←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[آلبانی]]، سپس یادآورشده که در سفری که در سال ۱۴۰۲ هـ به قطر داشته، یکی از اساتید، رسالهای را که در [[تضعیف]] حدیث ثقلین نوشته بود به وی [[هدیه]] کرد، و پس از مطالعه روشن شد که نویسنده از نوآموزان در [[علم حدیث]] است؛ زیرا مرتکب دو [[اشتباه]] شده است: یکی این که به بررسی حدیث در آثار مطبوع و متداول بسنده کرده و بسیاری از طرق و اسانید را که صحیح یا حسن میباشند، از دست داده است، و دیگر این که به قاعده معتبر نزد مصححان حدیث توجه نکرده است که مفاد آن این است که “حدیث [[ضعیف]] با [[کثرت]] طرق تقویت میشود”<ref>سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج۴، ص۳۵۵ حدیث ۱۷۶۱. محمد ایمن شبراوی که احادیث “منهاج السنة” را تخریج کرده درباره حدیث ثقلین به روایت ترمذی گفته است صحیح بشواهده)، منهاج السنة، ج۸، ص۲۱۵ (پاورقی). فیصل نور نیز گفته است: علی رغم وجود اضطراب در سندهای حدیث ثقلین این حدیث از پیامبر اکرم{{صل}} با الفاظ مختلف و طرقی که یکدیگر را تقویت میکند روایت شده است و با توجه به شواهد از درجه صحت برخوردار است (الإمامة و النص، ص۵۴۷).</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۵۳.</ref> | [[آلبانی]]، سپس یادآورشده که در سفری که در سال ۱۴۰۲ هـ به قطر داشته، یکی از اساتید، رسالهای را که در [[تضعیف]] حدیث ثقلین نوشته بود به وی [[هدیه]] کرد، و پس از مطالعه روشن شد که نویسنده از نوآموزان در [[علم حدیث]] است؛ زیرا مرتکب دو [[اشتباه]] شده است: یکی این که به بررسی حدیث در آثار مطبوع و متداول بسنده کرده و بسیاری از طرق و اسانید را که صحیح یا حسن میباشند، از دست داده است، و دیگر این که به قاعده معتبر نزد مصححان حدیث توجه نکرده است که مفاد آن این است که “حدیث [[ضعیف]] با [[کثرت]] طرق تقویت میشود”<ref>سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج۴، ص۳۵۵ حدیث ۱۷۶۱. محمد ایمن شبراوی که احادیث “منهاج السنة” را تخریج کرده درباره حدیث ثقلین به روایت ترمذی گفته است صحیح بشواهده)، منهاج السنة، ج۸، ص۲۱۵ (پاورقی). فیصل نور نیز گفته است: علی رغم وجود اضطراب در سندهای حدیث ثقلین این حدیث از پیامبر اکرم{{صل}} با الفاظ مختلف و طرقی که یکدیگر را تقویت میکند روایت شده است و با توجه به شواهد از درجه صحت برخوردار است (الإمامة و النص، ص۵۴۷).</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۵۳.</ref> | ||
===دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[امامت اهل بیت]]{{عم}}=== | |||
حدیث ثقلین از جهات مختلف بر [[امامت اهل بیت پیامبر]] اکرم{{صل}} دلالت میکند که قرینه [[مقام]]، [[وجوب]] [[پیروی از اهل بیت]] [[عصمت]] و [[افضلیت اهل بیت]] از آن جمله است. | |||
*'''قرینه مقام''': عبارت: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ}} و عبارتهای مشابه آن، با توجه به این که سخن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است که [[رهبری]] [[علمی]]، [[معنوی]] و [[سیاسی]] [[امت اسلامی]] را بر عهده داشته است، بیانگر [[امامت اهلبیت]] است. امت اسلامی پس از پیامبر اکرم{{صل}} به دو چیز نیاز مبرم داشته است؛ نخست، قانونی جامع و کامل که خطوط اساسی و شیوه [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] او را ترسیم کند، و آن [[کتاب خدا]] و [[سنّت نبوی]] است که [[تبیین قرآن]] [[کریم]] است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>، لذا [[سنّت پیامبر]]{{صل}} در [[حقیقت]] ملحق به [[کتاب الهی]] است<ref>ابن حجر مکی گفته است: در حدیثی {{متن حدیث|كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِي}} آمده است و در روایاتی که کتاب ذکر شده و سنت ذکر نشده است نیز سنت مراد است؛ زیرا سنت مبین کتاب است، لذا ذکر کتاب مغنی از ذکر سنت است، و حاصل این است که بر تمسک به کتاب، سنت و عالمان اهل بیت به آن دو، تحریص و تشویق شده است (الصواعق المحرقة، ص۱۸۸).</ref>، و دیگر، کسانی که [[معارف]] و مفاهیم کتاب خدا و سنّت نبوی را به طور کامل میدانند و در پرتو چنین [[علم گسترده]] و [[استواری]] میتوانند امت اسلامی را رهبری کنند و آن، [[اهل بیت پیامبر]] است. این مطلب همان چیزی است که عبارت {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي}} بیانگر آن است. | |||
در حقیقت، مفاد حدیث ثقلین این است که وجود [[قرآن]] پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به عنوان منشور [[الهی]] برای [[هدایت]] [[بشر]] استمرار مییابد، ولی پیامبر اکرم{{صل}} که از [[دنیا]] میرود، نقش ویژه او در هدایت بشر به [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] سپرده میشود و آنان - همانند [[پیامبر]] - [[رهبری عمومی]] [[جامعه بشری]] را در [[امور دنیوی]] و [[دینی]] آنان بر عهده دارند. | |||
در برخی از [[روایات]]، به جای کلمه [[ثقلین]]، واژه “خلیفتین” به کار رفته است. [[احمد بن حنبل]] از [[زید بن ثابت]] [[نقل]] کرده که پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}: من در میان شما دو [[جانشین]] میگذارم، [[کتاب خدا]] که ریسمانی است آویخته میان [[آسمان]] و [[زمین]]، و [[عترت]] یعنی [[اهل]] بیتم، و آن دو، تا وقتی نزد [[حوض]] بر من وارد شوند، از هم جدا نخواهند شد<ref>المسند، ج۱۱، ص۲۸، ح۲۱۴۷۰، احمد الزین سند آن را حسن دانسته است.</ref>. | |||
[[نورالدین هیثمی]] آن را از [[طبرانی]] در “المعجم الکبیر” [[روایت]] کرده و گفته است: “رجال آن ثقهاند”<ref>مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۳.</ref>. شمار دیگری از [[عالمان]] و [[محدثان]] اهل [[سنّت]] نیز این [[حدیث]] را روایت کردهاند<ref>ر.ک: نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۴- ۲۸۵.</ref>، چنان که در منابع [[شیعی]] نیز نقل شده است<ref>کمالالدین، ص۲۳۹، ح۶۰.</ref>. | |||
[[خلیفه]] به معنای جانشین است. [[جانشینی]] [[قرآن کریم]] برای پیامبر اکرم{{صل}} به این معناست که مجموعه [[معارف]] و [[احکام الهی]] که به صورت تدریجی به پیامبر اکرم{{صل}} [[وحی]] شده است، در [[اختیار]] [[مسلمانان]] قرار دارد، و جانشینی اهل بیت به این معناست که [[مسؤولیت]] [[تبیین قرآن]] و [[رهبری امت اسلامی]] که توسط پیامبر اکرم{{صل}} انجام میگرفت، پس از پیامبر به اهل بیت آن حضرت سپرده شده است. | |||
[[شهابالدین دولت آبادی]] (متوفای ۸۴۹ ه) در کتاب “هدایة السعداء” گفته است: “رسول [[خدا]]{{صل}} هنگام بازگشت از [[حجهالوداع]] در [[غدیر خم]] [[دستور]] داد تا از پالان شترها منبری درست کنند، سپس بر بالای آن رفت. مسلمانان گفتند: ای [[رسول خدا]]! پس از شما چه کسی را [[جانشین]] شما قرار دهیم؟ [[پیامبر]] فرمود: [[قرآن]] و [[فرزندان]] من دو جانشین من بر شما هستند، تا وقتی به آن دو [[تمسک]] کنید [[گمراه]] نخواهید شد. این [[حدیث]]، بر بقای [[اهل بیت]] تا [[روز قیامت]] و [[هدایتگری]] آنان به [[حق]] دلالت میکند”<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۸.</ref>. | |||
بر اساس برخی [[روایات]]، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در مواردی به [[حدیث ثقلین]] [[احتجاج]] کرده است. یکی از آن موارد با گروهی از [[مهاجران]] و [[انصار]] در [[مسجد]] [[مدینه]] و در [[زمان]] [[خلافت عثمان]] بوده است<ref>ینابیع المودة، ص۱۳۵-۱۳۷.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۵۸.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |