←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*این [[آیه]] را به آن سبب [[آیه استعاذه]] نامیدهاند که در آن فعل امر {{متن قرآن|فَاسْتَعِذْ}} به کار رفته است: {{متن قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>«پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.</ref>. | *این [[آیه]] را به آن سبب [[آیه استعاذه]] نامیدهاند که در آن فعل امر {{متن قرآن|فَاسْتَعِذْ}} به کار رفته است: {{متن قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>«پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.</ref>. | ||
*فعل امر {{متن قرآن|فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ}}در سه [[آیه]] دیگر هم به کار رفته {{متن قرآن|وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و اگر دمدمهای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که او شنوایی داناست» سوره اعراف، آیه ۲۰۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«آنان که در آیات خداوند بیآنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش میورزند؛ در درونشان جز خویشبینی نیست که به آن (هم) نمیرسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و اگر دمدمهای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که اوست که شنوای داناست» سوره فصلت، آیه ۳۶.</ref> اما ساختار [[آیه]] فوق منحصر به [[فرد]] است. | *فعل امر {{متن قرآن|فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ}}در سه [[آیه]] دیگر هم به کار رفته {{متن قرآن|وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و اگر دمدمهای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که او شنوایی داناست» سوره اعراف، آیه ۲۰۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«آنان که در آیات خداوند بیآنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش میورزند؛ در درونشان جز خویشبینی نیست که به آن (هم) نمیرسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و اگر دمدمهای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که اوست که شنوای داناست» سوره فصلت، آیه ۳۶.</ref> اما ساختار [[آیه]] فوق منحصر به [[فرد]] است. | ||
*به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] پیوسته هنگام شروع به [[قرائت قرآن]] با عبارت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} [[استعاذه]] کرده و میکنند. این عبارت، برگرفته از [[آیه]] مورد بحث که به [[آیه استعاذه]] معروف است میباشد. [[استعاذه]] در لغت از ریشه (ع و ذ)، مصدر باب استفعال و به معانی [[پناه]] بردن، [[پناه]] /[[پناهگاه]] جستن و در اصطلاح، گفتن {{متن | *به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] پیوسته هنگام شروع به [[قرائت قرآن]] با عبارت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} [[استعاذه]] کرده و میکنند. این عبارت، برگرفته از [[آیه]] مورد بحث که به [[آیه استعاذه]] معروف است میباشد. [[استعاذه]] در لغت از ریشه (ع و ذ)، مصدر باب استفعال و به معانی [[پناه]] بردن، [[پناه]] /[[پناهگاه]] جستن و در اصطلاح، گفتن {{متن قرآن|أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} پیش از [[قرائت قرآن]] [یا هر کار دیگری] است. لغتشناسانی چون ازهری و جوهری کلماتی چون عاذَ، استعاد و تعوذ را از یک ریشه دانستهاند. | ||
*در [[قرآن کریم]] حدود ۱۷ بار واژههایی مشتق از ریشه "ع وذ" با الفاظی چون: عُذتُ، أعوذُ، معاذَ، یعوذونَ و... به کار رفته که به جز یک بار - که درباره [[استعاذه]] برخی [[انسانها]] به [[جن]] است {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>؛ - همگی بر [[پناه]] بردن به [[خداوند]]، که به عنوان تنها [[ملجأ]] و [[پناه]] شناسانیده شده است، دلالت دارند. به طور ویژه دو [[سوره ناس]] و فلق / مُعَوّذتان به [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[شرّ]] حاسدان، افسونها و وسوسهگران امر میکند. از اینرو در این [[سورهها]]، کارکرد [[استعاذه]] به [[خداوند]]، شبیه به کارکردی است که [[عامه]] [[مردم]] برای تعاویذ قائلاند. | *در [[قرآن کریم]] حدود ۱۷ بار واژههایی مشتق از ریشه "ع وذ" با الفاظی چون: عُذتُ، أعوذُ، معاذَ، یعوذونَ و... به کار رفته که به جز یک بار - که درباره [[استعاذه]] برخی [[انسانها]] به [[جن]] است {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>؛ - همگی بر [[پناه]] بردن به [[خداوند]]، که به عنوان تنها [[ملجأ]] و [[پناه]] شناسانیده شده است، دلالت دارند. به طور ویژه دو [[سوره ناس]] و فلق / مُعَوّذتان به [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[شرّ]] حاسدان، افسونها و وسوسهگران امر میکند. از اینرو در این [[سورهها]]، کارکرد [[استعاذه]] به [[خداوند]]، شبیه به کارکردی است که [[عامه]] [[مردم]] برای تعاویذ قائلاند. | ||
*در [[روایات نبوی]] نیز قرائت معوذتان به اضافه [[سوره اخلاص]] و دمیدن در [[کف دست]] و مسح [[بدن]] با آن، برای [[برکت]]، [[شفا]] و محافظت قید شده است<ref>ناصف، ج۴، ص۲۷-۲۸.</ref>. شاید از همین رو، [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان]] یافته است که پیوسته پیش از [[تلاوت قرآن]] از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به [[خداوند]] [[پناه]] آورد تا از این طریق پاسخی محکم به تهمتهای پی در پی [[مخالفان]] باشد<ref>التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. لذا برای اهمیت [[استعاذه]] در [[قرآن]] همین بس که، دو [[سوره]] ناس و فلق به طور چشمگیری به این موضوع پرداختهاند. این دو [[سوره]] که با خطاب {{متن قرآن|قُلْ}} به [[پیامبر]]{{صل}} آغاز میگردد، [[جامعترین]] بیان درباره ارکان [[استعاذه]] را دارا هستند؛ به گونهای که میتوان گفت [[آیات]] دیگر مربوط به [[استعاذه]]، شرحی از مفاهیم و مصادیق این [[سوره]] به شمار میآیند. این دو [[سوره]] به سبب آغازهای مشترک از همان [[عصر نزول]] به (معوذتین) [[شهرت]] یافت و [[جایگاه]] ویژهای در [[نظام]] [[آموزش قرآن]] پیدا کرد و نیز [[جانشین]] انواع تعاویذ [[نادرست]] [[دوره جاهلی]] شد. [[رسول اکرم]]{{صل}} [[خواندن]] این دو [[سوره]] را [[بهترین]] [[تعویذ]] میدانستند و در عمل، بارها [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را با آنها [[تعویذ]] فرمود<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۱۲؛ مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۸۷.</ref>. | *در [[روایات نبوی]] نیز قرائت معوذتان به اضافه [[سوره اخلاص]] و دمیدن در [[کف دست]] و مسح [[بدن]] با آن، برای [[برکت]]، [[شفا]] و محافظت قید شده است<ref>ناصف، ج۴، ص۲۷-۲۸.</ref>. شاید از همین رو، [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان]] یافته است که پیوسته پیش از [[تلاوت قرآن]] از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به [[خداوند]] [[پناه]] آورد تا از این طریق پاسخی محکم به تهمتهای پی در پی [[مخالفان]] باشد<ref>التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. لذا برای اهمیت [[استعاذه]] در [[قرآن]] همین بس که، دو [[سوره]] ناس و فلق به طور چشمگیری به این موضوع پرداختهاند. این دو [[سوره]] که با خطاب {{متن قرآن|قُلْ}} به [[پیامبر]]{{صل}} آغاز میگردد، [[جامعترین]] بیان درباره ارکان [[استعاذه]] را دارا هستند؛ به گونهای که میتوان گفت [[آیات]] دیگر مربوط به [[استعاذه]]، شرحی از مفاهیم و مصادیق این [[سوره]] به شمار میآیند. این دو [[سوره]] به سبب آغازهای مشترک از همان [[عصر نزول]] به (معوذتین) [[شهرت]] یافت و [[جایگاه]] ویژهای در [[نظام]] [[آموزش قرآن]] پیدا کرد و نیز [[جانشین]] انواع تعاویذ [[نادرست]] [[دوره جاهلی]] شد. [[رسول اکرم]]{{صل}} [[خواندن]] این دو [[سوره]] را [[بهترین]] [[تعویذ]] میدانستند و در عمل، بارها [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را با آنها [[تعویذ]] فرمود<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۱۲؛ مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۸۷.</ref>. |