جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*توجه [[فرستاده خدا]]{{صل}} به [[ماریه]] و شایستگیهای او، [[حسادت]] برخی از [[زنان پیامبر]]{{صل}} به ویژه [[عایشه]] و [[حفصه]] را برانگیخته بود. آنها از [[رفتار پیامبر]]{{صل}} با [[ماریه]] و علاقه خاص [[حضرت]] به او در [[رنج]] و [[سختی]] بودند تا اینکه روزی [[حفصه]] در روز مخصوص خود، نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و از ایشان اجازه خواست برای کاری نزد [[پدر]] برود. [[حضرت]] به او اجازه داد. پس از رفتن [[حفصه]]، آن [[حضرت]]، [[ماریه]] را نزد خود طلبید. [[حفصه]] به [[خانه]] برگشت و وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} را با [[ماریه]] دید، ناراحت شد و با [[پیامبر]]{{صل}} [[درشتی]] کرد. [[نبی]] [[خدا]]{{صل}} برای [[رضایت]] او [[ماریه]] را بر خود [[حرام]] کرد و از [[حفصه]] خواست تا قضیه را مخفی کند؛ اما او بیدرنگ به [[عایشه]] خبر داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۱؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۹، ص۶۰-۶۱.</ref> و گفت: "تو را [[بشارت]] میدهم که [[رسول الله]]{{صل}} کنیزش را بر خود [[حرام]] کرده است و [[خداوند]] ما را از دست او راحت کرد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۱؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ج۲۲، ص۲۲۹؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۹، ص۶۱.</ref>. | *توجه [[فرستاده خدا]]{{صل}} به [[ماریه]] و شایستگیهای او، [[حسادت]] برخی از [[زنان پیامبر]]{{صل}} به ویژه [[عایشه]] و [[حفصه]] را برانگیخته بود. آنها از [[رفتار پیامبر]]{{صل}} با [[ماریه]] و علاقه خاص [[حضرت]] به او در [[رنج]] و [[سختی]] بودند تا اینکه روزی [[حفصه]] در روز مخصوص خود، نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و از ایشان اجازه خواست برای کاری نزد [[پدر]] برود. [[حضرت]] به او اجازه داد. پس از رفتن [[حفصه]]، آن [[حضرت]]، [[ماریه]] را نزد خود طلبید. [[حفصه]] به [[خانه]] برگشت و وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} را با [[ماریه]] دید، ناراحت شد و با [[پیامبر]]{{صل}} [[درشتی]] کرد. [[نبی]] [[خدا]]{{صل}} برای [[رضایت]] او [[ماریه]] را بر خود [[حرام]] کرد و از [[حفصه]] خواست تا قضیه را مخفی کند؛ اما او بیدرنگ به [[عایشه]] خبر داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۱؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۹، ص۶۰-۶۱.</ref> و گفت: "تو را [[بشارت]] میدهم که [[رسول الله]]{{صل}} کنیزش را بر خود [[حرام]] کرده است و [[خداوند]] ما را از دست او راحت کرد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۱؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ج۲۲، ص۲۲۹؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۹، ص۶۱.</ref>. | ||
*در این هنگام [[آیات]] اول [[سوره تحریم]] نازل شد. در این [[آیات]] ضمن ملامت [[حفصه]] و [[عایشه]]، به [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب شد که {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.</ref>. | *در این هنگام [[آیات]] اول [[سوره تحریم]] نازل شد. در این [[آیات]] ضمن ملامت [[حفصه]] و [[عایشه]]، به [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب شد که {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.</ref>. | ||
*[[فرمان خداوند]] به شکستن [[تحریم]] [[ماریه]]، نشان از آن دارد که رابطه [[عاطفی]] [[پیامبر]] با [[ماریه]] به خودی خود، [[امر]] قابل قبولی بوده است. در نهایت، [[ماریه]]، نزد [[پیغمبر]] [[خدا]]{{صل}} ماند؛ اما توجه [[حضرت]] به [[ماریه]]، همچنان [[ناراحتی]] برخی [[زنان پیامبر]]{{صل}} به ویژه [[عایشه]] را در پی داشت. او که در [[آتش]] [[حسد]] میسوخت و نمیتوانست [[احساس]] خود را | *[[فرمان خداوند]] به شکستن [[تحریم]] [[ماریه]]، نشان از آن دارد که رابطه [[عاطفی]] [[پیامبر]] با [[ماریه]] به خودی خود، [[امر]] قابل قبولی بوده است. در نهایت، [[ماریه]]، نزد [[پیغمبر]] [[خدا]]{{صل}} ماند؛ اما توجه [[حضرت]] به [[ماریه]]، همچنان [[ناراحتی]] برخی [[زنان پیامبر]]{{صل}} به ویژه [[عایشه]] را در پی داشت. او که در [[آتش]] [[حسد]] میسوخت و نمیتوانست [[احساس]] خود را پنهان کند زبان به [[شماتت]] و [[تهمت]] به [[ماریه]] میگشود تا او را از چشم [[پیغمبر]] بیندازد<ref>سید جمیلی، نساء النبی، ص۱۳۷-۱۳۸.</ref>. این وضعیت با اعلان بارداری [[ماریه]] تشدید شد؛ از این رو [[رسول خاتم]]{{صل}} [[ماریه]] را از [[مدینه]] خارج و در منطقهای به نام "عالیه" ساکن کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۷؛ ج۸، ص۱۷۱.</ref> و برای وی نیز همچون سایر همسرانش [[حجاب]] مقرر فرمود. این مسئله بر زنهای [[پیامبر]]{{صل}} بسیار دشوار آمد و بر او [[رشک]] بردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۷ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۹: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۳۴۵.</ref>. | ||
*مدتی پس از استقرار [[ماریه]] در مشربه امابراهیم، [[ابراهیم]]، [[فرزند]] [[رسول خدا]]{{صل}}، در ذیالحجه [[سال هشتم هجری]] به [[دنیا]] آمد. [[جبرئیل]] نازل شد و [[حضرت]] را با عنوان "ابا [[ابراهیم]]" [[سلام]] داد <ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۲؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۰۴.</ref>. [[نقل]] است که [[خاتم انبیا]]{{صل}} [[ابراهیم]] را به [[عایشه]] نشان داد و فرمود: "ببین چقدر این بچه، شبیه من است؟" [[عایشه]] از روی حسادتش این حرف حضرت را رد کرد و گفت: "او هیچ شباهتی به شما ندارد و این شباهتهایی هم که هست اثر شیر بز است"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. زمان [[گذشت]] تا اینکه بعد از چند [[ماه]]، [[ابراهیم]] [[فرزند پیامبر]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت و در [[بقیع]] [[دفن]] شد<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۵۵-۲۵۷.</ref>. | *مدتی پس از استقرار [[ماریه]] در مشربه امابراهیم، [[ابراهیم]]، [[فرزند]] [[رسول خدا]]{{صل}}، در ذیالحجه [[سال هشتم هجری]] به [[دنیا]] آمد. [[جبرئیل]] نازل شد و [[حضرت]] را با عنوان "ابا [[ابراهیم]]" [[سلام]] داد <ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۲؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۰۴.</ref>. [[نقل]] است که [[خاتم انبیا]]{{صل}} [[ابراهیم]] را به [[عایشه]] نشان داد و فرمود: "ببین چقدر این بچه، شبیه من است؟" [[عایشه]] از روی حسادتش این حرف حضرت را رد کرد و گفت: "او هیچ شباهتی به شما ندارد و این شباهتهایی هم که هست اثر شیر بز است"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. زمان [[گذشت]] تا اینکه بعد از چند [[ماه]]، [[ابراهیم]] [[فرزند پیامبر]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت و در [[بقیع]] [[دفن]] شد<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۵۵-۲۵۷.</ref>. | ||