زیاد بن ابیه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:


==زیاد بن ابیه در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]==
==زیاد بن ابیه در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]==
او به نام مادرش سُمَیه، "[[زیاد بن سُمیه]]" خوانده می‌شد و پیش از نسبت داده شدنش توسط [[معاویه]] به [[ابوسفیان]]، وی را "زیاد بن عُبَید ثَقَفی" نیز می‌خواندند. در مقدمه این بخش، به [[اجمال]] از زیاد، [[سخن]] گفتیم. زیاد از [[خطیبان]] و سیاستمدارانی است‌که به هوش سرشار و [[نیرنگ]] در میدان‌سیاست، شُهره‌اند. [[سمیه]]- که زنی [[بدکار]] از [[مردمان]] [[طائف]] و در [[عقد]] [[ازدواج]] عُبَید ثَقَفی بود- او را به [[سال اول هجری]] بزاد. زیاد، به روزگار [[خلافت ابوبکر]]، [[مسلمان]] شد و در عنفوان [[جوانی]] به خاطر [[کفایت]] و هوش سیاسی‌اش مورد توجه [[عمر]] قرار گرفت. [[عمر]]، او را به هنگام خلافتش برای ساماندهی برخی از [[ناهنجاری‌ها]] به [[یمن]]، گسیل داشت و زمانی نیز برای اخذ [[زکات]] [[بصره]] و برخی نواحی آن، وی را به آنجا اعزام کرد. زیاد در [[بصره]] می‌زیست و مدتی سِمَت [[کتابت]] [[فرمانداران]] آن دیار: [[ابو موسی اشعری]]، [[مُغَیرة بن شُعبة]] و [[عبدالله بن عامر بن کریز|عبد الله بن عامر]] را به عهده داشت. پس از [[خلافت علی]]{{ع}} او در [[بصره]] کاتب و [[مشاور]] [[عبد الله]] بن [[عباس]] بود، و چون [[ابن عباس]] عازم [[جنگ]] [[صِفین]] شد، وی را [[جانشین]] خود در [[خراج]] و [[بیت المال]] و [[دیوان]] [[بصره]] کرد. هنگامی که [[اهل]] [[فارس]] و کرمان از دادن [[مالیات]]، سر برتافتند [و با [[شورش]] بر] فرماندار آن دیار، سهل بن حُنَیف، وی را [[اخراج]] کردند، [[علی]]{{ع}} با یارانش به [[رایزنی]] پرداخت که [[مرد]] [[مدبر]] و سیاستمداری را به آن دیار، گسیل دارد. [[ابن عباس]]، زیاد را پیشنهاد کرد و جاریة بن قُدامه بر این پیشنهاد، تأکید کرد و بدین‌سان، زیاد، از سوی [[علی]]{{ع}} به [[حکومت]] [[فارس]] و کرمان، گماشته شد و با سیاستمداری و [[زیرکی]]، [[فتنه]] را خاموش کرد؛ ولی پس از آن، کارهای ناشایستی انجام داد و [[اعتراض]] [[امام]]{{ع}} را برانگیخت.
او به نام مادرش سُمَیه، "[[زیاد بن سُمیه]]" خوانده می‌شد و پیش از نسبت داده شدنش توسط [[معاویه]] به [[ابوسفیان]]، وی را "زیاد بن عُبَید ثَقَفی" نیز می‌خواندند. در مقدمه این بخش، به [[اجمال]] از زیاد، [[سخن]] گفتیم. زیاد از [[خطیبان]] و سیاستمدارانی است‌که به هوش سرشار و [[نیرنگ]] در میدان‌سیاست، شُهره‌اند. [[سمیه]]- که زنی [[بدکار]] از [[مردمان]] [[طائف]] و در [[عقد]] [[ازدواج]] عُبَید ثَقَفی بود- او را به [[سال اول هجری]] بزاد. زیاد، به روزگار [[خلافت ابوبکر]]، [[مسلمان]] شد و در عنفوان [[جوانی]] به خاطر [[کفایت]] و هوش سیاسی‌اش مورد توجه [[عمر]] قرار گرفت. [[عمر]]، او را به هنگام خلافتش برای ساماندهی برخی از [[ناهنجاری‌ها]] به [[یمن]]، گسیل داشت و زمانی نیز برای اخذ [[زکات]] [[بصره]] و برخی نواحی آن، وی را به آنجا اعزام کرد. زیاد در [[بصره]] می‌زیست و مدتی سِمَت [[کتابت]] [[فرمانداران]] آن دیار: [[ابو موسی اشعری]]، [[مُغَیرة بن شُعبة]] و [[عبدالله بن عامر بن کریز|عبد الله بن عامر]] را به عهده داشت. پس از [[خلافت علی]]{{ع}} او در [[بصره]] کاتب و [[مشاور]] [[عبد الله بن عباس]] بود، و چون [[ابن عباس]] عازم [[جنگ]] [[صِفین]] شد، وی را [[جانشین]] خود در [[خراج]] و [[بیت المال]] و [[دیوان]] [[بصره]] کرد. هنگامی که [[اهل]] [[فارس]] و کرمان از دادن [[مالیات]]، سر برتافتند [و با [[شورش]] بر] فرماندار آن دیار، سهل بن حُنَیف، وی را [[اخراج]] کردند، [[علی]]{{ع}} با یارانش به [[رایزنی]] پرداخت که [[مرد]] [[مدبر]] و سیاستمداری را به آن دیار، گسیل دارد. [[ابن عباس]]، زیاد را پیشنهاد کرد و جاریة بن قُدامه بر این پیشنهاد، تأکید کرد و بدین‌سان، زیاد، از سوی [[علی]]{{ع}} به [[حکومت]] [[فارس]] و کرمان، گماشته شد و با سیاستمداری و [[زیرکی]]، [[فتنه]] را خاموش کرد؛ ولی پس از آن، کارهای ناشایستی انجام داد و [[اعتراض]] [[امام]]{{ع}} را برانگیخت.


زیاد در هیچ یک از جنگ‌های [[علی]]{{ع}} شرکت نداشت و تا روزگار [[شهادت علی]]{{ع}} و حتی در آغازین روزهای [[خلافت]] [[معاویه]]، با [[علی]]{{ع}} و فرزندش [[امام حسن]]{{ع}} بود. اما زیاد، تحت تأثیر نیرنگ‌های [[معاویه]] لغزید و در آنچه [[علی]]{{ع}} وی را از آن [[بیم]] داده بود، واقع شد و با [[توطئه]] "پیدا شدن پدرش"، یکسر در [[اختیار]] [[معاویه]] قرار گرفت. [[معاویه]] او را [[برادر]] خود خواند و چند نفر نیز بر زنازاده بودنِ او [[شهادت]] دادند و بدین‌سان، او "زیاد بن [[ابی سفیان]]" شد!
زیاد در هیچ یک از جنگ‌های [[علی]]{{ع}} شرکت نداشت و تا روزگار [[شهادت علی]]{{ع}} و حتی در آغازین روزهای [[خلافت]] [[معاویه]]، با [[علی]]{{ع}} و فرزندش [[امام حسن]]{{ع}} بود. اما زیاد، تحت تأثیر نیرنگ‌های [[معاویه]] لغزید و در آنچه [[علی]]{{ع}} وی را از آن [[بیم]] داده بود، واقع شد و با [[توطئه]] "پیدا شدن پدرش"، یکسر در [[اختیار]] [[معاویه]] قرار گرفت. [[معاویه]] او را [[برادر]] خود خواند و چند نفر نیز بر زنازاده بودنِ او [[شهادت]] دادند و بدین‌سان، او "زیاد بن [[ابی سفیان]]" شد!
زیاد که ریشه در [[تباهی‌ها]] و [[زشتی‌ها]] داشت، در دربار [[معاویه]] بود که بد نهادی و تیره جانی خود را بروز داد. او ابتدا [[فرماندار بصره]] و سپس [[کوفه]] و [[بصره]] شد و چون بر [[کوفه]] و [[بصره]] یکجا [[تسلط]] یافت، از هیچ گونه [[فساد]] و ستم‌بارگی کوتاهی نکرد و بر [[مردمان]]، بخصوص [[شیعیان]] [[علی]]{{ع}} بسی سخت گرفت و بسیاری را در سیاه‌چال‌ها زندانی کرد و یا به [[قتل]] رساند.
زیاد که ریشه در [[تباهی‌ها]] و [[زشتی‌ها]] داشت، در دربار [[معاویه]] بود که بد نهادی و تیره جانی خود را بروز داد. او ابتدا [[فرماندار بصره]] و سپس [[کوفه]] و [[بصره]] شد و چون بر [[کوفه]] و [[بصره]] یکجا [[تسلط]] یافت، از هیچ گونه [[فساد]] و ستم‌بارگی کوتاهی نکرد و بر [[مردمان]]، بخصوص [[شیعیان]] [[علی]]{{ع}} بسی سخت گرفت و بسیاری را در سیاه‌چال‌ها زندانی کرد و یا به [[قتل]] رساند.


زیاد، [[مردمان]] را بر [[بیزاری]] جُستن از [[امام علی]]{{ع}} و [[دشنام]] دادن به مولا، مجبور کرد و بر این کار، پافشاری می‌کرد. زیاد پس از ده سال [[ستم]] و [[تجاوز]] و [[قتل]] و [[غارت]] و [[زشتی]] آفرینی و پلیدی‌گستری، به سال ۵۳ [[هجری]] و در ۵۳ سالگی بر اثر [[طاعون]] در [[گذشت]]؛ اما از این شجره خبیث، ثمره‌ای خبیث و سرشار از [[زشتی]] به نام "عبید [[الله]]" باقی ماند که در تیره‌جانی، ستم‌بارگی و [[ظلم]] به [[آل علی]]{{ع}} و [[شیعیان]] مولا، از [[پدر]]، فراتر بود. زیاد، نمونه روشنی است از سیاستمدارانی که از هوش و [[ذکاوت]] برخوردارند؛ اما [[قلب]] و عاطفه، هرگز! [[شکم‌بارگی]]، هرزگی، [[نفاق]] و [[دورویی]] در [[برخورد با مردم]]، از جمله ویژگی‌های اوست که [[علی]]{{ع}} در نامه‌ای بیدار کننده، به آنها اشاره کرده است. او در نزد کسانی که دنیامداری و کشش‌ها و جاذبه‌های [[دنیایی]] در چشمشان بزرگ می‌نماید، بزرگ بود و بدین‌سان، به هوش سرشار و [[جایگاه]] بلند، ستوده می‌شد؛ اما با نگاهی عمیق‌تر، از [[پلیدی]] و [[زشتی]] و آتشْ نهادی هیچ کم نداشت، آن سان که نَسَب خود را نیز [[تغییر]] داد<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۳۸.</ref>.
زیاد، [[مردمان]] را بر [[بیزاری]] جُستن از [[امام علی]]{{ع}} و [[دشنام]] دادن به مولا، مجبور کرد و بر این کار، پافشاری می‌کرد. زیاد پس از ده سال [[ستم]] و [[تجاوز]] و [[قتل]] و [[غارت]] و [[زشتی]] آفرینی و پلیدی‌گستری، به سال ۵۳ [[هجری]] و در ۵۳ سالگی بر اثر [[طاعون]] در [[گذشت]]؛ اما از این شجره خبیث، ثمره‌ای خبیث و سرشار از [[زشتی]] به نام "[[عبید الله]]" باقی ماند که در تیره‌جانی، ستم‌بارگی و [[ظلم]] به [[آل علی]]{{ع}} و [[شیعیان]] مولا، از [[پدر]]، فراتر بود. زیاد، نمونه روشنی است از سیاستمدارانی که از هوش و [[ذکاوت]] برخوردارند؛ اما [[قلب]] و عاطفه، هرگز! [[شکم‌بارگی]]، هرزگی، [[نفاق]] و [[دورویی]] در [[برخورد با مردم]]، از جمله ویژگی‌های اوست که [[علی]]{{ع}} در نامه‌ای بیدار کننده، به آنها اشاره کرده است. او در نزد کسانی که دنیامداری و کشش‌ها و جاذبه‌های [[دنیایی]] در چشمشان بزرگ می‌نماید، بزرگ بود و بدین‌سان، به هوش سرشار و [[جایگاه]] بلند، ستوده می‌شد؛ اما با نگاهی عمیق‌تر، از [[پلیدی]] و [[زشتی]] و آتشْ نهادی هیچ کم نداشت، آن سان که نَسَب خود را نیز [[تغییر]] داد<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۳۸.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش