←رافع در جنگ سلاسل
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
رافع میگوید: "من قبل از اینکه [[مسلمان]] شوم، [[مسیحی]] بودم و نامم سرجس بود. کار من هم [[راهنمایی]] کردن [[مردم]] و نشان دادن راههای بیابانی به آنها بود تا در مسافرتها [[راه]] را گم نکنند. البته در ایام [[جاهلیت]] این کار را برای [[خدا]] انجام نمیدادم! بلکه [[واقعیت]] این بود که من یک دزد بودم و کاروانها را به بیابانهای رملی [[هدایت]] میکردم تا در آنجا زمینگیر شوند و بعد آنها را [[غارت]] میکردم. در این مدت هرگز کسی بر من چیره نشد؛ چون من در پوسته تخم شتر مرغها در زیر رملها آب [[پنهان]] میکردم و خود را از [[تشنگی]] [[نجات]] میدادم"<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۶۲۴.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[رافع بن عمیره (مقاله)|مقاله «رافع بن عمیره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۹۵.</ref> | رافع میگوید: "من قبل از اینکه [[مسلمان]] شوم، [[مسیحی]] بودم و نامم سرجس بود. کار من هم [[راهنمایی]] کردن [[مردم]] و نشان دادن راههای بیابانی به آنها بود تا در مسافرتها [[راه]] را گم نکنند. البته در ایام [[جاهلیت]] این کار را برای [[خدا]] انجام نمیدادم! بلکه [[واقعیت]] این بود که من یک دزد بودم و کاروانها را به بیابانهای رملی [[هدایت]] میکردم تا در آنجا زمینگیر شوند و بعد آنها را [[غارت]] میکردم. در این مدت هرگز کسی بر من چیره نشد؛ چون من در پوسته تخم شتر مرغها در زیر رملها آب [[پنهان]] میکردم و خود را از [[تشنگی]] [[نجات]] میدادم"<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۶۲۴.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[رافع بن عمیره (مقاله)|مقاله «رافع بن عمیره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۹۵.</ref> | ||
==رافع در جنگ سلاسل== | ==[[رافع]] در جنگ سلاسل== | ||
==[[رافع]]؛ راهنمای [[راه]] [[شام]]== | ==[[رافع]]؛ راهنمای [[راه]] [[شام]]== |