میثم تمار در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
'''[[فضیلت]] [[مسجد کوفه]]:''' [[حبه]] عرنی و میثم تمار گویند: روزی مردی [[خدمت]] علی{{ع}} آمد و گفت: "یا [[امیرالمؤمنین]]، من مقداری توشه، تهیه و راحله‌ای هم آماده کرده، و کارهایم را هم انجام داده‌ام و می‌خواهم به [[بیت المقدس]] بروم؛ علی{{ع}} به او فرمودند: "مرکب سواری خود را بفروش و از توشه‌ات هم استفاده کن و به مسجد کوفه برو و در آنجا [[عبادت]] کن؛ مسجد کوفه یکی از [[مساجد]] چهارگانه است که دو رکعت [[نماز]] در آن معادل ده رکعت است که در سایر مساجد خوانده شود و [[خیرات]] و [[برکات]] آن [[مسجد]] تا [[دوازده]] میل ادامه دارد، و همانجا را که از آن آمده‌ای نیز شامل می‌شود. و این مسجد بزرگتر از وضع کنونی آن بوده و حدود هزار زرع از آن از بین رفته است. پس [[طوفان نوح]]{{ع}} از زاویه آن مسجد شروع شد و آب از [[زمین]] آن جوشید و همه جا را فرا گرفت. [[ابراهیم]]{{ع}} در کنار ستون پنجم آن [[نماز]] گذارده و [[عصای موسی]]{{ع}} در آن مسجد است، و درخت کدو در آنجا روئید و [[یغوث]] و [[یعوق]] که [[فاروق]] نامیده می‌شوند، در آنجا [[هلاکت]] شدند و کوه‌های [[اهواز]] از آنجا پدید آمدند. [[مسجد کوفه]] نماز گاه [[نوح]]{{ع}} بوده است و [[روز قیامت]] هفتاد هزار نفر از آنجا [[محشور]] می‌شوند که حساب و عذابی ندارند. وسط آن یکی از باغهای [[بهشت]] است و در آنجا سرچشمه‌هائی است که می‌درخشند و چشمه‌های پلیدی‌ها را از بین می‌برند و و [[مؤمنان]] را [[پاک]] می‌کنند که چشمه‌ای از شیر و چشمه‌ای از روغن و چشمه‌ای از آب است. سمت راست مسجد، محل [[ذکر خدا]] است، و سمت چپ آن محل [[مکر]] و [[فریب]] و [[شیطنت]]؛ اگر [[مردم]] می‌دانستند در مسجد کوفه چه خیری است، با خزیدن روی زمین هم خود را به آنجا می‌رسانیدند"<ref>الغارات، ثقفی کوفی، ج۲، ص۴۱۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۳۹۴.</ref>.
'''[[فضیلت]] [[مسجد کوفه]]:''' [[حبه]] عرنی و میثم تمار گویند: روزی مردی [[خدمت]] علی{{ع}} آمد و گفت: "یا [[امیرالمؤمنین]]، من مقداری توشه، تهیه و راحله‌ای هم آماده کرده، و کارهایم را هم انجام داده‌ام و می‌خواهم به [[بیت المقدس]] بروم؛ علی{{ع}} به او فرمودند: "مرکب سواری خود را بفروش و از توشه‌ات هم استفاده کن و به مسجد کوفه برو و در آنجا [[عبادت]] کن؛ مسجد کوفه یکی از [[مساجد]] چهارگانه است که دو رکعت [[نماز]] در آن معادل ده رکعت است که در سایر مساجد خوانده شود و [[خیرات]] و [[برکات]] آن [[مسجد]] تا [[دوازده]] میل ادامه دارد، و همانجا را که از آن آمده‌ای نیز شامل می‌شود. و این مسجد بزرگتر از وضع کنونی آن بوده و حدود هزار زرع از آن از بین رفته است. پس [[طوفان نوح]]{{ع}} از زاویه آن مسجد شروع شد و آب از [[زمین]] آن جوشید و همه جا را فرا گرفت. [[ابراهیم]]{{ع}} در کنار ستون پنجم آن [[نماز]] گذارده و [[عصای موسی]]{{ع}} در آن مسجد است، و درخت کدو در آنجا روئید و [[یغوث]] و [[یعوق]] که [[فاروق]] نامیده می‌شوند، در آنجا [[هلاکت]] شدند و کوه‌های [[اهواز]] از آنجا پدید آمدند. [[مسجد کوفه]] نماز گاه [[نوح]]{{ع}} بوده است و [[روز قیامت]] هفتاد هزار نفر از آنجا [[محشور]] می‌شوند که حساب و عذابی ندارند. وسط آن یکی از باغهای [[بهشت]] است و در آنجا سرچشمه‌هائی است که می‌درخشند و چشمه‌های پلیدی‌ها را از بین می‌برند و و [[مؤمنان]] را [[پاک]] می‌کنند که چشمه‌ای از شیر و چشمه‌ای از روغن و چشمه‌ای از آب است. سمت راست مسجد، محل [[ذکر خدا]] است، و سمت چپ آن محل [[مکر]] و [[فریب]] و [[شیطنت]]؛ اگر [[مردم]] می‌دانستند در مسجد کوفه چه خیری است، با خزیدن روی زمین هم خود را به آنجا می‌رسانیدند"<ref>الغارات، ثقفی کوفی، ج۲، ص۴۱۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۳۹۴.</ref>.


'''[[میثم]] و [[ملاقات]] با اُمّ سلمه:''' [[مرحوم کشی]] به [[نقل]] از [[حمزه بن میثم]] می‌نویسد: "پدرم برای به جا آوردن [[عمره]]<ref>شیخ مفید می‌نویسد: میثم در سالی که به شهادت رسید، حج نیز به جا آورد. (الارشاد، ج۱، ص۳۲۴) و نیز ر.ک: الاصابه، ابن حجر، ج۶، ص۲۵۰؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۹۲، به نظر، عمره مفرده صحیح است؛ زیرا امام حسین{{ع}} آن سال در مکه بودند و قبل از مناسک مجبور شدند مکه را ترک کنند.</ref> به [[مکه]]، و (در [[مدینه]]) به [[خانه]] اُم سلمة رفت؛ [[ام سلمة]] به او گفت: "تو کیستی؟"
'''[[میثم]] و [[ملاقات]] با [[ام سلمه|اُمّ سلمه]]:''' [[مرحوم کشی]] به [[نقل]] از [[حمزه بن میثم]] می‌نویسد: "پدرم برای به جا آوردن [[عمره]]<ref>شیخ مفید می‌نویسد: میثم در سالی که به شهادت رسید، حج نیز به جا آورد. (الارشاد، ج۱، ص۳۲۴) و نیز ر.ک: الاصابه، ابن حجر، ج۶، ص۲۵۰؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۹۲، به نظر، عمره مفرده صحیح است؛ زیرا امام حسین{{ع}} آن سال در مکه بودند و قبل از مناسک مجبور شدند مکه را ترک کنند.</ref> به [[مکه]]، و (در [[مدینه]]) به [[خانه]] ام سلمه رفت؛ ام سلمه به او گفت: "تو کیستی؟"


گفت: "من [[میثم]] هستم"<ref>ابن ابی الحدید می‌نویسد: ام سلمه پرسید: چه کسی هستی؟ میثم گفت: عراقی هستم و غلام علی بن ابی طالب؛ ام سلمه گفت: تو هیثمی؟ گفت: بلکه من میثم هستم. (شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۹۲).</ref>؛
گفت: "من [[میثم]] هستم"<ref>ابن ابی الحدید می‌نویسد: ام سلمه پرسید: چه کسی هستی؟ میثم گفت: عراقی هستم و غلام علی بن ابی طالب؛ ام سلمه گفت: تو هیثمی؟ گفت: بلکه من میثم هستم. (شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۹۲).</ref>؛
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش