←مقدمه
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}') |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*ایمان در مفهوم [[اعتقاد]] قلبی به [[خداوند]]، از واژههای کلیدی [[نهج البلاغه]] بهشمار میرود که در مجموع (بههمراه مشتقات آن) [[حدود]] ۱۵۰ بار از آن سخن بهمیان آمده است. آموزههای [[نهج البلاغه]] ایمان را [[معرفت]] به [[قلب]]، اقرار به زبان و عمل به ارکان میداند<ref>{{متن حدیث|وَ [قَدْ] سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ (علیه السلام): الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۲۷</ref>. مطابق با این تعریف، ایمان افزون بر [[معرفت]] قلبی و اقرار زبانی، بعد عملی [[انسان]] را هم در برمیگیرد. بنابراین ایمان و [[تصدیق]] سه مرتبه دارد: قلبی، زبانی، عملی. در [[مقام]] بایدها کمال آن است که هر سه مرحله ایمانی در [[انسان]] تجلی یابد، هرچند در مقایسه هستها ممکن است تنها [[تصدیق]] قلبی و لسانی وجود داشته باشد و شخص در عمل یعنی بروز و [[ظهور]] باور قلبی خود دچار ضعف و سستی باشد. از دیگر سو، نقطه مقابل و ضد ایمان، [[کفر]] است؛ همچنانکه از [[کلام]] [[امام]] {{ع}} خطاب به [[معاویه]] چنین بهدست میآید: ما ایمان آوردیم و شما [[کافر]] ماندید<ref>{{متن حدیث|أَنَّا آمَنَّا وَ كَفَرْتُمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۴</ref>. همچنین براساس آموزههای [[نهج البلاغه]]، ایمان موهبتی الهی است که بر چهار ستون [[صبر]]، [[یقین]]، [[عدل]] و [[جهاد]] استوار است که بخشی ناظر به مرحله نظر است و بخش دیگر ناظر به مرحله عمل<ref>{{متن حدیث|فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت | *ایمان در مفهوم [[اعتقاد]] قلبی به [[خداوند]]، از واژههای کلیدی [[نهج البلاغه]] بهشمار میرود که در مجموع (بههمراه مشتقات آن) [[حدود]] ۱۵۰ بار از آن سخن بهمیان آمده است. آموزههای [[نهج البلاغه]] ایمان را [[معرفت]] به [[قلب]]، اقرار به زبان و عمل به ارکان میداند<ref>{{متن حدیث|وَ [قَدْ] سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ (علیه السلام): الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۲۷</ref>. مطابق با این تعریف، ایمان افزون بر [[معرفت]] قلبی و اقرار زبانی، بعد عملی [[انسان]] را هم در برمیگیرد. بنابراین ایمان و [[تصدیق]] سه مرتبه دارد: قلبی، زبانی، عملی. در [[مقام]] بایدها کمال آن است که هر سه مرحله ایمانی در [[انسان]] تجلی یابد، هرچند در مقایسه هستها ممکن است تنها [[تصدیق]] قلبی و لسانی وجود داشته باشد و شخص در عمل یعنی بروز و [[ظهور]] باور قلبی خود دچار ضعف و سستی باشد. از دیگر سو، نقطه مقابل و ضد ایمان، [[کفر]] است؛ همچنانکه از [[کلام]] [[امام]] {{ع}} خطاب به [[معاویه]] چنین بهدست میآید: ما ایمان آوردیم و شما [[کافر]] ماندید<ref>{{متن حدیث|أَنَّا آمَنَّا وَ كَفَرْتُمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۴</ref>. همچنین براساس آموزههای [[نهج البلاغه]]، ایمان موهبتی الهی است که بر چهار ستون [[صبر]]، [[یقین]]، [[عدل]] و [[جهاد]] استوار است که بخشی ناظر به مرحله نظر است و بخش دیگر ناظر به مرحله عمل<ref>{{متن حدیث|فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳١</ref>. در واقع ایمان و بنای رفیع آن در گروه شکلگیری این چهار عنصر است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 156- 157.</ref>. | ||
==مفهومشناسی لغوی ایمان== | ==مفهومشناسی لغوی ایمان== | ||
*ایمان از "أمن" است که برای برخی یک اصل معنایی یعنی سکون [[نفس]] و [[امنیت]] (ضد [[خوف]]) و برخی دو اصل معنایی برای آن قائلاند، یعنی افزون بر معنای اول، معنای [[تصدیق]] را نیز بدان افزودهاند. برای ایمان<ref>ایمان از ابواب ثلاثی مزید است و معنای متعدی دارد. گفتنی است "اَیمان" بر وزن اَفعال جمع یمین و به معنای قسم خوردن است که در آیه {{متن قرآن|وَلاَ تَجْعَلُواْ اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۲۴. بدین معنا بهکار رفته است.</ref> دو معنا ذکر شده است: نخست، [[ایمان آوردن]] و [[تصدیق]] و [[پناه]] دادن و دوم، [[امنیت]] بخشیدن. [[نهج البلاغه]] هر دوی این معانی را تأیید میکند. برای مثال جمله زیر را بنگرید: و بدو میگرویم، گرویدن آنکس که با [[یقین]] بدو [[امید]] دارد<ref>{{متن حدیث|وَ نُؤْمِنُ بِهِ إِيمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 157.</ref>. | *ایمان از "أمن" است که برای برخی یک اصل معنایی یعنی سکون [[نفس]] و [[امنیت]] (ضد [[خوف]]) و برخی دو اصل معنایی برای آن قائلاند، یعنی افزون بر معنای اول، معنای [[تصدیق]] را نیز بدان افزودهاند. برای ایمان<ref>ایمان از ابواب ثلاثی مزید است و معنای متعدی دارد. گفتنی است "اَیمان" بر وزن اَفعال جمع یمین و به معنای قسم خوردن است که در آیه {{متن قرآن|وَلاَ تَجْعَلُواْ اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۲۴. بدین معنا بهکار رفته است.</ref> دو معنا ذکر شده است: نخست، [[ایمان آوردن]] و [[تصدیق]] و [[پناه]] دادن و دوم، [[امنیت]] بخشیدن. [[نهج البلاغه]] هر دوی این معانی را تأیید میکند. برای مثال جمله زیر را بنگرید: و بدو میگرویم، گرویدن آنکس که با [[یقین]] بدو [[امید]] دارد<ref>{{متن حدیث|وَ نُؤْمِنُ بِهِ إِيمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 157.</ref>. |