عدالت اجتماعی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
#'''[[اختلاف طبقاتی]]''': [[بدیهی]] است در جامعه‌ای که گروهی اندک، در ناز و [[نعمت]] [[غرق]] شده و انواع امکانات مادی و رفاهی برایشان مهیا باشد؛ و در مقابل، [[اکثریت]] [[مردم]] در [[فقر]] و فلاکت به سر برده و از تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای خود [[ناتوان]] باشند، چنین جامعه‌ای هرگز روی [[عدالت]] را به خود نخواهید دید.[[امام خمینی]] وجود [[اختلاف طبقاتی]] در [[کشور]] را [[مخالف]] [[عدالت اجتماعی]] برمی‌شمرد و چنین پدیده شومی را در [[تعارض]] با [[منطق]] [[اسلامی]] و [[انسانی]] می‌دانست<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۴۷۰.</ref>. البته این [[اختلاف طبقاتی]] مختص به [[جامعه]] [[ایران]] نیست؛ بلکه در کل [[جهان]] توسط [[سیاست اقتصادی]] جهانخواران ایجاد شده و [[فقر]] و [[تنگدستی]] را برای [[اکثریت]] [[مردم]] [[دنیا]] از جمله [[کشور ایران]] به ارمغان آورده است. بنابراین یکی از اقدامات برای رفع [[اختلاف طبقاتی]] در داخل [[کشور]]، [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] ناعادلانه‌ای است که از خارج بر ما [[تحمیل]] می‌شود. [[امام خمینی]]، مقابله جدی با [[فرهنگ]] ظالمانه و منحط [[اقتصادی]] [[شرق]] و [[غرب]] و [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] و اشتراکی در [[جامعه]] را از [[وظایف]] بسیار مهم [[علما]] و [[فقها]] و [[روحانیت]] دانسته و در عین حال [[معتقد]] است که پیاده کردن مقاصد [[اسلام]] در [[جهان]] و خصوصاً برنامه‌های [[اقتصادی]] آن و مقابله با [[اقتصاد]] [[بیمار]] [[سرمایه‌داری]] [[غرب]] و اشتراک [[شرق]]، بدون [[حاکمیت]] همه جانبه [[اسلام]] میسر نیست<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۴۰.</ref>.
#'''[[اختلاف طبقاتی]]''': [[بدیهی]] است در جامعه‌ای که گروهی اندک، در ناز و [[نعمت]] [[غرق]] شده و انواع امکانات مادی و رفاهی برایشان مهیا باشد؛ و در مقابل، [[اکثریت]] [[مردم]] در [[فقر]] و فلاکت به سر برده و از تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای خود [[ناتوان]] باشند، چنین جامعه‌ای هرگز روی [[عدالت]] را به خود نخواهید دید.[[امام خمینی]] وجود [[اختلاف طبقاتی]] در [[کشور]] را [[مخالف]] [[عدالت اجتماعی]] برمی‌شمرد و چنین پدیده شومی را در [[تعارض]] با [[منطق]] [[اسلامی]] و [[انسانی]] می‌دانست<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۴۷۰.</ref>. البته این [[اختلاف طبقاتی]] مختص به [[جامعه]] [[ایران]] نیست؛ بلکه در کل [[جهان]] توسط [[سیاست اقتصادی]] جهانخواران ایجاد شده و [[فقر]] و [[تنگدستی]] را برای [[اکثریت]] [[مردم]] [[دنیا]] از جمله [[کشور ایران]] به ارمغان آورده است. بنابراین یکی از اقدامات برای رفع [[اختلاف طبقاتی]] در داخل [[کشور]]، [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] ناعادلانه‌ای است که از خارج بر ما [[تحمیل]] می‌شود. [[امام خمینی]]، مقابله جدی با [[فرهنگ]] ظالمانه و منحط [[اقتصادی]] [[شرق]] و [[غرب]] و [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] و اشتراکی در [[جامعه]] را از [[وظایف]] بسیار مهم [[علما]] و [[فقها]] و [[روحانیت]] دانسته و در عین حال [[معتقد]] است که پیاده کردن مقاصد [[اسلام]] در [[جهان]] و خصوصاً برنامه‌های [[اقتصادی]] آن و مقابله با [[اقتصاد]] [[بیمار]] [[سرمایه‌داری]] [[غرب]] و اشتراک [[شرق]]، بدون [[حاکمیت]] همه جانبه [[اسلام]] میسر نیست<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۴۰.</ref>.
#'''[[جهل]] و بی‌سوادی''': اساس و بنیان [[ظلم]] و [[استعمار]] و [[استبداد]]، بر [[جهل]] بنا شده است و بزرگ‌ترین عامل پیدایش [[بی‌عدالتی‌ها]]، حکومت‌های خودکامه با افراد [[سودجویی]] هستند که برای رسیدن به [[منافع]] خود به [[جهل]] [[مردم]] دامن می‌زنند. [[امام خمینی]] ریشه تمام [[گرفتاری‌ها]] را در طول [[تاریخ]]، بهره‌برداری از [[جهالت]] [[مردم]] عنوان می‌کند و [[معتقد]] است [[مستکبران]] همواره [[جهالت]] [[مردم]] را آلت دست قرار داده و بر خلاف [[مصالح]] [[ملت‌ها]] عمل کرده‌اند. از منظر [[امام خمینی]] تنها [[علم]] جهت‌دار است که در کنار [[تربیت دینی]] و [[الهی]] می‌تواند [[ملت]] را با [[حقوق]] خود آشنا ساخته و از انواع تعدّی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] [[نجات]] دهد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۵۲.</ref>. [[تبلیغات]] غلط و بازگو نکردن واقعیات به [[مردم]] نیز شکل دیگری از نگه داشتن [[مردم]] در [[جهل]] است. [[تبلیغات]] پرطمطراق و آمیخته با [[دروغ]]، ابزار مناسبی در دست [[دشمنان]] و برخی سودجویان داخلی است تا [[مردم]] را در [[خواب غفلت]] نگه داشته و فریاد [[حق‌طلبی]] و [[عدالت‌خواهی]] را در آنان خاموش سازند. [[امام خمینی]] موضوع [[تبلیغات]] را مسأله‌ای پر اهمیت و حساس میداند و [[معتقد]] است که دنیای امروز با [[تبلیغات]] حرکت می‌کند و به اندازه‌ای که [[دشمنان]] ما از حربه [[تبلیغات]] بهره می‌گیرند، از طریق دیگری استفاده نمی‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>. [[امام خمینی]] به جنبه مثبت [[تبلیغات]] نیز [[عنایت]] ویژه‌ای داشتند و [[تبلیغات]] را یکی از راه‌های مؤثر در جهت [[افشاگری]] [[ظلم و ستم]] و نیز بیدارسازی و [[قیام]] [[مردم]] برای احقاق [[حقوق]] از دست رفته خود میداند که باید توسط مطبوعات دنبال شود<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۵۹.</ref>. [[پنهان‌کاری]] و یا انعکاس وارونه یا ابهام‌گونه وقایع موجود در [[جامعه]] نیز باعث می‌شود [[مردم]] [[درک]] [[درستی]] از [[حقوق]] و مطالبات خود نداشته باشند و همین امر [[راه]] را بر بسیاری از [[حق‌کشی‌ها]]، [[تبعیض‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] هموار میسازد. [[امام خمینی]] در این راستا به [[اهل]] قلم به‌خصوص به یک نویسندگان روزنامه‌ها توصیه می‌کند که [[سعی]] کنید وقتی [[انقلاب]] [[ملت]] ما یک [[انقلاب اسلامی]] است، روزنامه شما نیز آینه‌ای باشد که این [[انقلاب]] را بازگو کند. بنابراین تمام تلاش شما باید متوجه تنویر [[افکار]] از [[راه]] بیان کردن واقعیات [[اسلام]] و [[انقلاب]] [[ملت]] [[ایران]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۹.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
#'''[[جهل]] و بی‌سوادی''': اساس و بنیان [[ظلم]] و [[استعمار]] و [[استبداد]]، بر [[جهل]] بنا شده است و بزرگ‌ترین عامل پیدایش [[بی‌عدالتی‌ها]]، حکومت‌های خودکامه با افراد [[سودجویی]] هستند که برای رسیدن به [[منافع]] خود به [[جهل]] [[مردم]] دامن می‌زنند. [[امام خمینی]] ریشه تمام [[گرفتاری‌ها]] را در طول [[تاریخ]]، بهره‌برداری از [[جهالت]] [[مردم]] عنوان می‌کند و [[معتقد]] است [[مستکبران]] همواره [[جهالت]] [[مردم]] را آلت دست قرار داده و بر خلاف [[مصالح]] [[ملت‌ها]] عمل کرده‌اند. از منظر [[امام خمینی]] تنها [[علم]] جهت‌دار است که در کنار [[تربیت دینی]] و [[الهی]] می‌تواند [[ملت]] را با [[حقوق]] خود آشنا ساخته و از انواع تعدّی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] [[نجات]] دهد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۵۲.</ref>. [[تبلیغات]] غلط و بازگو نکردن واقعیات به [[مردم]] نیز شکل دیگری از نگه داشتن [[مردم]] در [[جهل]] است. [[تبلیغات]] پرطمطراق و آمیخته با [[دروغ]]، ابزار مناسبی در دست [[دشمنان]] و برخی سودجویان داخلی است تا [[مردم]] را در [[خواب غفلت]] نگه داشته و فریاد [[حق‌طلبی]] و [[عدالت‌خواهی]] را در آنان خاموش سازند. [[امام خمینی]] موضوع [[تبلیغات]] را مسأله‌ای پر اهمیت و حساس میداند و [[معتقد]] است که دنیای امروز با [[تبلیغات]] حرکت می‌کند و به اندازه‌ای که [[دشمنان]] ما از حربه [[تبلیغات]] بهره می‌گیرند، از طریق دیگری استفاده نمی‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>. [[امام خمینی]] به جنبه مثبت [[تبلیغات]] نیز [[عنایت]] ویژه‌ای داشتند و [[تبلیغات]] را یکی از راه‌های مؤثر در جهت [[افشاگری]] [[ظلم و ستم]] و نیز بیدارسازی و [[قیام]] [[مردم]] برای احقاق [[حقوق]] از دست رفته خود میداند که باید توسط مطبوعات دنبال شود<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۵۹.</ref>. [[پنهان‌کاری]] و یا انعکاس وارونه یا ابهام‌گونه وقایع موجود در [[جامعه]] نیز باعث می‌شود [[مردم]] [[درک]] [[درستی]] از [[حقوق]] و مطالبات خود نداشته باشند و همین امر [[راه]] را بر بسیاری از [[حق‌کشی‌ها]]، [[تبعیض‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] هموار میسازد. [[امام خمینی]] در این راستا به [[اهل]] قلم به‌خصوص به یک نویسندگان روزنامه‌ها توصیه می‌کند که [[سعی]] کنید وقتی [[انقلاب]] [[ملت]] ما یک [[انقلاب اسلامی]] است، روزنامه شما نیز آینه‌ای باشد که این [[انقلاب]] را بازگو کند. بنابراین تمام تلاش شما باید متوجه تنویر [[افکار]] از [[راه]] بیان کردن واقعیات [[اسلام]] و [[انقلاب]] [[ملت]] [[ایران]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۹.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
===موانع و آسیب‌های تحقق [[عدالت اجتماعی]] از دیدگاه [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]===
*[[عدالت]] به حسب ظاهر مفهومی ساده دارد. همه از [[عدالت]] صحبت می‌کنند اما در مصداق و در عمل رسیدن به [[عدالت]] بسیار دشوار است؛ چنانکه [[امیر المؤمنین]] در توصیف [[حق]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|الْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْيَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۰۹.</ref>. [[عدل]] هم عیناً همان [[حق]] است. به یک معنا، [[حق]] همان [[عدل]] و [[عدل]] همان [[حق]] است؛ [[وصف]] [[عدالت]] آسان است؛ اما در عمل، رسیدن به [[عدالت]] مشکل است؛ حتی شناختن موارد [[عدالت]] و مصادیق [[عدالت]] هم گاهی خیلی مشکل است؛ کجا [[عدالت]] است، کجا بی‌عدالتی است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>.
*'''موانع و آسیب‌های داخلی'''
#'''ارائه مفهوم غلط از [[حقیقت اسلام]]''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در خصوص برداشت جاهلانه از مفهوم [[عدالت]] می‌فرمایند: "اگر [[فهم]] چیستی [[عدالت]]، تشخیص مصادیق و تصمیم‌گیری در [[اختیار]] کسانی باشد که عالم به [[مبانی دینی]] و ارزش‌های [[اسلامی]] نباشند، [[فهم]] [[عدالت]] با مشکل مواجه می‌شود. بی‌تردید اگر [[فهم]] [[عدالت]] غلط باشد [[اجرای عدالت]] و نتیجه [[اجرای عدالت]] عکس قضیه اتفاق خواهد افتاد". [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] تأکید دارند که هر کس از هر گوشه‌ای پیدا می‌شود، راجع به مفاهیم عالی و مذهبی و [[اسلامی]] که [[فهم]]، [[ادراک]]، تشخیص آنها احتیاج به مایه‌های [[علمی]] در منابع [[دین]] دارد بنا می‌کند به اظهار نظر کردن و از خود [[عدالت]] را معنا می‌کند. معلوم هم نیست مستندشان کجاست، کدام [[اسلام]]؟! موضوع در [[جامعه اسلامی]] تلخ است. انسان‌هایی بدون داشتن صلاحیت‌های لازم وارد در یک مقوله‌ای بشوند و اظهار نظرهایی بکنند که آن اظهار نظرها اگر فرض کنیم که هیچ شائبه غرض و [[مرضی]] نباشد، تازه می‌شود جاهلانه. از [[صدر اسلام]] تا عصر حاضر برداشت‌ها و تفسیرهای مختلفی از [[اسلام]] ارائه شده است. عده‌ای [[اسلام]] را در امور فردی و [[اعتقادات]] شخصی منحصر می‌کنند و عده‌ای دیگر از [[اسلام]] چهره‌ای خشونت‌طلب ارائه می‌دهند. تلاش [[استکبار جهانی]] معرفی [[اسلام]] با چهره‌ای [[ارتجاعی]] و [[متحجر]] و یا تندرو و خشونت‌طلب است؛ بنابراین جداسازی [[اسلام]] از [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] در اشکال مختلف آن جزء برنامه آنهاست؛ چنانکه [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] می‌فرمایند [[اسلامی]] که در آن، تلاش برای [[عدالت]] و [[مبارزه با ظلم]] نباشد، چطور می‌تواند [[اسلام]] باشد و [[بشریت]] به سمت آن حرکت کند؟ این نوع برداشت از [[اسلام]] مقبول دنیای [[استکبار]] وعدم رغبت [[مسلمانان]] و [[مستضعفان]] [[جهان]] می‌باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از پاسداران، در سالروز میلاد امام حسین{{ع}} و روز پاسدار، ۱۰/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.
#'''عدم [[استقلال]] [[قوه]] [[قضایی]]''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، عدم [[استقلال]] [[قوه قضائیه]] را موجب [[بدبینی]] [[جامعه]] به [[حاکمیت]] دانسته و معتقدند روال کلی بایستی بر این باشد که [[استقلال]] [[قوه قضائیه]] به معنای [[حقیقی]] کلمه [[حفظ]] شود. اگر این [[استقلال]] محقق شد، یعنی معلوم گردید که [[نفوذ]] و وجهه و دست داشتن در دستگاه‌ها، هیچ گونه تأثیری بر [[حکم]] کسی نمی‌گذارد، [[مردم]] خوشحال و [[امیدوار]] می‌شوند و مثل بچه‌ای که به دامن مادرش [[پناه]] می‌برد، به دامان [[قوه]] قضاییه [[پناه]] می‌برند.
#'''عدم [[اعتماد]] به [[قوه]] قضاییه''': نظر به اینکه [[قوه قضائیه]]، مأمن و ملجاء [[مردم]] برای [[دادرسی]] و [[دادخواهی]] است؛ بنابراین [[تخلف]] در این [[قوه]] و [[تخلف]] [[قاضی]] خطای مضاعف دارد؛ چرا که علاوه بر اینکه [[قاضی]] خودش می‌لغزد دیگران هم به دنبال او می‌لغزند. بنابراین، [[قوه قضائیه]] باید در بین [[آحاد]] [[مردم]] از نظر عملکرد قابل [[اعتماد]] و مورد [[وثوق]] باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از قضات و اعضای دستگاه قضایی، ۲۳/۱۰/۱۳۷۱.</ref>.
#'''فرصتطلبان و [[سوء]] استفاده‌کنندگان''': فرصتطلبان و [[سوء]] استفادهکنندگان از [[اموال عمومی]] کسانی هستند که در مقابل تحقق [[عدالت اجتماعی]] [[دست]] به [[اعتراض]] می‌زنند. بی تردید این افراد کسانی هستند که امکانات و [[ثروت]] لازم جهت مقابله با مجریان [[عدالت]] را به کار خواهند بست و برای [[کارگزاران]] و مجریان [[عدالت]] مسأله‌سازی خواهند کرد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref>.
#'''[[ضعف]] جهت‌گیری در [[عدالت]]''': اگر جهت‌گیری [[عدالت اجتماعی]] در [[کشور]] [[ضعیف]] شود، هر کاری در [[کشور]] انجام گیرد، به زیان طبقات [[ضعیف]] و [[عامه]] [[مردم]] و به سود یک عده معدود زرنگ‌ها، گردن کلفت هاو قانوندان‌های قانونشکن که راه‌های [[قانون]] را بلدند و قانونشکنی را هم می‌دانند تمام خواهدشد؛ بنابراین لازم است جهت‌گیری [[عدالت]] دقیق و مبتنی بر [[موازین]] ارزش‌های [[اسلامی]] باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی ۲۵/۴/۱۳۷۶.</ref>.
#'''شعاری کردن [[عدالت]]''': از معضلات مهم سیاسیون [[کشور]]، برخورد [[سیاسی]] با مقولات و مفاهیم ارزشی بهخصوص تحقق [[عدالت اجتماعی]] است که متأسفانه [[عامه]] [[مردم]] به جهت حسنظنی که به [[نظام]] و سیاسیون دارند به [[شعارها]] و وعده‌های داده شده [[اعتماد]] می‌کنند؛ در حالیکه [[عدالت اجتماعی]] با [[شعار]]، [[وعده]] [[وعید]] محقق نمی‌شود بلکه [[نیازمند]] تلاش و [[همت]] سترگ است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی، ۲۵/۴/۱۳۷۶.</ref>.
#'''[[رشد]] و توسعه نامتوازن''': در دوران [[سازندگی]] و [[رشد]] و توسعه [[کشور]] به جهت اینکه [[پول]] در [[جامعه]] زیاد است و امکانات [[نظام]] برای توسعه [[کشور]] [[بسیج]] می‌شود، بی‌ملاحظه‌ها، بی [[قانون]] ترها، بی‌خداها، کسانی که دلشان به هزاران شهیدی که در [[راه]] برپایی این [[نظام]] [[مقدس]] ریخته شده است، نمی‌تپد در چنین شرایطی [[سوء]] استفاده می‌کنند. اما کسانی که بار [[نظام اسلامی]] بر دوش آنهاست، سرشان بی کلاه می‌ماند؛ یعنی [[اکثریت]] [[کشور]]، که طبقه [[مستضعفین]]، پابرهنه‌ها، کسانی که بار تورم بر روی دوش آنهاست و گرانی‌ها بر آنها فشار می‌آورد؛ یعنی طبقه کارمند، کارگر، کسبه [[ضعیف]]، [[قضات]] پاکدامن، فشارها روی اینهاست؛ اینها عقب می‌مانند. این خلاف [[عدالت]] است و در چنین شرایطی اگر نسبت به امور، [[نظارت]] [[قاطع]] و دقیقی [[اعمال]] نشود، [[عدالت]] محقق نخواهد شد و [[رشد]] و توسعه در راستای [[ظلم]] به [[آحاد]] [[جامعه]] خواهد شد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی کشور و خانواده‌های شهدای هفتم تیر ۷/۴/۱۳۷۷.</ref>.
#'''فقدان [[معنویت]]''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، گسترش فسادهای [[اخلاقی]] و اعتیاد و بی بندوباری و ویرانی بنیان [[خانواده]] و نیز [[رشد]] [[استثمار]] و افزایش فاصله میان ملت‌های [[فقیر]] و [[غنی]] و دوری روزافزون از [[عدالت اجتماعی]] و بیاعتنایی به [[کرامت انسان]] و تولید سلاح‌های مرگبار و افزایش کشتارهای دسته جمعی را نتیجه حذف [[معنویت]] و [[ارزش‌های الهی]] [[انسانی]] در [[زندگی]] [[جوامع بشری]] می‌دانند که توسط قدرت‌های [[مستکبر]] در عصر معاصر بر این [[جوامع]] [[تحمیل]] شده است. ایشان معتقدند اگر [[عدالت]] از [[معنویت]] جدا شود و [[معنویت]] همراه [[عدالت]] نباشد عدالتی که همراه با [[معنویت]] و توجه به آفاق [[معنوی]] عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکاری و [[دروغ]] و [[انحراف]] و [[ظاهرسازی]] و تصنع تبدیل خواهد شد مثل نظام‌های [[کمونیستی]] که شعارشان [[عدالت]] بود اما در عمل بین [[شعار]] و واقعیت بیرونی شکاف عمیقی وجود داشت. کسانی که [[علم]] [[مبارزه]] با بی‌عدالتی را برداشته‌اند، باید برای [[خدا]] و [[اجر]] [[الهی]] دنبال [[عدالت]] باشند؛ در این صورت می‌توان با [[دشمنان]] [[عدالت]] مواجهه و مقابله کرد. البته [[معنویت]] هم بدون [[گرایش]] به [[عدالت]]، یک‌بعدی است. بعضی‌ها [[اهل]] معنایند، اما هیچ نگاهی به [[عدالت]] ندارند؛ این نمی‌شود. [[اسلام]]، [[معنویت]] بدون نگاه به مسائل [[اجتماعی]] و [[سرنوشت انسان‌ها]] ندارد؛ {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ وَ لَمْ يَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳، کتاب الایمان و الکفر، باب الاهتمام بامور المسلمین، ح۱.</ref>. [[آدم]] معنوی‌ای که با [[ظلم]] می‌سازد، با [[طاغوت]] می‌سازد، با [[نظام]] ظالمانه و [[سلطه]] می‌سازد، این چطور معنویتی است؟ بنابراین [[معنویت]] و [[عدالت]] در هم تنیده است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>.
#'''ایجاد [[تقابل]] بین مفهوم [[عدالت]] و [[عقلانیت]]''': اگر بخواهیم [[عدالت]] به معنای [[حقیقی]] خودش در [[جامعه]] تحقق پیدا کند، لازم است تا دو مفهوم [[عقلانیت و معنویت]] بهشدت در هم تنیده شود. اگر [[عدالت]] از [[عقلانیت و معنویت]] جدا شد، دیگر عدالتی که دنبالش هستیم، محقق نخواهد شد. اگر محقق شود اصلاً [[عدالت]] مطلوب نخواهد بود. اگر [[عقل]] و [[خرد]] در تشخیص مصادیق [[عدالت]] به کار گرفته نشود، [[انسان]] به [[گمراهی]] و [[اشتباه]] دچار می‌شود؛ [[خیال]] می‌کند چیزهایی [[عدالت]] است، در حالیکه نیست؛ و چیزهایی را هم که [[عدالت]] است، گاهی نمی‌بیند. بنابراین [[عقلانیت]] و محاسبه، یکی از شرایط لازم رسیدن به [[عدالت]] است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. از طرف دیگر، اگر [[معنویت]] از [[عدالت]] جدا شود به ریاکاری، [[دروغ]]، [[انحراف]]، [[ظاهرسازی]] و تصنع تبدیل خواهد شد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>.
#'''اغراض شخصی و [[هوی و هوس]]''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، افتادن [[حاکمیت]] [[جامعه اسلامی]] در دست افراد غیر مهذب را از آسیب‌های مهم [[عدالت]] می‌دانند که باعث می‌شود [[عدالت]] دستخوش [[هوی و هوس]] شود. بنابراین شخص یا دستگاهی که [[اداره امور]] [[مردم]] را به عهده می‌گیرد، باید [[مظهر]] [[قدرت]] و [[عدالت]] و [[رحمت]] و [[حکمت الهی]] باشد. این خصوصیت، فارق بین [[جامعه اسلامی]] و همه [[جوامع]] دیگری است که به شکل‌های دیگر اداره می‌شوند. جهالت‌ها، [[شهوات]] [[نفسانی]]، [[هوی و هوس]] و سلایق شخصیِ متکی به نفع و سود شخصی یا گروهی، این [[حق]] را ندارند که [[زندگی]] و مسیر امور [[مردم]] را دستخوش خود قرار بدهند. لذا در [[جامعه]] و [[نظام اسلامی]]، [[عدالت]] و [[علم و دین]] و [[رحمت]] باید [[حاکم]] باشد؛ [[خودخواهی]] نباید [[حاکم]] بشود، [[هوی و هوس]] - از هر کس و در [[رفتار]] و گفتار هر شخص و شخصیتی - نباید [[حکومت]] کند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، به مناسبت عید سعید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>.
#'''اغراض [[سیاسی]]''': چنانچه در [[فهم]] چیستی [[عدالت]]، تشخیص مصادیق و [[تصمیم‌گیری]] و قانونگذاری و [[اجرای عدالت]]، اغراض شخصی و [[هوی و هوس]] و [[جهل و نادانی]] [[حاکم]] شود، [[عدالت]] آسیب می‌بیند؛ اما اگر اغراض [[سیاسی]] در میان باشد آسیب وارده به [[عدالت]] به مراتب بیشتر می‌شود. لذا ایشان در باب کسانی که درباره مفاهیم [[دینی]] مثل [[عدالت]] اظهار نظر می‌کنند و مفاهیم عالی و ارزشی [[اسلام]] را بر اساس [[تمایلات]] و اغراض [[سیاسی]] [[تبیین]] می‌کنند، خطری مهم برای تحقق [[عدالت]] می‌دانند و می‌فرمایند اگر شائبه اغراض [[سیاسی]] و جناحی و سودجویانه و اغراض خائنانه در [[تبیین]] مفاهیم ارزشی باشد بسیار حادثه و پدیده [[زشتی]] است که که متأسفانه در [[جامعه]] ما وجود دارد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>.
#'''[[حاکمیت]] [[طاغوت]]، [[مستکبر]] و [[آلوده]]''': در [[فلسفه سیاسی]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، تحقق [[عدالت اجتماعی]] بر مبنای ارزشهای [[اسلامی]] [[ارتباط]] ناگسستنی با نوع [[حاکمیت]] دارد. اگر [[حاکمیت]] در دستان [[حاکمان]] [[عادل]] باشد، پاکیزه‌ترین و زیباترین پدیده بشری رخ خواهد داد، اما اگر [[حاکمیت]] در [[اختیار]] [[حاکمان]] [[آلوده]] و [[مستکبر]] قرار گیرد، تحقق [[عدالت]] امکانپذیر نخواهد بود. [[حاکمان]] [[طاغوت]] و [[آلوده]] تمام همتشان، ایجاد [[فساد]] در [[زمین]] است {{متن قرآن|وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَالله لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ}}<ref>«و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد می‌کوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.</ref>. بنابراین [[حاکمیت]] [[طاغوت]] [[فساد]] و [[تباهی]] است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.</ref>.
#'''[[سرپیچی]] از [[قوانین الهی]]''': بر اساس [[آموزه‌های اسلامی]] و [[فلسفه سیاسی]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] اگر به [[قوانین اسلام]] عمل شود، بی‌عدالتی‌ها، [[تبعیض‌ها]]، بیصفایی و [[فقر]] میان [[انسان‌ها]] از بین می‌رود، [[علم]]، [[تحقیق]] و استعدادهای [[ذهنی]] [[بشر]] پرورش می‌یابد. از طرفی عوارضی که گریبان دنیای امروز را گرفته است و روش‌های غلطی که بر [[مردم]] [[تحمیل]] می‌شود از قبل روش‌های غیر [[اسلامی]] و غیر [[دینی]] و غیر [[الهی]]، آن دردها بر [[مردم]] [[تحمیل]] نخواهد شد. [[حیرت]]، سرگشتگی، [[خودخواهی]]، [[فرد]] پرستی، خودپرستی‌هایی که امروز بر [[دنیا]] [[حاکم]] است، اینها ناشی از روش‌های غیر [[الهی]] است، از رها کردن [[راه خدا]] است که با [[حاکمیت الهی]] [[اصلاح]] می‌شود.
#'''[[تبلیغات]] اغواکننده''': واقعیت امروز [[دنیا]] این است که [[تبلیغات]] اغواکننده یکی از موانع جدی در [[راه]] [[فهم]] و تحقق [[عدالت]] محسوب می‌شود و تا زمانیکه چنین [[قدرت]] [[تبلیغاتی]] وجود دارد، [[نظم]] ظالمانه حکمفرماست. امور دستگاه‌های [[تبلیغاتی]] مراکز استکباری [[دنیا]] و روشنفکران وابسته به آنها، آنچنان در سطح عالم [[تبلیغ]] می‌کنند که هیچ حرکتی در مقابل [[نظم]] ظالمانه کنونی ممکن نیست. با [[فکر]] [[انقلاب]] و [[آرمان‌گرایی]] [[مبارزه]] می‌کنند، می‌خواهند [[ملت‌ها]] را متقاعد کنند که به همین وضعیت کنونی ظالمانه [[دنیا]] بسازند، در مقابل آن هیچ عکسالعملی نشان ندهند. قبول وضع موجود در [[حقیقت]] ادامه [[حیات]] [[استکبار جهانی]] و [[ستمگران]] عالم است.
#'''[[قوانین]] غلط''': تصویب [[قوانین]] غلط در مواقع بسیاری زمینه‌ساز شکاف‌های [[اجتماعی]] و ایجاد فاصله طبقاتی می‌شود. در [[تفکر]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] این شکاف [[اجتماعی]] از موانع جدی تحقق [[عدالت]] است. لازم است [[نمایندگان]] مجلس از تصویب قوانینی که زمینه ایجاد بیعدالتی و [[ظهور]] شکاف‌های [[اجتماعی]] را در [[جامعه]] فراهم می‌نماید خودداری نمایند و با تصویب [[قانون]] ناصواب شکاف بین [[فقیر]] و [[غنی]] را عمیق‌تر نکنند. [[نمایندگان]] مجلس باید دنبال این باشند که فاصله را کم و این شکاف را پُر کنند.
#'''[[غفلت]]''': [[حضرت]] [[آیت الله]] العظمی [[خامنه‌ای]] به عنوان [[واعظ]] و [[معلم]] [[اخلاق]] [[جامعه اسلامی]] ضمن بیان این مطلب که [[وظیفه]] مهم أنبیاء [[غفلت‌زدایی]] از [[جامعه]] است می‌فرماید [[وظیفه انبیاء]] [[الهی]] ایجاد جامعه‌ای [[الهی]]، جامعه‌ای با [[دل]] [[انسانی]]، جامعه‌ای با [[احساسات]] و [[عواطف]] صحیح و سالم، جامعه‌ای که در آن کسی به کسی و آن [[جامعه]] به [[جوامع]] دیگر [[ظلم]] نکند، هرکاری با [[احساس]] اینکه [[خدا]] می‌بیند و [[خدا]] [[مؤاخذه]] می‌کند، با این [[احساس]] انجام بگیرد؛ جامعه‌ای که [[مردم]] آن [[جامعه]] دچار [[غفلت]] نباشند، [[غرق]] در مادّیت نباشند، [[غرق]] در [[خودخواهی]] و [[خودپرستی]] نباشند. کار برای [[خدا]]، کار برای رسیدن به آستان [[لقاء]] [[ربوبیت]]. در چنین جامعه‌ای این [[انسان کامل]] است. این [[جامعه]] کامل است. [[انبیاء]] [[مبعوث]] شده‌اند تا چنین جامعه‌ای محقق شود. آن وقت اگر جامعه‌ای که انسان‌هایش و مردمش درست [[فکر]] و عمل می‌کنند، دارای [[رحم]] و مروت‌اند، دارای [[احساس مسئولیت]] در پیش خدای بزرگ‌اند، دارای [[احساس]] معنویت‌اند، [[غرق]] در مادیات نیستند، وقتی این [[جامعه]] [[قدرت]] پیدا کند و به [[ثروت]] برسد، [[پیشرفت]] و [[رفاه]] مادی پیدا بکند، آن وقت [[پول]]، [[قدرت]]، [[پیشرفت]] و [[رفاه]] مادی، برای [[بشریت]] [[خیر]] می‌آورد؛ همچنانی که در [[صدر اسلام]]، [[اسلام]] آمد و چراغ [[علم]] را در [[دنیا]] روشن کرد. چراغ [[معنویت]] را در [[دنیا]] روشن کرد. [[عدالت اجتماعی]] را در سطح عظیمی از [[دنیا]] مستقر کرد، [[انسان‌ها]] را در سطح [[دنیا]] [[تربیت]] کرد، به همان اندازه‌ای که [[جوامع]] فاتح [[صدر اسلام]] از [[معنویات]] [[اسلام]] برخوردار بودند، به همان [[میزان]] نیز از مواهب [[دنیوی]] استفاده می‌کردند. این همه به جهت توجه به [[خداوند]] بود [[غفلت]] از [[خداوند]] [[ظلم و ستم]] و [[تعدی]] را به وجود می‌آورد.
#'''نادیده گرفتن [[جایگاه]] آرمانی [[عدالت]]''': در [[فلسفه سیاسی]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، در [[نظام اسلامی]] [[تشکیل حکومت]] [[هدف]] و [[آرمان]] نیست بلکه [[حکومت]] وسیله‌ای برای تحقق آرمانهاست. بنابراین اگر [[حکومت]] در جهت [[تحقق آرمان‌ها]]، پیش نرفت و [[منحرف]] شد [[حکومت]] ارزشی ندارد سمت‌گیری و شعارهای [[حاکمیت]] باید بر اساس متن [[قرآن]] و [[احکام اسلام]] باشد تا [[عدالت اجتماعی]] به وجود بیاید تا [[نظم]] متکی بر [[قانون]] و [[مقررات الهی]] همه جا مستقر بشود<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران به مناسبت روز بعثت، ۱۹/۹/۱۳۷۵.</ref>. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]در توصیه دلسوزانه به [[جوانان]] و بهخصوص دانشجویان تأکید دارند که آرمانگرایی [[جوانان]] و چالش [[مسئولان]] با واقعیت‌ها جریان [[معتدل]] و مطلوبی را پیش خواهد آورد. بنابراین نباید [[جوانان]] همانند [[مسئولان]] گرفتار مصلحت‌گرایی شوند. اگر [[جوانان]] هم دنبال مصلحت‌گرایی رفتند و [[گرایش]] مصلحت‌اندیشانه یعنی صددرصد با واقعیت‌ها وارد محیط [[فکری]] و [[روحی]] دانشجو و [[جوان]] شد، آن وقت بعضی [[آرمان‌ها]] از ریشه [[قطع]] و گم خواهد شد؛ بنابراین نباید [[جوانان]] و دانشجویان [[آرمان‌گرایی]] را رها کنند؛ توقع از آنها این است که پایه‌های [[معرفتی]] خود را در سه زمینه [[علم]]، عدالت‌خواهی و آزاداندیشی بالا برده و با کار تئوریک می‌توانند در زمینه [[جنبش]] [[تولید علم]] یا در زمینه عدالتخواهی حرکت‌های تأثیرگذاری انجام دهند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار تشکل‌ها و نخبگان دانشجویی، ۱۵/۸/۱۳۸۲.</ref>. از آسیب‌های دیگر تحقق [[عدالت اجتماعی]] در [[جامعه]] موضوع فقدان [[قانون]] عادلانه، فقدان مجری [[عادل]] و عدم [[اجرای عدالت]] است. چرا که [[عدالت اجتماعی]] بر سه پایه [[استوار]] است. '''پایه اول''': [[قوانین]] عادلانه است که به نظر [[معتقدان]] به [[اسلام]] این [[قوانین]] عادلانه فقط [[قوانین اسلام]] است؛ زیرا [[اسلام]] [[قوانین]] خود را از [[وحی]] [[خدا]] می‌گیرد و [[خدا]] که دانای همه [[اسرار]] و رموز عالم است، [[قوانین]] [[جامعه اسلامی]] را منطبق با [[قوانین]] [[فطرت]] و [[طبیعت]] [[جهان]] قرار می‌دهد و اگر [[قوانین الهی]] [[اجرا]] بشود [[عدل]] به معنای واقعی در [[جامعه]] مستقر خواهد شد. '''پایه دوم''': نیروی اجراکننده این [[قوانین]] است. اگر [[قوانین]] عادلانه باشد اما نیروی اجراکننده [[عادل]] نداشته باشد از [[عدل]] [[اجتماعی]] خبری نخواهد بود. [[بهترین]] [[قوانین]] اگر مجریان شایسته‌ای نداشته باشد همیشه معطل خواهند ماند. همچنانی که قرن‌هایی گذشت و [[قوانین اسلام]] در جامعه‌هایی که مسلمان‌ها در آن [[زندگی]] می‌کردند [[اجرا]] نشد. به همین جهت است که از نظر [[اسلام]] مجری [[قوانین]]، یعنی آن مقامی که در رأس [[قوه]] اجرایی قرار می‌گیرد باید [[انسانی]] [[عادل]] باشد، با [[تقوا]] و [[مراقبت]] کامل بر [[قوانین]] و اجرای آن [[نظارت]] کند. در این دو پایه تقریباً بحثی میان صاحبنظران نیست. یعنی همه طرفداران [[عدل]] [[اجتماعی]] می‌پذیرند که برای [[اجرای عدالت]] احتیاج به [[قوانین]] عادلانه و به مجریان [[پرهیزگار]] و با [[تقوا]] هست. اما نکته بسیار مهم در مورد '''پایه سوم''' [[اجرای عدالت]] است و آن مردم‌اند. اگر بخواهیم در [[جامعه]] [[عدالت]] به معنای واقعی [[اجرا]] بشود، باید [[مردم]] در صحنه [[اجتماع]] حضور کامل داشته باشند، [[حقوق]] خود را بفهمند و [[اجرای عدالت]] را که تأمین عادلانه آن [[حقوق]] است، بخواهند. به همین جهت [[اسلام]] بر روی [[فهم]] و [[درک]] [[مردم]] [[تکیه]] می‌کند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین{{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>.
#'''[[تقلید]] از [[فرهنگ]] [[غرب]]''': در [[اندیشه]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] دنباله‌روی [[فرهنگ]] غربی در همه عرصه‌های [[حکومتی]] و [[اجتماعی]] مذموم و مترود است. ایشان بارها تأکید کرده‌اند که لازم است از یافته‌های [[علمی]] [[غرب]] استفاده کرد اما نباید مقلد بیچون و چرای آنها بود. بر همین اساس در خصوص مباحث [[اقتصادی]] نیز نظرشان بر این است که علاج این است که ما خودمان را از دنبالهروی [[فرهنگ]] غربی در زمینه مسایل [[اقتصاد]] کاملا خلاص کنیم، [[نجات]] ببخشیم. [[عدالت اجتماعی]] منبعث از [[فرهنگ]] [[غرب]] با ماهیت [[عدالت اجتماعی]] مبتنی بر آموزه‌های [[اسلام]] همسنخ و همراه نیست و این دو تفاوت ماهوی دارند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم پرسش و پاسخ در دیدار با سردبیران و نویسندگان نشریات دانشجویی کشور.</ref>.
#'''تکبُعدی‌نگری به [[توسعه اقتصادی]]''': اگر رونق [[اقتصادی]] باشد، [[پیشرفت]] صنعتی و [[اقتصادی]] باشد اما [[عدالت اجتماعی]] نباشد، تازه مثل کشورهای صنعتی خواهیم شد که توسعه نامتوازن شکل گرفته و از [[عدالت اجتماعی]] خبری نیست. ایشان می‌فرمایند ما رونق [[اقتصادی]] همراه با [[عدالت اجتماعی]] را می‌خواهیم. البته نمی‌گوییم [[عدالت اجتماعی]] باشد، رونق [[اقتصادی]] نباشد، [[عدل]] [[اجتماعی]] همراه با [[پیشرفت]] [[اقتصادی]]، این دو تا با هم که باشد [[جامعه]] شکوفا خواهد شد. نمی‌شود که ما [[عدالت اجتماعی]] را رعایت نکنیم، مسئولین که متولی [[امور اقتصادی]] [[جامعه]] هستند، ضمن اینکه نسبت به سرمایهگذاری صاحبان [[سرمایه]] برنامهریزی می‌کنند تا طبق [[قانون]] حرکت [[اقتصادی]] داشته باشند در عینحال باید نسبت به تحقق [[عدالت]] توجه داشته باشند تا کسانی از روش‌های غیرقانونی، استفاده از راه‌های [[تقلب]] و [[خدعه]] و [[مکر]]، [[سوء]] استفاده از [[ثروت‌های عمومی]]، نسبت به افزایش [[سرمایه]] [[اقدام]] نکنند؛ اینها [[ممنوع]] است، باید جلوگیری شود تا فاصله بین [[غنی]] و [[فقیر]] کم شود<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگران و معلمان، ۱۴/۲/۱۳۷۹.</ref>. بنابراین [[توسعه اقتصاد]] و تولید در [[کشور]] باید [[عدالت محور]] باشد. نباید صرفاً پیرو مدل توسعه [[غرب]] باشیم. اینکه توسعه بر اساس [[اقتصاد]] غربی طرفداران زیادی دارد [[دلیل]] بر [[پذیرش]] بیچون و چرا نیست. متأسفانه برخی صرفاً به [[رشد]] تولیدات و [[ثروت]] توجه می‌کنند اما توجهی به [[عدالت]] ندارند. [[نظام اسلامی]] به [[رشد]] و توسعه در کنار [[عدالت اجتماعی]] توجه دارد. [[عدالت اجتماعی]] در همه امور باید دیده شود؛ در کاهش حجم [[دولت]]، در مسأله خصوصیسازی، در نگاه کلی به مسائل [[اقتصادی]]، در تقسیم منابع میان بخش خصوصی و بخش تعاونی و بخش دولتی<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، ۴/۶/۱۳۸۳.</ref>.
#'''فقدان برنامه اجرایی''': [[نهضت]] [[مشروطه]] برای تحقق [[عدالت]] آغاز شد اما فقدان برنامه مناسب این [[نهضت]] را با ناکامی مواجه کرد. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در سخنرانی‌های متعددی ضمن اشاره به جریان عدالتخواهی در [[نهضت]] [[مشروطیت]] دو [[عیب]] را [[دلیل]] ناکامی [[نهضت]] بیان می‌کنند؛ یکی اینکه طرح مشخصی نداشتند. [[عدالت]] می‌خواستند اما آن وقتی که بنا بود یک طرحی برود و تثبیت بشود و امضاء بشود، برنامه مدون آماده‌ای نداشتند؛ دوم اینکه سر چیزهای کماهمیت باهم [[اختلاف]] می‌کردند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان دانشگاه صنعتی اصفهان، ۲۳/۱۲/۱۳۸۷.</ref>.
#'''بخشی‌نگری''': از اصول مهم توسعه و [[رشد]] متوازن در کشورها [[همراهی]] همه بخش‌های [[جامعه]] در رسیدن به اهداف است. بخشینگری در تحقق [[عدالت]] امکان تحقق آن را به حداقل می‌رساند. بنابراین [[اجرای عدالت]] صرفاً [[وظیفه]] [[قوه قضائیه]] نیست بلکه همه دستاندرکاران [[حکومت اسلامی]] به سهم خود در [[اقامه عدل]] موظف هستند؛ منتها ضامنش [[قوه قضائیه]] است. باید از شخص [[رهبری]] تا [[آحاد]] [[مردم]] و مابین همه [[مسئولان]] [[حکومتی]] [[عدالت]] را [[هدف]] اصلی و غیرقابل اغماض دانست<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۲۰/۶/۱۳۶۸.</ref>.
#'''[[فرهنگ]] تجملاتی''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] به مثابه یک کارشناس [[خبره]] [[امور فرهنگی]]، نقش [[فرهنگ]] در رفتارهای فردی و [[اجتماعی]] را مورد توجه قرار می‌دهند و شکل گرفتن [[فرهنگ]] و فضای تجملاتی و [[تجمل‌گرایی]] و عادتکردن به [[تجمل]] در بین [[مردم]] را خطر جدی برای [[کارگزاران]] و [[آحاد]] [[جامعه]] می‌دانند و اعلام می‌دارند [[تجمل‌گرایی]] و [[گرایش]] به اشرافیگری در [[زندگی]]، ضررها و خطرهای زیادی دارد. بنابراین با این [[فرهنگ]] هیچ وقت [[عدالت اجتماعی]] تأمین نخواهد شد و در نتیجه هیچ وقت [[روحیه برادری]] و [[الفت]]، [[انس]] و [[همدلی]] پیش نخواهد آمد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۴/۱۰/۱۳۷۸.</ref>.
#'''ثروت‌اندوزی و [[رفاه‌طلبی]]''': [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] به [[سیره]] [[مولی]] و مقتدای خویش همیشه با نگاه تیزبینشان ضمن رصد [[زندگی]] [[مسئولان]] به موضوع [[رفاه‌طلبی]] و [[زندگی]] مرفه برخی از [[کارگزاران]] [[نظام]] توجه دارند. روند کار نباید به سمت تنعم روزافزون [[مسئولان]] و [[تظاهر]] به این معنا باشد؛ این غلط است. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] نوع انعکاس مسافرتها، [[کارها]]، زندگی‌ها و جلسات [[کارگزاران]] برای [[مردم]] را مهم می‌دانند به گونه‌ای که موجب دلسرد شدن [[مردم]] نسبت به [[نظام]] می‌شود و به طور عمیق روی آنها اثر می‌گذارد. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] معتقدند در [[نظام اسلامی]]، مراکز [[قدرت]] و کسانیکه دستگاه‌های مختلف و مدیریت‌ها و امضاها را در [[اختیار]] دارند، باید به جمع [[ثروت]] شخصی برای خود، به عنوان یک [[گناه]] نگاه کنند. اگر این طور شد، آنگاه دست‌ها و دامن‌ها [[پاک]] خواهد ماند؛ و الّا اگر مسئولی که مناقصه‌های بزرگ تجاری و [[اقتصادی]] در [[اختیار]] اوست؛ و یا پروژه مهم و پرخرج زیر امضای اوست برای [[منافع]] شخصی خود و نزدیکانش به جمعآوری [[ثروت]] که متعلق به [[کشور]] و [[مردم]] است [[اقدام]] کند، همان چیزی اتفاق خواهد افتاد که در کشورهای دچار سیستم‌های ظالمانه اتفاق میافتد؛ یعنی [[ثروت]] در یک نقطه متمرکز خواهد شد و جمع کثیری دچار [[محرومیت]] و [[فقر]] خواهند گردید. این [[تبعیض]] است؛ این مسأله‌ای است که [[اسلام حقیقی]] با آن [[مبارزه]] می‌کند ما هم که مدعی [[اسلام]] هستیم، باید با آن [[مبارزه]] کنیم<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۵/۶/۱۳۸۲.</ref>. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] معتقدند در [[جامعه]] کسانی هستند که حرفشان، اقدامشان، عملشان، نوشته‌هایشان روی [[مردم]] اثر می‌گذارد. این نوع افراد باید مراقب باشند چرا که خطر خسته شدن از [[مبارزه]]، خطر [[راحت‌طلبی]]، خطر میل به [[سازش]]، چسبیدن به [[منافع]] اینها را در مسیر [[مبارزه]] علیه [[ظلم]] و بیعدالتی [[تهدید]] می‌نماید. ایشان ضمن هشدار به [[خواص جامعه]] تأکید می‌کنند اگر [[خواص]] میل به [[سازش]]، [[راحت‌طلبی]]، [[زندگی]] مرفه و [[خوشگذرانی]] پیدا کنند و از حضور در میدان‌های خطر خسته شوند، آن وقت خطر [[تهدید]] می‌کند. لذاست که شما می‌بینید [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در دوران [[خلافت]] کوتاه خود، بیشترین خطابش، بیشترین ملامتش، بیشترین توصیه‌اش و بیشترین تذکرش، به کسانی است که به آنها [[مسئولیت]] داده بود تا بخش‌های مختلفی را در آن [[کشور]] [[بزرگی]] که در [[اختیار]] آن [[حضرت]] بود، اداره کنند. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] اشاره می‌کنند که شیوه [[حضرت]] [[امام]] هم چینین بود. مکرراً به [[مسئولان]] [[کشور]]، به [[شاگردان]] خودش [[تذکر]] می‌داد که مبادا به چرب و شیرین [[زندگی]] راحت، خودشان را [[عادت]] بدهند و از [[مجاهدت]] در [[راه خدا]] باز بمانند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهر امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۷۹.</ref>. [[علمای اسلامی]] به جهت [[نفوذ]] [[کلامی]] که دارند از اثربخشی زیادی در [[جامعه]] بهره می‌برند و بهخاطر همین [[نفوذ]] در [[جامعه]] بود که توانستند بزرگ‌ترین [[انقلاب]] ظلمستیز را در عصر حاضر شکل دهند و [[شعار]] تحقق [[عدالت]] در [[جامعه]] و [[جهان]] را طرح کنند. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در جمع [[علماء]]، ضمن [[تذکر]] و [[موعظه]] به قشر معزز [[روحانیت]] اعلام می‌دارند سخن [[علما]] زمانی در [[جامعه]] نافذ خواهد بود که عملاً به زخارف [[دنیا]] بیاعتنا باشند و آن حرصی که بر دل‌های دنیاداران و دنیامداران [[حاکم]] است بر او [[حاکم]] نیست. [[روحانیت]] در سایه [[پارسایی]] بود که این حیثیت و [[آبرو]] را پیدا کرد. بنابراین باید [[پارسایی]] و بیاعتنایی به [[دنیا]] و به زخارف [[دنیا]] [[حفظ]] شود. چرا که سادهزیستی و دوری از [[تجملات]] [[دنیوی]]، رمز علاقمندی و [[عشق]] [[ملت]] به [[روحانیت]] است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از روحانیون، ائمه جماعات و وعاظ نقاط مختلف کشور، در آستانه ماه مبارک رمضان، ۲۲/۱۲/۱۳۶۹.</ref>.
*'''موانع خارجی''': برخی از عوامل تحقق [[عدالت اجتماعی]] بر می‌گردد به اموری که منشاء خارجی دارد و این کشورهای [[بیگانه]] هستند که با ایجاد مزاحمت به [[نظام اسلامی]] امکانات و [[فرصت‌ها]] را از [[نظام]] گرفتند تا [[حاکمیت]] نتواند آنگونه که [[شایسته]] و بایسته بود به اجرای [[عدالت اجتماعی]]، بهخصوص در حوزه [[اقتصاد]] و رفع شکاف [[اجتماعی]] و فاصله طبقاتی [[اقدام]] قاطعی انجام دهد. در ذیل به اهم موارد اشاره می‌شود.
#'''[[تحمیل]] [[جنگ]] توسط [[استکبار جهانی]]''': [[استکبار]] و [[استعمار]] [[جهانی]] با [[تحمیل]] [[جنگ]] به [[انقلاب اسلامی]] [[ملت ایران]] تلاش کردند تا نگذارند [[ملت ایران]] به بازسازی و زندهکردن زمینه‌های عمرانی [[کشور]] بپردازد؛ چرا که اگر [[ملت]] ما به کمک [[مسئولان]] و گردانندگان و مدیران [[دلسوز]] [[کشور]] بتواند [[ایرانی]] آباد و [[آزاد]] بسازد و [[آحاد]] [[جامعه]] را کاملاً مرفه و برخوردار از [[عدالت اجتماعی]] و سایر ارزشهای [[اسلامی]] کند و در زیر چتر [[شریعت]] مقدسه [[اسلام]] نگهدارد، در آن صورت [[انقلاب]] بزرگ و شکوهمند ما به خودی خود و بدون آنکه کسی تلاش کند، به همه [[کشورهای اسلامی]] صادر خواهد شد و الگوی دیگران قرار خواهد گرفت<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم جهرم و بخش‌های تابعه، کاشان، فریمان، سرخس، احمد آباد، نکا، بوشهر، بندر دیلم و خواهران بندر گناوه، ۱۸/۴/۱۳۶۸.</ref>.
#'''[[صف‌آرایی]] [[مستکبران]]''': از موانع مهم در تحقق [[عدالت]] توسط [[حاکمیت]] [[نظام اسلامی]]، صف‌آرایی [[مستکبران]] و [[ظالمان]] در مقابل [[نظام اسلامی]] است. [[انقلاب اسلامی]] [[ملت ایران]] در عصر [[تسلط]] [[ظلم]]، [[کفر]] و [[الحاد]] بر سرتاسر عالم؛ در عصری که [[عدالت]] خلاف [[قانون]] و [[ظلم]]، [[قانون]] و مقررات بین المللی شده است، به [[حاکمیت]] رسید. اینکه [[ابر]] قدرت‌ها [[زورگویی]] می‌کنند و می‌خواهند [[نظام]] جدیدی را بر [[دنیا]] [[حاکم]] کنند همان [[سلطه]] [[ظلم]] است. برای هر آنچه در [[دنیا]] [[ظلم]]، حقکشی و [[تبعیض]] می‌شود، اسم‌های قانونی مثل "[[حقوق بشر]]"، "[[دفاع]] از ارزش‌های [[انسانی]]" و از این قبیل می‌گذارند. بدترین نوع [[سیطره]] [[ظلم]] این است که [[ظلم]] به اسم [[عدل]] و ناحق به اسم [[حق]]، بر [[دنیا]] مسلط شود<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار روحانیون و وعاظ، در آستانه ماه محرم، ۳/۳/۱۳۷۴.</ref>.
*در [[بینش]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، [[نظام]] استکباری [[غرب]] و در رأس آن آمریکا علاوه بر اینکه با [[عدالت]] [[مخالف]] است، بلکه عدالت‌ستیز است. بنابراین اگر قرار باشد [[عدالت]] مطرح شود و گریبان کسی گرفته شود، اولین کسانی که زیر تازیانه [[عدالت]] قرار خواهند گرفت، سردمداران جهانی و [[استکبار جهانی]] خواهند بود<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۳/۸/۱۳۸۲.</ref>. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] وجود تمام [[گرفتاری‌ها]] و [[مشکلات]] [[مسلمانان]] [[دنیا]] را از [[ناحیه]] [[استکبار]] و قدرت‌های [[سلطه]] جو می‌دانند که از آن سوی [[دنیا]] بر ملت‌های [[مسلمان]] [[حکم]] میرانند و در [[زندگی]] آنها دخالت می‌کنند. آنها را در [[فقر]] و [[ضعف]] و [[اختلاف]] نگه میدارند؛ از ثروت‌های آنها به شکل نامشروعی استفاده می‌کنند. نداشتن [[استقلال]]، نداشتن [[آزادی]]، نداشتن حیثیت [[انسانی]]، عقب‌ماندگی [[علمی]] و عقبماندگی در [[شئون]] [[زندگی]]، از دیگر گرفتاری‌های [[ملت‌های مسلمان]] است که توسط [[مستکبرین]] بر ملت‌های [[مظلوم]] [[تحمیل]] شده است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با میهمانان داخلی و خارجی دهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۲/۳/۱۳۷۸.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.


==بایسته‌های [[عدالت اجتماعی]]==
==بایسته‌های [[عدالت اجتماعی]]==
*موجبات (بایسته‌ها) [[عدالت]]، عواملی است که باید برای تأمین و اجرای ارکان و شاخصه‌های [[عدالت]] وجود داشته باشد... بنابراین [[قانون]]، [[اجرای قانون]] و آشنایی [[مردم]] با حقوقشان بایستی بخشی از الزامات هریک از ارکان [[عدالت]] را تأمین کند. [[قانون]] عادلانه و صحیح که براساس آموزه‌های [[وحی]] و تأمین [[مصلحت]] [[عامه]] [[مردم]] نوشته شده باشد، [[برابری]]، [[توازن]] و تأمین [[حقوق]] همه افراد را در پی خواهد داشت. اجرای عادلانه [[قوانین]] به نحوی که از [[تبعیض]] و جانبداری به دور باشد، سه رکن پیش‌گفته را محقق خواهد ساخت و [[آگاهی]] [[مردم]]، ضمانتی محکم برای [[اجرای قانون]] و عملکرد [[حاکمان]] خواهد بود. فراهم آوردن امکانات برابر و تأمین [[فرصت]] یکسان برای فعالیت افراد که همراه با فضای [[آزاد]] و بر [[رقابت]] مبتنی باشد، گرچه در زمره زمینه‌های تحقق [[عدالت]] مورد توجه قرار گرفت، اما زمینه اصلی چنین امری با [[قانون‌گذاری]] فراهم می‌شود و در این بحث حائز اهمیت است. امروزه [[تصدی]] [[امور فرهنگی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] را [[دولت]] عهده‌دار است و این امور در قالب وضع و [[اجرای قوانین]] و [[قضاوت]] قانونی در حوزه [[اقتدار]] [[دولت]] قرار دارد.
*موجبات (بایسته‌ها) [[عدالت]]، عواملی است که باید برای تأمین و اجرای ارکان و شاخصه‌های [[عدالت]] وجود داشته باشد... بنابراین [[قانون]]، [[اجرای قانون]] و آشنایی [[مردم]] با حقوقشان بایستی بخشی از الزامات هریک از ارکان [[عدالت]] را تأمین کند. [[قانون]] عادلانه و صحیح که براساس آموزه‌های [[وحی]] و تأمین [[مصلحت]] [[عامه]] [[مردم]] نوشته شده باشد، [[برابری]]، [[توازن]] و تأمین [[حقوق]] همه افراد را در پی خواهد داشت. اجرای عادلانه [[قوانین]] به نحوی که از [[تبعیض]] و جانبداری به دور باشد، سه رکن پیش‌گفته را محقق خواهد ساخت و [[آگاهی]] [[مردم]]، ضمانتی محکم برای [[اجرای قانون]] و عملکرد [[حاکمان]] خواهد بود. فراهم آوردن امکانات برابر و تأمین [[فرصت]] یکسان برای فعالیت افراد که همراه با فضای [[آزاد]] و بر [[رقابت]] مبتنی باشد، گرچه در زمره زمینه‌های تحقق [[عدالت]] مورد توجه قرار گرفت، اما زمینه اصلی چنین امری با [[قانون‌گذاری]] فراهم می‌شود و در این بحث حائز اهمیت است. امروزه [[تصدی]] [[امور فرهنگی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] را [[دولت]] عهده‌دار است و این امور در قالب وضع و [[اجرای قوانین]] و [[قضاوت]] قانونی در حوزه [[اقتدار]] [[دولت]] قرار دارد.
*پس از فراهم شدن زمینه‌های تحقق عدالت اجتماعی که در [[حکم]] ضروریات آن است، بحث از موجبات یا آفریده‌های تحقق عدالت اجتماعی به میان می‌آید. موجبات عدالت اجتماعی، مواردی است که بایستی برای تحقق [[عدالت]] در [[جامعه]] انجام شوند. در اشاره‌ای گذار، برخی از موجبات [[عدالت]] عبارت‌اند از: [[قانون‌گذاری]]، مرحله [[اجرای قانون]] و آشنایی [[مردم]] به حقوقشان<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.
*پس از فراهم شدن زمینه‌های تحقق عدالت اجتماعی که در [[حکم]] ضروریات آن است، بحث از موجبات یا آفریده‌های تحقق عدالت اجتماعی به میان می‌آید. موجبات عدالت اجتماعی، مواردی است که بایستی برای تحقق [[عدالت]] در [[جامعه]] انجام شوند. در اشاره‌ای گذار، برخی از موجبات [[عدالت]] عبارت‌اند از: [[قانون‌گذاری]]، مرحله [[اجرای قانون]] و آشنایی [[مردم]] به حقوقشان<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.
:'''1. [[قانون]]''': اینکه چه امری [[مردم]] را به [[پیروی]] از [[عدالت]] وا می‌دارد و کاستی‌های ناشی از [[اعمال]] و رویه‌های ناعادلانه را جبران می‌کند، بحثی با اهمیت است. اگر [[اعتقادی]] به روش‌های خشونتآمیز نداشته و خواهان [[حفظ]] [[کرامت]] و ارزش‌های [[انسانی]] باشیم، شاید روش‌هایی مانند [[تربیت]] صحیح، آموزش‌های سالم و امثال اینها گزینه‌های خوبی به نظر رسند. در این صورت، [[قانون]]، نقشی کلیدی خواهد داشت. [[پذیرش]] [[قانون]] و [[اطاعت]] از آن، از سنین [[کودکی]]، عنصر مؤثری برایت [[تربیت]] [[فرزندان]] و جهت‌گیری آنان در راستای احقاق [[حقوق]] و جلوگیری از [[تجاوز]] در آنان خواهد بود. ضمن آن‌که [[قانون]] نه تنها برای [[تعلیم]] [[کودکان]] و دیگر افراد [[جامعه]] مفید است، بلکه اداره عادلانه [[امور جامعه]] نیز در گرو آن است. در این راستا، [[قانون]] باید دارای ویژگی‌هایی باشد که [[هدف]] فوق را تأمین کند. با [[پذیرش]] اهمیت [[قانون]] در [[زندگی اجتماعی]]، پرداختن به لوازم و مشخصات [[قوانین]] عادلانه و صحیح، ضروری خواهد بود. دراین باره می‌توان به موارد زیر پرداخت: چگونگی [[قانون]]، واضع [[قانون]]، ضمانت [[اجرای قانون]]، [[فلسفه]] [[لزوم]] [[قانون]] و امثال آن، که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.
:'''1. [[قانون]]''': اینکه چه امری [[مردم]] را به [[پیروی]] از [[عدالت]] وا می‌دارد و کاستی‌های ناشی از [[اعمال]] و رویه‌های ناعادلانه را جبران می‌کند، بحثی با اهمیت است. اگر [[اعتقادی]] به روش‌های خشونت‌آمیز نداشته و خواهان [[حفظ]] [[کرامت]] و ارزش‌های [[انسانی]] باشیم، شاید روش‌هایی مانند [[تربیت]] صحیح، آموزش‌های سالم و امثال اینها گزینه‌های خوبی به نظر رسند. در این صورت، [[قانون]]، نقشی کلیدی خواهد داشت. [[پذیرش]] [[قانون]] و [[اطاعت]] از آن، از سنین [[کودکی]]، عنصر مؤثری برایت [[تربیت]] [[فرزندان]] و جهت‌گیری آنان در راستای احقاق [[حقوق]] و جلوگیری از [[تجاوز]] در آنان خواهد بود. ضمن آن‌که [[قانون]] نه تنها برای [[تعلیم]] [[کودکان]] و دیگر افراد [[جامعه]] مفید است، بلکه اداره عادلانه [[امور جامعه]] نیز در گرو آن است. در این راستا، [[قانون]] باید دارای ویژگی‌هایی باشد که [[هدف]] فوق را تأمین کند. با [[پذیرش]] اهمیت [[قانون]] در [[زندگی اجتماعی]]، پرداختن به لوازم و مشخصات [[قوانین]] عادلانه و صحیح، ضروری خواهد بود. دراین باره می‌توان به موارد زیر پرداخت: چگونگی [[قانون]]، واضع [[قانون]]، ضمانت [[اجرای قانون]]، [[فلسفه]] [[لزوم]] [[قانون]] و امثال آن، که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.
*[[فلسفه]] [[لزوم]] [[قانون]] به این مسئله می‌پردازد که چرا باید [[قانون]] وجود داشته باشد. می‌توان بحث را در این زمینه با مدنی‌الطبع بودن [[انسان]] آغاز کرد. [[طبیعت]] [[اجتماعی]] [[انسان]] باعث می‌شود که ادامه [[زندگی]] او تنها در پرتو [[همیاری]] و [[تعاون]] با سایر [[انسان‌ها]] ادامه یابد. اما در مقابل، [[منفعت‌طلبی]] و ویژگی استخدام و استثمارگری [[انسان]] باعث می‌شود مقرراتی وجود داشته باشد که از [[حقوق]] افراد [[مراقبت]] کند و [[روابط]] معاملاتی و مشخصات پیمان‌های آنها را معین و مشخص سازد تا به‌گونه‌ای جلو [[تجاوز]] اقویا به [[حقوق]] دیگران گرفته شده و [[تعادل]] [[اجتماع]] [[حفظ]] شود. به عبارتی، [[قانون]] لازمه وجود [[اجتماع]] است و در صورت فقدان آن، [[نظم]] و [[امنیت]] و [[روابط]] عادلانه میان [[انسان‌ها]] پدید نخواهد آمد. اما علاوه بر وجود [[قانون]]، مشخصات [[قانون]] نیز اهمیت دارد و مهم‌ترین مشخصه نیز این است که [[قانون]] عادلانه باشد. نمی‌توان از قانونی ناعادلانه ایجاد روابطی عادلانه را [[انتظار]] داشت. البته تعریف‌های متفاوتی از [[قانون]] عادلانه وجود دارد که وابسته به برداشتی است که از [[عدالت]] داریم. مثلاً این [[پرسش]] که آیا قانونی که [[مردم]] را مجبور به [[زندگی]] در سطحی خاص و در طبقه‌ای معین می‌سازد، عادلانه است یا قانونی که [[اختیار]] و [[آزادی]] را برای [[مردم]] در نظر می‌گیرد و شرایط نوعی مسابقه و حرکت تکاملی عملی را به طور مساوی برای همه فراهم می‌آورد؟ پاسخ چنین سؤالاتی به [[مکتب]] و [[جهان‌بینی]] افراد وابسته است. مطلب قابل توجه دیگر این است که چرا [[قانون]] باید حتماً عادلانه باشد. این بحث با دو نکته توضیح داده می‌شود:
*[[فلسفه]] [[لزوم]] [[قانون]] به این مسئله می‌پردازد که چرا باید [[قانون]] وجود داشته باشد. می‌توان بحث را در این زمینه با مدنی‌الطبع بودن [[انسان]] آغاز کرد. [[طبیعت]] [[اجتماعی]] [[انسان]] باعث می‌شود که ادامه [[زندگی]] او تنها در پرتو [[همیاری]] و [[تعاون]] با سایر [[انسان‌ها]] ادامه یابد. اما در مقابل، [[منفعت‌طلبی]] و ویژگی استخدام و استثمارگری [[انسان]] باعث می‌شود مقرراتی وجود داشته باشد که از [[حقوق]] افراد [[مراقبت]] کند و [[روابط]] معاملاتی و مشخصات پیمان‌های آنها را معین و مشخص سازد تا به‌گونه‌ای جلو [[تجاوز]] اقویا به [[حقوق]] دیگران گرفته شده و [[تعادل]] [[اجتماع]] [[حفظ]] شود. به عبارتی، [[قانون]] لازمه وجود [[اجتماع]] است و در صورت فقدان آن، [[نظم]] و [[امنیت]] و [[روابط]] عادلانه میان [[انسان‌ها]] پدید نخواهد آمد. اما علاوه بر وجود [[قانون]]، مشخصات [[قانون]] نیز اهمیت دارد و مهم‌ترین مشخصه نیز این است که [[قانون]] عادلانه باشد. نمی‌توان از قانونی ناعادلانه ایجاد روابطی عادلانه را [[انتظار]] داشت. البته تعریف‌های متفاوتی از [[قانون]] عادلانه وجود دارد که وابسته به برداشتی است که از [[عدالت]] داریم. مثلاً این [[پرسش]] که آیا قانونی که [[مردم]] را مجبور به [[زندگی]] در سطحی خاص و در طبقه‌ای معین می‌سازد، عادلانه است یا قانونی که [[اختیار]] و [[آزادی]] را برای [[مردم]] در نظر می‌گیرد و شرایط نوعی مسابقه و حرکت تکاملی عملی را به طور مساوی برای همه فراهم می‌آورد؟ پاسخ چنین سؤالاتی به [[مکتب]] و [[جهان‌بینی]] افراد وابسته است. مطلب قابل توجه دیگر این است که چرا [[قانون]] باید حتماً عادلانه باشد. این بحث با دو نکته توضیح داده می‌شود:
*'''نخست''' اینکه [[عدالت]] خاستگاهی [[فطری]] و [[عقلی]] دارد. [[وجدان]] [[انسان]] به [[حکم]] [[فطرت]] و [[عقل]] [[سلیم]] خویش در می‌یابد که عدل، خوب و [[ظلم]] و [[تجاوز]]، [[ناپسند]] و مذموم است.  
*'''نخست''' اینکه [[عدالت]] خاستگاهی [[فطری]] و [[عقلی]] دارد. [[وجدان]] [[انسان]] به [[حکم]] [[فطرت]] و [[عقل]] [[سلیم]] خویش در می‌یابد که عدل، خوب و [[ظلم]] و [[تجاوز]]، [[ناپسند]] و مذموم است.  
۱۹٬۴۱۸

ویرایش