بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==[[عدالت]] چیست؟== | |||
*همه قوای [[نفسانی]] برای کمال [[انسان]] [[ضرورت]] دارند؛ بنابراین، منظور از [[برقراری عدالت]]، تعطیلی قوا نیست. منظور از [[عدالت]] این است که هر نیرو در [[مقام]] و مرتبه خود [[حفظ]] شود، مقامی را که سازمان [[آفرینش]] به او داده، از او نگیریم و بیش از آن هم به او ندهیم. [[عقل]] که در [[مقام]] [[رهبر]] است بر [[کرسی]] [[هدایت]] و [[رهبری]] بنشیند و [[غضب]] و [[شهوت]] و واهمه از او [[پیروی]] کنند؛ بنابراین [[عدالت]] همان مراعات [[استحقاق]] است. همانطور مراعات [[استحقاق]] و [[برقراری عدالت]] در بیرون از وجود [[آدمی]] یعنی [[جامعه]] با موانعی روبه رو میشود، افراد و گروههایی در برابر آن [[مقاومت]] میکنند و چون به [[حق]] خود قانع نیستند، [[اجرای عدالت]] را برنمیتابند، در [[درون انسان]] هم نیروها [[مقاومت]] میکنند؛ چون [[عدالت]]، آنها را محدود میکند و از رسیدن به [[لذایذ]] بیمرز بازشان میدارد؛ بنابراین، [[عدالت]] را برنمیتابند، اگر چه [[بیعدالتی]] موجب [[تباهی]] خود آنها نیز میشود. | |||
==نتیجه [[عدالت]]== | |||
*[[انسان]] بینهایت طلب است و در هیچ زمینهای مرز نمیشناسد، بنابراین باید موجود بینهایتی باشد که [[انسان]] برای رسیدن به آن تلاش کند. در صورتی که بین قوای [[نفسانی]] [[قسط و عدل]] مراعات نشود، [[شهوت]] و [[غضب]] بدون [[نظارت]] و [[مدیریت]] [[عقل]]، به فعالیت میپردازند و چون [[انسان]] بینهایت طلب است، این دو [[قوه]] نیز در هیچ مرزی متوقف نمیشوند؛ ولی چون حوزه فعالیت آنها ماده است و ماده محدود و مرزبندی شده است، نه تنها نیاز اصلی [[انسان]] را تأمین نمیکنند، بلکه موجب [[تباهی]] او نیز میشوند، ولی در صورتی که رابطه عادلانه بین قوا برقرار شود، [[غضب]] و [[شهوت]] تحت [[فرمان]] [[عقل]] به تأمین نیازهای [[جسم]] میپردازند و [[عقل نظری]] به [[وظیفه]] اصلی خود که [[درک]] حقایق است، میپردازد و چون حوزه فعالیت او ماورای ماده است، میتواند تا بینهایت فعالیت کند و نیاز اصلی [[انسان]] را برآورد. | |||
*به عبارت دیگر ایجاد [[قسط و عدل]] درونی [[هدف]] اصلی نیست. [[هدف]] اصلی [[انسان]] رسیدن به بینهایت و خداگونه شدن است که با [[آزادی]] [[عقل]] از حوزه تأثير [[غضب]] و [[شهوت]] میسر میشود. [[عقل]] در سایه [[قسط]] درونی [[فرصت]] پیدا میکند با [[درک]] [[حقیقت]]، با وجود مطلق رابطه برقرار کند و به او مهر بورزد <ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۹۶-۹۷ .</ref>. | |||
==پانویس== | |||
{{یادآوری پانویس}} | |||
{{پانویس2}} | |||
==نویسنده: آقای واثق== | ==نویسنده: آقای واثق== | ||
[[عدالت]] و [[دادگری]] به معنای [[رفتار]] برابر نسبت به [[حقوق]] دیگران است، چه از سوی یک [[حاکم]] نسبت به [[مردم]]، یا از سوی [[قاضی]] نسبت به دو طرف [[نزاع]] و دعوا، یا از سوی داور در یک مسابقه یا [[آزمون]]. [[خداوند]] در [[قرآن]] [[فرمان]] به [[عدالت]] میدهد. [[عدالت]]، به معنای [[پرهیز]] از [[ظلم]] و [[تعدی به حقوق دیگران]] نیز به کار میرود. در بعضی موارد، مثل [[قاضی]]، پیشنماز، [[شاهد]]، "[[عدالت]]" شرط است و در اینگونه امور به معنای نداشتن [[هوای نفس]] و [[اهل]] [[گناه]] و معصیبت نبودن و رعایت [[تقوا]] است و حالتی است که کمال [[نفس انسان]] را میرساند و از والاترین [[فضایل]] است.در [[مباحث اعتقادی]]، "عدل" یکی از [[اصول دین]] و [[مذهب]] است، یعنی [[خدا]] را [[عادل]] دانستن و اینکه [[خداوند]]، براساس [[بدیها]] و خوبیهای [[بندگان]] و [[استحقاق]] آنان [[کیفر]] و [[پاداش]] میدهد و در [[حکم]] و حساب و [[پاداش]] او کمترین ظلمی به [[بندگان]] انجام نمیشود. بر اساس این بحثها فرقههایی به نام [[معتزله]] و [[اشاعره]] پدید آمد. به [[پیروان]] [[عقیده]] به عدل [[خدا]] "[[عدلیه]]" هم میگویند. [[عدل و قسط]] گاهی با هم به کار برده میشود. در [[حکومت جهانی]] [[امام زمان]]{{ع}} [[عدالت اجتماعی]] در عالم تحقق کامل خواهد یافت و در آن دوران به کسی [[ظلم]] نخواهد شد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>. | [[عدالت]] و [[دادگری]] به معنای [[رفتار]] برابر نسبت به [[حقوق]] دیگران است، چه از سوی یک [[حاکم]] نسبت به [[مردم]]، یا از سوی [[قاضی]] نسبت به دو طرف [[نزاع]] و دعوا، یا از سوی داور در یک مسابقه یا [[آزمون]]. [[خداوند]] در [[قرآن]] [[فرمان]] به [[عدالت]] میدهد. [[عدالت]]، به معنای [[پرهیز]] از [[ظلم]] و [[تعدی به حقوق دیگران]] نیز به کار میرود. در بعضی موارد، مثل [[قاضی]]، پیشنماز، [[شاهد]]، "[[عدالت]]" شرط است و در اینگونه امور به معنای نداشتن [[هوای نفس]] و [[اهل]] [[گناه]] و معصیبت نبودن و رعایت [[تقوا]] است و حالتی است که کمال [[نفس انسان]] را میرساند و از والاترین [[فضایل]] است.در [[مباحث اعتقادی]]، "عدل" یکی از [[اصول دین]] و [[مذهب]] است، یعنی [[خدا]] را [[عادل]] دانستن و اینکه [[خداوند]]، براساس [[بدیها]] و خوبیهای [[بندگان]] و [[استحقاق]] آنان [[کیفر]] و [[پاداش]] میدهد و در [[حکم]] و حساب و [[پاداش]] او کمترین ظلمی به [[بندگان]] انجام نمیشود. بر اساس این بحثها فرقههایی به نام [[معتزله]] و [[اشاعره]] پدید آمد. به [[پیروان]] [[عقیده]] به عدل [[خدا]] "[[عدلیه]]" هم میگویند. [[عدل و قسط]] گاهی با هم به کار برده میشود. در [[حکومت جهانی]] [[امام زمان]]{{ع}} [[عدالت اجتماعی]] در عالم تحقق کامل خواهد یافت و در آن دوران به کسی [[ظلم]] نخواهد شد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>. |