بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش غیرنهایی}} | |||
{{امامت}} | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عزل حاکم جائر در قرآن]] | [[عزل حاکم جائر در حدیث]] | [[عزل حاکم جائر در فقه اسلامی]] | [[عزل حاکم جائر از دیدگاه اهل سنت]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عزل حاکم جائر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | |||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | |||
==از دیدگاه اهل سنت== | ==از دیدگاه اهل سنت== | ||
از جهت [[تاریخی]]، شورشهای زمان [[عثمان]] و درخواست [[شورشیان]] برای [[کنارهگیری]] و [[خلع]] وی از [[خلافت]]، سرآغاز طرح موضوع [[عزل]] [[خلیفه]] به شمار میرود. بعید به نظر میرسد که پیش از آن، یعنی در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]]، و حتی [[عثمان]]، [[اندیشه]] [[خلع]] یک [[خلیفه]] در اذهان و تخیل [[مسلمانان]] آن دوران جای گرفته باشد. هیچ روایتی تا پیش از [[بحرانی]] شدن وضعیت [[عثمان]] وجود ندارد که از [[اندیشه]] [[عزل]] در اذهان [[مسلمانان]] حکایت داشته باشد. شاید اگر [[مسلمانان]] از آغاز به انحای مختلف با مسئله [[عزل]] یک [[خلیفه]] روبهرو بودند، چه بسا در [[حقوقی]] که برای یک [[خلیفه]] در [[اداره جامعه]]، بهویژه [[انتخاب]] [[فرد]] پس از خود قائل بودند، تجدیدنظر میکردند. [[ابوبکر]] در همان آغاز [[خلافت]] خود از [[مردم]] خواست که اگر به [[انحراف]] کشیده شد، وی را به [[راه]] راست رهنمون سازند<ref>{{عربی|الصدیق رضی الله عنه یعلنها و یقول: و لیت علیکم و لست بخیرکم، فإن وجدتمونی علی حق فأعینونی، و إن کان غیر ذلک فلا طاعة لی علیکم، أطیعونی ما أطعت الله فیکم، فإن عصیت الله فلا طاعة لی علیکم}} (ر.ک: عطیة بن محمد سالم، شرح الأربعین النوویة، ج۵۱، ص۹، (دروس صوتیة قام بتفریغها)، موقع الشبکة الإسلامیة: http://www.islamweb.net).</ref>. به هر حال، همانگونه که پیشتر گفته شد، شرایطی که [[فقهای اهل سنت]] برای [[خلیفه]] برشمردهاند، در دو دسته خلاصه میشود: برخی شرایط [[انعقاد خلافت]] است و دستهای شرایط استمرار آن. بحث درباره عوامل [[عزل]] [[خلیفه]] مربوط به بخش دوم، یعنی شرایط استمرار اوست. در اینکه آیا [[عزل]] [[خلیفه]] جایز است یا خیر، و بر فرض جواز، چه عواملی موجب [[عزل]] [[خلیفه]] میشود، میان [[فقهای اهل سنت]] اختلافنظر وجود دارد. | از جهت [[تاریخی]]، شورشهای زمان [[عثمان]] و درخواست [[شورشیان]] برای [[کنارهگیری]] و [[خلع]] وی از [[خلافت]]، سرآغاز طرح موضوع [[عزل]] [[خلیفه]] به شمار میرود. بعید به نظر میرسد که پیش از آن، یعنی در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]]، و حتی [[عثمان]]، [[اندیشه]] [[خلع]] یک [[خلیفه]] در اذهان و تخیل [[مسلمانان]] آن دوران جای گرفته باشد. هیچ روایتی تا پیش از [[بحرانی]] شدن وضعیت [[عثمان]] وجود ندارد که از [[اندیشه]] [[عزل]] در اذهان [[مسلمانان]] حکایت داشته باشد. شاید اگر [[مسلمانان]] از آغاز به انحای مختلف با مسئله [[عزل]] یک [[خلیفه]] روبهرو بودند، چه بسا در [[حقوقی]] که برای یک [[خلیفه]] در [[اداره جامعه]]، بهویژه [[انتخاب]] [[فرد]] پس از خود قائل بودند، تجدیدنظر میکردند. [[ابوبکر]] در همان آغاز [[خلافت]] خود از [[مردم]] خواست که اگر به [[انحراف]] کشیده شد، وی را به [[راه]] راست رهنمون سازند<ref>{{عربی|الصدیق رضی الله عنه یعلنها و یقول: و لیت علیکم و لست بخیرکم، فإن وجدتمونی علی حق فأعینونی، و إن کان غیر ذلک فلا طاعة لی علیکم، أطیعونی ما أطعت الله فیکم، فإن عصیت الله فلا طاعة لی علیکم}} (ر.ک: عطیة بن محمد سالم، شرح الأربعین النوویة، ج۵۱، ص۹، (دروس صوتیة قام بتفریغها)، موقع الشبکة الإسلامیة: http://www.islamweb.net).</ref>. به هر حال، همانگونه که پیشتر گفته شد، شرایطی که [[فقهای اهل سنت]] برای [[خلیفه]] برشمردهاند، در دو دسته خلاصه میشود: برخی شرایط [[انعقاد خلافت]] است و دستهای شرایط استمرار آن. بحث درباره عوامل [[عزل]] [[خلیفه]] مربوط به بخش دوم، یعنی شرایط استمرار اوست. در اینکه آیا [[عزل]] [[خلیفه]] جایز است یا خیر، و بر فرض جواز، چه عواملی موجب [[عزل]] [[خلیفه]] میشود، میان [[فقهای اهل سنت]] اختلافنظر وجود دارد. | ||
خط ۶۰: | خط ۷۰: | ||
[[معتزله]] و [[خوارج]] برای [[مبارزه با حاکم جائر]] به وسیله [[شمشیر]] دو [[روایت]] را دستاویز قرار دادهاند: یکی از این دو [[روایت]] که در [[صحیح مسلم]]، باب [[امر به معروف و نهی از منکر]] وارد شده، این مدعا را شامل میشود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: کسی که در میان شما منکری را دید باید آن را با دستش [[تغییر]] دهد (کنایه از به کار گرفتن [[قوه]] قاهره و [[اجبار]]) و در صورت [[ناتوانی]] از این طریق، باید با زبان او را بازدارد، و سپس نوبت به پایینترین مرتبه آنکه [[ناراحتی]] در [[قلب]] است میرسد<ref>{{عربی|من رأی منکم منکرا فلیغیره بیده فإن لم یستطع فبلسانه، فإن لم یستطع فبقلبه، و ذلک أضعف الإیمان}} (ر.ک: أبونعیم أحمد بن عبدالله الأصبهانی، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج۱۰، ص۲۸؛ أبوبکر عبدالرزاق بن همام الصنعانی، مصنف عبدالرزاق، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ج۳، ص۲۸۵).</ref>. این [[روایت]] عام است و شامل هر نوع منکر، از جمله منکر ارتکابیِ [[حاکم اسلامی]] نیز میشود؛ زیرا [[پیامبر]] [[حاکم]] [[مسلمان]] را استثنا نکرده است. در [[روایت]] دیگری از [[عمر]] [[نقل]] شده است: اگر دیدید من مرتکب خلاف شدم، در برابرم [[قیام]] کنید<ref>{{عربی|و إذا أسأت فقومونی! فقال له رجل: لو رأینا فیک اعوجاجا لقومناه بسیوفنا؟ فسکت عمر علی ذلک}} (به نقل از: عبدالرحمن عبدالخالق، فصول فی السیاسة الشرعیة الدعوة إلی الله، ج۲، کتب السیاسة والقضاء، ص۴).</ref>. در این میان فردی گفت: اگر در [[رفتار]] تو کژتابی دیدیم، هر آینه با [[شمشیر]] در برابر تو میایستیم. [[عمر]] نیز در برابر این واکنش [[سکوت]] کرد. [[معتزله]] و [[اشاعره]] گفتهاند: [[سکوت]] [[خلیفه دوم]] در واقع نشان آن است که میتوان در برابر هرگونه منکر و کژتابی [[امام]] [[مسلمانان]] ایستاد و با آن [[مبارزه]] کرد<ref>عبدالرحمن عبدالخالق، فصول فی السیاسة الشرعیة الدعوة إلی الله، ج۲، کتب السیاسة والقضاء، ص۴.</ref>. بنابر این [[روایات]]، بر فرض [[اطاعت]] نکردن از [[فرمانهای الهی]] که از [[وظایف]] [[حاکم]] به شمار میرود، چنین حاکمی [[جائر]] شمرده میشود و دستکم در چنین مواردی، [[نافرمانی]] از آنها جایز خواهد بود<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۲۱۳.</ref>. | [[معتزله]] و [[خوارج]] برای [[مبارزه با حاکم جائر]] به وسیله [[شمشیر]] دو [[روایت]] را دستاویز قرار دادهاند: یکی از این دو [[روایت]] که در [[صحیح مسلم]]، باب [[امر به معروف و نهی از منکر]] وارد شده، این مدعا را شامل میشود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: کسی که در میان شما منکری را دید باید آن را با دستش [[تغییر]] دهد (کنایه از به کار گرفتن [[قوه]] قاهره و [[اجبار]]) و در صورت [[ناتوانی]] از این طریق، باید با زبان او را بازدارد، و سپس نوبت به پایینترین مرتبه آنکه [[ناراحتی]] در [[قلب]] است میرسد<ref>{{عربی|من رأی منکم منکرا فلیغیره بیده فإن لم یستطع فبلسانه، فإن لم یستطع فبقلبه، و ذلک أضعف الإیمان}} (ر.ک: أبونعیم أحمد بن عبدالله الأصبهانی، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج۱۰، ص۲۸؛ أبوبکر عبدالرزاق بن همام الصنعانی، مصنف عبدالرزاق، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ج۳، ص۲۸۵).</ref>. این [[روایت]] عام است و شامل هر نوع منکر، از جمله منکر ارتکابیِ [[حاکم اسلامی]] نیز میشود؛ زیرا [[پیامبر]] [[حاکم]] [[مسلمان]] را استثنا نکرده است. در [[روایت]] دیگری از [[عمر]] [[نقل]] شده است: اگر دیدید من مرتکب خلاف شدم، در برابرم [[قیام]] کنید<ref>{{عربی|و إذا أسأت فقومونی! فقال له رجل: لو رأینا فیک اعوجاجا لقومناه بسیوفنا؟ فسکت عمر علی ذلک}} (به نقل از: عبدالرحمن عبدالخالق، فصول فی السیاسة الشرعیة الدعوة إلی الله، ج۲، کتب السیاسة والقضاء، ص۴).</ref>. در این میان فردی گفت: اگر در [[رفتار]] تو کژتابی دیدیم، هر آینه با [[شمشیر]] در برابر تو میایستیم. [[عمر]] نیز در برابر این واکنش [[سکوت]] کرد. [[معتزله]] و [[اشاعره]] گفتهاند: [[سکوت]] [[خلیفه دوم]] در واقع نشان آن است که میتوان در برابر هرگونه منکر و کژتابی [[امام]] [[مسلمانان]] ایستاد و با آن [[مبارزه]] کرد<ref>عبدالرحمن عبدالخالق، فصول فی السیاسة الشرعیة الدعوة إلی الله، ج۲، کتب السیاسة والقضاء، ص۴.</ref>. بنابر این [[روایات]]، بر فرض [[اطاعت]] نکردن از [[فرمانهای الهی]] که از [[وظایف]] [[حاکم]] به شمار میرود، چنین حاکمی [[جائر]] شمرده میشود و دستکم در چنین مواردی، [[نافرمانی]] از آنها جایز خواهد بود<ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
==منابع== | |||
# [[پرونده:1100538.jpg|22px]] [[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|'''اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت''']] | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:عزل حاکم جائر]] | |||
[[رده:مدخل]] |