جز
جایگزینی متن - 'کف' به 'کف'
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
*از ویژگیهای جسمانی خاصش، وجود برآمدگی کوچک و سرخ رنگی در پشتشان بود<ref>سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۶۳؛ الشمائل المحمدیه، ص ۲۹ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۲، ص ۴۱.</ref> که [[سیره]] نگاران از آن با عنوان "مهر [[نبوت]]" یاد کردهاند. این مهر که به صورت برجستگی گوشتی<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۲۶؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۶ و سنن ترمذی، ج ۵، ص۲۶۳.</ref> یا مویی در میان دو شانه آن [[حضرت]]، [[خودنمایی]] میکرد، هر چند قدری برآمدگی داشت، امّا کوچک بود؛ به گونهای که از روی [[لباس]] به صورت برجستگی مشهود، خود را نشان نمیداد و آن گونه که از [[سلمان فارسی]] و برخی دیگر از [[اصحاب]] [[روایت]] شده است، اندازه این مهر "به اندازه تخم کبوتر" بود<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۲۶؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۶؛ کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۴۴۶ و دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۶۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۷.</ref>. | *از ویژگیهای جسمانی خاصش، وجود برآمدگی کوچک و سرخ رنگی در پشتشان بود<ref>سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۶۳؛ الشمائل المحمدیه، ص ۲۹ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۲، ص ۴۱.</ref> که [[سیره]] نگاران از آن با عنوان "مهر [[نبوت]]" یاد کردهاند. این مهر که به صورت برجستگی گوشتی<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۲۶؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۶ و سنن ترمذی، ج ۵، ص۲۶۳.</ref> یا مویی در میان دو شانه آن [[حضرت]]، [[خودنمایی]] میکرد، هر چند قدری برآمدگی داشت، امّا کوچک بود؛ به گونهای که از روی [[لباس]] به صورت برجستگی مشهود، خود را نشان نمیداد و آن گونه که از [[سلمان فارسی]] و برخی دیگر از [[اصحاب]] [[روایت]] شده است، اندازه این مهر "به اندازه تخم کبوتر" بود<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۲۶؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۶؛ کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۴۴۶ و دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۶۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۷.</ref>. | ||
*دستان [[رسول خدا]]{{صل}} دستانی ورزیده و بلند<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۳۲۸؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۸؛ دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۴۴ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۷.</ref> با بازوانی ستبر<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۲۷۰ و البدایه و النهایة، ج ۶، ص ۱۹.</ref> و استخوانهای دست و پاهایش صاف و بدون کجی<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۸؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۶ - ۳۱۷ و شرف المصطفی، ج ۲، ص ۹۲.</ref> و بندهای دستش پهن و کشیده بود<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۷؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۵۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۰۶.</ref>. [[کف دست]] و پایش نیز درشت<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۵۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۵ و الشمائل المحمدیه، ص۱۹.</ref> و کشیده<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۷؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۰۶ و اعلام النبوه، ص ۸۵.</ref> و مانند [[کف دست]] عطرفروشان، معطر بود<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۰۵؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۵۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۲، ص۸۵.</ref> و در [[لطافت]] و [[نرمی]]، هیچ دیبا و حریری لطیفتر و ملایمتر از [[کف دست]] او نبود<ref>مسند احمد، ج ۳، ص ۱۰۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۴۴؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۱ و سنن ترمذی، ج ۳، ص ۲۴۹.</ref>. همچنین انگشتانش کلفت و ضخیم<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۱؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۲۶۵؛ البدایه و النهایه، ج ۶، ص ۱۸ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۷۷.</ref> و در عین حال کشیده و بلند بود<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۸؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ شرف المصطفی، ج ۲، ص ۹۲ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۷-۴۶۸.</ref>. | *دستان [[رسول خدا]]{{صل}} دستانی ورزیده و بلند<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۳۲۸؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۸؛ دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۴۴ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۷.</ref> با بازوانی ستبر<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۲۷۰ و البدایه و النهایة، ج ۶، ص ۱۹.</ref> و استخوانهای دست و پاهایش صاف و بدون کجی<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۸؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۶ - ۳۱۷ و شرف المصطفی، ج ۲، ص ۹۲.</ref> و بندهای دستش پهن و کشیده بود<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۷؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۵۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۰۶.</ref>. [[کف دست]] و پایش نیز درشت<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۵۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۵ و الشمائل المحمدیه، ص۱۹.</ref> و کشیده<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۷؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۰۶ و اعلام النبوه، ص ۸۵.</ref> و مانند [[کف دست]] عطرفروشان، معطر بود<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۰۵؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۵۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۲، ص۸۵.</ref> و در [[لطافت]] و [[نرمی]]، هیچ دیبا و حریری لطیفتر و ملایمتر از [[کف دست]] او نبود<ref>مسند احمد، ج ۳، ص ۱۰۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۴۴؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۱ و سنن ترمذی، ج ۳، ص ۲۴۹.</ref>. همچنین انگشتانش کلفت و ضخیم<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۱؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۲۶۵؛ البدایه و النهایه، ج ۶، ص ۱۸ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۷۷.</ref> و در عین حال کشیده و بلند بود<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۸؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ شرف المصطفی، ج ۲، ص ۹۲ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۷-۴۶۸.</ref>. | ||
*پاهای [[پیامبر]] در [[زیبایی]]، زیباترین پاها توصیف شدهاند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۲، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۰۴؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۲، ص ۷۹ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۳۳.</ref>؛ پاهایی باریک و [[ظریف]]<ref>مسند احمد، ج۵، ص ۹۷؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۶۴؛ کوفی، المصنف، ج ۷، ص ۴۴۶ و انساب الاشراف، ۱۰، مسند احمد، ج ۵، ج ۱، ص ۳۹۳.</ref> با ساقهای بلند و ورزیده<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص ۸۱ و عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۱۷.</ref> و پاشنههای [[ظریف]] و کم گوشت<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۸۷؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۴؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۶۴ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۹.</ref>. رانهایش خیلی کلفت و ضخیم نبود<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۷۱؛ المناقب، ج۱، ص۱۵۶ و تقیالدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۷۵.</ref>. لگن خاصرهاش چون مردان [[شجاع]]، کمی پهن بود<ref>المناقب، ج۱، ص۱۵۶ و بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۸۱.</ref>. | *پاهای [[پیامبر]] در [[زیبایی]]، زیباترین پاها توصیف شدهاند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۲، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۰۴؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۲، ص ۷۹ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۳۳.</ref>؛ پاهایی باریک و [[ظریف]]<ref>مسند احمد، ج۵، ص ۹۷؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۶۴؛ کوفی، المصنف، ج ۷، ص ۴۴۶ و انساب الاشراف، ۱۰، مسند احمد، ج ۵، ج ۱، ص ۳۹۳.</ref> با ساقهای بلند و ورزیده<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص ۸۱ و عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۱۷.</ref> و پاشنههای [[ظریف]] و کم گوشت<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۸۷؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۸۴؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۶۴ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۹.</ref>. رانهایش خیلی کلفت و ضخیم نبود<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۷۱؛ المناقب، ج۱، ص۱۵۶ و تقیالدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۷۵.</ref>. لگن خاصرهاش چون مردان [[شجاع]]، کمی پهن بود<ref>المناقب، ج۱، ص۱۵۶ و بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۸۱.</ref>. کف پاهایش نسبتاً درشت و ضخیم<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۵۸، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۱۵ و الشمائل المحمدیه، ص۱۹.</ref> و گودی کف پایش بیشتر از حد متعارف بود<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵، الشمائل المحمدیه، ص ۲۳ و شرف المصطفی، ج ۲، ص ۹۳.</ref>. قسمت قوزک پایش به پایین، خیلی پر گوشت نبود؛ به گونهای که [[آب]] از روی پایش رد میشد<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶، الثقات، ج ۲، ص ۱۴۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۰۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۸-۴۶۹.</ref>. | ||
==توصیف جامع [[شمایل]] [[نبوی]]{{صل}}== | ==توصیف جامع [[شمایل]] [[نبوی]]{{صل}}== | ||
*در میان [[احادیث]] و [[روایات]] موجود درباره [[شمایل]] [[نورانی]] [[رسول خدا]]{{صل}} برخی [[روایات]] جامعترند؛ مانند: | *در میان [[احادیث]] و [[روایات]] موجود درباره [[شمایل]] [[نورانی]] [[رسول خدا]]{{صل}} برخی [[روایات]] جامعترند؛ مانند: | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==اوصاف آن [[حضرت]] از زبان [[هند بن ابیهاله]]== | ==اوصاف آن [[حضرت]] از زبان [[هند بن ابیهاله]]== | ||
*[[امام]] [[حسن بن علی]]{{ع}} فرموده است: "روزی از دایی خود، [[هند بن ابوهاله تمیمی]] که مردی [[وصف]] کننده بود، خواستم تا [[صفات]] [[رسول خدا]]{{صل}} را برای من بیان کند و [[دوست]] میداشتم چیزهایی را بگوید که به آن دلبستگی داشتم و میان من و آن [[حضرت]]، مشترک بود؛ و او چنین گفت: "[[پیامبر]]{{صل}} در نظر [[مردم]] بسیار بزرگ و بزرگوار بود؛ چهرهاش چون [[ماه]] شب چهاردهم میدرخشید؛ از فرد کوتهقامت، بلندتر و از فرد بلندقامت کوتاهتر بود؛ سرش بزرگ و موهایش نسبتا صاف بود و گاه که موهایش زیاد بود، فرق میگشود؛ وگرنه آن آن را به حال خود میگذاشت و مویش هیچگاه از لاله گوش فروتر نبود؛ مگر هنگامی که زلف داشت. چهرهاش گلفام و درخشان و پیشانی اش گشاده و ابروانش نسبتا باریک و کشیده بود، گرچه به یکدیگر پیوسته نبود و میان آن، رگی وجود داشت که هنگام [[خشم]] برجسته میشد. بینی اش نسبتا برجسته بود و پرتوی بر آن دیده میشد که میپنداشتی بدون برآمدگی است. ریش آن [[حضرت]]، انبوه و دهانش بزرگ و دندانهایش سپید و میان آنها اندکی فاصله بود؛ موهای سینهاش نرم و گردنش در سپیدی چون گردن مجسمههای مرمرین با درخشش نقره فام بود. همه اندامهایش معتدل و ورزیده بود و سینه و شکمش در یک سطح قرار داشت. شانههایش فراخ و استخوانبندی آن [[حضرت]]، درشت و قسمتهای بدنش که از زیر جامه بیرون بود، درخشنده و سپید بود و از زیر گلو تا روی نافش رشتهمویی چون خط رسته بود و روی سینهاش موی دیگری نرسته بود؛ ولی روی شانهها و ساقهای دستش مو داشت و نیز بالای سینهاش موهایی رسته بود. استخوانهای ساعد ایشان دراز و کشیده و [[کف دست]] آن [[حضرت]]، ضخیم و گشاده بود که این صفت، کنایه از [[بخشندگی]] است. در عین حال، دست و پایشان استخوانی و درشت و | *[[امام]] [[حسن بن علی]]{{ع}} فرموده است: "روزی از دایی خود، [[هند بن ابوهاله تمیمی]] که مردی [[وصف]] کننده بود، خواستم تا [[صفات]] [[رسول خدا]]{{صل}} را برای من بیان کند و [[دوست]] میداشتم چیزهایی را بگوید که به آن دلبستگی داشتم و میان من و آن [[حضرت]]، مشترک بود؛ و او چنین گفت: "[[پیامبر]]{{صل}} در نظر [[مردم]] بسیار بزرگ و بزرگوار بود؛ چهرهاش چون [[ماه]] شب چهاردهم میدرخشید؛ از فرد کوتهقامت، بلندتر و از فرد بلندقامت کوتاهتر بود؛ سرش بزرگ و موهایش نسبتا صاف بود و گاه که موهایش زیاد بود، فرق میگشود؛ وگرنه آن آن را به حال خود میگذاشت و مویش هیچگاه از لاله گوش فروتر نبود؛ مگر هنگامی که زلف داشت. چهرهاش گلفام و درخشان و پیشانی اش گشاده و ابروانش نسبتا باریک و کشیده بود، گرچه به یکدیگر پیوسته نبود و میان آن، رگی وجود داشت که هنگام [[خشم]] برجسته میشد. بینی اش نسبتا برجسته بود و پرتوی بر آن دیده میشد که میپنداشتی بدون برآمدگی است. ریش آن [[حضرت]]، انبوه و دهانش بزرگ و دندانهایش سپید و میان آنها اندکی فاصله بود؛ موهای سینهاش نرم و گردنش در سپیدی چون گردن مجسمههای مرمرین با درخشش نقره فام بود. همه اندامهایش معتدل و ورزیده بود و سینه و شکمش در یک سطح قرار داشت. شانههایش فراخ و استخوانبندی آن [[حضرت]]، درشت و قسمتهای بدنش که از زیر جامه بیرون بود، درخشنده و سپید بود و از زیر گلو تا روی نافش رشتهمویی چون خط رسته بود و روی سینهاش موی دیگری نرسته بود؛ ولی روی شانهها و ساقهای دستش مو داشت و نیز بالای سینهاش موهایی رسته بود. استخوانهای ساعد ایشان دراز و کشیده و [[کف دست]] آن [[حضرت]]، ضخیم و گشاده بود که این صفت، کنایه از [[بخشندگی]] است. در عین حال، دست و پایشان استخوانی و درشت و کف پاها گود و پوست آن صاف و بدون چروک بود. پشت پای آن بزرگوار به سمت جلو متمایل میشد؛ گویی در سرازیری حرکت میکرد و به هر سو که برمیگشت، با تمام [[بدن]] برمیگشت. نگاهش غالبا به سمت پایین بود و بیشتر به [[زمین]] مینگریست تا به [[آسمان]]. از [[اصحاب]] خود [[سبقت]] میگرفت و هر کس را که میدید، به [[سلام]] دادن پیشی میگرفت"<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۵، دلائل النبوه، ص ۲۸۶ - ۲۸۷؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶ - ۱۵۷؛ الثقات، ج ۲، ص ۱۴۵ - ۱۴۶ و معانی الاخبار، ص ۸۰ - ۰۸۱</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۰-۴۷۱.</ref>. | ||
==توصیف [[رسول خدا]]{{صل}} از زبان [[ام معبد]]== | ==توصیف [[رسول خدا]]{{صل}} از زبان [[ام معبد]]== |