تاریخ تحولات نظام سیاسی اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۴: خط ۶۴:


مهم‌تر از همه، شکل‌گیری [[دولت]] با عناصر اصلی آن، یعنی [[رهبری]]، [[امت]] و [[سرزمین]] است، در این دولت، رهبری با [[رسول خدا]] است که مورد پذیرش همه گروه‌ها و [[قبایل مدینه]] است؛ سرزمین این دولت در ابتدای کار، [[شهر]] یثرب یا مدینة‌النبی و اطراف آن است. و امت تنها اختصاص به [[مسلمانان]] مدینه ندارد؛ بلکه [[مهاجرین]]، [[انصار]] ([[اوس و خزرج]])، [[یهود]] هم [[پیمان]] اوس و خزرج ([[بنی‌النجار]]، [[بنی‌الحارث]]، [[بنی‌ساعده]]، [[بنی‌جشم]]، بنی‌الاوس و [[بنی‌ثعلبه]]) یهود خارج مدینه و [[مشرکین]] داخل و خارج مدینه را نیز شامل می‌شود. چنانچه اهالی مدینه همه تحت عنوان [[امت واحده]] قرار می‌گیرند<ref>رجوع کنید به: المحامی احمد حسین یعقوب، النظام السیاسی فی الاسلام، ص۲۲۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵.</ref>
مهم‌تر از همه، شکل‌گیری [[دولت]] با عناصر اصلی آن، یعنی [[رهبری]]، [[امت]] و [[سرزمین]] است، در این دولت، رهبری با [[رسول خدا]] است که مورد پذیرش همه گروه‌ها و [[قبایل مدینه]] است؛ سرزمین این دولت در ابتدای کار، [[شهر]] یثرب یا مدینة‌النبی و اطراف آن است. و امت تنها اختصاص به [[مسلمانان]] مدینه ندارد؛ بلکه [[مهاجرین]]، [[انصار]] ([[اوس و خزرج]])، [[یهود]] هم [[پیمان]] اوس و خزرج ([[بنی‌النجار]]، [[بنی‌الحارث]]، [[بنی‌ساعده]]، [[بنی‌جشم]]، بنی‌الاوس و [[بنی‌ثعلبه]]) یهود خارج مدینه و [[مشرکین]] داخل و خارج مدینه را نیز شامل می‌شود. چنانچه اهالی مدینه همه تحت عنوان [[امت واحده]] قرار می‌گیرند<ref>رجوع کنید به: المحامی احمد حسین یعقوب، النظام السیاسی فی الاسلام، ص۲۲۸.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵.</ref>
===مراعات امور مربوط به [[حاکم]] [[دینی]]===
[[رفتار پیامبر]] به عنوان حاکم دینی، الگوی رهبری و [[زعامت]] در [[جامعه اسلامی]] به شمار می‌رود؛ چنانچه [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>؛ به [[تحقیق]] که [[سیره پیامبر]] [[خدا]] برای شما الگوی نیکویی است.
از جمله اموری که آن [[حضرت]] با رعایت آنها معیارهای مطلوب [[رهبری اسلامی]] را ارائه نموده‌اند؛ عبارتند از:
[[عدالت]]: عدالت، [[ملکه نفسانی]] است که در پرتو آن، [[انسان]] از مسیر [[طاعت]] [[خداوند]] گامی پس و پیش نمی‌گذارد. در مفهوم [[اجتماعی]]، رعایت جایگاه [[واقعی]] امور و مناسبات اجتماعی و انطباق با [[اراده حق تعالی]] و [[قوانین]] منتسب به او، از ملاک‌های [[برقراری عدالت]] هستند. رسول خدا{{صل}} در رأس [[حکومت اسلامی]]، عالی‌ترین مراتب عدالت را در حوزه اجتماعی به [[اجرا]] درآوردند. نمونه‌هایی از عدالت و [[عدالت‌خواهی]] [[پیامبر]] عظیم‌الشأن؛ عبارتند از: [[اجرای حد]] [[شرعی]] بر [[زن]] مخزومیه با اینکه از [[قبیله]] پرنفوذی بود. همچنین [[آمادگی]] آن [[حضرت]] برای [[قصاص]] در روزهای پایانی [[عمر]]<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۵۱ - ۵۲.</ref> و رعایت [[عدالت]] در تقسیم [[غنایم]] از نمونه‌های روشن آن است.
مردمی بودن: بررسی [[تاریخ]] [[حیات]] [[پیامبر اسلام]] نشان میدهد که وی بیش از هر کس با خصوصیات [[روحی]]، [[اخلاقی]]، [[فرهنگی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] آشنا بوده است و به همین علت آن حضرت، می‌توانست با هر کس به اندازه ظرفیت [[فکری]] و روحی او سخن گفته و با او برخورد نماید. مضافاً بر اینکه [[اسلام]] [[دینی]] است برای همه مردم و [[رهبر]] آن نمی‌تواند جدای از مردم و [[بیگانه]] از مسایل و [[مشکلات]] آنها [[زندگی]] کند؛ از همین‌رو [[رسول گرامی اسلام]] با مردم زندگی می‌کرد و از نظر معیشتی در حد ضعیف‌ترین و فقیرترین آنها از [[مواهب مادی]] بهره‌مند بود<ref>تفسیر منهج الصادقین، ج۹، ص۳۶۹-۳۷۱؛ حاج شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ص۲۴.</ref>.
جاذبه‌های اخلاقی: یکی از رموز [[موفقیت]] پیامبر اسلام، [[خلق و خوی]] کریمانه آن حضرت، به ویژه [[حلم]] و [[بردباری]] و [[نرمش]] آن بزرگوار در برخورد با [[اعراب]] تندخوی [[عصر جاهلیت]] بود<ref>تفسیر منهج الصادقین، ج۹، ص۳۶۹.</ref> که نقش مهمی در جذب و [[سازماندهی]] آنان برای تشکیل نخستین هسته [[حکومت اسلامی]] داشت. بی‌شک اگر این [[جاذبه]] در [[پیامبر]] نبود، مردم وی را تنها می‌گذاشتند. [[خداوند متعال]] برای تقویت هرچه بیشتر این جاذبه، به پیامبرش توصیه می‌کند که خطاهای [[امت]] را با دیده [[عفو]] و اغماض بنگرد و در [[کارها]] با آنان [[مشورت]] نماید؛ چناچه در [[قرآن]] می‌خوانیم:
{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.
پیامبر اسلام در این زمینه چنان به کمال رسید که [[خدای متعال]] او را مورد [[ستایش]] قرار داد و فرمود:
{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>.
[[اخلاق]] نیکوی [[رسول خدا]]{{صل}} سبب شده بود که آن [[حضرت]] به شدت مورد علاقه [[مردم]] قرار گرفته و [[محبت]] و [[عشق]] او در عمق [[جان]] و [[وجدان]] مردم [[نفوذ]] کند؛ از همین رو [[دشمنان]]، او را متهم به [[جادوگری]] می‌کردند<ref>محمدی ری شهری، محمد، رهبری در اسلام، ص۲۶۸.</ref>.
پیش‌گامی در عمل: در الگوی [[رهبری اسلامی]]، [[شایسته‌ترین]] فرد برای [[رهبری سیاسی]] [[جامعه]]، کسی است که در انجام [[خوبی‌ها]] و عمل به [[ارزش‌ها]] و اموری که همگان را بدان توصیه می‌کند، خود پیش قدم باشد، رسول خدا{{صل}} همان‌طور که در اخلاق سرآمد [[بشریت]] بود، در عمل به [[شعارها]] و توصیه‌ها نیز از دیگران گوی [[سبقت]] را می‌ربود؛
چنانچه اگر [[شعار]] [[توحید]] می‌داد، خود نخستین [[موحد]] بود و در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]]، جز [[خدا]] [[تکیه]] گاهی نمی‌شناخت. و اگر مردم را به [[عبادت]] و [[شب زنده‌داری]] [[دعوت]] می‌نمود، خود بیش از همه به عبادت می‌پرداخت و همین طور اگر به [[عدالت]] توصیه می‌فرمود، بیش و پیش از دیگران عدالت را درباره خود و [[نزدیکان]] خویش [[اجرا]] می‌کرد و آنگاه که شعار [[حمایت از مستضعفان]] می‌داد، خود همانند یک [[مستضعف]] [[زندگی]] می‌کرد<ref>محمدی ری شهری، محمد، رهبری در اسلام، ص۲۷۴.</ref>. تا آنجا که [[امام باقر]]{{ع}} [[سوگند]] یاد می‌کند که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از [[زمان]] [[بعثت]] تا پایان زندگی، سه [[روز]] متوالی از نان گندم [[سیر]] نشد<ref>کافی، ج۸، ص۱۰۰.</ref>.
[[استقامت]] و [[پایمردی]]: [[رسول گرامی اسلام]] که [[رهبری]] بشریت را به سوی کمال مطلوب، [[سعادت]] و [[تکامل]] مادی و [[معنوی]]، [[هدف]] خود قرار داده است، خود بیش و پیش از دیگران به هدفش [[ایمان]] دارد و حاضر است در [[راه]] تحقق آن، تمامی [[سختی‌ها]] را [[تحمل]] نماید<ref>رجوع کنید به تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۵۸.</ref>. [[خداوند متعال]] در [[سوره احقاف]]، به [[پیامبر اسلام]] توصیه می‌کند که در برخورد با [[مشکلات]]، همچون سایر [[انبیای بزرگ]] [[الهی]]، [[صبر]] و [[استقامت]] پیشه نماید؛ چنانچه فرموده است: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ}}<ref>«بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند» سوره احقاف، آیه ۳۵.</ref>.
همچنین در [[سوره هود]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند)» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref>.
استقامت [[پیامبر]]{{صل}} نه تنها در مقابل تهاجمات [[دشمنان اسلام]] و [[توحید]] و [[پایداری]] در [[نبردها]] و مشکلات [[جامعه]] بود؛ بلکه با [[ایستادگی]] در برابر انواع تهمت‌ها، زخم زبان‌ها و شایعات علیه [[شخصیت]] قدسی آن [[حضرت]]، [[صلابت]] و [[پایمردی]] بی‌مانندی را در پیشبرد هدف‌های الهی به نمایش گذاشت، هرچند وی را [[دروغگو]]، [[مجنون]] و شاعر خواندند<ref>برای مطالعه نمونه‌هایی از استقامت و شکیبایی پیامبر{{صل}}؛ رجوع کنید به: فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۶۵ و سیری ابن هشام، ج۱، ص۲۶۵ و ۲۶۶ و زین‌العابدین رهنما، پیامبر، ص۳۰۴ - ۳۰۷.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۲٬۴۴۲

ویرایش