جز
جایگزینی متن - 'یهودیان خیبر' به 'یهودیان خیبر'
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - 'یهودیان خیبر' به 'یهودیان خیبر') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#[[خداوند]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.</ref> از کافرانی سخن گفته که بر کفر خود [[اصرار]] میورزند و [[انذار]] یا عدم انذار از [[عذاب الهی]] بر آنها اثری ندارد و موجب [[ایمان]] آوردنشان نمیشود. از مفسران، [[ابن جماعه]] طبق قولی، [[نزول]] این آیه را در باره کسانی مانند شأس بن قیس از سران یهود دانسته است<ref> غرر التبیان، ص۱۹۶.</ref>. البته مفسران در [[شأن نزول]] این آیه، مصادیق گوناگونی مانند [[کافران]] [[قریش]] در [[مکه]]، سران یهود پیرامون مدینه<ref>غرر التبیان، ص۱۹۶.</ref>و [[منافقان]] [[اوس]] و [[خزرج]] را ذکر کردهاند <ref>جامع البیان، ج۱، ص۱۵۹.</ref> | #[[خداوند]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.</ref> از کافرانی سخن گفته که بر کفر خود [[اصرار]] میورزند و [[انذار]] یا عدم انذار از [[عذاب الهی]] بر آنها اثری ندارد و موجب [[ایمان]] آوردنشان نمیشود. از مفسران، [[ابن جماعه]] طبق قولی، [[نزول]] این آیه را در باره کسانی مانند شأس بن قیس از سران یهود دانسته است<ref> غرر التبیان، ص۱۹۶.</ref>. البته مفسران در [[شأن نزول]] این آیه، مصادیق گوناگونی مانند [[کافران]] [[قریش]] در [[مکه]]، سران یهود پیرامون مدینه<ref>غرر التبیان، ص۱۹۶.</ref>و [[منافقان]] [[اوس]] و [[خزرج]] را ذکر کردهاند <ref>جامع البیان، ج۱، ص۱۵۹.</ref> | ||
#بنا به [[نقلی]] از [[زید بن اسلم]]، شأس بن قیس بر گروهی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} از اوس و خزرج عبور کرد که صمیمانه با یکدیگر [[گفتوگو]] میکردند. وی که از تبدیل [[دشمنی]] آنان در جاهلیت به [[صمیمیت]] پس از [[اسلام]] بسیار [[خشمگین]] بود، [[جوانی]] از یهود را برانگیخت و او نیز با [[یادآوری]] خاطرههای تلخ این دو [[قبیله]]، مانند [[نبرد]] بُعاث، به [[فتنهانگیزی]] پرداخت. هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} از ماجرا مطلع شد، نزد ایشان رفت و خطاب به این گروه از [[صحابه]] با این [[پرسش]] که "آیا در زمانی که هنوز من میان شما هستم و به [[اسلام]] [[هدایت]] شدهاید به [[جاهلیت]] بازمیگردید" آنان را از [[کردار]] خود پشیمان کرد و بدین ترتیب نقشه اختلافافکنانه [[شأس بن قیس]] به [[شکست]] انجامید<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۶ - ۳۹۷؛ الکشاف، ج۱، ص ۳۹۳.</ref>. به [[نقل]] [[عکرمه]]، در پی این [[اقدام]] تفرقهافکنانه، آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از دستهای از کسانی که به آنان کتاب داده شده است فرمانبرداری کنید شما را پس از ایمانتان به کفر باز میگردانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۰.</ref> در باره شأس بن قیس و یارانش نازل شد. برخی نیز [[نزول آیه]] {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز میدارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ میخواهید و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.</ref> را در باره شأس<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۷؛ اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۷ - ۱۷۸؛ عیون الاثر، ج۱، ص۲۴۷.</ref> و [[آیه]] بعدی را درباره [[اوس بن قیظی]] و [[جبار بن صخر]] [[خزرجی]] دانستهاند که متأثر از فردی [[یهودی]] با دامن زدن به [[اختلافات]] در صدد [[جنگ]] برآمدند<ref>جامع البیان، ج۴، ص۳۲ - ۳۴؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۳، ص۷۱۶ - ۷۱۸؛ اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۷.</ref> [[خداوند]] با مخاطب قرار دادن [[اهل کتاب]] و [[پرسش]] از آنان، از چرایی [[کفر]] آنان به [[آیات خدا]]، ناظر بودن [[خدا]] بر [[اعمال]] آنان و بازداشتن آنان از [[منحرف]] ساختن [[اهل]] [[ایمان]] با وجود [[اذعان]] به [[زشتی]] کار خود، [[سخن]] میگوید و به اهل ایمان هشدار میدهد در صورت [[اطاعت]] از اهل کتاب، آنان شما را به کفر بازمیگردانند. برخی نیز نزول آیه ۱۰۰ را در باره [[انصار]] و [[یهودیان]].<ref> السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۷؛ جامع البیان، ج۴، ص۳۲ - ۳۴؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۳، ص۷۱۶ - ۷۱۸.</ref> و مراد از {{متن قرآن|فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ }} را شأس بن قیس و یارانش دانستهاند<ref>اسباب النزول، ص۱۲۰؛ زاد المسیر، ج۱، ص۳۱۰؛ غرر التبیان، ص۲۲۷.</ref> | #بنا به [[نقلی]] از [[زید بن اسلم]]، شأس بن قیس بر گروهی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} از اوس و خزرج عبور کرد که صمیمانه با یکدیگر [[گفتوگو]] میکردند. وی که از تبدیل [[دشمنی]] آنان در جاهلیت به [[صمیمیت]] پس از [[اسلام]] بسیار [[خشمگین]] بود، [[جوانی]] از یهود را برانگیخت و او نیز با [[یادآوری]] خاطرههای تلخ این دو [[قبیله]]، مانند [[نبرد]] بُعاث، به [[فتنهانگیزی]] پرداخت. هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} از ماجرا مطلع شد، نزد ایشان رفت و خطاب به این گروه از [[صحابه]] با این [[پرسش]] که "آیا در زمانی که هنوز من میان شما هستم و به [[اسلام]] [[هدایت]] شدهاید به [[جاهلیت]] بازمیگردید" آنان را از [[کردار]] خود پشیمان کرد و بدین ترتیب نقشه اختلافافکنانه [[شأس بن قیس]] به [[شکست]] انجامید<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۶ - ۳۹۷؛ الکشاف، ج۱، ص ۳۹۳.</ref>. به [[نقل]] [[عکرمه]]، در پی این [[اقدام]] تفرقهافکنانه، آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از دستهای از کسانی که به آنان کتاب داده شده است فرمانبرداری کنید شما را پس از ایمانتان به کفر باز میگردانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۰.</ref> در باره شأس بن قیس و یارانش نازل شد. برخی نیز [[نزول آیه]] {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز میدارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ میخواهید و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.</ref> را در باره شأس<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۷؛ اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۷ - ۱۷۸؛ عیون الاثر، ج۱، ص۲۴۷.</ref> و [[آیه]] بعدی را درباره [[اوس بن قیظی]] و [[جبار بن صخر]] [[خزرجی]] دانستهاند که متأثر از فردی [[یهودی]] با دامن زدن به [[اختلافات]] در صدد [[جنگ]] برآمدند<ref>جامع البیان، ج۴، ص۳۲ - ۳۴؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۳، ص۷۱۶ - ۷۱۸؛ اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۷.</ref> [[خداوند]] با مخاطب قرار دادن [[اهل کتاب]] و [[پرسش]] از آنان، از چرایی [[کفر]] آنان به [[آیات خدا]]، ناظر بودن [[خدا]] بر [[اعمال]] آنان و بازداشتن آنان از [[منحرف]] ساختن [[اهل]] [[ایمان]] با وجود [[اذعان]] به [[زشتی]] کار خود، [[سخن]] میگوید و به اهل ایمان هشدار میدهد در صورت [[اطاعت]] از اهل کتاب، آنان شما را به کفر بازمیگردانند. برخی نیز نزول آیه ۱۰۰ را در باره [[انصار]] و [[یهودیان]].<ref> السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۷؛ جامع البیان، ج۴، ص۳۲ - ۳۴؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۳، ص۷۱۶ - ۷۱۸.</ref> و مراد از {{متن قرآن|فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ }} را شأس بن قیس و یارانش دانستهاند<ref>اسباب النزول، ص۱۲۰؛ زاد المسیر، ج۱، ص۳۱۰؛ غرر التبیان، ص۲۲۷.</ref> | ||
#برخی [[مفسران]]، مقصود از {{متن قرآن|مَّاعُونَ لِلْكَذِبِ}} در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> را تنی چند از جمله شأس بن قیس دانستهاند<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۷۴.</ref>. خداوند در این آیه، به برخی اقدامات یهودیان، از جمله فرستادن جاسوس برای شنیدن [[سخنان پیامبر]]{{صل}} جهت کسب دستاویزی برای [[تکذیب]]، [[پذیرش]] بخشی از سخنان پیامبر{{صل}} که مطابق دلخواه آنان است و نپذیرفتن دیگر [[دستورات]] و درخواست [[داوری]] از [[پیامبر]]{{صل}}با اهداف خاص اشاره میکند. برخی [[مفسران]]، شأس بن [[قیس]] را جاسوس [[یهودیان | #برخی [[مفسران]]، مقصود از {{متن قرآن|مَّاعُونَ لِلْكَذِبِ}} در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> را تنی چند از جمله شأس بن قیس دانستهاند<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۷۴.</ref>. خداوند در این آیه، به برخی اقدامات یهودیان، از جمله فرستادن جاسوس برای شنیدن [[سخنان پیامبر]]{{صل}} جهت کسب دستاویزی برای [[تکذیب]]، [[پذیرش]] بخشی از سخنان پیامبر{{صل}} که مطابق دلخواه آنان است و نپذیرفتن دیگر [[دستورات]] و درخواست [[داوری]] از [[پیامبر]]{{صل}}با اهداف خاص اشاره میکند. برخی [[مفسران]]، شأس بن [[قیس]] را جاسوس [[یهودیان خیبر]] شناساندهاند <ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۷۴.</ref> | ||
#بنابر [[نقل]] [[ابن عباس]]، شأس بن قیس همراه شماری از یهودیان، نزد پیامبر{{صل}} رفت و ضمن معرفی خود به عنوان [[احبار]] و اشراف [[یهود]]، ادعا کردند اگر ما از تو [[پیروی]] کنیم همه یهود تابع تو خواهند شد و با ما مخالفتی نخواهند داشت<ref> اسباب النزول، ص ۲۰۰؛ الکشاف، ج ۱، ص ۶۴۰؛ روض الجنان، ج ۶، ص ۳۷۹ - ۳۸۰.</ref>. آنان همچنین گفتند میان ما و برخی دیگر اختلافی است که برای داوری نزد تو خواهیم آمد و چنانچه به سود ما [[حکم]] کنی به تو خواهیم گروید و بدین گونه درصدد همراه ساختن پیامبر{{صل}} با هواهای خود بودند که آن [[حضرت]] درخواست ایشان را نپذیرفت<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۷ - ۳۹۸؛ اسباب النزول، ص ۲۰۰؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۷۵.</ref>. در پی آن [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ}}<ref>«و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمیخواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بیگمان بسیاری از مردم نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۹.</ref> نازل شد و ضمن برحذر داشتن [[رسول خدا]]{{صل}} از پیروی خواستههای یهود، به آن حضرت [[فرمان]] داد میان آنان براساس آنچه [[خداوند]] نازل کرده حکم کند و از ورود به [[فتنه]] آنان برحذر باشد. | #بنابر [[نقل]] [[ابن عباس]]، شأس بن قیس همراه شماری از یهودیان، نزد پیامبر{{صل}} رفت و ضمن معرفی خود به عنوان [[احبار]] و اشراف [[یهود]]، ادعا کردند اگر ما از تو [[پیروی]] کنیم همه یهود تابع تو خواهند شد و با ما مخالفتی نخواهند داشت<ref> اسباب النزول، ص ۲۰۰؛ الکشاف، ج ۱، ص ۶۴۰؛ روض الجنان، ج ۶، ص ۳۷۹ - ۳۸۰.</ref>. آنان همچنین گفتند میان ما و برخی دیگر اختلافی است که برای داوری نزد تو خواهیم آمد و چنانچه به سود ما [[حکم]] کنی به تو خواهیم گروید و بدین گونه درصدد همراه ساختن پیامبر{{صل}} با هواهای خود بودند که آن [[حضرت]] درخواست ایشان را نپذیرفت<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۷ - ۳۹۸؛ اسباب النزول، ص ۲۰۰؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۷۵.</ref>. در پی آن [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ}}<ref>«و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمیخواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بیگمان بسیاری از مردم نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۹.</ref> نازل شد و ضمن برحذر داشتن [[رسول خدا]]{{صل}} از پیروی خواستههای یهود، به آن حضرت [[فرمان]] داد میان آنان براساس آنچه [[خداوند]] نازل کرده حکم کند و از ورود به [[فتنه]] آنان برحذر باشد. | ||
#خداوند در آیه {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>، برخلاف یهود که به وی نسبت [[بخل]] داده و گفتهاند: "[[دست خدا]] بسته است"، [[دست]] خود را گشوده شناسانده که هر گونه بخواهد میبخشد. در [[نقلی]] از ابن عباس، این آیه در پاسخ شأس بن قیس فرود آمد که خداوند را [[بخیل]] [[وصف]] کرد<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۱۳۳.</ref> | #خداوند در آیه {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>، برخلاف یهود که به وی نسبت [[بخل]] داده و گفتهاند: "[[دست خدا]] بسته است"، [[دست]] خود را گشوده شناسانده که هر گونه بخواهد میبخشد. در [[نقلی]] از ابن عباس، این آیه در پاسخ شأس بن قیس فرود آمد که خداوند را [[بخیل]] [[وصف]] کرد<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۱۳۳.</ref> |