سیاست در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:


بنابراین می‌توان [[جامعه‌شناسی]] و سیاست را در علم مکمل یکدیگر دانست؛ یعنی نظریه رسمی جامعه‌شناسی به ناچار در جایی پایان می‌پذیرد که نظریه رسمی [[نظام سیاسی]] آغاز می‌شود. با این حال اگر این [[علوم]] با دامنه‌های تعریف شده، به صورت مستقل در نظر گرفته شوند، بسیاری از مفاهیم به شکل خام و نیمه‌تمام بررسی خواهند شد؛ بنابراین مطالعات و پل‌های میان‌رشته‌ای [[ضرورت]] پیدا می‌کند. در این مقوله جامعه‌شناسی [[سیاسی]] رشته [[علمی]] میان‌بری است که می‌خواهد ره یافت‌های جامعه‌شناختی و سیاسی را باهم پیوند دهد<ref>رجوع کنید به: بنیادهای علم سیاست، ص۶۶؛ ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، ص۵۵؛ سید جلال‌الدین مدنی، مبانی و کلیات علوم سیاسی، ص۴۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۳۶.</ref>
بنابراین می‌توان [[جامعه‌شناسی]] و سیاست را در علم مکمل یکدیگر دانست؛ یعنی نظریه رسمی جامعه‌شناسی به ناچار در جایی پایان می‌پذیرد که نظریه رسمی [[نظام سیاسی]] آغاز می‌شود. با این حال اگر این [[علوم]] با دامنه‌های تعریف شده، به صورت مستقل در نظر گرفته شوند، بسیاری از مفاهیم به شکل خام و نیمه‌تمام بررسی خواهند شد؛ بنابراین مطالعات و پل‌های میان‌رشته‌ای [[ضرورت]] پیدا می‌کند. در این مقوله جامعه‌شناسی [[سیاسی]] رشته [[علمی]] میان‌بری است که می‌خواهد ره یافت‌های جامعه‌شناختی و سیاسی را باهم پیوند دهد<ref>رجوع کنید به: بنیادهای علم سیاست، ص۶۶؛ ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، ص۵۵؛ سید جلال‌الدین مدنی، مبانی و کلیات علوم سیاسی، ص۴۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۳۶.</ref>
===[[مردم‌شناسی]] و علم سیاست===
مردم‌شناسی از تقسیمات [[نژادی]]، ویژگی جسمی، توزیع جغرافیایی، محیط، [[روابط اجتماعی]] و توسعه [[فرهنگی]] [[انسان]]، سخن می‌گوید؛ به عبارت دیگر دانشی است که در مورد [[رشد]] طبیعی [[اجتماعی]] و فرهنگی انسان مطالعه نموده و [[رفتار انسان]] را در [[ارتباط]] با محیط بیرونی، اعم از محیط طبیعی و [[انسانی]] مورد دقت قرار می‌دهد. سهم مردم‌شناسی در علم سیاست قابل توجه است و برخی معتقدند که پژوهش‌های جدید در تقسیمات نژادی، [[آداب]]، [[رسوم]] و سازمان انسان‌های اولیه کمک کرده‌اند تا ما بتوانیم خاستگاه دولت، [[تکامل]] و توسعه نهادهای سیاسی را بشناسیم<ref>بنیادهای علم سیاست، ص۸۱.</ref>.
دانسته‌های علمی پیرامون انسان، نیازها، [[باورها]] و ارتباط [[جهان‌بینی]] و باورها در [[رفتار]] سیاسی او و [[اختلاف]] نگرش در این مقوله‌ها، می‌تواند سبب پیدایش مکاتب گوناگون سیاسی گردد، که طبیعتاً اگر در [[اسلام]] سخن از عدم انفکاک و مهم‌تر از آن، آمیختگی [[دین]] و سیاست به میان می‌آید، ریشه در نگرش به انسان و مردم‌شناسی [[دینی]] دارد که رفتار انسان دینی، [[تابعی]] از باورها، و [[گرایش‌ها]] و [[ایمان]] اوست. دین [[قواعد]] [[رفتاری]] انسان را معین می‌کند و انسان [[متدین]]، هر کجا و در هر جایگاهی که باشد، [[احکام دین]] را قانونمندی [[هدایت]] و بستر حرکت خویش می‌داند.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۳۷.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۷۳٬۲۳۷

ویرایش