امام حسن مجتبی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت'
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد')
جز (جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت')
خط ۴۱۳: خط ۴۱۳:
*وقتی [[منصور عباسی]]، [[عبدالله بن حسن]] - یکی از [[نوادگان]] [[امام حسن]]{{ع}} را که علیه [[ظلم و جور]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] [[قیام]] کرده بود - دستگیر کرد، خود در مقابل مردمی که جمع شده بودند، به [[سخنرانی]] پرداخت و به [[امام علی]]{{ع}} و [[امام]] [[حس]]{{ع}} و همه [[فرزندان ابوطالب]] [[ناسزا]] گفت و سپس چنین ادامه داد: "به [[خدا]] قسم، جز این نیست که [[فرزندان ابوطالب]] را در [[خلافت]] تنها گذاردیم؛ در آغاز، [[علی بن ابی‌طالب]] به آن پرداخت ولی موفق نشد و به [[داوری]] حکمین [[رضایت]] داد و [[امت]] به [[اختلاف]] افتادند و سرانجام او را به [[شهادت]] رساندند. پس از وی، [[حسن بن علی]]{{عم}} برخاست اما وقتی [[اموال]] و [[ثروت]] به او عرضه شد، آنها را پذیرفت و [[معاویه]] با [[نیرنگ]] او را کنار گذاشت و او پس از این ماجرا به زن‌ها روی آورد؛ روزی با یکی [[ازدواج]] میکرد و روز دیگر او را [[طلاق]] می‌داد"<ref>مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۲۲۳.</ref>.
*وقتی [[منصور عباسی]]، [[عبدالله بن حسن]] - یکی از [[نوادگان]] [[امام حسن]]{{ع}} را که علیه [[ظلم و جور]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] [[قیام]] کرده بود - دستگیر کرد، خود در مقابل مردمی که جمع شده بودند، به [[سخنرانی]] پرداخت و به [[امام علی]]{{ع}} و [[امام]] [[حس]]{{ع}} و همه [[فرزندان ابوطالب]] [[ناسزا]] گفت و سپس چنین ادامه داد: "به [[خدا]] قسم، جز این نیست که [[فرزندان ابوطالب]] را در [[خلافت]] تنها گذاردیم؛ در آغاز، [[علی بن ابی‌طالب]] به آن پرداخت ولی موفق نشد و به [[داوری]] حکمین [[رضایت]] داد و [[امت]] به [[اختلاف]] افتادند و سرانجام او را به [[شهادت]] رساندند. پس از وی، [[حسن بن علی]]{{عم}} برخاست اما وقتی [[اموال]] و [[ثروت]] به او عرضه شد، آنها را پذیرفت و [[معاویه]] با [[نیرنگ]] او را کنار گذاشت و او پس از این ماجرا به زن‌ها روی آورد؛ روزی با یکی [[ازدواج]] میکرد و روز دیگر او را [[طلاق]] می‌داد"<ref>مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۲۲۳.</ref>.
*[[نقل]] شده است، [[منصور]] در نامه‌ای به [[محمد بن عبدالله]] - از [[نوادگان]] [[امام حسن]]{{ع}} معروف به [[نفس زکیه]] - نوشت: "کار شما به جدتان [[حسن]] پایان یافت؛ چرا که او با [[پول]] و [[وعده]] ولی‌عهدی، [[خلافت]] را به [[معاویه]] فروخت و به [[حجاز]] رفت و شما اگر حقی داشتید آن را با [[پول]] فروختید"<ref>صبح الاعشی، قلقشندی، ج۱، ص۲۳۳.</ref>.
*[[نقل]] شده است، [[منصور]] در نامه‌ای به [[محمد بن عبدالله]] - از [[نوادگان]] [[امام حسن]]{{ع}} معروف به [[نفس زکیه]] - نوشت: "کار شما به جدتان [[حسن]] پایان یافت؛ چرا که او با [[پول]] و [[وعده]] ولی‌عهدی، [[خلافت]] را به [[معاویه]] فروخت و به [[حجاز]] رفت و شما اگر حقی داشتید آن را با [[پول]] فروختید"<ref>صبح الاعشی، قلقشندی، ج۱، ص۲۳۳.</ref>.
*گفته شد که این [[تهمت]] و افتراها از مدائنی شروع شده است؛ او [[حدیث]] هفتاد [[همسر]] را [[جعل]] کرد و [[شبلنجی]] [[حدیث]] داشتن نود [[همسر]] را در نورالابصار آورد و [[ابوطالب محمد بن علی بن عطیه مکی]]  [[روایت]] داشتن ۲۵۰ [[همسر]] و بیش از آن را در [[قوت]] القلوب [[جعل]] کرد و پس از این سه نفر دیگران از ایشان [[نقل]] کرده‌اند. به نظر می‌رسد، مهم‌ترین افرادی که درباره [[ازدواج]] و [[طلاق]] بسیار [[امام حسن]]{{ع}} مطلب [[نقل]] کرده‌اند، این سه نفر هستند که [[مشایخ]] [[روایی]] هر یک از این سه مورخ، یا از هواداران [[بنی‌امیه]] بوده‌اند و یا [[ضعیف]] و مجهول هستند و از نظر [[روایی]] و [[حدیثی]] اعتباری ندارند.
*گفته شد که این [[تهمت]] و افتراها از مدائنی شروع شده است؛ او [[حدیث]] هفتاد [[همسر]] را [[جعل]] کرد و [[شبلنجی]] [[حدیث]] داشتن نود [[همسر]] را در نورالابصار آورد و [[ابوطالب محمد بن علی بن عطیه مکی]]  [[روایت]] داشتن ۲۵۰ [[همسر]] و بیش از آن را در قوت القلوب [[جعل]] کرد و پس از این سه نفر دیگران از ایشان [[نقل]] کرده‌اند. به نظر می‌رسد، مهم‌ترین افرادی که درباره [[ازدواج]] و [[طلاق]] بسیار [[امام حسن]]{{ع}} مطلب [[نقل]] کرده‌اند، این سه نفر هستند که [[مشایخ]] [[روایی]] هر یک از این سه مورخ، یا از هواداران [[بنی‌امیه]] بوده‌اند و یا [[ضعیف]] و مجهول هستند و از نظر [[روایی]] و [[حدیثی]] اعتباری ندارند.
*در توضیح [[شخصیت]] این افراد باید گفت: [[علی بن محمد بن عبدالله بصری]]، معروف به [[مدائنی]] در [[بصره]] که [[مردم]] آنجا به [[عثمانی]] بودن [[گرایش]] داشتند، [[رشد]] کرده، معاصر [[عباسیان]] بود. وی از کسانی است که به [[دروغگویی]] و [[جعل حدیث]] مشهور است.
*در توضیح [[شخصیت]] این افراد باید گفت: [[علی بن محمد بن عبدالله بصری]]، معروف به [[مدائنی]] در [[بصره]] که [[مردم]] آنجا به [[عثمانی]] بودن [[گرایش]] داشتند، [[رشد]] کرده، معاصر [[عباسیان]] بود. وی از کسانی است که به [[دروغگویی]] و [[جعل حدیث]] مشهور است.
*[[ذهبی]] می‌گوید: مسلم در کتاب صحیح خود از آوردن [[روایات]] [[مدائنی]] خودداری می‌کرد<ref>میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۱۳۸.</ref>؛ [[ابن عدی]] او را [[ضعیف]] دانسته<ref>الکامل، ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۳؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۴، ص۲۲۵.</ref> و [[اصمعی]] به او گفته است: به [[خدا]] که چیزی از [[اسلام]] در تو نمانده است<ref>میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۱۳۹.</ref>.
*[[ذهبی]] می‌گوید: مسلم در کتاب صحیح خود از آوردن [[روایات]] [[مدائنی]] خودداری می‌کرد<ref>میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۱۳۸.</ref>؛ [[ابن عدی]] او را [[ضعیف]] دانسته<ref>الکامل، ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۳؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۴، ص۲۲۵.</ref> و [[اصمعی]] به او گفته است: به [[خدا]] که چیزی از [[اسلام]] در تو نمانده است<ref>میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۱۳۹.</ref>.
۲۱۷٬۵۷۱

ویرایش