جز
جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*در روایتی آمده است عدهای از بزرگان [[ری]] به حضور [[امام صادق]]{{ع}} رسیدند و عرض کردند: "ما از اهل [[ری]] هستیم که خدمت رسیدهایم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران [[قم]]ی ما. آنان عرض کردند: ما اهل [[ری]] هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران [[قم]]ی ما. باز عرض کردند: ما اهل [[ری]] هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران [[قم]]ی ما. دوباره عرض کردند: ما اهالی [[ری]] هستیم. [[امام]] نیز [[کلام]] اوّل خود را تکرار کرد. آنان گفته خود را چند بار یادآور شدند و [[امام]] نیز مانند اوّل آنان را پاسخ داد و چنین فرمود: [[خداوند]] سبحانه و تعالی دارای حرمی است که [[مکه]] است و [[پیامبر]]{{صل}} دارای حرمی است و آن [[مدینه منوره]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} حرمی دارد که [[کوفه]] است. ما [[اهل بیت]]{{عم}} نیز دارای حرمی هستیم که آن، شهر [[قم]] است. به زودی بانویی از سلاله من به نام [[فاطمه]]{{س}} در این شهر [[دفن]] خواهد شد. کسی که او را در [[قم]] [[زیارت]] کند، [[اهل بهشت]] میباشد" <ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶، ح ۴۱؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۶۸، ح ۱۲۱۹۶</ref>[[راوی]] گفت: این سخن را [[امام صادق]]{{ع}} زمانی فرمود که هنوز [[امام کاظم|حضرت کاظم]]{{ع}} متولد نشده بود. | *در روایتی آمده است عدهای از بزرگان [[ری]] به حضور [[امام صادق]]{{ع}} رسیدند و عرض کردند: "ما از اهل [[ری]] هستیم که خدمت رسیدهایم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران [[قم]]ی ما. آنان عرض کردند: ما اهل [[ری]] هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران [[قم]]ی ما. باز عرض کردند: ما اهل [[ری]] هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران [[قم]]ی ما. دوباره عرض کردند: ما اهالی [[ری]] هستیم. [[امام]] نیز [[کلام]] اوّل خود را تکرار کرد. آنان گفته خود را چند بار یادآور شدند و [[امام]] نیز مانند اوّل آنان را پاسخ داد و چنین فرمود: [[خداوند]] سبحانه و تعالی دارای حرمی است که [[مکه]] است و [[پیامبر]]{{صل}} دارای حرمی است و آن [[مدینه منوره]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} حرمی دارد که [[کوفه]] است. ما [[اهل بیت]]{{عم}} نیز دارای حرمی هستیم که آن، شهر [[قم]] است. به زودی بانویی از سلاله من به نام [[فاطمه]]{{س}} در این شهر [[دفن]] خواهد شد. کسی که او را در [[قم]] [[زیارت]] کند، [[اهل بهشت]] میباشد" <ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶، ح ۴۱؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۶۸، ح ۱۲۱۹۶</ref>[[راوی]] گفت: این سخن را [[امام صادق]]{{ع}} زمانی فرمود که هنوز [[امام کاظم|حضرت کاظم]]{{ع}} متولد نشده بود. | ||
*در [[بحار الانوار]] دو [[روایت]] را، از [[امام صادق]]{{ع}} درباره آینده شهر [[قم]] و نقش مکتبی آن [[پیش از ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: | *در [[بحار الانوار]] دو [[روایت]] را، از [[امام صادق]]{{ع}} درباره آینده شهر [[قم]] و نقش مکتبی آن [[پیش از ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: | ||
#[[خداوند]] سبحانه و تعالی به وسیله شهر [[کوفه]] بر سایر [[شهرها]] [[استدلال]] میکند، همچنین به [[مؤمنان]] آن شهر بر سایر [[مؤمنان]] و به شهر [[قم]] بر سایر [[شهرها]] و به واسطه اهل [[قم]] بر جهانیان، اعم از [[جن]] و [[انسان]]. [[خداوند]] سبحانه و تعالی اهل [[قم]] را [[مستضعف]] فکری قرار نداده؛ بلکه همواره آنان را موفق و تأیید کرده است. سپس فرمود: دینداران در این شهر، در مضیقه زندگی میباشند. اگر غیر این باشد، [[مردم]] به سرعت به آنجا روی میآورند و آنجا خراب میگردد و اهل آن، تباه میشوند و آنگونه که باید نمیتواند بر سایر سرزمینها [[حجّت]] باشد. زمانی که | #[[خداوند]] سبحانه و تعالی به وسیله شهر [[کوفه]] بر سایر [[شهرها]] [[استدلال]] میکند، همچنین به [[مؤمنان]] آن شهر بر سایر [[مؤمنان]] و به شهر [[قم]] بر سایر [[شهرها]] و به واسطه اهل [[قم]] بر جهانیان، اعم از [[جن]] و [[انسان]]. [[خداوند]] سبحانه و تعالی اهل [[قم]] را [[مستضعف]] فکری قرار نداده؛ بلکه همواره آنان را موفق و تأیید کرده است. سپس فرمود: دینداران در این شهر، در مضیقه زندگی میباشند. اگر غیر این باشد، [[مردم]] به سرعت به آنجا روی میآورند و آنجا خراب میگردد و اهل آن، تباه میشوند و آنگونه که باید نمیتواند بر سایر سرزمینها [[حجّت]] باشد. زمانی که موقعیت [[قم]] بدینجا برسد، [[آسمان]] و [[زمین]] [[آرامش]] ندارد و ساکنان آنها لحظهای باقی نمیمانند. بلا و گرفتاری از [[قم]] و اهل آن دفع شده است. به زودی زمانی خواهد رسید که [[قم]] و اهل آن، [[حجت]] بر [[مردم]] خواهند بود و این در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما و [[ظهور]] وی میباشد. اگر چنین نباشد، [[زمین]]، اهل خودش را فرومیبرد. فرشتههای الهی [[مأمور]] دور کردن بلاها از این شهر و اهل آن میباشند. هر [[ستمگری]] که درباره آنان [[اراده]] بد داشته باشد، [[خداوند]] سبحانه و تعالی که در هم کوبنده ستمپیشگان است، او را در هم میشکند یا به گرفتاری و [[مصیبت]] یا [[دشمنی]]، مبتلا میکند. [[خداوند متعال]] نام [[قم]] و اهلش را در زمان [[فرمانروایی]] [[ستمگران]]، از یاد آنان میبرد؛ آنگونه که آنها [[یاد خدا]] را فراموش کردند<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۲</ref>. | ||
#به زودی شهر [[کوفه]] از [[مؤمنان]] خالی میشود و به گونهای که مار در [[جایگاه]] خود فرو میرود، [[علم]] نیز این چنین از [[کوفه]] رخت برمیبندد و از شهری به نام [[قم]] آشکار میشود. آن سامان، معدن [[فضل]] و [[دانش]] میشود؛ به گونهای که در [[زمین]] کسی در [[استضعاف]] فکری به سر نمیبرد، حتی نوعروسان در حجلهگاه خویش. این قضایا نزدیک [[ظهور قائم]] ما به وقوع میپیوندد. [[خداوند سبحان]]، [[قم]] و اهلش را برای رساندن [[پیام]] [[اسلام]]، قائم [[مقام]] [[حضرت حجت]] میگرداند. اگر چنین نشود، [[زمین]] اهل خودش را فرو میبرد و در [[زمین]] حجتی باقی نمیماند. [[دانش]]، از این شهر به شرق و غرب [[جهان]] منتشر میشود. | #به زودی شهر [[کوفه]] از [[مؤمنان]] خالی میشود و به گونهای که مار در [[جایگاه]] خود فرو میرود، [[علم]] نیز این چنین از [[کوفه]] رخت برمیبندد و از شهری به نام [[قم]] آشکار میشود. آن سامان، معدن [[فضل]] و [[دانش]] میشود؛ به گونهای که در [[زمین]] کسی در [[استضعاف]] فکری به سر نمیبرد، حتی نوعروسان در حجلهگاه خویش. این قضایا نزدیک [[ظهور قائم]] ما به وقوع میپیوندد. [[خداوند سبحان]]، [[قم]] و اهلش را برای رساندن [[پیام]] [[اسلام]]، قائم [[مقام]] [[حضرت حجت]] میگرداند. اگر چنین نشود، [[زمین]] اهل خودش را فرو میبرد و در [[زمین]] حجتی باقی نمیماند. [[دانش]]، از این شهر به شرق و غرب [[جهان]] منتشر میشود. | ||
*بدین سان بر [[مردم]] اتمام [[حجّت]] میشود و یکی باقی نمیماند که [[دین]] و [[دانش]] به وی نرسیده باشد. آنگاه [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} [[ظهور]] میکند و [[ظهور]] وی، باعث [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر [[بندگان]] میشود؛ زیرا [[خداوند]] سبحانه و تعالی از بندگانش [[انتقام]] نمیگیرد، مگر بعد از آنکه آنان وجود [[مقدس]] [[حضرت حجت]] را [[انکار]] کنند<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۴۶ - ۳۴۹.</ref>. | *بدین سان بر [[مردم]] اتمام [[حجّت]] میشود و یکی باقی نمیماند که [[دین]] و [[دانش]] به وی نرسیده باشد. آنگاه [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} [[ظهور]] میکند و [[ظهور]] وی، باعث [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر [[بندگان]] میشود؛ زیرا [[خداوند]] سبحانه و تعالی از بندگانش [[انتقام]] نمیگیرد، مگر بعد از آنکه آنان وجود [[مقدس]] [[حضرت حجت]] را [[انکار]] کنند<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۴۶ - ۳۴۹.</ref>. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
*[[صفوان]] میگوید: روزی نزد ابا الحسن -[[امام کاظم]] {{ع}}- بودم و سخن از [[مردم]] [[قم]] و علاقه آنان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} به میان آمد. [[امام هفتم]] {{ع}} فرمودند: [[خداوند]] آنان را [[رحمت]] کند و از آنان [[خشنود]] باشد. آنگاه ادامه داد: [[بهشت]] هشت در دارد که یکی از آنها برای [[مردم]] [[قم]] است. در میان [[شهرها]] و کشورها، آنان [[نیکان]] و [[نخبگان]] [[شیعیان]] ما هستند. [[خداوند]] [[ولایت]] و [[دوستی]] ما را با طینت و سرشت آنان آمیخته است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.</ref>. در [[روایات]] داریم که در [[عصر غیبت]]، [[قم]] و [[مردم]] آن بر دیگر [[انسانها]] [[حجت]] هستند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: گرفتاریها و مشکلات از [[قم]] و مردمش به دور است و روزگاری خواهد رسید که [[قم]] و [[مردم]] آن، [[حجت]] بر همه مردمان باشند و آن هنگام در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما تا به [[هنگام ظهور]] حضرتش میباشد و اگر چنین نبود، [[زمین]] اهلش را فرو میبرد. به [[یقین]] [[فرشتگان]]، گرفتاریها را از [[قم]] و مردمانش دور میکنند و هیچ [[ستمگری]] قصد [[قم]] را نمیکند، مگر آنکه [[خداوند]] کمرش را میشکند و او را گرفتار درد یا [[دشمن]] میگرداند. [[خداوند]] نام [[قم]] و [[مردم]] آن را از یاد [[ستمگران]] میبرد، چنانکه آنان [[خدا]] را فراموش کردهاند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳.</ref>. | *[[صفوان]] میگوید: روزی نزد ابا الحسن -[[امام کاظم]] {{ع}}- بودم و سخن از [[مردم]] [[قم]] و علاقه آنان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} به میان آمد. [[امام هفتم]] {{ع}} فرمودند: [[خداوند]] آنان را [[رحمت]] کند و از آنان [[خشنود]] باشد. آنگاه ادامه داد: [[بهشت]] هشت در دارد که یکی از آنها برای [[مردم]] [[قم]] است. در میان [[شهرها]] و کشورها، آنان [[نیکان]] و [[نخبگان]] [[شیعیان]] ما هستند. [[خداوند]] [[ولایت]] و [[دوستی]] ما را با طینت و سرشت آنان آمیخته است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.</ref>. در [[روایات]] داریم که در [[عصر غیبت]]، [[قم]] و [[مردم]] آن بر دیگر [[انسانها]] [[حجت]] هستند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: گرفتاریها و مشکلات از [[قم]] و مردمش به دور است و روزگاری خواهد رسید که [[قم]] و [[مردم]] آن، [[حجت]] بر همه مردمان باشند و آن هنگام در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما تا به [[هنگام ظهور]] حضرتش میباشد و اگر چنین نبود، [[زمین]] اهلش را فرو میبرد. به [[یقین]] [[فرشتگان]]، گرفتاریها را از [[قم]] و مردمانش دور میکنند و هیچ [[ستمگری]] قصد [[قم]] را نمیکند، مگر آنکه [[خداوند]] کمرش را میشکند و او را گرفتار درد یا [[دشمن]] میگرداند. [[خداوند]] نام [[قم]] و [[مردم]] آن را از یاد [[ستمگران]] میبرد، چنانکه آنان [[خدا]] را فراموش کردهاند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
*در [[روایات]]، [[قم]] مرکز نشر [[فرهنگ]] اسلامی نیز معرفی شده است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: به زودی شهر [[کوفه]] از [[مؤمنان]] تهی میگردد و [[علم]] و [[دانش]] از آنجا رخت برمیبندد و چون ماری که در گوشهای چنبره زده است، محدود میگردد و از شهری که آن را [[قم]] مینامند، [[ظهور]] میکند و آنجا پایگاه [[علم]] و [[فضیلت]] و معدن [[دانش]] و کمال میگردد<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[روایت]] دیگری میفرمایند: بر فراز [[قم]] فرشتهای است که دو بال خود را بر آن به حرکت درمیآورد و هیچ [[ستمگری]] به آن قصد سوئی نمیکند، مگر آنکه [[خداوند]] او را همانند نمک در [[آب]] ذوب میکند. حضرت آنگاه به [[عیسی بن عبدالله [[قم]]ی]] اشاره کرد و فرمود: [[درود]] [[خداوند]] بر [[قم]]! [[پروردگار]] [[جهان]]، سرزمینشان را از [[باران]] سیراب و برکاتش را بر آنان نازل میگرداند و گناهانشان را به حسنات مبدل میسازد. آنان اهل [[رکوع]]، [[سجود]]، [[قیام]] و قعودند؛ چنانکه آنان [[فقیه]]، دانشمند و اهل [[درک]] و [[فهم]] هستند. آنان اهل [[درایت]] و [[روایت]] و بینش عبادتکنندگان [[نیکی]] هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۸.</ref>. | *در [[روایات]]، [[قم]] مرکز نشر [[فرهنگ]] اسلامی نیز معرفی شده است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: به زودی شهر [[کوفه]] از [[مؤمنان]] تهی میگردد و [[علم]] و [[دانش]] از آنجا رخت برمیبندد و چون ماری که در گوشهای چنبره زده است، محدود میگردد و از شهری که آن را [[قم]] مینامند، [[ظهور]] میکند و آنجا پایگاه [[علم]] و [[فضیلت]] و معدن [[دانش]] و کمال میگردد<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[روایت]] دیگری میفرمایند: بر فراز [[قم]] فرشتهای است که دو بال خود را بر آن به حرکت درمیآورد و هیچ [[ستمگری]] به آن قصد سوئی نمیکند، مگر آنکه [[خداوند]] او را همانند نمک در [[آب]] ذوب میکند. حضرت آنگاه به [[عیسی بن عبدالله [[قم]]ی]] اشاره کرد و فرمود: [[درود]] [[خداوند]] بر [[قم]]! [[پروردگار]] [[جهان]]، سرزمینشان را از [[باران]] سیراب و برکاتش را بر آنان نازل میگرداند و گناهانشان را به حسنات مبدل میسازد. آنان اهل [[رکوع]]، [[سجود]]، [[قیام]] و قعودند؛ چنانکه آنان [[فقیه]]، دانشمند و اهل [[درک]] و [[فهم]] هستند. آنان اهل [[درایت]] و [[روایت]] و بینش عبادتکنندگان [[نیکی]] هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۸.</ref>. | ||
*در پارهای [[روایات]] از [[مردم]] [[قم]] به [[یاوران مهدی]] {{ع}} نام برده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ و ۲۱۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}} فرمود: آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]]، آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]]، آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]] هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶.</ref>. در قدیم، شهر [[قم]] به واسطه وجود [[محدثان]] بسیار و موثق، مرکز [[نقل]] و حفظ [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} بود و از این حیث [[جایگاه]] والایی داشت بهطوری که حتی سایر مراکز [[تشیع]] به [[محدثان]] [[قم]]ی اعتباری خاص میبخشیدند و چنانچه یکی از [[محدثان]] [[قم]] به شهر آنها وارد میشد، مورد توجه اهل [[علم]] و [[حدیث]] واقع میگردید. مثلا زمانی که [[عبدالله بن جعفر حمیری]] که از [[اصحاب]] [[امام عسکری]] {{ع}} بود، در سال ۲۹۲ ق. به [[کوفه]] وارد شد، چون خبر به گوش [[مردم]] رسید همگی بر گرد او جمع شدند و به استماع [[حدیث]] از وی پرداختند. در واقع این امر ناشی از این بود که [[قم]]یها دارای [[اعتقادات]] سالم و به دور از [[انحرافات]] افراطی و تفریطی بودند. از نظر پایبندی به [[تشیع]] دوازدهامامی، [[قم]] دارای | *در پارهای [[روایات]] از [[مردم]] [[قم]] به [[یاوران مهدی]] {{ع}} نام برده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ و ۲۱۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}} فرمود: آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]]، آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]]، آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]] هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶.</ref>. در قدیم، شهر [[قم]] به واسطه وجود [[محدثان]] بسیار و موثق، مرکز [[نقل]] و حفظ [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} بود و از این حیث [[جایگاه]] والایی داشت بهطوری که حتی سایر مراکز [[تشیع]] به [[محدثان]] [[قم]]ی اعتباری خاص میبخشیدند و چنانچه یکی از [[محدثان]] [[قم]] به شهر آنها وارد میشد، مورد توجه اهل [[علم]] و [[حدیث]] واقع میگردید. مثلا زمانی که [[عبدالله بن جعفر حمیری]] که از [[اصحاب]] [[امام عسکری]] {{ع}} بود، در سال ۲۹۲ ق. به [[کوفه]] وارد شد، چون خبر به گوش [[مردم]] رسید همگی بر گرد او جمع شدند و به استماع [[حدیث]] از وی پرداختند. در واقع این امر ناشی از این بود که [[قم]]یها دارای [[اعتقادات]] سالم و به دور از [[انحرافات]] افراطی و تفریطی بودند. از نظر پایبندی به [[تشیع]] دوازدهامامی، [[قم]] دارای موقعیت ممتاز و [[برتری]] نسبت به [[کوفه]] بود، در واقع [[کوفه]] و [[بغداد]] مرکز گرایشهای فرقهای و اندیشههای افراطی و غالی بود، در حالی که در [[قم]] از هیچیک از فرق [[شیعه]] چون [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]] و [[واقفیه]] اثری نبود. | ||
*مادلونگ، [[اسلامشناس]] آلمانی در اینباره نوشته است: [[شیعیان]] [[قم]] در [[وفاداری]] به [[امامت]] دوازدهامامی باقی ماندند و هیچگونه انشقاق فطحی یا واقفی در میان تعداد بیشمار [[محدثان]] امامی این شهر یاد نشده است <ref>نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۴.</ref>. | *مادلونگ، [[اسلامشناس]] آلمانی در اینباره نوشته است: [[شیعیان]] [[قم]] در [[وفاداری]] به [[امامت]] دوازدهامامی باقی ماندند و هیچگونه انشقاق فطحی یا واقفی در میان تعداد بیشمار [[محدثان]] امامی این شهر یاد نشده است <ref>نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۴.</ref>. | ||
[[خاندان]] برقی از خاندانهای علمی بزرگ در [[قم]] بودند. چهره شاخص این [[خاندان]]، "[[احمد بن محمد بن خالد برقی]]" است. وی در اوایل عصر [[غیبت]] میزیست و تصانیف بسیاری داشت. | [[خاندان]] برقی از خاندانهای علمی بزرگ در [[قم]] بودند. چهره شاخص این [[خاندان]]، "[[احمد بن محمد بن خالد برقی]]" است. وی در اوایل عصر [[غیبت]] میزیست و تصانیف بسیاری داشت. |