جز
جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
:::::*« کسی که [[انتظار]] [[قیام]] یک [[مصلح جهانی]] را میکشد، در واقع، [[انتظار]] [[انقلاب]] و دگرگونی و تحولی را دارد که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی درطول [[تاریخ]] [[بشر]] است؛ انقلابی که برخلاف همه انقلابها، جنبه منطقهای نداشته و اختصاص به یک جنبه از جنبههای مختلف زندگی نیز ندارد، بلکه علاوه بر اینکه عمومی و همگانی است تمام [[شئون]] و جوانب زندگی انسانها را شامل میشود و انقلابی است [[سیاسی]]، [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]]. سابقاً در ضمن بررسی مفهوم [[انتظار]] گفتیم که "[[انتظار]]" همیشه از دو عنصر نفی و اثبات تشکیل میشود. ناراحتی از وضع موجود و [[عشق]] و علاقه به وضع بهتر. در اینجا اضافه میکنیم که در هر [[انقلاب]] و تحول بنیادین نیز دو جنبه نفی و اثبات وجود دارد، جنبه نخستین [[انقلاب]] همان جنبه نفی است؛ یعنی از میان بردن عوامل ختلال [[فساد]]، [[انحطاط]] و شستشو دادن [[لوح]] [[جامعه]] از نقشهای مخالف. پس از انجام این مرحله، نوبت به جنبه اثبات، یعنی [[جانشین]] ساختن عوامل [[اصلاح]] و [[سازندگی]] میرسد. ترکیب دو مفهوم "[[انتظار]]" و "[[انقلاب جهانی]]" برای ما روشن میسازد که کسانی که در [[انتظار]] چنان انقلابی به سر میبرند، اگر در ادعای خود [[صادق]] باشند ( نه جزء [[منتظران]] دروغین خیالی) به طور مسلم آثار ذیل در آنها آشکار خواهد شد<ref> برای آگاهی بیشتر به برخی از این آثار ر.ک به: مکارم شیرازی، انقلاب جهانی [[مهدی]]، مبحث انتظار. </ref>: | :::::*« کسی که [[انتظار]] [[قیام]] یک [[مصلح جهانی]] را میکشد، در واقع، [[انتظار]] [[انقلاب]] و دگرگونی و تحولی را دارد که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی درطول [[تاریخ]] [[بشر]] است؛ انقلابی که برخلاف همه انقلابها، جنبه منطقهای نداشته و اختصاص به یک جنبه از جنبههای مختلف زندگی نیز ندارد، بلکه علاوه بر اینکه عمومی و همگانی است تمام [[شئون]] و جوانب زندگی انسانها را شامل میشود و انقلابی است [[سیاسی]]، [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]]. سابقاً در ضمن بررسی مفهوم [[انتظار]] گفتیم که "[[انتظار]]" همیشه از دو عنصر نفی و اثبات تشکیل میشود. ناراحتی از وضع موجود و [[عشق]] و علاقه به وضع بهتر. در اینجا اضافه میکنیم که در هر [[انقلاب]] و تحول بنیادین نیز دو جنبه نفی و اثبات وجود دارد، جنبه نخستین [[انقلاب]] همان جنبه نفی است؛ یعنی از میان بردن عوامل ختلال [[فساد]]، [[انحطاط]] و شستشو دادن [[لوح]] [[جامعه]] از نقشهای مخالف. پس از انجام این مرحله، نوبت به جنبه اثبات، یعنی [[جانشین]] ساختن عوامل [[اصلاح]] و [[سازندگی]] میرسد. ترکیب دو مفهوم "[[انتظار]]" و "[[انقلاب جهانی]]" برای ما روشن میسازد که کسانی که در [[انتظار]] چنان انقلابی به سر میبرند، اگر در ادعای خود [[صادق]] باشند ( نه جزء [[منتظران]] دروغین خیالی) به طور مسلم آثار ذیل در آنها آشکار خواهد شد<ref> برای آگاهی بیشتر به برخی از این آثار ر.ک به: مکارم شیرازی، انقلاب جهانی [[مهدی]]، مبحث انتظار. </ref>: | ||
::::#'''[[خودسازی فردی]]:'''کسی که [[انتظار]] چنان [[انقلاب]] و تحولی را میکشد باید خود ساخته و آماده باشد، زیرا چنان تحول و انقلابی، قبل از هر چیز، نیازمند به عناصر آماده و با [[ارزش]] انسانی است که بتواند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشد. این مسأله در درجه اول نیاز به بالا بردن سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم دارد. تنگنظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، [[حسادت]]، [[اختلاف]] کودکانه و نابخردانه و به طور کلی، هر گونه اتفاق و پراکندگی با | ::::#'''[[خودسازی فردی]]:'''کسی که [[انتظار]] چنان [[انقلاب]] و تحولی را میکشد باید خود ساخته و آماده باشد، زیرا چنان تحول و انقلابی، قبل از هر چیز، نیازمند به عناصر آماده و با [[ارزش]] انسانی است که بتواند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشد. این مسأله در درجه اول نیاز به بالا بردن سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم دارد. تنگنظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، [[حسادت]]، [[اختلاف]] کودکانه و نابخردانه و به طور کلی، هر گونه اتفاق و پراکندگی با موقعیت [[منتظران واقعی]] سازگار نیست. نکته مهم اینجا است که [[منتظر واقعی]] برای چنان برنامه مهمی هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید حتماً در صف [[اصلاح]] طلبان قرار گیرد. [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحول هرگز به او اجازه نمیدهد که در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز نیاز به داشتن اعمال [[پاک]] و روحی پاکتر و برخورداری از [[شهامت]] و [[آگاهی]] کافی دارد. من اگر ناپاک و آلودهام چگونه میتوانم [[منتظر]] تحول و انقلابی باشم که شعله اولش دامان مرا میگیرد؟ من اگر [[ظالم]] و ستمگرم چگونه ممکن است در [[انتظار]] کسی بینشینم که طعمه شمشیرش [[خون]] [[ستمگران]] است و من اگر فاسد و نادرستم چگونه میتوانم در [[انتظار]] نظامی باشم که افراد فاسد و نادرست در آن هیچگونه نفشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود. آیا این [[انتظار]] برای تصفیه [[روح]] و [[فکر]] و شستشوی جسم و [[جان]] من ز لوث آلودگیها کافی نیست؟ ارتشی که در [[انتظار]] [[جهاد]] آزادیبخش به سر میبرد، حتماً به حالت آماده باش کامل در میآید و برای چنین میدان نبردی [[شایسته]] است سلاحی به دست بیاورد، سلاحهای موجود را [[اصلاح]] کند، سنگرهای لازم را بسازد، [[آمادگی]] رزمی نفرات خود را بالا ببرد، روحیه افراد خود را تقویت کند و شعله [[عشق]] و [[شوق]] را برای چنان مبارزهای در [[دل]] فرد فرد سربازانش زنده نگه دارد، ارتشی که دارای چنین [[آمادگی]] نیست هرگز در [[انتظار]] به سر نمیبرد و اگر چنین بگوید، [[دروغ]] گفته است. [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به معنای آماده باش کامل [[فکری]]، [[اخلاقی]]، مادی و معنوی برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. [[فکر]] کنید چنین آماده باشی چقدر سازنده است. [[اصلاح]] تمام روی [[زمین]] و پایان دادن به همه [[مظالم]] و نابسامانیها شوخی نبوده و کار سادهای نمیتواند باشد، آماده باش برای چنین [[هدف]] بزرگی باید متناسب با آن باشد، یعنی باید به وسعت و عمق آن باشد. برای تحقق بخشیدن به چنین انقلابی مردانی بسیار بزرگ، مصمم، نیرومند، شکستناپذیر، فوقالعاده [[پاک]] و بلند نظر، کاملاً آماده و دارای بینش عمیق لازم است و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیقترین برنامههای [[اخلاقی]]، [[فکری]] و [[اجتماعی]] است. این است معنای [[انتظار واقعی]]، آیا هیچ کس میتواند بگوید چنین انتظاری سازنده نیست؟ | ||
::::#'''خود [[یاری]] [[اجتماعی]]:''' [[منتظران]] [[راستین]] در عین حال، نباید تنها به خویش بپردازند، بلکه باید مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند، یک برنامه فردی نیست بلکه برنامهای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت جوید، باید کار به صورت دست جمعی و همگانی باشد کوششها و تلاشها باید هماهنگ شود و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند. در یک میدان وسیع [[مبارزه]] دست جمعی، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه، موظف است هر نقطه ضعفی را که در هر ببیند [[اصلاح]] کند، هر موضع آسیبپذیری را ترمیم نماید و هر قسمت ضعیف و [[ناتوانی]] را تقویت کند، زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامهای امکان پذیر نیست. بنابراین، [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه در [[اصلاح]] خویش میکوشند، [[وظیفه]] خود میدانند که دیگران را نیز [[اصلاح]] کنند. این است اثر سازنده دیگر [[انتظار]] [[قیام]] یک [[مصلح جهانی]] و فسلفه آن همه افتخارات و فضیلتها که برای [[منتظران]] [[راستین]] شمرده شده است. | ::::#'''خود [[یاری]] [[اجتماعی]]:''' [[منتظران]] [[راستین]] در عین حال، نباید تنها به خویش بپردازند، بلکه باید مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند، یک برنامه فردی نیست بلکه برنامهای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت جوید، باید کار به صورت دست جمعی و همگانی باشد کوششها و تلاشها باید هماهنگ شود و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند. در یک میدان وسیع [[مبارزه]] دست جمعی، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه، موظف است هر نقطه ضعفی را که در هر ببیند [[اصلاح]] کند، هر موضع آسیبپذیری را ترمیم نماید و هر قسمت ضعیف و [[ناتوانی]] را تقویت کند، زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامهای امکان پذیر نیست. بنابراین، [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه در [[اصلاح]] خویش میکوشند، [[وظیفه]] خود میدانند که دیگران را نیز [[اصلاح]] کنند. این است اثر سازنده دیگر [[انتظار]] [[قیام]] یک [[مصلح جهانی]] و فسلفه آن همه افتخارات و فضیلتها که برای [[منتظران]] [[راستین]] شمرده شده است. | ||
::::#'''منحل شدن در [[فساد]] محیط:''' یکی از اثر مهم و سازنده [[انتظار فرج]]، منحل شدن در [[فساد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیها است. توضیح اینکه، هنگامی که [[فساد]] فراگیر شود و [[اکثریت]] و یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بنبست سخت روانی قرار میگیرند، بنبستی که از [[یأس]] از [[اصلاحات]] سرچشمه میگیرد. گاهی آنها [[فکر]] میکنند، کار از کار گذشته و دیگر امیدی برای [[اصلاح]] نیست و [[تلاش]] و کوشش برای [[پاک]] نگهداشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجاً به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند، به صورتی که نتوانند خود را به عنوان یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب رسوایی بدانند. تنها چیزی که میتواند در آنها [[روح]] [[امید]] بدهد و به [[مقاومت]] و خویشتنداری [[دعوت]] کند و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است؛ تنها در این صورت است که آنها دست از [[تلاش]] و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و حتی برای [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. لذا میبینیم که در [[دستورات]] اسلامی، [[یأس]] از [[آمرزش]] یکی از بزرگترین [[گناهان]] شمرده شده است، تا حدی که ممکن است افراد ناوارد، تعجب کنند که چرا [[یأس]] از [[رحمت خدا]] این [[قدر]] مهم تلقی شده و مهمتر از بسیاری از [[گناهان]] است، در [[حقیقت]] فسلفهاش همین است که گناهکار مأیوس از [[رحمت]]، هیچ دلیلی نمیبیند که به [[فکر]] جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه [[گناه]] بردارد و منطق او این است که [[آب]] از سر من گذشته است، یا من که رسوای جهانم [[غم]] [[دنیا]] هیچ است، یا بالاتر از سیاهی، رنگ دگری نباشد، آخرش [[جهنم]] است که هم اکنون آن را برای خود خریدهام، دیگر از چه چیز میترسم؟اما هنگامی که روزنه [[امید]] برای او گشوده شود و [[امید]] به عفو [[پروردگار]] و تغییر وضع موجود پیدا کند، خود نقطه عطفی در زندگی او میشود و چه بسیار او را به توقف کردن در مسیر [[گناه]] و بازگشت به سوی [[پاکی]] و [[اصلاح]] [[دعوت]] مینماید. به همین [[دلیل]] [[امید]] را همواره میتوان به عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد [[شناخت]]، همچنین افراد صالحی که در محیطهای فاسد گرفتارند، بدون [[امید]] نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند. نتیجه اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] مصلحی که [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر میشود، [[امید]] ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان به وجود میآورد و آنها را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند، آنها نه تنها با گسترش دامنه [[فساد]] محیط، مأیوستر نمیشوند، بلکه به مقتضای وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبیند و کوششهایشان را برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتر تعقیب میکنند. | ::::#'''منحل شدن در [[فساد]] محیط:''' یکی از اثر مهم و سازنده [[انتظار فرج]]، منحل شدن در [[فساد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیها است. توضیح اینکه، هنگامی که [[فساد]] فراگیر شود و [[اکثریت]] و یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بنبست سخت روانی قرار میگیرند، بنبستی که از [[یأس]] از [[اصلاحات]] سرچشمه میگیرد. گاهی آنها [[فکر]] میکنند، کار از کار گذشته و دیگر امیدی برای [[اصلاح]] نیست و [[تلاش]] و کوشش برای [[پاک]] نگهداشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجاً به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند، به صورتی که نتوانند خود را به عنوان یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب رسوایی بدانند. تنها چیزی که میتواند در آنها [[روح]] [[امید]] بدهد و به [[مقاومت]] و خویشتنداری [[دعوت]] کند و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است؛ تنها در این صورت است که آنها دست از [[تلاش]] و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و حتی برای [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. لذا میبینیم که در [[دستورات]] اسلامی، [[یأس]] از [[آمرزش]] یکی از بزرگترین [[گناهان]] شمرده شده است، تا حدی که ممکن است افراد ناوارد، تعجب کنند که چرا [[یأس]] از [[رحمت خدا]] این [[قدر]] مهم تلقی شده و مهمتر از بسیاری از [[گناهان]] است، در [[حقیقت]] فسلفهاش همین است که گناهکار مأیوس از [[رحمت]]، هیچ دلیلی نمیبیند که به [[فکر]] جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه [[گناه]] بردارد و منطق او این است که [[آب]] از سر من گذشته است، یا من که رسوای جهانم [[غم]] [[دنیا]] هیچ است، یا بالاتر از سیاهی، رنگ دگری نباشد، آخرش [[جهنم]] است که هم اکنون آن را برای خود خریدهام، دیگر از چه چیز میترسم؟اما هنگامی که روزنه [[امید]] برای او گشوده شود و [[امید]] به عفو [[پروردگار]] و تغییر وضع موجود پیدا کند، خود نقطه عطفی در زندگی او میشود و چه بسیار او را به توقف کردن در مسیر [[گناه]] و بازگشت به سوی [[پاکی]] و [[اصلاح]] [[دعوت]] مینماید. به همین [[دلیل]] [[امید]] را همواره میتوان به عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد [[شناخت]]، همچنین افراد صالحی که در محیطهای فاسد گرفتارند، بدون [[امید]] نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند. نتیجه اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] مصلحی که [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر میشود، [[امید]] ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان به وجود میآورد و آنها را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند، آنها نه تنها با گسترش دامنه [[فساد]] محیط، مأیوستر نمیشوند، بلکه به مقتضای وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبیند و کوششهایشان را برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتر تعقیب میکنند. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بعضی از ناآگاهان چنین پنداشتهاند که [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، ممکن است سبب رکود و عقب ماندگی، یا فرار از زیر بار مسؤولیتها و [[تسلیم]] در برابر [[ظلم]] و [[ستم]] گردد. چراکه [[اعتقاد]] به این [[ظهور]] بزرگ مفهومش قطع [[امید]] از [[اصلاح]] [[جهان]] قبل از او و حتّی کمک کردن به گسترش [[ظلم]] و [[فساد]] است تا [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم گردد! در صورتی که چنین نیست و [[انتظار]] این [[ظهور]] بزرگ آثار و [[برکات]] بسیار سازندهای دارد، که در ذیل به چند نمونه اشاره میکنیم: | ::::::«بعضی از ناآگاهان چنین پنداشتهاند که [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، ممکن است سبب رکود و عقب ماندگی، یا فرار از زیر بار مسؤولیتها و [[تسلیم]] در برابر [[ظلم]] و [[ستم]] گردد. چراکه [[اعتقاد]] به این [[ظهور]] بزرگ مفهومش قطع [[امید]] از [[اصلاح]] [[جهان]] قبل از او و حتّی کمک کردن به گسترش [[ظلم]] و [[فساد]] است تا [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم گردد! در صورتی که چنین نیست و [[انتظار]] این [[ظهور]] بزرگ آثار و [[برکات]] بسیار سازندهای دارد، که در ذیل به چند نمونه اشاره میکنیم: | ||
:::::*'''[[خودسازی فردی]]''': چنین تحوّلی قبل از هرچیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و این در درجه اوّل محتاج به بالاترین سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، حسادتها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و بهطور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با | :::::*'''[[خودسازی فردی]]''': چنین تحوّلی قبل از هرچیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و این در درجه اوّل محتاج به بالاترین سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، حسادتها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و بهطور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با موقعیت [[منتظران]] سازگار نیست. نکته مهم این است که [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمّی، هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد، باید از هماکنون حتما در صف انقلابیون قرار گیرد. [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحوّل هرگز به او اجازه نمیدهد که در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی [[پاک]] و روحی پاکتر، و برخورداری از [[شهامت]] و [[آگاهی]] کافی است. | ||
::::::من اگر فاسد و نادرستم چگونه میتوانم در [[انتظار]] نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچگونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم. آیا این [[انتظار]] برای تصفیه [[روح]] و [[فکر]] و شستشوی جسم و [[جان]] از لوث آلودگیها کافی نیست؟ ارتشی که در [[انتظار]] [[جهاد]] اسلامی و آزادیبخش به سر میبرد حتما به حالت آماده باش کامل درمیآید. سلاحی که برای چنین میدان نبردی [[شایسته]] است به دست میآورد و سنگرهای لازم را میسازد. [[آمادگی]] رزمی افراد خود را بالا میبرد، روحیه افراد خود را تقویت میکند و شعله [[عشق]] و [[شوق]] برای چنین مبارزهای را، در [[دل]] فردفرد سربازانش زنده نگاه میدارد، ارتشی که دارای چنین [[آمادگی]] نیست، هرگز در [[انتظار]] به سر نمیبرد، و اگر بگوید [[دروغ]] میگوید. | ::::::من اگر فاسد و نادرستم چگونه میتوانم در [[انتظار]] نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچگونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم. آیا این [[انتظار]] برای تصفیه [[روح]] و [[فکر]] و شستشوی جسم و [[جان]] از لوث آلودگیها کافی نیست؟ ارتشی که در [[انتظار]] [[جهاد]] اسلامی و آزادیبخش به سر میبرد حتما به حالت آماده باش کامل درمیآید. سلاحی که برای چنین میدان نبردی [[شایسته]] است به دست میآورد و سنگرهای لازم را میسازد. [[آمادگی]] رزمی افراد خود را بالا میبرد، روحیه افراد خود را تقویت میکند و شعله [[عشق]] و [[شوق]] برای چنین مبارزهای را، در [[دل]] فردفرد سربازانش زنده نگاه میدارد، ارتشی که دارای چنین [[آمادگی]] نیست، هرگز در [[انتظار]] به سر نمیبرد، و اگر بگوید [[دروغ]] میگوید. | ||
::::::[[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به معنای آمادهباش کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و معنوی برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. [[فکر]] کنید چنین آمادهباشی چقدر سازنده است. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بسیار بزرگ و مصمّم و بسیار نیرومند و شکستناپذیر، فوقالعاده [[پاک]] و بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است. و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیقترین برنامههای [[اخلاقی]] و [[فکری]] و [[اجتماعی]] است، این است معنای [[انتظار]] واقعی، آیا هیچکس میتواند بگوید که چنین انتظاری سازنده نیست؟! | ::::::[[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به معنای آمادهباش کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و معنوی برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. [[فکر]] کنید چنین آمادهباشی چقدر سازنده است. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بسیار بزرگ و مصمّم و بسیار نیرومند و شکستناپذیر، فوقالعاده [[پاک]] و بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است. و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیقترین برنامههای [[اخلاقی]] و [[فکری]] و [[اجتماعی]] است، این است معنای [[انتظار]] واقعی، آیا هیچکس میتواند بگوید که چنین انتظاری سازنده نیست؟! | ||
خط ۴۲۱: | خط ۴۲۱: | ||
[[پرونده:10037862.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:10037862.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::خانم '''[[خدیجه هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::خانم '''[[خدیجه هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::#« '''[[خودسازی فردی]]:''' [[انتظار مصلح]] جهانی به معنای آماده باش کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و [[معنوی]]، برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. چنین تحولی قبل از هر چیز [[نیازمند]] عناصر آماده و با [[ارزش]] انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند. این در درجه اول [[نیازمند]] بالا بردن سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی، [[فکری]] برای [[همکاری]] در پیاده کردن آن برنامه [[عظیم]] است. تنگ نظریها، کوته بینیها، کج فکریها، حسادتها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و به طور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با | :::::#« '''[[خودسازی فردی]]:''' [[انتظار مصلح]] جهانی به معنای آماده باش کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و [[معنوی]]، برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. چنین تحولی قبل از هر چیز [[نیازمند]] عناصر آماده و با [[ارزش]] انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند. این در درجه اول [[نیازمند]] بالا بردن سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی، [[فکری]] برای [[همکاری]] در پیاده کردن آن برنامه [[عظیم]] است. تنگ نظریها، کوته بینیها، کج فکریها، حسادتها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و به طور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با موقعیت [[منتظران واقعی]] سازگار نیست. | ||
:::::#'''خود یاریهای [[اجتماعی]]:''' [[منتظران راستین]] در عین حال [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند. زیرا برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را میکشند، یک برنامه فردی نیست. برنامهای است که تمام عناصر [[انقلاب]] باید در آن شرکت جویند، کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند. | :::::#'''خود یاریهای [[اجتماعی]]:''' [[منتظران راستین]] در عین حال [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند. زیرا برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را میکشند، یک برنامه فردی نیست. برنامهای است که تمام عناصر [[انقلاب]] باید در آن شرکت جویند، کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند. | ||
:::::#'''حل نشدن در [[فساد محیط]]:''' اثر مهم دیگری که [[انتظار حضرت مهدی]] دارد حل نشدن در [[مفاسد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیهاست. توضیح اینکه هنگامی که [[فساد]] فراگیر میشود و [[اکثریت]] یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بنبست سخت روانی قرار میگیرند؛ بنبستی که از یاس سرچشمه میگیرد. این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجا به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند و نتواند خود را به صورت یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب [[رسوایی]] بدانند! تنها چیزی که میتواند آنها را به [[مقاومت]] و خویشتن داری [[دعوت]] کند و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است. تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. | :::::#'''حل نشدن در [[فساد محیط]]:''' اثر مهم دیگری که [[انتظار حضرت مهدی]] دارد حل نشدن در [[مفاسد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیهاست. توضیح اینکه هنگامی که [[فساد]] فراگیر میشود و [[اکثریت]] یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بنبست سخت روانی قرار میگیرند؛ بنبستی که از یاس سرچشمه میگیرد. این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجا به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند و نتواند خود را به صورت یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب [[رسوایی]] بدانند! تنها چیزی که میتواند آنها را به [[مقاومت]] و خویشتن داری [[دعوت]] کند و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است. تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. |