جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'مستحق' به 'مستحق') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
*در برخی از موارد، عاملان [[صدقات]]، خودشان پس از جمعآوری [[صدقات]]، آنها را در بین افراد مستحق تقسیم میکردند. [[عمروعاص]] که بنا به [[نقلی]] فرستاده [[پیامبر]] نزد [[حاکمان]] عمان، جیفر و [[عبد]] از [[فرزندان]] جلندی بوده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>، میگوید: "جیفر و [[عبد]] هر دو [[مسلمان]] شدند و اجازه دادند تا [[زکات]] را جمعآوری کنم... من [[صدقات]] و [[زکات]] را از [[توانگران]] ایشان میگرفتم و بین بینوایان تقسیم میکردم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۳۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۵.</ref>. از ابنعمر هم [[روایت]] شده است: "وقتی [[رسول اکرم]]{{صل}} عاملان [[صدقات]] را میفرستاد به آنها [[دستور]] میداد اموالی که از [[صدقات]] میگیرند بین خویشاوندانِ پرداختکنندگان صرف کنند. اگر در [[خویشاوندان]] نزدیک آنها کسی پیدا نشد، در [[عشیره]] ([[قبیله]]) آنها صرف شود، سپس [[همسایگان]] [[نیازمند]] و..."<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی خیرالعباد، ج۸، ص۳۸۹؛ نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۸۷.</ref>. | *در برخی از موارد، عاملان [[صدقات]]، خودشان پس از جمعآوری [[صدقات]]، آنها را در بین افراد مستحق تقسیم میکردند. [[عمروعاص]] که بنا به [[نقلی]] فرستاده [[پیامبر]] نزد [[حاکمان]] عمان، جیفر و [[عبد]] از [[فرزندان]] جلندی بوده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>، میگوید: "جیفر و [[عبد]] هر دو [[مسلمان]] شدند و اجازه دادند تا [[زکات]] را جمعآوری کنم... من [[صدقات]] و [[زکات]] را از [[توانگران]] ایشان میگرفتم و بین بینوایان تقسیم میکردم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۱؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۲، ص۳۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۵.</ref>. از ابنعمر هم [[روایت]] شده است: "وقتی [[رسول اکرم]]{{صل}} عاملان [[صدقات]] را میفرستاد به آنها [[دستور]] میداد اموالی که از [[صدقات]] میگیرند بین خویشاوندانِ پرداختکنندگان صرف کنند. اگر در [[خویشاوندان]] نزدیک آنها کسی پیدا نشد، در [[عشیره]] ([[قبیله]]) آنها صرف شود، سپس [[همسایگان]] [[نیازمند]] و..."<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی خیرالعباد، ج۸، ص۳۸۹؛ نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۸۷.</ref>. | ||
*نکتهای که باید به آن توجه شود این است که [[صدقات]] به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} تعلق نمیگیرد<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref>؛ بنابراین [[پیامبر]]{{صل}} از [[خاندان]] خویش هیچ فردی را حتی عامل [[صدقات]]<ref>طبق آیه قرآن یکی از گروههای مستحق صدقات، {{متن قرآن|عَامِلِينَ عَلَيْهَا}} میباشند.</ref> هم قرار نداد. در برخی از [[منابع تاریخی]] آمده است: [[عبدالمطلب بن ربیعه بن حارث]] و [[فضل بن عباس]] به حضور [[رسول اکرم]]{{صل}} آمدند و از آن [[حضرت]] خواستند که ایشان را به عنوان عامل [[صدقات]] قرار دهد، تا همانند دیگر عاملانِ [[صدقات]]، آنها هم سهمی از [[صدقات]] برای خویش بردارند. [[پیامبر]]{{صل}} با این خواسته [[مخالفت]] کرد و فرمود: "[[صدقه]] بر [[محمد]] و [[آل محمد]] روا نیست"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۶۹۶-۶۹۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۹، ص۲۸۵.</ref>. | *نکتهای که باید به آن توجه شود این است که [[صدقات]] به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} تعلق نمیگیرد<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref>؛ بنابراین [[پیامبر]]{{صل}} از [[خاندان]] خویش هیچ فردی را حتی عامل [[صدقات]]<ref>طبق آیه قرآن یکی از گروههای مستحق صدقات، {{متن قرآن|عَامِلِينَ عَلَيْهَا}} میباشند.</ref> هم قرار نداد. در برخی از [[منابع تاریخی]] آمده است: [[عبدالمطلب بن ربیعه بن حارث]] و [[فضل بن عباس]] به حضور [[رسول اکرم]]{{صل}} آمدند و از آن [[حضرت]] خواستند که ایشان را به عنوان عامل [[صدقات]] قرار دهد، تا همانند دیگر عاملانِ [[صدقات]]، آنها هم سهمی از [[صدقات]] برای خویش بردارند. [[پیامبر]]{{صل}} با این خواسته [[مخالفت]] کرد و فرمود: "[[صدقه]] بر [[محمد]] و [[آل محمد]] روا نیست"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۶۹۶-۶۹۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۹، ص۲۸۵.</ref>. | ||
*[[علامه عسکری]] در این باره مینویسد: "[[پیامبر]]{{صل}} [[راضی]] نشد که اولادِ مُطَلّب که [[صدقه]] بر آنها [[حرام]] بود، متولّی امر [[صدقات]] شوند... از همین جا خطای کسانی که [[گمان]] کردهاند، [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به [[یمن]] فرستاد تا [[صدقات]] را اخذ کند، | *[[علامه عسکری]] در این باره مینویسد: "[[پیامبر]]{{صل}} [[راضی]] نشد که اولادِ مُطَلّب که [[صدقه]] بر آنها [[حرام]] بود، متولّی امر [[صدقات]] شوند... از همین جا خطای کسانی که [[گمان]] کردهاند، [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به [[یمن]] فرستاد تا [[صدقات]] را اخذ کند، آشکار میشود<ref>سید مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۱۷۱ به بعد.</ref>. اگر بپذیریم که [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} را به عنوان عاملِ [[صدقات]] به جایی اعزام کرده است، باید بگوییم آن [[حضرت]] به واسطه این [[مسئولیت]] نمیتوانسته است سهمی از [[صدقات]] برای خویش بردارد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عاملان صدقات پیامبر (مقاله)|عاملان صدقات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۸-۶۰.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |