←سهل و غزوۂ وادی القری
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==سهل و غزوۂ وادی القری== | ==سهل و غزوۂ وادی القری== | ||
[[پیامبر]]{{صل}} در [[راه]] بازگشت از [[خیبر]] به صهباء رسیدند و از مسیر برمه راه را ادامه دادند تا به وادی القری رسیدند، چرا که قصد حمله به [[یهودیان]] آنجا را داشتند. آن [[حضرت]] [[اصحاب]] خود را برای [[جنگ]] آماده و ایشان را به صف کرد و [[پرچم]] خود را به سعد بن عُباده دادند. ایشان به [[حباب بن منذر]]، سهل بن حنیف، عبّاد بن [[بشر]] نیز پرچم دادند. آنگاه رسول خدا{{صل}} یهودیان وادی القری را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد و به آنها فرمود، اگر اسلام بیاورند، اموال و جانشان محفوظ خواهد بود و اجرشان با پروردگارست. ولی ایشان به ترتیب، یازده نفر را به میدان فرستادند و [[یاران پیامبر]]{{صل}} همه آنها را کشتند و هرگاه یکی از ایشان کشته میشد، پیامبر{{صل}} بقیه را به اسلام دعوت میفرمود. در این هنگام، وقت [[نماز]] رسید پیامبر{{صل}} با اصحاب خود نماز گزارد و پس از نماز همچنان یهودیان را به سوی [[خدا]] و رسولش دعوت میفرمود و [[مسلمانان]] تا [[شب]] با آنها جنگ کردند. صبح فردا هنوز [[آفتاب]] به اندازه نیزهای بالا نیامده بود که یهودیان [[تسلیم]] شدند و رسول خدا{{صل}} وادی القری را با جنگ گشود و [[خداوند]] اموال ایشان را به [[غنیمت]] مسلمانان در آورد. در این جنگ، اموال و کالاهای بسیاری نصیب مسلمانان شد. پیامبر{{صل}} چهار [[روز]] در آنجا اقامت و آنچه را به غنیمت گرفته بود، میان اصحاب خود تقسیم کرد، ولی [[زمینها]] و نخلستانها را همچنان در [[اختیار]] [[یهودیان]] قرار داد و ایشان را [[کارگران]] همان زمینها قرار داد. چون به یهودیان تیماء خبر رسید که [[پیامبر]]{{صل}} با یهودیان [[خیبر]] و [[فدک]] و وادی القری چگونه [[رفتار]] کرده، آنها با پیامبر{{صل}} [[صلح]] کردند که [[جزیه]] بپردازند و [[اموال]] آنها در دست خودشان باقی بماند. چون [[زمان]] [[خلافت عمر]] فرا رسید، او یهودیان مناطق خیبر و فدک را [[تبعید]] کرد ولی یهودیان وادی القری و تیماء را باقی گذاشت، چون مسلمانان آن دو منطقه را جزء [[سرزمین]] [[شام]] میدانستند و [[معتقد]] بودند که از وادی القری به سوی [[مدینه]] جزء [[حجاز]] است و بالاتر از آن، جزو شام محسوب میشود<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۷۱۰-۷۱۱.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[سلمان فارسی - عباسی (مقاله)|مقاله «سلمان فارسی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص: | [[پیامبر]]{{صل}} در [[راه]] بازگشت از [[خیبر]] به صهباء رسیدند و از مسیر برمه راه را ادامه دادند تا به وادی القری رسیدند، چرا که قصد حمله به [[یهودیان]] آنجا را داشتند. آن [[حضرت]] [[اصحاب]] خود را برای [[جنگ]] آماده و ایشان را به صف کرد و [[پرچم]] خود را به سعد بن عُباده دادند. ایشان به [[حباب بن منذر]]، سهل بن حنیف، عبّاد بن [[بشر]] نیز پرچم دادند. آنگاه رسول خدا{{صل}} یهودیان وادی القری را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد و به آنها فرمود، اگر اسلام بیاورند، اموال و جانشان محفوظ خواهد بود و اجرشان با پروردگارست. ولی ایشان به ترتیب، یازده نفر را به میدان فرستادند و [[یاران پیامبر]]{{صل}} همه آنها را کشتند و هرگاه یکی از ایشان کشته میشد، پیامبر{{صل}} بقیه را به اسلام دعوت میفرمود. در این هنگام، وقت [[نماز]] رسید پیامبر{{صل}} با اصحاب خود نماز گزارد و پس از نماز همچنان یهودیان را به سوی [[خدا]] و رسولش دعوت میفرمود و [[مسلمانان]] تا [[شب]] با آنها جنگ کردند. صبح فردا هنوز [[آفتاب]] به اندازه نیزهای بالا نیامده بود که یهودیان [[تسلیم]] شدند و رسول خدا{{صل}} وادی القری را با جنگ گشود و [[خداوند]] اموال ایشان را به [[غنیمت]] مسلمانان در آورد. در این جنگ، اموال و کالاهای بسیاری نصیب مسلمانان شد. پیامبر{{صل}} چهار [[روز]] در آنجا اقامت و آنچه را به غنیمت گرفته بود، میان اصحاب خود تقسیم کرد، ولی [[زمینها]] و نخلستانها را همچنان در [[اختیار]] [[یهودیان]] قرار داد و ایشان را [[کارگران]] همان زمینها قرار داد. چون به یهودیان تیماء خبر رسید که [[پیامبر]]{{صل}} با یهودیان [[خیبر]] و [[فدک]] و وادی القری چگونه [[رفتار]] کرده، آنها با پیامبر{{صل}} [[صلح]] کردند که [[جزیه]] بپردازند و [[اموال]] آنها در دست خودشان باقی بماند. چون [[زمان]] [[خلافت عمر]] فرا رسید، او یهودیان مناطق خیبر و فدک را [[تبعید]] کرد ولی یهودیان وادی القری و تیماء را باقی گذاشت، چون مسلمانان آن دو منطقه را جزء [[سرزمین]] [[شام]] میدانستند و [[معتقد]] بودند که از وادی القری به سوی [[مدینه]] جزء [[حجاز]] است و بالاتر از آن، جزو شام محسوب میشود<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۷۱۰-۷۱۱.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[سلمان فارسی - عباسی (مقاله)|مقاله «سلمان فارسی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۹۵-۲۹۶.</ref> | ||
==سهل و شرکت در سریه فُلس== | ==سهل و شرکت در سریه فُلس== |