جز
جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==[[نماز خواندن]] به سوی [[خانه کعبه]]== | ==[[نماز خواندن]] به سوی [[خانه کعبه]]== | ||
براء بن معرور مانند بسیاری از [[اهل مدینه]] [[قبل از هجرت]]، به وسیله [[تبلیغات]] [[مصعب بن عمیر]] اسلام آورده بود. در موقع حج، حدود هفتاد نفر از مردان و بزرگان [[اهل]] مدینه خواستند برای بیعت با رسول خدا{{صل}} و [[دعوت]] ایشان به مدینه به مکه بروند. در بین راه مکه و مدینه، براء به همراهان خود گفت: "دلم [[راضی]] نمیشود که این بناء (کعبه) را پشت سر قرار داده و به طرف [[شام]] و [[بیت المقدس]] نماز بخوانم، بلکه [[رأی]] من این است که به سوی [[کعبه]] [[نماز]] بخوانم" و سپس رو به کعبه نماز خواند. همراهانش به او گفتند: ما نشنیدهایم که [[پیامبر]]{{صل}} جز به طرف [[شام]] ([[بیت المقدس]]) نماز بخواند و ما با ایشان [[مخالفت]] نمیکنیم. پس همراهان [[براء]] به سوی بیت المقدس نماز خواندند. وقتی که نماز براء به پایان رسید، در دلش تردید ایجاد شد و به همین [[دلیل]] به برادرزاده اش، [[کعب بن مالک]]، گفت: "ای [[برادر]] زاده! بیا نزد پیامبر{{صل}} برویم تا از عمل خود بپرسیم". پس از رسیدن به [[مکه]]، به [[مسجد الحرام]] رفتند و در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} را نمیشناختند، از شخصی درباره ایشان سؤال کردند. او به آنها گفت: "آیا [[عباس بن عبدالمطلب]] را میشناسید؟ آنها گفتند: بله او را میشناسیم؛ زیرا او بازرگانی است که بین مکه و [[مدینه]] [[تجارت]] میکند. آن مرد گفت: "آن شخص [[نورانی]] و دلربا که در کنار عباس بن عبدالمطلب نشسته، رسول خدا{{صل}} میباشد". پس [[براء بن معرور]] همراه برادر زادهاش، کعب بن مالک، به نزد رسول خدا{{صل}} رفتند و [[سلام]] کردند. پیامبر{{صل}} جواب سلام آن دو را داد و به عموی خویش فرمود: "آیا این دو را میشناسی؟" [[عباس]] گفت: "بله، این | براء بن معرور مانند بسیاری از [[اهل مدینه]] [[قبل از هجرت]]، به وسیله [[تبلیغات]] [[مصعب بن عمیر]] اسلام آورده بود. در موقع حج، حدود هفتاد نفر از مردان و بزرگان [[اهل]] مدینه خواستند برای بیعت با رسول خدا{{صل}} و [[دعوت]] ایشان به مدینه به مکه بروند. در بین راه مکه و مدینه، براء به همراهان خود گفت: "دلم [[راضی]] نمیشود که این بناء (کعبه) را پشت سر قرار داده و به طرف [[شام]] و [[بیت المقدس]] نماز بخوانم، بلکه [[رأی]] من این است که به سوی [[کعبه]] [[نماز]] بخوانم" و سپس رو به کعبه نماز خواند. همراهانش به او گفتند: ما نشنیدهایم که [[پیامبر]]{{صل}} جز به طرف [[شام]] ([[بیت المقدس]]) نماز بخواند و ما با ایشان [[مخالفت]] نمیکنیم. پس همراهان [[براء]] به سوی بیت المقدس نماز خواندند. وقتی که نماز براء به پایان رسید، در دلش تردید ایجاد شد و به همین [[دلیل]] به برادرزاده اش، [[کعب بن مالک]]، گفت: "ای [[برادر]] زاده! بیا نزد پیامبر{{صل}} برویم تا از عمل خود بپرسیم". پس از رسیدن به [[مکه]]، به [[مسجد الحرام]] رفتند و در حالی که [[رسول خدا]]{{صل}} را نمیشناختند، از شخصی درباره ایشان سؤال کردند. او به آنها گفت: "آیا [[عباس بن عبدالمطلب]] را میشناسید؟ آنها گفتند: بله او را میشناسیم؛ زیرا او بازرگانی است که بین مکه و [[مدینه]] [[تجارت]] میکند. آن مرد گفت: "آن شخص [[نورانی]] و دلربا که در کنار عباس بن عبدالمطلب نشسته، رسول خدا{{صل}} میباشد". پس [[براء بن معرور]] همراه برادر زادهاش، کعب بن مالک، به نزد رسول خدا{{صل}} رفتند و [[سلام]] کردند. پیامبر{{صل}} جواب سلام آن دو را داد و به عموی خویش فرمود: "آیا این دو را میشناسی؟" [[عباس]] گفت: "بله، این فرد، براء بن معرور، سالار قومش میباشد و این، کعب بن مالک است. پیامبر{{صل}} فرمودند: همان شاعر معروف؟" عباس گفت: "بله" سپس براء بن معرور گفت: «ای رسول خدا{{صل}} جانم به فدایت. وقتی که من به این [[سفر]] آمدم و [[خداوند متعال]] مرا به [[دین اسلام]] [[هدایت]] فرمود، بهتر دیدم که کعبه را پشت سر خود نگذارم و به سوی بیت المقدس نماز بخوانم، پس به سوی کعبه نماز خواندم. همراهانم با من مخالفت کردند، چنان که تردید در دلم رخنه کرد. ای رسول خدا{{صل}} [[رأی]] شما درباره نماز چگونه است؟». | ||
پیامبر{{صل}} فرمودند: من به سوی بیت المقدس نماز میخوانم، اگر [[صبر]] میکردی بهتر بود. پس براء بن معرور به [[دستور]] رسول خدا{{صل}} نماز خود را [[قضاء]] کرد و به سوی [[بیت المقدس]] [[نماز]] خواند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۴۶؛ زندگانی محمد{{صل}}، ابن هشام (ترجمه: رسولی)، ج۱، ص۲۸۷؛ أنساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۲۴۶؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۳، ص۹۰۱-۹۰۰.</ref>.<ref>[[سید غریب عساکره|عساکره، سید غریب]]، [[براء بن معرور (مقاله)|مقاله «براء بن معرور»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۷۴-۷۵.</ref> | پیامبر{{صل}} فرمودند: من به سوی بیت المقدس نماز میخوانم، اگر [[صبر]] میکردی بهتر بود. پس براء بن معرور به [[دستور]] رسول خدا{{صل}} نماز خود را [[قضاء]] کرد و به سوی [[بیت المقدس]] [[نماز]] خواند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۴۶؛ زندگانی محمد{{صل}}، ابن هشام (ترجمه: رسولی)، ج۱، ص۲۸۷؛ أنساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۲۴۶؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۳، ص۹۰۱-۹۰۰.</ref>.<ref>[[سید غریب عساکره|عساکره، سید غریب]]، [[براء بن معرور (مقاله)|مقاله «براء بن معرور»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۷۴-۷۵.</ref> |