق‏‌ها و مغرب‌‏های [[زمین]] را به دست او بگشاید و ...."<ref>{{عربی|" ثُمَ‏ يُظْهِرُهُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ فَيَفْتَحُ‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ يَدِهِ‏ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ مَغَارِبَهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۱۵، ح ۳۱</ref>
*این [[امید]] به آمدن [[مصلح جهانی]]، ریشه در افکار و [[عقاید]] تمام [[اقوام]] و ملل دارد و کم‏ و بیش به گونه‏‌های متفاوت همه جا وجود دارد؛ اما در [[تفکر]] [[شیعی]] به طور روشن و شفاف مطرح است. در این [[تفکر]]، [[امام]] [[منتظر]] و [[منجی]] نهایی، زنده است و روزی به [[فرمان خداوند]] سبحانه و تعالی [[ظهور]] کرده و [[جهان]] را پر از [[عدل]] ‏و داد خواهد کرد. بر اساس دیدگاه "تشکیل [[حکومت جهانی]]"، با [[ظهور]] [[امام]] [[غایب]]{{ع}}، [[اسلام]]، یگانه [[دین حق]] و کامل و دارای [[شریعت]] جامع، مقبول همگان‏ خواهد شد. در آن زمان [[ستمگران]] و [[جباران]] از مسند [[قدرت]] به زیر کشیده می‌‏شوند. پس از آن [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] با [[زعامت]] و [[رهبری]] [[امام]] [[معصوم]] و [[عادل]] برپا شده و [[عدالت]] بر بنیاد [[دیانت]] و [[اخلاق]] در مقیاسی جهانی [[اجرا]] می‏‌گردد.
*در برخی [[آیات]] [[قرآن]]، به این [[حاکمیت]] اشاره شده است و [[آیات]] مربوط به [[جهانی بودن اسلام]] نیز مؤید این معنا است. جهانی بودن [[دین اسلام]] و عدم اختصاص آن به [[قوم]] یا منطقه خاصّی، از ضروریات این [[آیین]] الهی است و حتی کسانی که [[ایمان]] به آن ندارند، می‌‏دانند که [[دعوت]] [[اسلام]]، همگانی بوده و به منطقه جغرافیایی خاصّی محدود نبوده است.
*از جمله آیه‌‏هایی که به [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[تفسیر]] شده، [[آیه]] ارسال است. در این [[آیه]] می‌‏خوانیم: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ }}<ref> او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد، تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.</ref>. [[آیه]] یادشده، با همین الفاظ در "سوره صف"، آمده و با تفاوت مختصری در "سوره [[فتح]]"، تکرار شده است و از رویدادی مهم خبر می‌‏دهد. این اهمیت، موجب تکرار آن شده است و از [[جهانی شدن اسلام]] و فراگیری این [[آیین]] بر روی [[زمین]] خبر می‌‏دهد.
*شکی نیست در حال حاضر، این موضوع تحقق نیافته است؛ ولی این وعده حتمی [[خدا]] به تدریج در حال تحقق است. طبق [[روایات]]، [[تکامل]] این برنامه، هنگامی خواهد بود که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[ظهور]] کند و برنامه [[جهانی شدن اسلام]] را تحقق بخشد. [[شیخ صدوق]]، از [[امام صادق]]{{ع}}، در [[تفسیر]] این [[آیه]] [[نقل]] می‌‏کند: به [[خدا]] سوگند! هنوز [[تأویل]] این [[آیه]] نازل نشده و نخواهد شد، تا آن‏که [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} [[خروج]] کند. وقتی او [[ظهور]] کرد، دیگر هیچ [[کافر]] به [[خدا]] و منکر امامی نمی‌‏ماند؛ مگر این‏که از [[خروج]] آن حضرت ناراحت می‌‏شود. حتی اگر کافری در [[دل]] سنگی [[پنهان]] شود، آن سنگ می‏‌گوید: ای [[مؤمن]]! در [[دل]] من کافری [[پنهان]] شده است، مرا بشکن و او را بیرون بیاور و به قتل برسان<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۶۷۰</ref>.
*در [[تفسیر قمی]] آمده است: این [[آیه]] درباره [[امام مهدی|قائم آل محمد]]{{صل}} نازل شده و این‏که درباره آن حضرت نازل شده، بدین معنا است که [[خروج]] او [[تأویل]] این [[آیه]] است. از [[روایت]] [[شیخ صدوق]] هم این برداشت استفاده می‏‌شد.
*افزون بر این، شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به سران کشورها مانند قیصر [[روم]] و [[پادشاه]] [[ایران]] و [[فرمانروایان]] [[مصر]] و حبشه و [[شامات]] و نیز به رؤسای قبایل گوناگون [[عرب]] و ... [[نامه]] نوشت همگان را به پذیرفتن این [[دین]] [[مقدس]] [[دعوت]] کرد و از پیامدهای وخیم [[کفر]] و روی‏گردانی از [[اسلام]]، بر حذر داشت.
*اگر [[دین اسلام]] جهانی نبود، چنین [[دعوت]] عمومی انجام نمی‌‏گرفت و دیگر [[اقوام]] و امت‏ها هم برای عدم پذیرش، عذری می‌‏داشتند<ref>  محمد تقی مصباح، آموزش عقاید، ج ۲، ص ۱۱۶</ref>.
*مبانی و مقدماتی که ناگزیر به [[آرمان]] [[حکومت واحد جهانی]] [[شیعی]] می‌‏انجامد، از این قرار است:
#'''[[اعتقاد]] به [[برتری]] [[اسلام]] و جهانی بودن آن‏:''' به [[اجماع]] تمام [[مسلمانان]]، [[اسلام]] دینی است که در واپسین حلقه از سلسله طولانی [[نبوت]] ظاهر شده و از هرجهت کامل‌‏ترین و جامع‌‏ترین دین‏ها است و تا [[روز قیامت]] نیز [[بشریت]] را از هر جهت [[کفایت]] می‌‏کند. [[دین اسلام]]، روزی تمام انسان‌‏ها را پیرو و [[مطیع]] خود خواهد کرد و بدین‌ ‏ترتیب [[جهان]] در تسخیر آموزه‌‏های بلند و آسمانی [[اسلام]] در خواهد آمد. از آیاتی چون: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ }}<ref> در حقیقت، دین نزد خداوند سبحانه و تعالی همان اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ }}<ref> و هرکه جز اسلام، دینی دیگر جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ }}<ref> امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم؛ سوره مائده، آیه:۳.</ref>، {{متن قرآن| مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ }}<ref> محمد، پدر هیچ‏یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است؛ سوره احزاب ، آیه: ۴۰.</ref>، {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء ، آیه: ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ }}<ref> او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.</ref> به دست می‏‌آید که [[مسلمانان]]، به [[حقانیت]]، [[جامعیت]]، [[خاتمیت]]، [[جهان]] شمولی و سرانجام جهان‏‌گستری و [[پیروزی]] و [[غلبه]] نهایی آن دست خواهند یافت.
#'''[[اعتقاد]] به مهدویت‏:''' چیرگی [[اسلام]] بر تمام [[ادیان]] و مکاتب و [[استیلا]] بر [[جباران]] و فرمان‌روایان غیر الهی و تأسیس [[حکومت جهانی]]، لازمه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]] و [[ظهور منجی]] [[دادگستر]] است. از نگاه [[شیعیان]]، [[تاریخ اسلام]] پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با حذف [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] او{{عم}}، در حوزه [[سیاست]] و [[حکومت]] به [[انحراف]] گرایید و پیامدهای منفی متعددی نیز در پی داشت که یکی از آن‏ها محرومیت [[جامعه]] از [[رهبری]] معنوی و آسمانی است؛ چرا که [[امام علی]]{{ع}} و پس از او بقیه [[امامان]] [[دوازده‌گانه]]، [[پیشوایان]] دینی- [[سیاسی]] بر [[حق]] و دارای [[حق]] [[خلافت]] و [[امامت]] انحصاری‌‏اند. دیگران- هر کس باشد- غاصب [[حق]] معصوم‌اند و لذا [[جائر]] و [[باطل]] می‌‏باشند. این [[انحراف]] تاکنون ادامه پیدا کرده است. از آن‏جا که [[شیعیان]] دوازده‏‌ امامی در عصر [[امامان]]، هرگز به [[قدرت]] و تأسیس [[دولت]] دست نیافتند، منتظرند که واپسین بازمانده از [[امامان]]{{عم}} که از سال ۳۲۹ ق [[غیبت کبرا]] برای او آغاز شده است، [[ظهور]] کند و [[تاریخ اسلام]] و در نهایت [[تاریخ]] [[انسان]] را به مسیر طبیعی و الهی‏اش بازگرداند. در آن عصر، [[اسلام]]، عزیز، مسلّط و همگانی می‏شود و [[مسلمانان]]، قدرتمند و بر [[جهان]] چیره می‌‏گردند. طبق این [[تفسیر]]، تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] اجتناب ‏ناپذیر خواهد بود.
==ویژگی‌‏ها و اختیارات [[مهدی]] منتظر==
*در [[منابع روایی]] اسلامی "به ویژه [[شیعی]]"، از ویژگی‌‏ها، اختیارات و عملکردهایی یاد شده است که آن‏ها جز با تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] محقق نخواهند شد؛ از جمله گفته شده است: [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[ستم]] و [[جور]] را برای همیشه برمی‌‏اندازد و [[عدالت]] و [[دین حق]] را در سطح [[جهان]] برای همیشه مستقر می‏‌کند. در برخی [[روایات]]، از اختیارات [[قدرت]] و امکانات مطلق و جهانی [[امام]] [[غایب]] یاد شده است که نتیجه آن، چیرگی بر [[جهان]] و [[تشکیل حکومت]] مقتدر جهانی است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] ما، با درانداختن [[بیم]] و هراس در [[دل]] [[ستمگران]] [[یاری]] می‌‏شود، با پشتیبانی و [[حمایت]] از سوی [[خداوند]] سبحانه و تعالی تأیید می‌‏گردد. [[زمین]] برایش خاضع و [[تسلیم]] می‏‌شود، گنج‏ها برایش [[آشکار]] و نمایان می‌‏شود. [[حکومت]] او شرق و غرب عالم را فرا می‌‏گیرد. [[خداوند]] سبحانه و تعالی به وسیله او دینش را بر همه دین‏‌ها چیرگی می‏‌بخشد؛ هرچند [[مشرکان]] را ناخوشایند باشد. در [[عصر ظهور]] در [[زمین]] خرابی و ویرانی‏‌ای نمی‏‌ماند، مگر آن‏که آباد می‌‏شود. [[عیسی بن مریم]]{{ع}} فرود آید و پشت سر او [[نماز]] گزارد<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۱، ح ۱۶</ref>.
*بر این اساس، [[حکومت جهانی]] واحد از دیرباز به عنوان یکی از باورهای مسلّم [[شیعی]] و یکی از نیازهای [[بشر]] مطرح بوده است. اکنون نیز [[شیعیان]] امامی در [[انتظار]] روزی به سر می‏‌برند که چنین حکومتی، با [[ظهور منجی]] [[غایب]] تشکیل شود و [[تاریخ]] [[بشر]] در مسیر [[حق]] قرار گیرد و [[بشریت]] از [[برکات]] واقعی و همه‌‏جانبه آن بهره‌‏مند شوند.
*با این‏که آرمان‌‏هایی چون عدل‏ جهانی و [[حکومت جهانی]] سابقه‌‏ای دیرینه دارد؛ اما در قرن اخیر به دلیل‌‏های خاصّ [[سیاسی]]، فرهنگی و اجتماعی- به ویژه گسترش ارتباطات- [[آرمان]] [[جهانی شدن]] تشدید و تقویت شده و عملی‌‏تر به نظر می‌‏رسد. در جنبش‏های اسلامی معاصر نیز بار دیگر [[آرمان]] دیرین جهانی و چیره شدن [[اسلام]] با [[قدرت]] تمام مطرح شده و مفاهیمی چون [[دین جهانی]]، [[عدل]] جهانی، [[حکومت جهانی]] یا بین الملل اسلامی و ... گسترش یافته است.
*آرمان‏‌های یاد شده در میان [[شیعیان]] در سطح گسترده‌‏تر مطرح و تقویت شده و اکنون در دوران پس از [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] و تشکیل [[جمهوری اسلامی]] در [[ایران]]، از آن آرمان‏ها- از جمله [[حکومت]] واحد جهانی- [[تبلیغ]] می‏‌شود.
*برخی از ویژگی‏‌های [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏:
#این [[حکومت]] دارای [[رهبری]] است که [[مشروعیت]] خود را از [[پروردگار]] متعال گرفته و از هرگونه [[خطا]] و [[عصیان]] به دور است. افزون بر این، کسانی که او را در اجرای [[حکومت جهانی]] [[یاری]] خواهند کرد، انسان‏‌هایی هستند [[برگزیده]] و دارای صفات [[اخلاقی]] ویژه که این خود بر عظمت این [[حکومت]] می‌‏افزاید.
#در [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} قانون‏گذار [[خداوند]] سبحانه و تعالی است، از این‌‏رو تمام نیازهای مادی و معنوی انسان‌‏ها مورد توجه واقع شده و از هرگونه [[خطا]] دور خواهد بود.
#محور تمام [[قوانین]] در [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[امور دینی]] و [[اخلاقی]] است؛ در حالی که تمام نیازهای مادی و معنوی [[بشر]] در تمام [[قوانین]] مورد توجه واقع شده است.
#[[دانش]]، در [[دولت]] مهدوی در کل [[جامعه بشری]] گسترش می‌‏یابد و هرگز در انحصار عده‌‏ای خاص نخواهد بود؛ از این‌‏رو همگان از دانشی بس ارجمند برخوردار خواهند بود. البته از این [[دانش]] نیز در راه رشد و تعالی [[جامعه بشری]] استفاده خواهد شد، نه در راه [[ستم]] و تعدی به دیگران.
#[[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ بر عالی‌‏ترین اندیشه‌‏های عاقلانه مبتنی است؛ چرا که در آن [[دولت]] مبارک است که [[عقول]] بشری به [[کامل‏ترین]] وجه امکان رشد خواهد کرد.
#[[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} مبتنی بر بهره‌‏مندی عاقلانه، عالمانه و عابدانه از همه منابع موجود و ظرفیت‌‏های ممکن در کره [[زمین]] است و این بدان معنا است که [[مردم]] در عین بهره‏‌مندی از تمام مواهب الهی هرگز گرد [[اتراف]] و [[اسراف]] نمی‌‏گردند. افزون بر آن، با وجود [[فراوانی نعمت]]، حالت استغنایی در [[روح]] انسان‏ها بوجود می‏‌آید که باعث می‏‌شود با وجود در [[اختیار]] داشتن موهبت‏‌های فراوان هرگز دست به طغیان و [[عصیان]] نزنند.
*در [[جامعه مهدوی]]، به سبب وجود تمام شرایط ممکن، راه رشد و تعالی به سوی [[پروردگار]] بر همگان باز خواهد بود و در عین [[اختیار]] داشتن، همگان بر دینی توحیدی و باوری الهی خواهند بود.
*از دستاوردهای مهم برپایی [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}:
#'''امنیت‏:''' [[امنیت]] مصدر جعلی از ریشه "ا م ن"، و با مشتقاتی مانند: [[ایمان]]، ایمنی و استیمان، به کار برده می‏‌شود. [[امنیت]] در لغت فارسی به ایمن شدن، در [[امان]] بودن و بی‏‌بیمی<ref>  محمد معین، فرهنگ فارسی، ص ۱۲۲</ref>، [[اطمینان]] خاطر یافتن و برطرف شدن [[ترس]] و [[بیم]]<ref>  محمد بندریگی، فرهنگ بندر ریگی، ص ۳۲۳</ref>، معنا شده است. و در زبان عربی به معانی پرشماری آمده است. برخی امن و [[امنیت]] را در اصل به معنای [[آرامش]] [[نفس]] و از بین رفتن [[ترس]] دانسته<ref>  راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۵</ref>، برخی با ذکر مثال {{عربی|" أمن زید الأسد أمنا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} معنای [[امنیت]] را [[آرامش]] و زوال [[ترس]] یاد نموده است. آنگاه این واژه را هم از نظر وزن و هم از نظر معنا همانند " سلم" دانسته است‏<ref>  فیومی، المصباح المنیر، ص ۲۴</ref>. و برخی دیگر امن را به ضد [[ترس]] و [[خوف]] معنا کرده، و مأمن را موضع بدون [[ترس]] دانسته است<ref>  خلیل بن احمد، العین، ج ۸، ص ۳۷۷</ref>. آنچه از مجموع دیدگاه اهل لغت به دست می‌‏آید، این‏که [[امنیت]] به معنای [[آرامش]]، نترسیدن، [[وحشت]] نداشتن و اضطراب نداشتن است. با توجه به معانی لغوی، می‏‌توان گفت "امن" شامل دو جهت ایجابی و سلبی می‌‏شود. ایجاب در آن‏جا که [[سخن]] از [[اطمینان]]، [[آرامش]] فکری و روحی است، و سلب در آن‏جا که نبود [[ترس]]، دلهره و نگرانی مقصود است. [[امنیت]] از امور اساسی است که در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی [[انسان]] به گونه‌‏ای قابل‏ توجه، مورد نیاز است. و آموزه‏‌های [[قرآن]] - بدان جهت که پاسخ‏گوی نیازهای واقعی انسان‏هاست- بدین مهم نیز توجه شایسته‌‏ای نموده است. پیوند تنگاتنگ و محکم این واژه با کلمه‌‏های [[اسلام]]، [[ایمان]] و [[مؤمن]] گویای اهمیت فوق العاده [[امنیت]] است. روایت‏‌های بسیاری از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} وارد شده که خود و [[اهل بیت]] را مایه [[امان]] ساکنان [[زمین]] به شمار آورده‌‏اند<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۰۵</ref>. بدین ترتیب، حضور [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}- چه به صورت [[پنهان]] و چه به صورت [[آشکار]] و در زمان قیام- مایه بارش [[فیض]] و نعمت‏‌های الهی به سوی [[مردم]] است. طبیعی است در دوره [[حکومت مهدوی]]، این جریان به کمال خود خواهد رسید و همه موانع موجود بر سر اتصال [[فیض]] میان [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[مردم]] از طریق [[امام]]، برطرف خواهد شد<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۴</ref>.
#'''[[آبادانی]] جهان‏:''' از مهم‏ترین ویژگی‏‌های [[جهان]] [[در آستانه ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، پر شدن [[زمین]] از [[ظلم]] و [[بیداد]] است. مهم‏ترین پیآمد این ستمگری‏‌ها، خرابه‌‏هایی است که برای انسان‏های فرودست و [[ستم]] کشیده به جای خواهد ماند؛ اگرچه اندک‏شماری [[انسان]] [[ستمگر]]، از دنیایی به ظاهرآباد برخوردار خواهند بود. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} با برپایی نظامی جهانی بر پایه‏‌های [[عدل و قسط]]، همه ویرانه‏‌های [[جهان]] را آباد خواهد ساخت. و دست [[ستم]] [[ستمگران]] را از زندگی [[مستضعفان]] برای همیشه کوتاه خواهد کرد. [[امام باقر]]{{ع}}، در این‏ باره فرمود: "روی [[زمین]]، خرابه‌‏ای باقی نمی‌‏ماند، جز این‏که آباد می‌‏شود"<ref> {{عربی|" فَلَا يَبْقَى‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ خَرَابٌ‏ إِلَّا عُمِر‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۴؛ نیز: ر</ref> ک: ابن منادی، الملاحم و الفتن، ص ۹۹</ref>. و [[خداوند]] سبحانه و تعالی در [[قرآن]] وعده فرموده است چنانچه مردمان [[ایمان]] بیاورند و پروا پیشه کنند، درهای برکت‏های [[آسمان]] و [[زمین]] بر ایشان گشوده خواهد شد  و [[جامعه عصر ظهور]]، بی‏‌گمان توحیدی‏‌ترین [[جامعه]] در [[تاریخ]] انسان‏هاست و این [[وعده خداوند]] تحقق خواهد یافت. روشن است که این [[آبادانی]] نه فقط در جنبه‌‏های مادی که در جنبه‌‏های معنوی زندگی فردی و اجتماعی انسان‏ها، در پرتو آن [[حکومت عدل جهانی]] رخ خواهد نمود. این [[آبادانی]] در کنار دیگر ویژگی‌‏ها، زندگی را در آن دوران به گونه‌‏ای فراهم خواهد کرد که مردمان آرزومند زنده شدن درگذشتگان خویش می‌‏شوند<ref>  عماد الدین طبری، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص ۲۵۰</ref>.
==مدت [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏==
*گویی بنابراین بوده است که مدت دقیق [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏- مانند برخی موضوعات دیگر مربوط به آن حضرت- به روشنی بیان نشود. روایاتی که از [[معصومان]]{{عم}}- اعم از [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]- در دست است، دیدگاه‌‏های متفاوتی را در این‌‏باره، [[نقل]] کرده‌‏اند. اگرچه با یک بررسی عمیق می‌‏توان نظرهای پرشماری ارائه کرد<ref> البته برخی از این دیدگاه‏ها، مستند روایی محکمی ندارد</ref>. اما به طور عمده [[روایات]] به چهار دیدگاه کلّی قابل تقسیم است:
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را هفت سال و [[حدود]] هفت سال، ذکر کرده‏‌اند: این دیدگاه، به ویژه در [[روایات]] [[اهل سنت]]<ref>  مسند احمد، ج ۳، ص ۲۸</ref> بسیار به چشم می‏‌خورد و در برخی از [[منابع روایی]] [[شیعی]] نیز با [[سند]] [[راویان]] [[اهل سنت]] مورد اشاره قرار گرفته است. [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار]] از [[ابو سعید خدری]] [[نقل]] کرده که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: [[امام مهدی|مهدی]]- با پیشانی بلند و بینی کشیده- از من است. [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] سرشار می‌‏سازد آن گونه که از [[بیداد]] و [[ستم]] آکنده شده باشد. هفت سال [[حکومت]] می‌‏کند<ref>{{عربی|" الْمَهْدِيُ‏ مِنِّي‏ أَجْلَى‏ الْجَبْهَةِ أَقْنَى‏ الْأَنْفِ‏ يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً يَمْلِكُ‏ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۹۰</ref>. آن‏گاه پس از اشاره به [[حسن]] بودن [[روایت]] می‌‏نویسد: این [[روایت]] را [[حافظ أبو داود سجستانی]] در صحیح خود و غیر او از [[راویان]] بزرگ [[حدیث]] همچون طبرانی و دیگران [[نقل]] کرده‏‌اند. جالب توجه این‏که تمام روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را هفت سال ذکر کرده‏‌اند به [[روایت]] [[ابو سعید خدری]] برمی‌‏گردد. البته در برخی [[روایات]] بین هفت و هشت و نه سال [[تردید]] شده است<ref>  ابن ابی شیبة، المصنف، ج ۱۵، ح ۱۹۴۸۴</ref>. این نامعین بودن به دو گونه است: الف. به دلایلی در [[کلام]] [[معصوم]]{{ع}} به صورت نامعین ذکر شده است. ب. در [[کلام]] [[معصوم]]{{ع}} معین شده و [[تردید]] از [[راوی]] است. برخی از این‏که مدت [[حکومت]] در [[روایات]] یاد شده هفت سال ذکر شده به شگفت آمده، دنبال توجیه آن برآمده‌‏اند. به ویژه که در برخی [[روایات]] نیز سخنی بس تعجب‌‏برانگیز دیده‌‏اند. و آن این‏که [[شیخ طوسی]] روایتی [[نقل]] کرده از [[فضل]] از [[عبد اللّه بن القاسم الحضرمی]] از [[عبد الکریم بن عمرو الخثعمی]] که گفت: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: چه مدت [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} [[حکومت]] خواهد کرد؟ فرمود: هفت سال. که به سال‏های شما هفتاد سال می‌‏شود<ref>{{عربی|" كَمْ‏ يَمْلِكُ‏ الْقَائِمُ‏ قَالَ‏ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏ يَكُونُ‏ سَبْعِينَ‏ سَنَةً مِنْ‏ سِنِيكُمْ‏ هَذِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۷۴</ref>. البته سخنان فراوانی در توجیه این [[روایت]] - که اساس روایاتی از این قبیل است- به میان آوردند که برخی شگفت‏‌آورتر از خود [[روایت]] است. افزون بر آن‏که در [[سند]] [[روایت]] [[عبد اللّه بن القاسم الحضرمی]]‏<ref>  نجاشی، رجال، ص ۲۲۶؛ نیز ر. ک: علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص ۳۷۰، سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۳۰۴؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۴۱؛ علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص ۲۴۱؛ ابن غضایری، رجال، ج ۴، ص ۴۷</ref> و [[عبد الکریم بن عمرو الخثعمی]]<ref>[[شیخ طوسی]]، رجال الطوسی، ص ۳۳۹؛ سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۷۱</ref>،  به شدت تضعیف شده‏‌اند؛ هیچ عقلی چنین تحولی را نمی‌‏پذیرد. چرا که [[نظام]] امروزین [[آفرینش]]، [[نظام]] احسن است و لزومی ندارد به گونه‌‏ای که می‌‏گویند تغییر داده شود.
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را [[نوزده سال]] گفته‌‏اند: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[حکومت]] [[قائم]]، [[نوزده سال و چند ماه]] خواهد بود<ref>  نعمانی، الغیبة، ص ۳۳۱</ref>.
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را [[چهل]] سال دانسته‏‌اند<ref>  ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۵۸</ref>.
#روایاتی که مدت [[حکومت]] حضرت را [[سیصد و نه سال]] ذکر کرده‏‌اند<ref>  ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۴۱</ref>.
*برخی این تفاوت را اشاره به مراحل و دوران‏‌های [[حکومت]] آن حضرت می‏‌دانند<ref>  ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴</ref>؛ ولی به هرحال، [[داوری]] نهایی درباره مدت [[حکومت]] آن حضرت- به [[دلیل]] نبود [[اخبار]] و منابع کافی- امکان‏‌پذیر نیست. اما با این حال می‏‌توان چنین نتیجه گرفت: قطع نظر از [[روایات اسلامی]]، مسلم است که این همه آوازه‌‏ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست؛ بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که [[ارزش]] این همه [[تحمل]] زحمت و کوشش را داشته باشد<ref>  ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴</ref>.
*البته این مدت - هر [[قدر]] باشد- در مقایسه با کل [[تاریخ]]، بسیار ناچیز است. این‏جا پرسش جدیدی رخ می‏‌نماید که آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل [[تاریخ]]، دردها و رنج‏های انسان‏ها را در طول [[تاریخ]] جبران می‏کند؟ در پاسخ می‌‏توان گفت: [[فلسفه]] [[امام مهدی]]{{ع}} همانند [[فلسفه بعثت]] [[انبیا]] و [[رسولان الهی]] است. منظور از برانگیخته شدن [[رسولان الهی]]، [[ابلاغ]] دستورهای [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[نصب]] مشعل فروزان [[هدایت]] بر سر راه کاروان [[بشریت]] است. طولانی یا کوتاه بودن مدت [[ابلاغ]] [[رسالت]]، به اصل آن آسیب نمی‌‏رساند. دوران [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بیست و سه سال بود؛ ولی واپسین [[پیام]] الهی را [[ابلاغ]] کرد و این مشعل [[هدایت]] را برافروخت. از سوی دیگر، می‌‏توان به مدت [[نبوت]] [[حضرت نوح]]{{ع}} اشاره کرد که بر خلاف مدت طولانی آن، به [[دلیل]] عدم تحقق‏ شرایط مساعد، نتیجه قابل ‏توجهی به بار نیاورد.
*دوران [[امامت]] و [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز چنین است. مقصود اصلی [[ابلاغ]] [[رسالت الهی]] و تحقق بخشیدن به [[حکومت جهانی]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[حاکمیت]] [[مستضعفان]] است؛ هر چند در مقایسه با کل [[تاریخ]]، سالیانی محدود باشد. افزون بر آن، [[شیعه]] با [[اعتقاد]] به [[رجعت]]، [[بهترین]] پاسخ را به محدود بودن مدّت [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} داده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۷۲ - ۱۸۴.</ref>.
==حکومت جهانی در موعودنامه==
*"[[دولت کریمه]]" از بارزترین ویژگی [[حکومت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. [[آرمان]] تشکیل حکومتی عدل‌پرور و فضیلت‌گستر و تحقّق جامعه‌ای حق‌محور، اندیشمندان بسیاری را بر آن داشته که به طرّاحی مدل آن شهر طلایی و ایده‌آل بپردازند و [[جامعه بشری]] را بدان [[بشارت]] دهند یا برای نیل به آن [[تشویق]] کنند. افلاطون نقشه "اتوپیا" را تهیه کرد. فارابی تابلوی "[[مدینه فاضله]]" را ترسیم کرد. توماس کامپا نلّا، ماکت "شهر [[آفتاب]]" یا "[[کشور]] خورشیدی" را طراحی کرد. تاموس مور "[[بهشت]] زمینی" را نوید داد. و کارل مارکس "[[جامعه]] بی‌طبقه" را وعده‌گاه آخرین منزل [[تاریخ]] دانست.
*باری همه [[انسان‌ها]] که [[فطرت]] تکامل‌جو و کمال‌طلب‌شان، انان را از وضع نامطلوب کنونی [[حاکم]] بر [[جوامع بشری]] گریزان ساخته، به نیک‌شهری می‌اندیشند که بستر مناسبی را برای شکوفایی گرایش‌های عمیق فطری [[آدمی]] و رشد [[فضایل]] ناب انسانی فراهم سازد. این‌جاست که [[مکتب]] [[اسلام]] که دستورالعملِ جامعِ حیات [[طیبه]] بوده، موهبت "[[امید]]" را در سه مرحله به خیر الامم ([[امت]] [[رسول الله]] {{صل}}) ارزانی داشته است:
#[[لزوم]] [[امید]] داشتن به مدد و [[رحمت]] الهی {{متن قرآن|وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ}}<ref>سوره یوسف، ۸۷.</ref>،
#وعده [[وراثت]] و [[امامت]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>سوره قصص، ۵.</ref>،
#تأمین ضمانت اجرایی وعده فوق با [[ظهور منجی]] آخر الزّمان، [[مهدی موعود]] {{ع}} و تشکیل آرمان‌شهر آسمانی "[[دولت کریمه]]" به دست حضرتش {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>سوره هود، ۸۶.</ref>.
*آری پس از تحقق [[وعده الهی]] و [[ظهور]] [[حکومت عدل]] [[مهدی]] {{ع}}، آرمان‌شهر حقیقی و "[[دولت کریمه]]" شکل می‌گیرد و تمام افراد از مزایای [[حقوق]] و [[عدالت اجتماعی]] برخوردار می‌شوند و در پرتو آن [[دولت]]، [[توحید]] و [[ایمان]] در سراسر [[زمین]] [[حکومت]] می‌کند. در [[دعای افتتاح]] هم می‌خوانیم: {{عربی|"اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ..."}}<ref>مفاتیح الجنان، [[دعای افتتاح]].</ref>؛ خدایا، ما با یک دنیا اشتیاق، دولت کریمه را از تو می‌خواهیم<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۳۵.</ref>.
==حکومت امام مهدی در فرهنگ‌نامه آخرالزمان==
*[[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}}، [[پس از ظهور]] خواهد بود، که بعد از اتمام [[جنگ‌ها]] و پایان یافتن [[سلطنت]] [[جور]] و از بین رفتن [[مشرکین]] و [[کفار]] شروع می‌‌شود. [[حکومت]] [[حضرت]] ابتدای [[شکوفایی]] [[جهان]] و آغاز پیدایش یک [[مدینه فاضله]] [[حقیقی]] در [[دنیا]] می‌‌باشد. بدون [[شک]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} سال‌هایی را [[پس از ظهور]] و [[قیام]] بر روی [[زمین]] [[حکومت]] خواهند نمود [[ظهور]] [[منجی آخرالزمان]] و [[حکومت]] او بر روی [[زمین]] در میان همه [[امت‌ها]] امری قطعی است. در [[روایات شیعه]] مدت این [[حکومت]] بسیار مختلف آمده است. مدت [[سلطنت]] [[حضرت]] را از دو سال تا سیصد و بیست و دو سال ذکر نموده‌اند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، صص ۱۸۸ ـ ۱۸۵، صص ۴۸۴ ـ ۴۸۱.</ref>. در بعضی [[احادیث]] بیان شده که سال‌های [[حکومت]] [[حضرت]] بسیار طولانی است و هر سال از [[حکومت]] [[حضرت]] برابر ده سال امروزی است<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۸۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] مدت [[حکومت]] [[حضرت]] را بسته به [[اراده]] و خواست [[خداوند]] می‌‌داند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۸۴ و بحار الانوار: ج ۵۳، ص ۳۴.</ref>.
*[[امام رضا]]{{ع}} فرمود: نشانه [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} این است که در سن [[پیری]] [[ظهور]] خواهد کرد، اما در چهره [[جوانی]] [[چهل]] ساله [[آشکار]] خواهد شد. [[حضرت]] با گذشتن شب و روز پیر نمی‌شود و همین گونه خواهد بود تا [[زندگی]] [[حضرت]] به پایان برسد<ref>نجم الثاقب، ص ۱۵۴.</ref>. در [[روایات]] از [[حکومت]] [[حضرت]] با [[اسامی]] مختلفی یاد شده است و یکی از بشارت‌های [[آخرالزمان]] برقراری آن [[حکومت]] [[عدالت]] گستر است. "[[دولت حق]]" "[[دولت کریمه]]" از القابی است که برای [[حکومت]] آن جناب فرموده‌اند. در [[دعای افتتاح]] می‌‌گوییم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ}}؛ خداوندا ما مشتاقانه به درگاهت التماس می‌کنیم که [[دولت کریمه]] را برقرار فرمایی.
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: اگر از روز و شب این [[دنیا]]، جز یک روز و شب باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن را تا جایی طولانی خواهد کرد که مردی از [[اهل بیت]] من، یعنی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند و به [[حکومت]] برسد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۰.</ref>. مردی [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} رسید و از [[برادران]] و [[فرزندان]] خود به آن [[حضرت]] شکایت کرد. [[امام]]{{ع}} فرمود: بدانید! [[حق]] دولتی برقرار خواهد کرد و [[باطل]] نیز دولتی خواهد داشت، این دو [[حکومت]] هر کدام در [[حکومت]] دیگری [[خوار]] هستند و کمترین جفایی که در [[دولت]] [[باطل]] به [[مؤمنین]] می‌‌رسد، نااهلی [[فرزندان]] و جفای [[برادران]] است و کسی که در زمان برقراری [[حکومت]] [[باطل]] (و از سوی [[باطل]]) به [[آسایش]] رسیده باشد، پیش از [[مرگ]] از او بازستانده خواهد شد و این یا با مریضی است و یا نقصی در [[مال]] و یا [[اولاد]] او، [[خداوند]] این گونه می‌‌کند تا [[مؤمن]] برای شرکت در [[دولت حق]] [[خالص]] شود و [[بهره]] او از [[دولت حق]] فزون باشد، پس [[بشارت]] [[باد]] تو را. در روایتی دیگر [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: برای [[اهل حق]] (یعنی [[ائمه]]{{عم}}) دولتی مقرر شده است که [[خداوند]] به یکی از ما [[اهل بیت]] (یعنی [[حضرت مهدی]]{{ع}}) خواهد داد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۴.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، در [[دولت]] و [[حکومت]] [[باطل]] را از بین می‌‌برد (و [[دولت حق]] برگزار خواهد شد)<ref>روضه کافی: ص ۲۸۷.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در [[جنگ جمل]] [[حضرت علی]]{{ع}} روشی را در پیش گرفت که برای [[شیعیان]] آن [[حضرت]] [[نعمت]] بزرگی تلقی می‌‌شد، نعمتی که از تمام [[دنیا]] بزرگ‌تر است، زیرا او از [[اصحاب جمل]] کسی را به [[اسارت]] نگرفت، چون اگر از آنها [[اسیر]] می‌‌گرفت، آنان نیز از [[شیعیان]] [[حضرت]] افرادی را به [[اسارت]] می‌‌گرفتند. سپس [[حضرت]] فرمود: اما [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[حکومت]] خود مانند روش [[حضرت علی]]{{ع}} در حکومتش [[رفتار]] نمی‌کند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[بزرگواری]] و امتنان با [[دشمنان]] [[رفتار]] می‌‌کرد زیرا می‌دانست چندی بعد آنان به [[حکومت]] می‌‌رسند (و تلافی می‌‌کنند) اما [[حضرت قائم]]{{ع}} مانند [[حضرت علی]]{{ع}} درحکومت خود [[رفتار]] نخواهد کرد زیرا می‌‌داند که پس از خود [[حکومت]] باطلی به [[قدرت]] نخواهد رسید و در [[حدیث]] دیگری فرمود: [[حضرت مهدی]]{{ع}} با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌‌کند و [[دشمنان]] خود را از دم [[شمشیر]] می‌‌گذراند و آنان را به [[اسارت]] می‌‌گیرد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۵.</ref>. یکی از ویژگی‌های مهم [[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}} این است که پس از ایشان [[حکومتی]] نخواهد بود؛ او آخرین کسی است که در [[دنیا]] دولتی را تأسیس می‌‌نماید. آری [[ائمه]]{{عم}} در رجعت‌های مکرری که دارند در آن دوران به تخت [[سلطنت]] خواهند نشست و حکم‌فرمایی خواهند نمود و آن [[حکومت]] حقه [[محمد]] و [[آل محمد]]{{صل}} است. در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ}}<ref>«و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> به این مطلب اشاره شده است. البته در این [[سنت الهی]]، حکمتی نهفته است؛ زیرا با توجه به این که پس از تشکیل [[دولت حقه امام زمان]]{{ع}} در [[زمان ظهور]]، ممکن است برخی ادعا کنند که، اگر [[ولایت]] امور به آنها سپرده می‌‌شد، آنان نیز مانند [[حضرت مهدی]]{{ع}} می‌‌توانستند [[عدالت]] را صددرصد برقرار سازند، بدین جهت [[خداوند]] پیش از [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، هر گروهی که می‌‌پندارند می‌‌توانند عدل‌گستر جهانی باشد را به [[حکومت]] می‌‌رساند و مدتی زمام امور را به دست او می‌‌دهد تا برای خودش و دیگران ثابت شود آن کسی که می‌‌تواند با تکیه بر [[علم الهی]] [[عدالت]] محض را گسترش دهد و [[ظلم]] را از بنیان ریشه کن کند فقط [[حجت]] [[معصوم]] [[الهی]] است؛ زیرا برپایی [[حکومتی]] که هیچ گونه ظلمی در آن واقع نشود، [[نیاز]] به [[دانش الهی]] و [[علم غیب]] دارد و قدرت‌های فوق بشری و [[خارق‌العاده]] در [[زمان ظهور]] [[حضرت]] پدید خواهد آمد که [[عدالت]] را با تمام زوایای آن در گوشه گوشه عالم بسط خواهد داد. حتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، چون نمی‌خواست که به [[علم غیب]] عمل نماید و سعی در [[حکومت]] با روشی ظاهری و عادی داشت، بنابراین مجبور بود که بسیاری از ناملایمات را چشم پوشی کنند و [[تحمل]] نماید و در نهایت به دست یکی از [[خوارج]] به [[شهادت]] رسید، در حالی که می‌‌دانست او کیست و چه در نظر دارد. اما در [[حکومت حضرت مهدی]]{{ع}}، بدون اقامه [[شاهد]] و با استفاده از [[علوم]] [[الهی]] هیچ گونه فرصتی برای جولان [[باطل]] داده نمی‌شود و [[باطل]] پیش از آن‌که [[اقدام]] به فعالیتی کند، از بین می‌‌رود<ref>ر.ک: جدید، قضاوت، عدل.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[دولت]] و [[حکومت]] ما [[اهل بیت]] در پایان همه [[دولت‌ها]] قرار دارد و آخرین [[حکومت]] تشکیل شده در [[جهان]] خواهد بود. هر گروهی که بخواهد به [[حکومت]] برسد، پیش از ما به این [[منصب]] خواهند رسید، تا پس از [[حاکم]] شدن [[اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و روش [[حکومت]] آنان نگویند: اگر ما هم به [[پادشاهی]] می‌‌رسیدیم، همین گونه [[رفتار]] می‌‌کردیم. بنابراین [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده: {{متن قرآن|وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ}}<ref>«و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref><ref>غیبت طوسی: ص ۲۸۳ و ارشاد مفید: ص ۳۶۵ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۴۶.</ref>. در [[روایات]] از [[سیره]] و روش [[حکومت]] [[حضرت]] فراوان یاد شده است؛ در برخی می‌‌فرماید که دقیقاً مانند روش [[رسول خدا]]{{صل}} عمل می‌‌نماید و در برخی نیز می‌‌فرمایند که روشی [[جدید]] را اتخاذ می‌‌کند. این [[اختلاف]] از دو سو خواهد بود و تعارضی بین این دو دسته از [[احادیث]] نیست، زیرا در احادیثی که روش [[حضرت]] را روشی [[جدید]] و غیر از روش [[ائمه]] پیش از ایشان می‌‌داند، از آن دریچه به [[حکومت]] [[حضرت]] می‌‌نگرد که تقیّه‌ها برداشته شده و [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[مأمور]] به رعایت امور ظاهری نیست بلکه به [[علم الهی]] خود عمل می‌‌نماید و بر اساس حقایق امور تصمیم‌گیری می‌‌نماید، و [[حضرت]] به [[قدرت الهی]] هر باطلی را از گردن کشی ساقط می‌‌کند و دیگر مجالی برای [[باطل]] نخواهد بود، چون زمان [[امتحان]] و [[فرصت‌ها]] به پایان رسیده است و [[حق]] و [[باطل]] [[آزمایش]] خود را داده‌اند و [[باطل]] محکوم به فنا خواهد بود. بنابراین اگر در روایاتی ما از [[مخالفت]] روش [[رفتاری]] [[حضرت]] با [[سیره رسول خدا]] می‌‌بینیم، از سنتی [[جدید]] سخن نمی‌گوید، بلکه شرایط عمل به [[سنت‌های الهی]] تغییر می‌‌یابد و بر این اساس سنت‌هایی که پیش از این مشکلی در مسیر اجرای آن وجود داشته، اکنون بدون هیچ مانعی به [[اجرا]] درمی‌‌آید.
*[[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} سؤال نمود: آیا زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] نماید، همانند [[رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] می‌‌کند؟ [[امام محمد باقر]]{{ع}} پاسخ داد: ای [[زراره]] هرگز! هرگز به روش [[رسول خدا]]{{صل}} عمل نخواهد کرد! [[زراره]] پرسید: جانم به قربان شما! چرا چنین می‌‌کند؟ [[حضرت]] فرمود: زیرا [[رسول خدا]]{{صل}} میان کسانی که به او [[ایمان]] می‌‌آوردند با [[بزرگواری]] و امتنان [[رفتار]] می‌‌نمود و میان [[مردم]] پیوند [[دوستی]] برقرار می‌‌کرد (و سعی می‌‌کرد با مهر و [[محبت]] و [[نرمش]] اختلاف‌ها را از بین ببرد). اما [[حضرت قائم]]{{ع}} در [[حکومت]] خود با [[شمشیر]] حکم‌فرمایی خواهد نمود؛ زیرا در دستوری که از جانب [[خداوند]] برای او آمده است، بدین گونه [[رفتار]] [[مأموریت]] یافته است. او از هیچ کس توبه‌ای را نمی‌پذیرد (زیرا پس از [[اتمام حجت]] و پایان یافتن دوران [[آزمایش]] و فرارسیدن زمان مجازات توبه‌ای قبول نخواهد شد) پس [[بدا]] به حال کسانی که با او به [[مخالفت]] برخیزند و با او [[دشمنی]] نمایند<ref>غیبت نعمانی: ص ۲۳۱ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۳۷۹.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} در توصیف روش [[حاکمیت]] [[حضرت قائم]]{{ع}} در [[زمان ظهور]] فرمود: [[حضرت مهدی]]{{ع}} همانند [[رسول خدا]]{{صل}} [[رفتار]] نخواهد کرد، و روشی را به کار می‌‌گیرد که [[رسول خدا]] برای جهانی کردن [[اسلام]] به کار گرفت. [[رسول خدا]]{{صل}} هر [[رفتاری]] را که در [[جاهلیت]] [[مردم]] انجام می‌‌دادند [[باطل]] اعلام کرد و در میان [[مردم]] به [[عدالت]] [[رفتار]] نمود. [[حضرت مهدی]]{{ع}} نیز همانند [[رسول خدا]]{{صل}} وقتی [[ظهور]] نماید. هر باطلی که در زمان [[صلح]] و پیش از [[قیام]] خود مقرر گشته است نابود می‌‌کند و [[عدالت]] را در میان [[مردم]] به [[اجرا]] می‌‌گذارد<ref>تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[مهدی]]{{ع}} مردی از [[فرزندان]] من است. او به [[سنت]] و روش من [[رفتار]] خواهد کرد و [[مردم]] را به [[شریعت]] من [[دعوت]] نموده و به سوی [[کتاب خدا]] [[راهنمایی]] می‌‌دهد<ref>بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۸۲.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۲۲۱.</ref>.
==مقدمه==
شاید دلپذیرترین مژده‌ای که [[حضرت خاتم الانبیاء]] [[محمد مصطفی]]{{صل}} در [[شب معراج]] از [[خداوند سبحان]] دریافت کرد، [[بشارت]] تحقق «تمدّن [[توحیدی]] [[مهدوی]]» و گسترش آن در سراسر [[جهان]] بوده است؛ [[پروردگار]] [[متعال]] در آن [[شب]] به [[حبیب]] خود چنین فرمود: [[زمین]] را به [[وسیله]] آخرین [[معصوم]]، از لوث دشمنانم [[پاک]] خواهم کرد و مشارق و مغارب [[زمین]] را تحت [[حکومت]] وی در خواهم آورد و بادها را مسخرش می‌کنم و ابرهای سخت را رامش می‌سازم و با [[جنود]] خود وی را [[نصرت]] خواهم کرد و با [[ملائکه]] خود به او مدد می‌رسانم تا [[پیام]] و [[فرمان]] مرا [[آشکار]] سازد و همه [[مردمان]] را بر گرد [[پرچم]] [[یکتاپرستی]] جمع آورد. آنگاه [[حکومت]] وی را استمرار خواهم بخشید و چرخه روزگار را میان اولیای خود به حرکت درخواهم آورد تا [[قیامت]] فرا رسد.<REF>علل الشرایع، ص ۶، ب ۷، ح ۱.</REF>
شاید دلپذیرترین مژده‌ای که [[حضرت خاتم الانبیاء]] [[محمد مصطفی]]{{صل}} در [[شب معراج]] از [[خداوند سبحان]] دریافت کرد، [[بشارت]] تحقق «تمدّن [[توحیدی]] [[مهدوی]]» و گسترش آن در سراسر [[جهان]] بوده است؛ [[پروردگار]] [[متعال]] در آن [[شب]] به [[حبیب]] خود چنین فرمود: [[زمین]] را به [[وسیله]] آخرین [[معصوم]]، از لوث دشمنانم [[پاک]] خواهم کرد و مشارق و مغارب [[زمین]] را تحت [[حکومت]] وی در خواهم آورد و بادها را مسخرش می‌کنم و ابرهای سخت را رامش می‌سازم و با [[جنود]] خود وی را [[نصرت]] خواهم کرد و با [[ملائکه]] خود به او مدد می‌رسانم تا [[پیام]] و [[فرمان]] مرا [[آشکار]] سازد و همه [[مردمان]] را بر گرد [[پرچم]] [[یکتاپرستی]] جمع آورد. آنگاه [[حکومت]] وی را استمرار خواهم بخشید و چرخه روزگار را میان اولیای خود به حرکت درخواهم آورد تا [[قیامت]] فرا رسد.<REF>علل الشرایع، ص ۶، ب ۷، ح ۱.</REF>


۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش