جز
جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==مفهومشناسی [[عدل]] و [[ظلم]]== | ==مفهومشناسی [[عدل]] و [[ظلم]]== | ||
*«[[عدالت]] و [[ظلم]] دو محور متضادند که در همه سیستمهای [[سیاسی]] مورد توجه قرار گرفته و [[عدالت]]، [[هدف غایی]] تمامی تلاشهای [[فکری]] و اجرایی را در عرصه [[سیاست]] و [[حکومت]] تشکیل میدهد. [[عدل]] و [[ظلم]] از پرکاربردترین مفاهیم به ویژه در حوزه [[حقوق]] و [[اخلاق]] است. مهمترین معانی لغوی [[عدل]] عبارتند از: تساوی، [[برابری]]، رعایت [[حد وسط]] در امور، در مقابل [[ظلم]]<ref>ابن فارس، ابوالحسین، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۲۴۶.</ref>. [[عدل]] همچنین به معنای {{عربی|رعاية الحقوق و إعطاء كل ذي حقٍ حقَّه}} است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، ص۸۲.</ref>. | *«[[عدالت]] و [[ظلم]] دو محور متضادند که در همه سیستمهای [[سیاسی]] مورد توجه قرار گرفته و [[عدالت]]، [[هدف غایی]] تمامی تلاشهای [[فکری]] و اجرایی را در عرصه [[سیاست]] و [[حکومت]] تشکیل میدهد. [[عدل]] و [[ظلم]] از پرکاربردترین مفاهیم به ویژه در حوزه [[حقوق]] و [[اخلاق]] است. مهمترین معانی لغوی [[عدل]] عبارتند از: تساوی، [[برابری]]، رعایت [[حد وسط]] در امور، در مقابل [[ظلم]]<ref>ابن فارس، ابوالحسین، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۲۴۶.</ref>. [[عدل]] همچنین به معنای {{عربی|رعاية الحقوق و إعطاء كل ذي حقٍ حقَّه}} است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، ص۸۲.</ref>. | ||
*[[ظلم]] (مصدر [[عربی]]) نیز در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، [[ستم]]، [[ستم]] کردن و [[بیداد]] آمده است<ref>فرهنگ جامع، سیاح، ج۳ و۴، ص۵۵.</ref>. [[ابن فارس]] گفته است: [[ظلم]] دارای دو معنی اصولی است: ۱- [[تاریکی]] و سیاهی، ۲- چیزی را از [[ستم]] در غیر موضوع خود نهادن<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۱۸۶.</ref>. همانطور که شخص در [[تاریکی]] چیزی را نمیبیند، در حال [[ستم]] کردن هم، مثل اینکه در [[تاریکی]] فرو رفته، نمیتواند [[درک]] [[حقیقت]] کند و بهطور کلی میتوان گفت [[ظلم]] به معنای [[ستم]] و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است. در [[قرآن]] کریم، مشتقات مادۀ "[[ظلم]]" و "[[عدل]]" بیش از سیصد مرتبه به کار رفته است و [[عدل]] سفارش و [[ستایش]]، و [[ظلم]] [[نهی]] و [[سرزنش]] شده است. [[ظلم]] در این [[آیات]]، ۴١ مرتبه از [[خداوند]] [[نفی]] شده و یک مرتبه نیز فعل [[خدا]] با عنوان [[عدل]] توصیف شده است: {{متن قرآن|وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا}}<ref>«و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد» سوره انعام، آیه ۱۱۵.</ref>. در اصطلاح [[قرآن]] و [[نهج البلاغه]]، [[ظلم]] تنها به [[تجاوز]] | *[[ظلم]] (مصدر [[عربی]]) نیز در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، [[ستم]]، [[ستم]] کردن و [[بیداد]] آمده است<ref>فرهنگ جامع، سیاح، ج۳ و۴، ص۵۵.</ref>. [[ابن فارس]] گفته است: [[ظلم]] دارای دو معنی اصولی است: ۱- [[تاریکی]] و سیاهی، ۲- چیزی را از [[ستم]] در غیر موضوع خود نهادن<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۱۸۶.</ref>. همانطور که شخص در [[تاریکی]] چیزی را نمیبیند، در حال [[ستم]] کردن هم، مثل اینکه در [[تاریکی]] فرو رفته، نمیتواند [[درک]] [[حقیقت]] کند و بهطور کلی میتوان گفت [[ظلم]] به معنای [[ستم]] و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است. در [[قرآن]] کریم، مشتقات مادۀ "[[ظلم]]" و "[[عدل]]" بیش از سیصد مرتبه به کار رفته است و [[عدل]] سفارش و [[ستایش]]، و [[ظلم]] [[نهی]] و [[سرزنش]] شده است. [[ظلم]] در این [[آیات]]، ۴١ مرتبه از [[خداوند]] [[نفی]] شده و یک مرتبه نیز فعل [[خدا]] با عنوان [[عدل]] توصیف شده است: {{متن قرآن|وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا}}<ref>«و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد» سوره انعام، آیه ۱۱۵.</ref>. در اصطلاح [[قرآن]] و [[نهج البلاغه]]، [[ظلم]] تنها به [[تجاوز]] فرد یا گروهی به [[حقوق]] فرد یا گروه دیگر اختصاص ندارد، بلکه شامل [[ظلم]] فرد به نفس خود نیز میشود. هر [[فسق]] و [[فجور]]، [[گناه]] و هر [[خروج]] از مسیر درست [[انسانیت]]، [[ظلم]] است. بنابراین [[ظلم]] در [[حقیقت]] مفهوم اعمی دارد که هم شامل [[ظلم]] به غیر میگردد و هم شامل [[معصیت]] و کارهای ضد [[اخلاقی]]»<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]] ، [[پژوهش و اطلاعات اسلامی (نشریه)|ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی]]، [[ دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص15.</ref> | ||
*«مفهوم [[مساوات]] این است که استحقاقهای طبیعی و واقعی در نظر گرفته شود و به هر کس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد [[لیاقت]] دارد، داده شود. اگر [[مساوات]] را به معنای [[برابری]] افراد در پاداشها و [[نعمتها]] و موهبتهای [[اجتماعی]] بگیریم این اولاً شدنی نیست، ثانیاً [[ظلم]] و [[تجاوز]] است و موجب خرابی [[اجتماع]] میشود، چرا که افراد دارای [[قوای جسمانی]] و [[عقلانی]] [[برابری]] نیستند و با یکدیگر تفاوت دارند. بلکه منظور این است که [[قانون]]، افراد را به یک چشم نگاه کند، میان آنها [[تبعیض]] قایل نشود و رعایت [[استحقاق]] را بکند»<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام و نیازهای زمان]]، ص۱۸۸.</ref>»<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]] ، [[پژوهش و اطلاعات اسلامی (نشریه)|ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی]]، [[ دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص15.</ref>. | *«مفهوم [[مساوات]] این است که استحقاقهای طبیعی و واقعی در نظر گرفته شود و به هر کس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد [[لیاقت]] دارد، داده شود. اگر [[مساوات]] را به معنای [[برابری]] افراد در پاداشها و [[نعمتها]] و موهبتهای [[اجتماعی]] بگیریم این اولاً شدنی نیست، ثانیاً [[ظلم]] و [[تجاوز]] است و موجب خرابی [[اجتماع]] میشود، چرا که افراد دارای [[قوای جسمانی]] و [[عقلانی]] [[برابری]] نیستند و با یکدیگر تفاوت دارند. بلکه منظور این است که [[قانون]]، افراد را به یک چشم نگاه کند، میان آنها [[تبعیض]] قایل نشود و رعایت [[استحقاق]] را بکند»<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام و نیازهای زمان]]، ص۱۸۸.</ref>»<ref>[[نگین علی اکبری|علی اکبری، نگین]] و [[زینب نصیری زرندی|نصیری زرندی، زینب]] ، [[پژوهش و اطلاعات اسلامی (نشریه)|ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی]]، [[ دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه (مقاله)|دفاع از مظلوم از منظر نهجالبلاغه]]، ص15.</ref>. | ||