کاربر:Puranzab/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:


ابوذر در طول زندگانی و عمر با برکت خود مطیع و پیرو امیرالمؤمنین علی (ع) بوده و او را امام و پیشوای خود و همۀ مسلمانان می‌دانسته و از هر نظر او را بر دیگران برتری می‌داد  و در هر فرصتی که پیش می‌آمد مردم را به برتری ایشان سفارش می‌نمود تا حجت بر همگان تمام شود ایشان در راه دفاع از ولایت و حقانیت آن حضرت هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی کوتاهی نکرد .  
ابوذر در طول زندگانی و عمر با برکت خود مطیع و پیرو امیرالمؤمنین علی (ع) بوده و او را امام و پیشوای خود و همۀ مسلمانان می‌دانسته و از هر نظر او را بر دیگران برتری می‌داد  و در هر فرصتی که پیش می‌آمد مردم را به برتری ایشان سفارش می‌نمود تا حجت بر همگان تمام شود ایشان در راه دفاع از ولایت و حقانیت آن حضرت هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی کوتاهی نکرد .  


==ابوذر در شام==
==ابوذر در شام==
خط ۴۹: خط ۴۸:
ابوذر در زمان رحلت پیامبر در مدینه نبود و چون بازگشت و وضعیت را به گونه‌ای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوۀ آن دست یافتید و پوسته آنرا رها کردید و حال آنکه اگر این کار را در خاندان پیامبرتان قرار می‌دادید حتی دو تن هم با شما اختلاف نمی‌کردند. وی سرانجام با اکراه با ابوبکر بیعت کرد . با رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) ابوذر بر امامت علی (علیه السلام) پای فشرد به همین جهت، خلافت ابوبکر را انکار کرد  و با برخی دیگر از بزرگان صحابه از علی (علیه السلام) ‌خواست تا برای گرفتن حق خود به پاخیزد و در برخوردی که با عمر داشت در حقانیت علی خطبه‌ای خواند . او با افتخار به این استواری در جمعی می‌گوید: من در روز قیامت از همۀ شما به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزدیک‌تر خواهم بود؛ زیرا از حضرت شنیده‌ام که می‌فرمود: «نزدیک‌ترین شما در قیامت به من کسی است که از این دنیا به همان صورتی که من او را ترک گفته‌ام، خارج شود»، به خدا سوگند! جز من هیچ یک از شما نیست که به چیزی از دنیا دست نیافته باشد .  همین رابطه با خاندان پیامبر و علی او را در جمع محدود و خلوت تشییع کنندگان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حتی بسیاری از زنان پیامبر حضور نداشتند، قرار داد . او از معدود کسانی است که در آن هنگامۀ آمیخته به رنج و غم بر پیکر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نماز خواند. خروش او علیه بیداد، شُهره تاریخ است .
ابوذر در زمان رحلت پیامبر در مدینه نبود و چون بازگشت و وضعیت را به گونه‌ای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوۀ آن دست یافتید و پوسته آنرا رها کردید و حال آنکه اگر این کار را در خاندان پیامبرتان قرار می‌دادید حتی دو تن هم با شما اختلاف نمی‌کردند. وی سرانجام با اکراه با ابوبکر بیعت کرد . با رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) ابوذر بر امامت علی (علیه السلام) پای فشرد به همین جهت، خلافت ابوبکر را انکار کرد  و با برخی دیگر از بزرگان صحابه از علی (علیه السلام) ‌خواست تا برای گرفتن حق خود به پاخیزد و در برخوردی که با عمر داشت در حقانیت علی خطبه‌ای خواند . او با افتخار به این استواری در جمعی می‌گوید: من در روز قیامت از همۀ شما به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزدیک‌تر خواهم بود؛ زیرا از حضرت شنیده‌ام که می‌فرمود: «نزدیک‌ترین شما در قیامت به من کسی است که از این دنیا به همان صورتی که من او را ترک گفته‌ام، خارج شود»، به خدا سوگند! جز من هیچ یک از شما نیست که به چیزی از دنیا دست نیافته باشد .  همین رابطه با خاندان پیامبر و علی او را در جمع محدود و خلوت تشییع کنندگان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حتی بسیاری از زنان پیامبر حضور نداشتند، قرار داد . او از معدود کسانی است که در آن هنگامۀ آمیخته به رنج و غم بر پیکر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نماز خواند. خروش او علیه بیداد، شُهره تاریخ است .


==ابوذر در زمان خلفا==
از زندگی ابوذر در زمان خلافت ابوبکر، اطلاعی در دست نیست. در دورۀ عمر یکی از چهار نفری است که در تقسیم دیوان به سبب ارجمندی اش، جزء بدریون قرار گرفت  با آنکه در آن جنگ شرکت نداشت. او پس از وفات ابوبکر به شام رفت و در آنجا سکنی گزید  و در سال ۱۹ هجری در فتح مصر به وسیلۀ عمروعاص شرکت کرد و گویا بر اقامت در آنجا عزم داشت  اما به شام بازگشت و در یکی از جنگ‎‌های تابستانی معاویه در نبرد عموریه (۲۳ هجری) حضور یافت . وی در زمان خلافت عثمان همچنان در شام ماند و در فتح قبرس به دست معاویه (۲۷ یا ۲۸ هجری) یکی از اصحاب حاضر در آن بود .


ابوذر در چگونگی مصرف بیت المال، بسیار سخت گیر بود و از مسلمانان و حاکمان می‌خواست روش پیامبر را دنبال کنند. اختلاف او با معاویه و خلیفۀ سوم به چگونگی استفاده آنان از بیت المال ارتباط داشت .


بند ‎دهم: (ابوذر در زمان خلفا)
از زندگی ابوذر در زمان خلافت ابوبکر، اطلاعی در دست نیست. در دورۀ عمر یکی از چهار نفری است که در تقسیم دیوان به سبب ارجمندی اش، جزء بدریون قرار گرفت  با آنکه در آن جنگ شرکت نداشت. او پس از وفات ابوبکر به شام رفت و در آنجا سکنی گزید  و در سال ۱۹ هجری در فتح مصر به وسیلۀ عمروعاص شرکت کرد و گویا بر اقامت در آنجا عزم داشت  اما به شام بازگشت و در یکی از جنگ‎‌های تابستانی معاویه در نبرد عموریه (۲۳ هجری) حضور یافت . وی در زمان خلافت عثمان همچنان در شام ماند و در فتح قبرس به دست معاویه (۲۷ یا ۲۸ هجری) یکی از اصحاب حاضر در آن بود .
ابوذر در چگونگی مصرف بیت المال، بسیار سخت گیر بود و از مسلمانان و حاکمان می‌خواست روش پیامبر را دنبال کنند. اختلاف او با معاویه و خلیفۀ سوم به چگونگی استفاده آنان از بیت المال ارتباط داشت .


مشروح این بند
از زندگی ابوذر در زمان خلافت ابوبکر، اطلاعی در دست نیست. در دورۀ عمر یکی از چهار نفری است که در تقسیم دیوان به سبب ارجمندی اش، جزء بدریون قرار گرفت  با آنکه در آن جنگ شرکت نداشت. او پس از وفات ابوبکر به شام رفت و در آنجا سکنی گزید  و در سال ۱۹ هجری در فتح مصر به وسیلۀ عمروعاص شرکت کرد و گویا بر اقامت در آنجا عزم داشت  اما به شام بازگشت و در یکی از جنگ‌های تابستانی معاویه در نبرد عموریه (۲۳ هجری) حضور یافت . وی در زمان خلافت عثمان همچنان در شام ماند و در فتح قبرس به دست معاویه (۲۷ یا ۲۸ هجری) یکی از اصحاب حاضر در آن بود . عثمان در طول تاریخ خلافت خود با بخشش‌های بی‌جا ـ به خصوص در اواخر عمرش ـ به اقوام خود، مسیر حکومت اسلامی را به بیراهه کشاند و افراد ناصالح و بی‌فضیلت را در بلاد دور و نزدیک بر مسند حکومت نشاند به طوری که مکررا مورد اعتراض مسلمانان قرار گرفت، اما چون اعتراض‌ها کارساز نبود، همگان را به مخالفت با حکومت وی برانگیخت در این میان ابوذر از معدود افرادی بود که جلوتر از همه لب به اعتراض گشود و بر اعمال و رفتار عثمان و سایر کارگزارانش خرده گرفت و چون شنید خانه‌های بیت المال را در اختیار مروان حکم و دیگران گذاشته آشکارا در کوچه و بازار رفتار وی را مورد ملامت قرار میداد و فریاد می‌زد: کافران را به عذابی دردناک بشارت باد و این آیه را تلاوت می‌کرد: «وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ» .  ابوذر در چگونگی مصرف بیت المال، بسیار سخت گیر بود و از مسلمانان و حاکمان می‌خواست روش پیامبر (ص) را دنبال کنند. اختلاف او با معاویه و خلیفه سوم به چگونگی استفاده آنان از بیت المال ارتباط داشت. ابوذر معتقد بود آیۀ ۳۴ سورۀ توبه  به اهل کتاب اختصاص ندارد بلکه تمام کسانی که طلا و نقره ذخیره و پنهان می‌کنند و در راه خدا انفاق نمی‌کنند به عذاب الهی تهدید شده‌اند. او با استناد به سخنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌گفت: «مقصود از انفاق در راه خدا، فقط زکات نیست بلکه معنای اعمی دارد که هم شامل زکات و هم هزینه‌های ضروری جامعه از قبیل جهاد، دفاع و حفظ جان‌ها از نابودی و مانند آن است». با توجه به شرایط آن زمان که عده‌ای از مسلمانان سخت در مضیقه بودند و ثروتمندان از انفاق در راه خدا سرباز می‌زدند، می‌گفت: حاکمان حکومت اسلامی باید جمیع شؤون زندگی مردم را اصلاح کنند و تمام طبقات جامعه باید از بیت المال بهره ببرند، لذا به کاخ سازی معاویه در شام اعتراض کرد و آیۀ کنز را برای او خواند ولی این اعتراض موجب هتک حرمت او از طرف معاویه و بازداری مردم از هم نشینی با وی و در نهایت به بهانۀ افساد در جامعه به اخراج خشونت بار او به مدینه منجر شد .
ابوذر در مدینه هم ساکت ننشست و خطاب به عثمان بن عفان گفت: از مردم فقط به این مقدار راضی نباشید که یکدیگر را آزار ندهند بلکه باید آنان را وادارید تا بذل معروف کنند و پرداخت کنندۀ زکات فقط نباید به دادن آن بسنده کند بلکه باید به همسایه و برادران احسان کند و با خویشان پیوند داشته باشد. کعب الاحبار که در آن مجلس حضور داشت در پاسخ ابوذر گفت: کسی که زکات واجب را داده آنچه بر او واجب بوده ادا کرده است و دیگر چیزی برعهده او نیست. ابوذر با عصای خود بر سر او کوفت و گفت: ای یهودی زاده! تو را چه و اظهار اینگونه مطالب . سخنان او صریح یا نزدیک به صریح است که همۀ انفاق‌ها را واجب نمی‌دانسته است. اینکه برخی گفته‌اند: ابوذر به اجتهاد خود عمل می‌کرد و می‌گفت دارایی‌های زاید بر مقدار ضرورت باید در راه خدا انفاق شود، درست نیست. ابوذر می‌گفت: آنچه را می‌گویم از رسول خدا و یا خلیل خودم شنیده‌ام .


بند یازدهم: (بازگشت ابوذر به مدینه و تبعید به ربذه)
بند یازدهم: (بازگشت ابوذر به مدینه و تبعید به ربذه)
۳۶۲

ویرایش