امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد می‌کنند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از [[روایات]] فهمیده می‌شود که ستیز و رویارویی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با [[اهل کتاب]]، همیشه یکسان نبوده، بلکه در مواردی با دریافت [[جزیه]]، به آنان اجازه می‌دهد به [[دین]] خودشان برجای بمانند و با گروهی به بحث و [[مناظره]] می‌پردازد و آنان را با این روش، به [[اسلام]] [[دعوت]] می‌کند و ممکن است بگوییم در آغاز [[قیام]]، با آنان به بحث می‌پردازد، و با کسانی که [[حق]] را [[پنهان]] سازند، می‌جنگد<ref>[[نجم الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[چشم‌اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم‌اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۱۴۳.</ref>. [[شهر بن حوشب]] می‌گوید: [[حجاج]] به من گفت: در [[قرآن]] آیه‌ای است که مرا خسته کرده است (و معنای آن را نمی‌فهمم). گفتم: کدام آیه‌؟ گفت: آن‌جا که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ}}<ref>سوره نساء، ۱۵۹.</ref>؛ هیچ‌یک از [[اهل کتاب]] نیست مگر آنکه قبل از مرگش [[ایمان]] می‌آورد. و مکرّر اتفاق افتاده است که فردی نصرانی یا [[یهودی]] را پیش من می‌آورند و گردنش را می‌زنم و آن‌گاه به لب‌هایش خیره می‌شوم، ولی حرکتی نمی‌کند تا این‌که [[نفس]] او قطع می‌شود. شهر بن حوشب می‌گوید: به او گفتم: معنای [[آیه]]، این نیست که تو پنداشتی؛ بلکه مراد این است که وقتی پیش از [[قیامت]]، [[عیسی بن مریم]] از [[آسمان]] فرود آید و به [[حضرت قائم]] {{ع}} [[اقتدا]] کند، در آن هنگام هیچ [[یهودی]] و نصرانی نمی‌ماند، مگر آنکه پیش از [[مرگ]] به او [[ایمان]] می‌آورد. [[حجاج]] پرسید: این [[تفسیر]] را از کجا فراگرفته‌ای و چه کسی آن را به تو آموخته است‌؟ گفتم: این [[تفسیر]] را [[امام باقر]] {{ع}} فرمود. [[حجاج]] گفت: از چشمه‌ای زلال به دست آورده‌ای<ref>بحار الانوار، ج ۱۴، ص ۳۴۹؛ تفسیر قمی، ص ۱۴۶؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۳۲.</ref>.
::::::«از [[روایات]] فهمیده می‌شود که ستیز و رویارویی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با [[اهل کتاب]]، همیشه یکسان نبوده، بلکه در مواردی با دریافت [[جزیه]]، به آنان اجازه می‌دهد به [[دین]] خودشان برجای بمانند و با گروهی به بحث و [[مناظره]] می‌پردازد و آنان را با این روش، به [[اسلام]] [[دعوت]] می‌کند و ممکن است بگوییم در آغاز [[قیام]]، با آنان به بحث می‌پردازد، و با کسانی که [[حق]] را پنهان سازند، می‌جنگد<ref>[[نجم الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[چشم‌اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم‌اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۱۴۳.</ref>. [[شهر بن حوشب]] می‌گوید: [[حجاج]] به من گفت: در [[قرآن]] آیه‌ای است که مرا خسته کرده است (و معنای آن را نمی‌فهمم). گفتم: کدام آیه‌؟ گفت: آن‌جا که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ}}<ref>سوره نساء، ۱۵۹.</ref>؛ هیچ‌یک از [[اهل کتاب]] نیست مگر آنکه قبل از مرگش [[ایمان]] می‌آورد. و مکرّر اتفاق افتاده است که فردی نصرانی یا [[یهودی]] را پیش من می‌آورند و گردنش را می‌زنم و آن‌گاه به لب‌هایش خیره می‌شوم، ولی حرکتی نمی‌کند تا این‌که [[نفس]] او قطع می‌شود. شهر بن حوشب می‌گوید: به او گفتم: معنای [[آیه]]، این نیست که تو پنداشتی؛ بلکه مراد این است که وقتی پیش از [[قیامت]]، [[عیسی بن مریم]] از [[آسمان]] فرود آید و به [[حضرت قائم]] {{ع}} [[اقتدا]] کند، در آن هنگام هیچ [[یهودی]] و نصرانی نمی‌ماند، مگر آنکه پیش از [[مرگ]] به او [[ایمان]] می‌آورد. [[حجاج]] پرسید: این [[تفسیر]] را از کجا فراگرفته‌ای و چه کسی آن را به تو آموخته است‌؟ گفتم: این [[تفسیر]] را [[امام باقر]] {{ع}} فرمود. [[حجاج]] گفت: از چشمه‌ای زلال به دست آورده‌ای<ref>بحار الانوار، ج ۱۴، ص ۳۴۹؛ تفسیر قمی، ص ۱۴۶؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۳۲.</ref>.
::::::[[عبدالله بن بکیر]] از [[امام کاظم]] {{ع}} درباره [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا}}<ref>سوره آل عمران، ۸۴.</ref> سؤال کرد. [[امام]] فرمود: "این [[آیه]] درباره [[قائم]] {{ع}} فرود آمده است. هنگامی که علیه [[یهود]]، [[نصارا]]، صائبیان، مادی‌گرایان و برگشتگان از [[اسلام]] و [[کافران]] در شرق و غرب کره [[زمین]] [[قیام]] می‌کند و [[اسلام]] را به آنان پیشنهاد می‌نماید. هرکس پذیرفت، [[دستور]] می‌دهد که [[نماز]] بخواند و [[زکات]] بدهد و برطبق آن‌چه فرد [[مسلمان]]، [[مأمور]] به انجام آن است، [[رفتار]] نماید و هرکس [[مسلمان]] نشود گردنش را می‌زند تا آنکه در شرق و غرب [[جهان]]، یک [[کافر]] بر جای نمی‌ماند." [[عبدالله]] پرسید: قربانت گردم، در روی [[زمین]] [[مردم]] بسیاری هستند؛ چگونه [[حضرت]] می‌تواند همه آنان را [[مسلمان]] کند یا گردن بزند؟ [[امام کاظم]] {{ع}} فرمود: "وقتی [[خداوند]] چیزی را [[اراده]] کند، چیز اندک را بسیار و بسیار را اندک می‌گرداند"<ref>نور الثقلین، ج ۱، ص ۳۶۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۹.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۵.</ref>.
::::::[[عبدالله بن بکیر]] از [[امام کاظم]] {{ع}} درباره [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا}}<ref>سوره آل عمران، ۸۴.</ref> سؤال کرد. [[امام]] فرمود: "این [[آیه]] درباره [[قائم]] {{ع}} فرود آمده است. هنگامی که علیه [[یهود]]، [[نصارا]]، صائبیان، مادی‌گرایان و برگشتگان از [[اسلام]] و [[کافران]] در شرق و غرب کره [[زمین]] [[قیام]] می‌کند و [[اسلام]] را به آنان پیشنهاد می‌نماید. هرکس پذیرفت، [[دستور]] می‌دهد که [[نماز]] بخواند و [[زکات]] بدهد و برطبق آن‌چه فرد [[مسلمان]]، [[مأمور]] به انجام آن است، [[رفتار]] نماید و هرکس [[مسلمان]] نشود گردنش را می‌زند تا آنکه در شرق و غرب [[جهان]]، یک [[کافر]] بر جای نمی‌ماند." [[عبدالله]] پرسید: قربانت گردم، در روی [[زمین]] [[مردم]] بسیاری هستند؛ چگونه [[حضرت]] می‌تواند همه آنان را [[مسلمان]] کند یا گردن بزند؟ [[امام کاظم]] {{ع}} فرمود: "وقتی [[خداوند]] چیزی را [[اراده]] کند، چیز اندک را بسیار و بسیار را اندک می‌گرداند"<ref>نور الثقلین، ج ۱، ص ۳۶۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۹.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۵.</ref>.


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش