←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[دلالت حدیث]] بر امامت اهل بیت نیز، [[مورد اتفاق]] شیعه است، اما دیگران به دلالت حدیث بر [[امامت]] و [[زعامت سیاسی]] اهل بیت [[معتقد]] نیستند، اگرچه برخی از آنان، دلالت آن بر امامت [[علمی]] اهل بیت و [[وجوب پیروی]] از آنان را پذیرفتهاند. | [[دلالت حدیث]] بر امامت اهل بیت نیز، [[مورد اتفاق]] شیعه است، اما دیگران به دلالت حدیث بر [[امامت]] و [[زعامت سیاسی]] اهل بیت [[معتقد]] نیستند، اگرچه برخی از آنان، دلالت آن بر امامت [[علمی]] اهل بیت و [[وجوب پیروی]] از آنان را پذیرفتهاند. | ||
طی چند گفتار به بررسی دو مطلب یادشده میپردازیم.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۵۰.</ref> | طی چند گفتار به بررسی دو مطلب یادشده میپردازیم.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۵۰.</ref> | ||
===متن [[حدیث ثقلین]]=== | |||
از بررسی نقلهای حدیث ثقلین به دست میآید که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} این [[حدیث]] را در زمانها، مکانها و مناسبتهای مختلف بیان کرده است: در بازگشت از [[طائف]]، در [[سفر]] [[حجهالوداع]] در [[عرفه]]، مِنی و [[غدیر خم]]، در [[مسجد النبی]] و هنگامی که در حجره خود در بستر [[بیماری]] منتهی به [[رحلت]] ایشان، قرار داشتند<ref>ر.ک: الصواعق المحرقة، ص۱۸۸؛ غایة المرام، ج۲، ص۳۲۱- ۳۶۷.</ref>. از این رو طبیعی است که در بیان آن، الفاظ و عبارات متفاوتی به کار رفته باشد، چنان که بهکارگیری الفاظ و عبارات متفاوت برای بیان یک مطلب، حتی در یک [[زمان]] و مکان نیز به [[انگیزه]] [[تبیین]] بیشتر مطلب و یا تأکید بر آن، متعارف است. از سوی دیگر، ویژگیهای [[فکری]] و [[روحی]] [[راویان]] و شرایط متفاوت به هنگام شنیدن، [[حفظ]] کردن و [[نقل]] یک مطلب، خود از اسباب عادی پیدایش پارهای تفاوتها در [[نقل احادیث]] بوده است که به حدیث ثقلین اختصاص ندارد. | |||
یکی از [[راویان حدیث ثقلین]] “[[زید بن أرقم]]” است. در نقلهای مختلفی که از وی شده تفاوتهای زیادی در عبارتهای حدیث دیده میشود، ولی مجموع آنها، همان مطالب و عبارتهایی است که در مجموع [[روایات]] دیگر راویان حدیث ثقلین مانند [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، [[حذیفه بن یمان]] و دیگران بیان شده است. بر این اساس، روایتهای مختلف حدیث ثقلین با تفاوتهایی که در الفاظ و عبارات آنها وجود دارد، با یکدیگر [[ناسازگاری]] نداشته و مؤید و مکمل یکدیگر میباشند. در این جا نمونههایی از روایتهای حدیث ثقلین را به [[روایت]] [[زید بن أرقم]] نقل میکنیم. | |||
#{{متن حدیث|أَنَا تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَ النُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَ اسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ رَغَّبَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ وَ أَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي}}<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۳، کتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علی بن ابی طالب{{ع}}، ح۲۴۰۸.</ref>؛ من در میان شما دو شیء گرانبها را باقی میگذارم، نخستین آن دو، کتاب خداست که در آن [[هدایت]] و [[نور]] است، پس [[کتاب خدا]] را بگیرید و به آن [[تمسک]] کنید، پس [[مردم]] را نسبت به کتاب خدا [[تشویق]] کرد، سپس گفت: و [شیء گرانبهای دوم] [[اهل بیت]] من است، [آن گاه سه مرتبه فرمود] [[خدا]] را نسبت به [[اهل]] بیتم به شما یادآور میشوم. | |||
#{{متن حدیث|إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ، كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا فَإِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَوْلَايَ وَ أَنَا مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ” ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶؛ سنن نسائی، شماره ۸۱۴۸؛ خصائص أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب{{ع}}، ص۱۱۷، باب ۲۷، ح۷۹، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۵.</ref>. من در میان شما دو شیء گرانبها را باقی گذاشتم، یکی از آن دو بزرگتر از دیگری است: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم را، پس بنگرید که پس از من با آن دو چگونه [[رفتار]] میکنید، آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا [در [[قیامت]]] نزد [[حوض]] [[کوثر]] بر من وارد شوند، سپس فرمود: خدا مولای من، و من ولی هر مؤمنی هستم، آنگاه دست [[علی]]{{ع}} را گرفت و فرمود: هر کس که من ولی او هستم، این (علی) ولی او است، خدایا [[دوستان]] او را [[دوست]] بدار و [[دشمنان]] او را [[دشمن]] شمار. | |||
#{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي، أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الْآخَرِ، كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا}}<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۳، باب مناقب اهل بیت النبی{{صل}}، ح۳۷۸۸.</ref>؛ من چیزی را در میان شما باقی میگذارم که تا هنگامی که به آن تمسّک جویید، هرگز پس از من [[گمراه]] نخواهید شد، یکی از آن دو بزرگتر از دیگری است: [[کتاب خدا]] که ریسمانی است آویخته از [[آسمان]] به سوی [[زمین]]، و عترتم؛ [[اهل]] بیتم، و آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا [در [[قیامت]]] نزد [[حوض]] [[کوثر]] بر من وارد شوند، پس بنگرید که پس از من با آن دو چگونه [[رفتار]] میکنید. | |||
#{{متن حدیث|إِنِّي لَكُمْ فَرَطٌ وَ أَنْتُمْ وَارِدُونَ عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِي الثَّقَلَيْنِ قِيلَ وَ مَا الثَّقَلَانِ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْأَكْبَرُ كِتَابُ اللَّهِ سَبَبٌ طَرَفُهُ بِيَدِ اللَّهِ وَ طَرَفُهُ بِأَيْدِيكُمْ فَتَمَسَّكُوا بِهِ لَنْ تَزِلُّوا وَ لَا تَضِلُّوا وَ الْأَصْغَرُ عِتْرَتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ وَ سَأَلْتُ لَهُمَا ذَلِكَ رَبِّي فَلَا تُقَدِّمُوهُمَا فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمَا فَإِنَّهُمَا أَعْلَمُ مِنْكُمْ}}<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۶۹ تفسیر آیه {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}} «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید”، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۷ و ۱۸۶؛ کنزالعمّال، ج۱، ص۱۶۶.</ref>؛ من پیش از شما از [[دنیا]] میروم و شما در [[قیامت]] نزد [[حوض کوثر]] بر من وارد میشوید، پس بنگرید که پس از من با [[ثقلین]] چگونه رفتار میکنید. گفته شد: ثقلان چیستند ای [[رسول خدا]]؟ [[پیامبر]] فرمود: [[ثقل اکبر]] کتاب خداست، سببی که یک طرف آن به [[دست خدا]] و طرف دیگر آن به دست شماست، پس به آن تمسّک نمایید تا دچار [[لغزش]] و [[گمراهی]] نشوید، و [[ثقل اصغر]] [[عترت]] من است، و آن دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا نزد حوض بر من وارد شوند، من این مطلب را از پروردگارم خواستهام، پس بر آن دو تقدم نگیرید که هلاک خواهید شد، و آنان (عترت) را [[تعلیم]] ندهید که داناتر از شما هستند<ref>نقلهای مزبور از حدیث ثقلین به روایت زید بن ارقم که از منابع اهل سنت نقل کردیم، در منابع شیعه نیز آمده است؛ ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۳۴-۲۴۰؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۱۳- ۱۵۲؛ غایة المرام، ج۲، ص۳۲۱- ۳۶۴.</ref>. | |||
از روایتهای یاد شده و روایتهای بسیار دیگر [[حدیث ثقلین]] به دست میآید که چهار مطلب نقش محوری دارد: | |||
#باقی گذاشتن [[پیامبر]]{{صل}} [[قرآن و عترت]] خود را به عنوان دو شیء گرانبها در میان [[امت اسلامی]]: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي}}. | |||
# [[گمراه]] نشدن [[امت]] در صورت [[تمسک به قرآن]] و [[عترت]]: {{متن حدیث|مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي}}. | |||
#جدایی ناپذیری قرآن و عترت از یکدیگر: {{متن حدیث|أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}. | |||
# [[مسئولیت]] امت در مورد این دو [[میراث]] مهم [[نبوی]]: {{متن حدیث|فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا}}.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۵۱.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |