اهل کتاب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹٬۱۸۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۴۶: خط ۴۶:
[[تغییر]] کلماتی همچون "فارقلیطا" که معادل کلمه "[[احمد]]"{{صل}} است به "پارکلی [[طوس]]" نمونه‌ای از این تحریفها است،<ref>کنزالدقائق، ج۲، ص۴۶۸؛ صیانة القرآن من التحریف، ص ۱۲۱ ـ ۱۴۸؛ نورالبراهین، ج۲، ص۴۵۷ ـ ۴۵۸؛ کشف‌الغطاء، ج۲، ص۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref> ازاین‌رو، [[قرآن]] [[اهل‌کتاب]] را بدان جهت که در کتابهای آسمانی دست برده و آن را به صورت ناقص ارائه داده‌اند [[سرزنش]] می‌کند: {{متن قرآن|وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«و خداوند را سزاوار ارجمندی وی ارج ننهادند که گفتند: خداوند بر هیچ بشری چیزی فرو نفرستاده است؛ بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود، آن را بر کاغذهایی می‌نگارید، (برخی از) آن را آشکار می‌دارید و بسیاری (دیگر) را پنهان می‌کنید؛ و آنچه شما و پدرانتان نمی‌دانستید به شما آموخته شد. بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگی‌شان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.</ref> و چون تحریف و [[تصرف]] آنها در [[کتاب خدا]]، موجب شد بخشهای فراوانی از [[کتاب الهی]] از بین برود آنان را از کسانی می‌شمارد که تنها از بخشی از [[کتاب آسمانی]] بهره برده‌اند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهره‌ای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریسته‌ای (که چگونه) به «جبت»  و «طاغوت»  ایمان دارند و درباره کافران می‌گویند که اینان رهیافته‌تر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>.<ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۲۴، ۳۰۸، ۳۳۰.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
[[تغییر]] کلماتی همچون "فارقلیطا" که معادل کلمه "[[احمد]]"{{صل}} است به "پارکلی [[طوس]]" نمونه‌ای از این تحریفها است،<ref>کنزالدقائق، ج۲، ص۴۶۸؛ صیانة القرآن من التحریف، ص ۱۲۱ ـ ۱۴۸؛ نورالبراهین، ج۲، ص۴۵۷ ـ ۴۵۸؛ کشف‌الغطاء، ج۲، ص۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref> ازاین‌رو، [[قرآن]] [[اهل‌کتاب]] را بدان جهت که در کتابهای آسمانی دست برده و آن را به صورت ناقص ارائه داده‌اند [[سرزنش]] می‌کند: {{متن قرآن|وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«و خداوند را سزاوار ارجمندی وی ارج ننهادند که گفتند: خداوند بر هیچ بشری چیزی فرو نفرستاده است؛ بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود، آن را بر کاغذهایی می‌نگارید، (برخی از) آن را آشکار می‌دارید و بسیاری (دیگر) را پنهان می‌کنید؛ و آنچه شما و پدرانتان نمی‌دانستید به شما آموخته شد. بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگی‌شان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.</ref> و چون تحریف و [[تصرف]] آنها در [[کتاب خدا]]، موجب شد بخشهای فراوانی از [[کتاب الهی]] از بین برود آنان را از کسانی می‌شمارد که تنها از بخشی از [[کتاب آسمانی]] بهره برده‌اند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهره‌ای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریسته‌ای (که چگونه) به «جبت»  و «طاغوت»  ایمان دارند و درباره کافران می‌گویند که اینان رهیافته‌تر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>.<ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۲۴، ۳۰۸، ۳۳۰.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==برخورد قرآن با اهل کتاب==
==برخورد [[قرآن]] با [[اهل کتاب]]==
قرآن به رغم همه دشمنیهای اهل کتاب با [[اسلام]] و [[مسلمانان]] ضمن رعایت [[احترام]] و جدا کردن صف آنان از [[بت‌پرستان]]، [[اصل دین]] و کتاب آسمانی آنان را [[تأیید]] ([[آل عمران]] / ۳، ۳، ۶۵) و با جدا کردن صف حقجویان از [[گمراهان]] اهل کتاب، [[ایمان]] و [[صفات نیک]] دسته‌ای را می‌ستاید و [[کفر]] و [[عناد]] و صفات [[زشت]] گروهی دیگر را [[نکوهش]] می‌کند: "مِنهُمُ المُؤمِنونَ و اَکثَرُهُمُ الفـسِقون *... و باءو بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ و ضُرِبَت عَلَیهِمُ المَسکَنَةُ ذلِکَ بِاَنَّهُم کانوا یَکفُرونَ بِـ ٔ یـتِ [[اللّه]]... * لَیسوا سَواءً مِن اَهلِ الکِتـبِ اُمَّةٌ قامَةٌ یَتلونَ ءایـتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ و هُم یَسجُدون * یُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ ویَأمُرونَ بِالمَعروفِ ویَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ و یُسـرِعونَ فِی الخَیرتِ و اُولکَ مِنَ الصّــلِحین". ([[آل عمران]] / ۳، ۱۱۰ ـ ۱۱۴) از [[آیات قرآن]] و نیز [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} برمی‌آید که نخستین گام در برخورد با [[اهل کتاب]] [[دعوت]] آنان به [[پذیرش اسلام]] است: "یـاَیُّهَا الَّذینَ اُوتوا الکِتـبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم"([[نساء]] / ۴، ۴۷)، بدین ترتیب [[قرآن]] در نخستین مرحله [[دین]] آنان را [[منسوخ]] و پایان یافته اعلام و برای دعوت آنان به پذیرش اسلام از شیوه [[استدلال]] و [[برهان]] استفاده و اعلام کرد: در صورتی که این [[راه]] مجابشان نسازد تا سر حدّ [[مباهله]] و ملاعنه نیز پیش می‌رود (آل‌عمران / ۳، ۶۱)، تا جایی که [[خداوند]] به آنان هشدار می‌دهد که اگر به قرآن و [[اسلام]] [[ایمان]] نیاورند آنان را [[مسخ]] یا [[لعن]] خواهد کرد: "یـاَیُّهَا الَّذینَ اُوتوا الکِتـبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم مِن قَبلِ اَن نَطمِسَ وُجوهـًا فَنَرُدَّها عَلی اَدبارِها اَو نَلعَنَهُم.".. (نساء / ۴، ۴۷)، ازاین‌رو [[رسول اکرم]]{{صل}} به محض ورود به [[مدینه]] اهل کتاب را به اسلام فرا خواند و چون سر باز زدند با آنان پیمانی را که مشتمل بر اصول [[همزیستی مسالمت‌آمیز]] بود، [[امضا]] کرد؛<ref>البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۱۶۵، ۱۷۶ ـ ۱۷۷؛ سیرة النبی صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله، ص ۲۷۳.</ref> اما هرگز آنان را به پذیرش اسلام وادار نساخت.
قرآن به رغم همه دشمنی‌های اهل کتاب با [[اسلام]] و [[مسلمانان]] ضمن رعایت [[احترام]] و جدا کردن صف آنان از [[بت‌پرستان]]، [[اصل دین]] و [[کتاب آسمانی]] آنان را [[تأیید]] {{متن قرآن|نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ}}<ref>«(این) کتاب را که کتاب‌های آسمانی پیش از خود را راست می‌شمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد» سوره آل عمران، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا می‌کنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.</ref> و با جدا کردن صف حقجویان از [[گمراهان]] [[اهل کتاب]]، [[ایمان]] و [[صفات نیک]] دسته‌ای را می‌ستاید و [[کفر]] و [[عناد]] و [[صفات]] [[زشت]] گروهی دیگر را [[نکوهش]] می‌کند: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ لَن يَضُرُّوكُمْ إِلاَّ أَذًى وَإِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الأَدْبَارَ ثُمَّ لاَ يُنصَرُونَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلاَّ بِحَبْلٍ مِّنْ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاؤُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الأَنبِيَاء بِغَيْرِ حَقٍّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ }}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند. هرگز جز آزاری (اندک) زیانی به شما نمی‌رسانند و اگر با شما به جنگ برخیزند پشت به شما خواهند کرد سپس یاری نخواهند شد. جز در پناه خداوند یا پناه مردم هر جا یافته شوند محکوم به خواری‌اند و دچار خشمی از سوی خداوند و محکوم به تهیدستی شدند، آن بدین رو بود که آنان به آیات خداوند کفر می‌ورزیدند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند، آن، از این رو بود که نافرمانی ورزیدند و تجاوز می‌کردند. آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند  که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند. به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰-۱۱۴.</ref> از [[آیات قرآن]] و نیز [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} برمی‌آید که نخستین گام در برخورد با اهل کتاب [[دعوت]] آنان به [[پذیرش اسلام]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستاده‌ایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست می‌شمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهره‌هایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است» سوره نساء، آیه ۴۷.</ref>، بدین ترتیب قرآن در نخستین مرحله [[دین]] آنان را [[منسوخ]] و پایان یافته اعلام و برای دعوت آنان به پذیرش اسلام از شیوه [[استدلال]] و [[برهان]] استفاده و اعلام کرد: در صورتی که این [[راه]] مجابشان نسازد تا سر حدّ [[مباهله]] و ملاعنه نیز پیش می‌رود {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>، تا جایی که [[خداوند]] به آنان هشدار می‌دهد که اگر به قرآن و اسلام ایمان نیاورند آنان را [[مسخ]] یا [[لعن]] خواهد کرد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستاده‌ایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست می‌شمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهره‌هایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است» سوره نساء، آیه ۴۷.</ref>، ازاین‌رو [[رسول اکرم]]{{صل}} به محض ورود به [[مدینه]] اهل کتاب را به اسلام فرا خواند و چون سر باز زدند با آنان پیمانی را که مشتمل بر اصول [[همزیستی مسالمت‌آمیز]] بود، [[امضا]] کرد؛<ref>البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۱۶۵، ۱۷۶ ـ ۱۷۷؛ سیرة النبی صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله، ص ۲۷۳.</ref> اما هرگز آنان را به [[پذیرش اسلام]] وادار نساخت.


همچنین اسلام با [[پیش‌بینی]] [[جزیه]]، [[جان]]، [[مال]]، عرض و مراکز [[دینی]] آنان را در [[پناه]] [[حکومت اسلامی]] محفوظ و محترم دانست و [[مسلمانان]] به رغم جواز [[ارتباط]] و اختلاط با اهل کتاب از [[دوست]] گرفتن آنان و [[اعتماد]] به آنها برحذر شدند: "لا تَتَّخِذوا الیَهودَ والنَّصـرَی اَولِیاءَ". ([[مائده]] / ۵، ۵۱) قرآن همچنین اهل کتاب را مخاطب ساخته و کوشیده است بخشی از [[عقاید]] [[باطل]] و غلوآمیز آنان در حوزه [[فرهنگ دینی]] را [[اصلاح]] کند. [[نفی]] [[الوهیت]] [[مسیح]] و [[مریم]]{{ع}} و [[بنده]] [[خدا]] [[خواندن]] آنان، نفی [[پسر خدا]] بودن عُزَیر و [[عیسی]] و [[اعتقاد]] به [[تثلیث]] ([[نساء]] / ۴، ۱۷۱؛ [[مائده]] / ۵، ۷۲ ـ ۷۳، ۷۵، ۷۷، ۱۱۶ ـ ۱۱۷؛ [[توبه]] / ۹، ۳۰ ـ ۳۱) همچنین [[تکذیب]] [[قتل]] و [[مصلوب]] شدن مسیح (نساء / ۴، ۱۵۷) بدین منظور انجام گرفته است. [[قرآن]] در فراخوانی از [[اهل کتاب]] و با تأکید بر مشترکات [[فرهنگ دینی]]، از آنان می‌خواهد با رها ساختن برخی از [[عقاید]] [[باطل]] همچون [[شرک]] و دوگانه پرستی بر محور عقاید مشترک با [[مسلمانان]] گرد آیند: "قُل یـاَهلَ الکِتـبِ تَعالَوا اِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وبَینَکُم اَلاَّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولا نُشرِکَ بِهِ شیـ ٔ ًا ولا یَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضـًا اَربابـًا مِن دونِ اللّهِ.".. (آل‌عمران / ۳، ۶۴) و [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان سفارش شدند تا هنگام [[دعوت]] اهل کتاب غیر معاند به [[اسلام]] از روش [[نیکو]] در بحث و [[استدلال]] بهره گرفته، بر عقاید مشترک تأکید کنند: "ولا تُجـدِلوا اَهلَ الکِتـبِ اِلاّ بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ اِلاَّ الَّذینَ ظَـلَموا مِنهُم وقولوا ءامَنّا بِالَّذی اُنزِلَ اِلَینا واُنزِلَ اِلَیکُم واِلـهُنا واِلـهُکُم واحِدٌ ونَحنُ لَهُ مُسلِمون" (عنکبوت / ۲۹، ۴۶) و در این [[راه]] هرگز با آنان از در [[ستیز]] و [[جدال]] وارد نشوند: "و قُل لِلَّذینَ اوتوا الکِتـبَ والاُمِّیِّینَ ءَاَسلَمتُم فَاِن اَسلَموا فَقَدِ اهتَدَوا واِن تَوَلَّوا فَاِنَّما عَلَیکَ البَلـغُ". ([[آل عمران]] / ۳، ۲۰) قرآن با [[وعده]] [[پاک]] شدن [[گناهان]] پیشین و ورود به [[بهشت]]، [[اهل کتاب]] را به [[پذیرش اسلام]] [[ترغیب]] می‌کرد: "ولَو اَنَّ اَهلَ الکِتـبِ ءامَنوا واتَّقَوا لَکَفَّرنا عَنهُم سَیِّـ ٔ تِهِم ولاََدخَلنـهُم جَنّـتِ النَّعیم" (مائده / ۵، ۶۵) و در ادامه و برای ترغیب بیشتر، [[پایبندی]] به [[تورات]] و [[انجیل]] را زمینه ساز برخورداری از [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] می‌خواند: "و لَو اَنَّهُم اَقاموا التَّورةَ والاِنجیلَ وما اُنزِلَ اِلَیهِم مِن رَبِّهِم لاََکَلوا مِن فَوقِهِم ومِن تَحتِ اَرجُلِهِم".(مائده / ۵، ۶۶) با توجه به اینکه [[عمل]] [[واقعی]] به این دو [[کتاب آسمانی]] و همه آموزه‌های آن مستلزم [[پذیرش اسلام]] است، مقصود [[قرآن]] آن است که عمل به این دو کتاب به پذیرش اسلام انجامیده، چنین برکاتی را برای آنان به همراه خواهد داشت، ازاین‌رو در کنار عمل به [[تورات]] و [[انجیل]] از عمل به آنچه برای ایشان فرو فرستاده شده (قرآن) یاد کرده است.<ref>المیزان، ج ۶، ص ۳۸.</ref> قرآن، [[مسلمان]] شدن [[اهل کتاب]] را به خیر و [[صلاح]] خود آنان می‌خواند: "... و لَو ءامَنَ اَهلُ الکِتـبِ لَکانَ خَیرًا لَهُم."... ([[آل عمران]] / ۳، ۱۱۰)<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
همچنین [[اسلام]] با [[پیش‌بینی]] [[جزیه]]، [[جان]]، [[مال]]، عرض و مراکز [[دینی]] آنان را در [[پناه]] [[حکومت اسلامی]] محفوظ و محترم دانست و [[مسلمانان]] به رغم جواز [[ارتباط]] و اختلاط با [[اهل کتاب]] از [[دوست]] گرفتن آنان و [[اعتماد]] به آنها برحذر شدند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> [[قرآن]] همچنین اهل کتاب را مخاطب ساخته و کوشیده است بخشی از [[عقاید]] [[باطل]] و غلوآمیز آنان در حوزه [[فرهنگ دینی]] را [[اصلاح]] کند. [[نفی]] [[الوهیت]] [[مسیح]] و [[مریم]]{{ع}} و [[بنده]] [[خدا]] [[خواندن]] آنان، نفی [[پسر خدا]] بودن عُزَیر و [[عیسی]] و [[اعتقاد]] به [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>،{{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲.</ref>،  {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است  کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار  بود؛ هر دو غذا می‌خوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن می‌داریم سپس بنگر به کجا باز گردانده می‌شوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوس‌های گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ}}<ref>«و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی  تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref>،  {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> همچنین [[تکذیب]] [[قتل]] و [[مصلوب]] شدن مسیح {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}<ref>«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.</ref> بدین منظور انجام گرفته است. قرآن در فراخوانی از اهل کتاب و با تأکید بر مشترکات فرهنگ دینی، از آنان می‌خواهد با رها ساختن برخی از عقاید باطل همچون [[شرک]] و دوگانه پرستی بر محور عقاید مشترک با مسلمانان گرد آیند: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان سفارش شدند تا هنگام [[دعوت]] [[اهل کتاب]] غیر معاند به اسلام از روش [[نیکو]] در بحث و [[استدلال]] بهره گرفته، بر عقاید مشترک تأکید کنند: {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش  مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستاده‌اند ایمان آورده‌ایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref> و در این [[راه]] هرگز با آنان از در [[ستیز]] و [[جدال]] وارد نشوند: {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه ۲۰.</ref> [[قرآن]] با [[وعده]] [[پاک]] شدن [[گناهان]] پیشین و ورود به [[بهشت]]، [[اهل کتاب]] را به [[پذیرش اسلام]] [[ترغیب]] می‌کرد: "ولَو اَنَّ اَهلَ الکِتـبِ ءامَنوا واتَّقَوا لَکَفَّرنا عَنهُم سَیِّـ ٔ تِهِم ولاََدخَلنـهُم جَنّـتِ النَّعیم" ([[مائده]] / ۵، ۶۵) و در ادامه و برای ترغیب بیشتر، [[پایبندی]] به [[تورات]] و [[انجیل]] را زمینه ساز برخورداری از [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] می‌خواند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>«و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم  و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم» سوره مائده، آیه ۶۵.</ref> با توجه به اینکه عمل [[واقعی]] به این دو [[کتاب آسمانی]] و همه آموزه‌های آن مستلزم پذیرش اسلام است، مقصود قرآن آن است که عمل به این دو کتاب به پذیرش اسلام انجامیده، چنین برکاتی را برای آنان به همراه خواهد داشت، ازاین‌رو در کنار عمل به تورات و انجیل از عمل به آنچه برای ایشان فرو فرستاده شده (قرآن) یاد کرده است.<ref>المیزان، ج ۶، ص ۳۸.</ref> قرآن، [[مسلمان]] شدن اهل کتاب را به خیر و [[صلاح]] خود آنان می‌خواند: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==[[ستایش]] و [[نکوهش]] اهل کتاب==
==[[ستایش]] و [[نکوهش]] اهل کتاب==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش