جز
جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
*[[اعتقاد به وجود امام]] واحد در هر عصری از موضوعاتی است که در سخنان رسیده از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در کتب [[فریقین]] موجود است. وجود یک [[امام]] در هر عصری مورد تأکید [[امام رضا]]{{ع}} است. [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} در این باب [[مسلمانان]] را به [[تبعیت]] بیچون و چرا از یک [[امام]] [[دعوت]] مینماید<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۲-۱۴۵۳، ۱۴۸۰.</ref>. | *[[اعتقاد به وجود امام]] واحد در هر عصری از موضوعاتی است که در سخنان رسیده از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در کتب [[فریقین]] موجود است. وجود یک [[امام]] در هر عصری مورد تأکید [[امام رضا]]{{ع}} است. [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} در این باب [[مسلمانان]] را به [[تبعیت]] بیچون و چرا از یک [[امام]] [[دعوت]] مینماید<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۲-۱۴۵۳، ۱۴۸۰.</ref>. | ||
*[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[حدیثی]] به تأکید [[امامت]] و [[خلافت]] دو نفر را مردود و [[دستور]] به کشتن نفر دوم داده است<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۲-۱۴۵۳، ۱۴۸۰.</ref>. [[اعتقاد]] به یک [[امام]] در هر عصر از مسلمات [[فریقین]] است و اندک تردیدی در آن نمیتوان روا داشت. به تعبیر زبیدی: "[[دلیل]] منع از وجود دو یا چند [[امام]] در [[جامعۀ اسلامی]] این است که این [[اقدام]] با [[هدف امامت]] ناسازگار است. چون مراد از [[امامت]]، ایجاد [[وحدت]] کلمه در میان [[مسلمانان]] و دفع فتنههاست؛ حال آنکه وجود [[امامان]] متعدد سبب [[پیروی]] [[خلق]] از دستورهای متعدد میشود و دچار پراکندگی میشوند"<ref>إتحاف السادة المتقین، ج۲، ص۲۳۲.</ref>. با توجه به اینکه [[اهل سنت]] نیز بر یکی بودن [[امام]] در هر عصری تأکید دارند، بنابراین روی سخن [[امام رضا]]{{ع}} در یکی بودن [[امام]] با [[زیدیه]] است، زیرا [[زیدیه]] معتقدند که هرگاه شخصی از [[فاطمیان]] برای [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[دست]] به [[شمشیر]] برد و [[اقدام]] به [[دعوت]] کند [[امام]] است و بر [[امت]] [[واجب]] است با او [[بیعت]] کنند<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۱۴۲.</ref>. ممکن است در یک عصری دو نفر در دو منطقه با شرایط فوق [[اقدام]] به [[دعوت]] نمایند. لذا مانعی ندارد در هر عصری چند [[امام]] باشد. [[امام رضا]]{{ع}} در [[مقام]] [[استدلال]] بر یکی بودن [[امام]] در هر عصر، علاوه بر اشاره به مشکل [[اختلاف]] آرای [[امامان]] و تنازعی که در پی آن میان [[خلق]] ایجاد میشود، بر آن است که: "اگر دو [[پیشوا]] و ولی در کار بود، متخاصمان به هر کدام که مایل بودند مراجعه میکنند و [[حکم]] هیچ کدام در [[حق]] آن دیگر نافذ نیست، چون او را قبول نکرده و اطاعتش را [[واجب]] نمیداند و هیچ کدام هم سزاوارتر از دیگری به [[حکومت]] نبودهاند. پس همۀ [[حقوق]] و [[احکام]] و حدود [[باطل]] و عاطل میماند. [[دلیل]] دیگر این است که هیچ یک از این دو [[امام]] و [[پیشوا]] به [[فرمان]] صادر کردن و [[داوری]] کردن و [[امر و نهی]] نمودن سزاوارتر از دیگری نیست و حال که چنین است، بر هر دو لازم و ضروری است که شروع به نظر دادن کنند و بیان [[حکم]] بنمایند و هیچ کدام نیز [[حق]] ندارد از دیگری به گفتن [[کلامی]] [[سبقت]] جوید، چرا که هر دو در [[مقام]] مساویاند و رجحانی بر دیگری ندارند و چنانچه بر یکی از آن دو [[سکوت]] روا باشد، بر دیگری نیز [[سکوت]] جایز است، چون بر هر دو [[سکوت]] جایز شد [[حقوق]] و [[احکام]] ضایع میماند و [[حدود الهی]] [[باطل]] میگردد؛ چنان میشود که گویی [[مردم]] اساساً [[امام]] و [[سرپرستی]] ندارند"<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref>. | *[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[حدیثی]] به تأکید [[امامت]] و [[خلافت]] دو نفر را مردود و [[دستور]] به کشتن نفر دوم داده است<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۲-۱۴۵۳، ۱۴۸۰.</ref>. [[اعتقاد]] به یک [[امام]] در هر عصر از مسلمات [[فریقین]] است و اندک تردیدی در آن نمیتوان روا داشت. به تعبیر زبیدی: "[[دلیل]] منع از وجود دو یا چند [[امام]] در [[جامعۀ اسلامی]] این است که این [[اقدام]] با [[هدف امامت]] ناسازگار است. چون مراد از [[امامت]]، ایجاد [[وحدت]] کلمه در میان [[مسلمانان]] و دفع فتنههاست؛ حال آنکه وجود [[امامان]] متعدد سبب [[پیروی]] [[خلق]] از دستورهای متعدد میشود و دچار پراکندگی میشوند"<ref>إتحاف السادة المتقین، ج۲، ص۲۳۲.</ref>. با توجه به اینکه [[اهل سنت]] نیز بر یکی بودن [[امام]] در هر عصری تأکید دارند، بنابراین روی سخن [[امام رضا]]{{ع}} در یکی بودن [[امام]] با [[زیدیه]] است، زیرا [[زیدیه]] معتقدند که هرگاه شخصی از [[فاطمیان]] برای [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[دست]] به [[شمشیر]] برد و [[اقدام]] به [[دعوت]] کند [[امام]] است و بر [[امت]] [[واجب]] است با او [[بیعت]] کنند<ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ص۱۴۲.</ref>. ممکن است در یک عصری دو نفر در دو منطقه با شرایط فوق [[اقدام]] به [[دعوت]] نمایند. لذا مانعی ندارد در هر عصری چند [[امام]] باشد. [[امام رضا]]{{ع}} در [[مقام]] [[استدلال]] بر یکی بودن [[امام]] در هر عصر، علاوه بر اشاره به مشکل [[اختلاف]] آرای [[امامان]] و تنازعی که در پی آن میان [[خلق]] ایجاد میشود، بر آن است که: "اگر دو [[پیشوا]] و ولی در کار بود، متخاصمان به هر کدام که مایل بودند مراجعه میکنند و [[حکم]] هیچ کدام در [[حق]] آن دیگر نافذ نیست، چون او را قبول نکرده و اطاعتش را [[واجب]] نمیداند و هیچ کدام هم سزاوارتر از دیگری به [[حکومت]] نبودهاند. پس همۀ [[حقوق]] و [[احکام]] و حدود [[باطل]] و عاطل میماند. [[دلیل]] دیگر این است که هیچ یک از این دو [[امام]] و [[پیشوا]] به [[فرمان]] صادر کردن و [[داوری]] کردن و [[امر و نهی]] نمودن سزاوارتر از دیگری نیست و حال که چنین است، بر هر دو لازم و ضروری است که شروع به نظر دادن کنند و بیان [[حکم]] بنمایند و هیچ کدام نیز [[حق]] ندارد از دیگری به گفتن [[کلامی]] [[سبقت]] جوید، چرا که هر دو در [[مقام]] مساویاند و رجحانی بر دیگری ندارند و چنانچه بر یکی از آن دو [[سکوت]] روا باشد، بر دیگری نیز [[سکوت]] جایز است، چون بر هر دو [[سکوت]] جایز شد [[حقوق]] و [[احکام]] ضایع میماند و [[حدود الهی]] [[باطل]] میگردد؛ چنان میشود که گویی [[مردم]] اساساً [[امام]] و [[سرپرستی]] ندارند"<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref>. | ||
*حال که در هر عصر باید یک | *حال که در هر عصر باید یک فرد [[امامت]] [[مسلمانان]] را به عهده گیرد، لازم است که وی [[افضل]] [[مردم]] باشد، زیرا مقدم داشتن [[مفضول]] بر [[فاضل]] عقلاً [[قبیح]] است<ref>کشف المراد، ص۱۸۷.</ref>. و از آنجا که [[مؤمنان]] طبق آیۀ "[[اطاعت]] از [[اولو الامر]]" به [[فرمانبرداری]] بیچون و چرای از [[اولوالامر]] [[الزام]] شدهاند، لازم میآید که او [[معصوم]] باشد وگرنه از نظر [[عقل]] [[الزام]] به [[اطاعت]] مطلق از کسی که احتمال [[خطا]] و [[گناه]] در او باشد، [[نادرست]] است. پس لزوماً در هر عصر یک [[معصوم]] باید [[زمامدار]] امور [[مسلمانان]] باشد که طبق [[آیۀ تطهیر]] و فرمودههای [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} همان [[امامان]] معصوماند که از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} آغاز و به [[حضرت قائم]]{{ع}} ختم میشوند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. | ||
*[[امام رضا]]{{ع}} همانند [[پدران]] بزرگوار خود همیشه به [[میانهروی]] و [[اعتدال]] در موضوع [[امامت]] سفارش میفرمود و از [[افراط و تفریط]] نسبت به [[امامان]] جلوگیری میکرد<ref>مسائل الإمامة، ص۳۳-۴۱.</ref>. ایشان در پاسخ به اندیشۀ [[نفی]] [[مرگ]] [[امام]]، ضمن اعلام اینکه [[امامان]] همه به دست [[طاغوت]] زمانشان به وسیلۀ [[شمشیر]] یا سم به [[شهادت]] رسیدهاند، تأکید میکند که این شهادتها واقعاً اتفاق افتاده، نه آن چنانکه [[غالیان]] و [[مفوضه]] میگویند که [[امامان]] در [[حقیقت]] نمردهاند بلکه امر بر [[مردم]] مشتبه شده است. در ادامه با استناد به آیۀ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ...}}<ref>«آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهاییبخش تو از گروه کافرانم.».. سوره آل عمران، آیه ۵۵.</ref> تأکید میکند که از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]]، تنها [[عیسی]]{{ع}} بود که [[خداوند]] به [[آسمان]] برد و [[مرگ]] او بر [[مردم]] مشتبه شد؛ سپس میفرماید: آنان که در معرفی [[امامان]] از حد [[تجاوز]] میکنند و معتقدند همانطور که به [[نص]] [[قرآن]] امر [[عیسی]] بر [[مردم]] مشتبه شد مانعی ندارد که امر [[امامان]] هم بر [[مردم]] مشتبه شود، در پاسخ میگوییم [[حضرت عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] به [[دنیا]] آمد، چرا این امر را در مورد [[امامان]] نمیگویید؟ [[حضرت]] بعد از [[لعن]] آنان میفرماید: همان طور که رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[پدر]] و [[مادر]] به [[دنیا]] بیایند و تنها [[عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] باشد، همچنین رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] بمیرند و تنها [[عیسی]]{{ع}} مرگش مشتبه شود<ref>التوحید، ص۱۱۳.</ref>. | *[[امام رضا]]{{ع}} همانند [[پدران]] بزرگوار خود همیشه به [[میانهروی]] و [[اعتدال]] در موضوع [[امامت]] سفارش میفرمود و از [[افراط و تفریط]] نسبت به [[امامان]] جلوگیری میکرد<ref>مسائل الإمامة، ص۳۳-۴۱.</ref>. ایشان در پاسخ به اندیشۀ [[نفی]] [[مرگ]] [[امام]]، ضمن اعلام اینکه [[امامان]] همه به دست [[طاغوت]] زمانشان به وسیلۀ [[شمشیر]] یا سم به [[شهادت]] رسیدهاند، تأکید میکند که این شهادتها واقعاً اتفاق افتاده، نه آن چنانکه [[غالیان]] و [[مفوضه]] میگویند که [[امامان]] در [[حقیقت]] نمردهاند بلکه امر بر [[مردم]] مشتبه شده است. در ادامه با استناد به آیۀ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ...}}<ref>«آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهاییبخش تو از گروه کافرانم.».. سوره آل عمران، آیه ۵۵.</ref> تأکید میکند که از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]]، تنها [[عیسی]]{{ع}} بود که [[خداوند]] به [[آسمان]] برد و [[مرگ]] او بر [[مردم]] مشتبه شد؛ سپس میفرماید: آنان که در معرفی [[امامان]] از حد [[تجاوز]] میکنند و معتقدند همانطور که به [[نص]] [[قرآن]] امر [[عیسی]] بر [[مردم]] مشتبه شد مانعی ندارد که امر [[امامان]] هم بر [[مردم]] مشتبه شود، در پاسخ میگوییم [[حضرت عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] به [[دنیا]] آمد، چرا این امر را در مورد [[امامان]] نمیگویید؟ [[حضرت]] بعد از [[لعن]] آنان میفرماید: همان طور که رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[پدر]] و [[مادر]] به [[دنیا]] بیایند و تنها [[عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] باشد، همچنین رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] بمیرند و تنها [[عیسی]]{{ع}} مرگش مشتبه شود<ref>التوحید، ص۱۱۳.</ref>. | ||
*[[امام رضا]]{{ع}} در رد اندیشۀ [[خدا]] انگاری [[امامان]] در [[حدیث]] طولانی و [[مناظره]] گونهای با کسی که مدعی بود یکی از همراهانش [[معتقد]] به [[الوهیت]] [[علی]]{{ع}} است، با صراحت بیان میکند که هر کس [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را از [[مقام عبودیت]] بالاتر برد مصداق آیۀ {{متن قرآن|غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> است. [[حضرت]] ادامه میدهد: از [[غلو]] بپرهیزید. مانند [[نصارا]] [[غلو]] نکنید، و من از غلوکنندگان بیزارم.[[راوی]] از [[امام]] میخواهد که [[خدا]] را توصیف کند. [[امام]] [[صفات الهی]] را ذکر میکند. [[راوی]] میگوید: [[پدر]] و مادرم فدایت ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! همراه من کسی است که از [[دوستان]] شماست و [[گمان]] دارد همۀ این صفات که برای [[خدا]] بر شمردید صفات [[علی]]{{ع}} است. [[امام]] با شنیدن این سخن بدنش به لرزه افتاد و عرق کرد و فرمود: {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ وَ الْكَافِرُونَ عُلُوّاً كَبِيراً}}. آیا این [[علی]] نبود که همانند [[مردم]] میخورد و مینوشید، [[ازدواج]] میکرد و یکی از مخلوقات [[الهی]] بود و در برابر [[عظمت]] [[الهی]] بندهای [[خاشع]] و [[ذلیل]] بود؛ اگر [[علی]] با این [[اوصاف خدا]] باشد پس همۀ شما [[خدا]] هستید؛ چون در این صفات مشترکید. [[راوی]] عرض کرد: از [[علی]] معجزاتی سر زده که از توان [[بشر]] خارج است و غیر [[خدا]] [[قادر]] به آن [[کارها]] نیست. این امور نشان میدهد که او خداست. [[امام]] در پاسخ فرمود: صدور [[کارهای خارقالعاده]] از [[انسان]] [[دلیل]] آن است که این [[کارها]] کار او نیست، بلکه کار خداست که به درخواست بندهاش انجام میدهد<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۷۳.</ref>.<ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref> | *[[امام رضا]]{{ع}} در رد اندیشۀ [[خدا]] انگاری [[امامان]] در [[حدیث]] طولانی و [[مناظره]] گونهای با کسی که مدعی بود یکی از همراهانش [[معتقد]] به [[الوهیت]] [[علی]]{{ع}} است، با صراحت بیان میکند که هر کس [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را از [[مقام عبودیت]] بالاتر برد مصداق آیۀ {{متن قرآن|غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> است. [[حضرت]] ادامه میدهد: از [[غلو]] بپرهیزید. مانند [[نصارا]] [[غلو]] نکنید، و من از غلوکنندگان بیزارم.[[راوی]] از [[امام]] میخواهد که [[خدا]] را توصیف کند. [[امام]] [[صفات الهی]] را ذکر میکند. [[راوی]] میگوید: [[پدر]] و مادرم فدایت ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! همراه من کسی است که از [[دوستان]] شماست و [[گمان]] دارد همۀ این صفات که برای [[خدا]] بر شمردید صفات [[علی]]{{ع}} است. [[امام]] با شنیدن این سخن بدنش به لرزه افتاد و عرق کرد و فرمود: {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ وَ الْكَافِرُونَ عُلُوّاً كَبِيراً}}. آیا این [[علی]] نبود که همانند [[مردم]] میخورد و مینوشید، [[ازدواج]] میکرد و یکی از مخلوقات [[الهی]] بود و در برابر [[عظمت]] [[الهی]] بندهای [[خاشع]] و [[ذلیل]] بود؛ اگر [[علی]] با این [[اوصاف خدا]] باشد پس همۀ شما [[خدا]] هستید؛ چون در این صفات مشترکید. [[راوی]] عرض کرد: از [[علی]] معجزاتی سر زده که از توان [[بشر]] خارج است و غیر [[خدا]] [[قادر]] به آن [[کارها]] نیست. این امور نشان میدهد که او خداست. [[امام]] در پاسخ فرمود: صدور [[کارهای خارقالعاده]] از [[انسان]] [[دلیل]] آن است که این [[کارها]] کار او نیست، بلکه کار خداست که به درخواست بندهاش انجام میدهد<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۷۳.</ref>.<ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref> |