شفاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله')
خط ۱۲: خط ۱۲:


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
* شفاعت، انضمام و [[پیوستن]] به دیگری برای [[یاری]] رساندن به وی و درخواست "کمک" از او است. کاربرد آن بیشتر در مورد قرار گرفتن مقامی [[برتر]] و گرامی‌تر در کنار شخصی پایین‌تر است و که شفاعت در [[قیامت]] از همین قبیل است<ref>مفردات، ص ۴۵۷، «شفع».</ref>. شفاعت گاهی [[تکوینی]] است که بر هر سببی در عالم اسباب اطلاق می‌شود و گاهی [[تشریعی]] است که به عالم [[ثواب]] و [[عقاب]] مربوط است و محلّ آن در آخرین موقف [[قیامت]] است، در این جا است که شفاعت کننده تقاضای [[مغفرت]] شفاعت شونده را می‌‌کند تا بدین [[وسیله]] وارد [[دوزخ]] نشود یا با شفاعت او بعضی از کسانی که وارد [[دوزخ]] شده‌اند خارج شوند<ref>المیزان، ج ۱، ص ۱۷۳ - ۱۷۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/17/19.htm#f12، فرهنگ قرآن، ج۱۷، ص۳۰۵ - ۳۲۱.]</ref>.
* شفاعت، انضمام و [[پیوستن]] به دیگری برای [[یاری]] رساندن به وی و درخواست "کمک" از او است. کاربرد آن بیشتر در مورد قرار گرفتن مقامی [[برتر]] و گرامی‌تر در کنار شخصی پایین‌تر است و که شفاعت در [[قیامت]] از همین قبیل است<ref>مفردات، ص ۴۵۷، «شفع».</ref>. شفاعت گاهی [[تکوینی]] است که بر هر سببی در عالم اسباب اطلاق می‌شود و گاهی [[تشریعی]] است که به عالم [[ثواب]] و [[عقاب]] مربوط است و محلّ آن در آخرین موقف [[قیامت]] است، در این جا است که شفاعت کننده تقاضای [[مغفرت]] شفاعت شونده را می‌‌کند تا بدین وسیله وارد [[دوزخ]] نشود یا با شفاعت او بعضی از کسانی که وارد [[دوزخ]] شده‌اند خارج شوند<ref>المیزان، ج ۱، ص ۱۷۳ - ۱۷۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/17/19.htm#f12، فرهنگ قرآن، ج۱۷، ص۳۰۵ - ۳۲۱.]</ref>.
* شفاعت به معنای واسطه شدن برای انجام کاری است. طبق [[اعتقادات]] [[اسلامی]]، [[خداوند]] برای [[پیامبران]]، [[اوصیا]]، [[امامان]] و [[اولیای الهی]]، [[شهدا]] و مقرّبان درگاهش این [[حق]] را قرار داده که در پیشگاه [[الهی]] وساطت و شفاعت کنند، برای [[آمرزش گناهان]] یا برآمدن [[حاجات]]، در [[دنیا]] یا [[آخرت]]. اصل شفاعت در [[قرآن]] بارها مطرح شده و آن را منوط به [[اذن الهی]] دانسته است و هرکه را [[خداوند]] [[اذن]] دهد یا بپسندد، می‌تواند دربارۀ دیگران شفاعت کند <ref>(ر. ک: {{متن قرآن|يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ}}؛ سوره انبیاء، آیۀ ۲۸، {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ }}؛ سوره یونس، آیۀ ۳، {{متن قرآن| وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ }}؛ سوره سبأ، آیۀ ۲۳، {{متن قرآن|اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ }}؛ سوره بقره، آیۀ ۲۵۵ و...)</ref> در بعضی [[آیات]] هم این مطرح شده که برای [[منکران]] [[قیامت]] و [[بت‌پرستان]] و... شفاعتی پذیرفته نمی‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۱.</ref>.
* شفاعت به معنای واسطه شدن برای انجام کاری است. طبق [[اعتقادات]] [[اسلامی]]، [[خداوند]] برای [[پیامبران]]، [[اوصیا]]، [[امامان]] و [[اولیای الهی]]، [[شهدا]] و مقرّبان درگاهش این [[حق]] را قرار داده که در پیشگاه [[الهی]] وساطت و شفاعت کنند، برای [[آمرزش گناهان]] یا برآمدن [[حاجات]]، در [[دنیا]] یا [[آخرت]]. اصل شفاعت در [[قرآن]] بارها مطرح شده و آن را منوط به [[اذن الهی]] دانسته است و هرکه را [[خداوند]] [[اذن]] دهد یا بپسندد، می‌تواند دربارۀ دیگران شفاعت کند <ref>(ر. ک: {{متن قرآن|يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ}}؛ سوره انبیاء، آیۀ ۲۸، {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ }}؛ سوره یونس، آیۀ ۳، {{متن قرآن| وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ }}؛ سوره سبأ، آیۀ ۲۳، {{متن قرآن|اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ }}؛ سوره بقره، آیۀ ۲۵۵ و...)</ref> در بعضی [[آیات]] هم این مطرح شده که برای [[منکران]] [[قیامت]] و [[بت‌پرستان]] و... شفاعتی پذیرفته نمی‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۱.</ref>.


==مقدمه==
==مقدمه==
* شفاعت و [[دستگیری]] از [[گنهکاران]] در [[قیامت]] به [[وسیله]] [[انسان‌های برگزیده]] [[خدا]] از جمله آموزه‌هایی است که مورد [[پذیرش]] فِرق [[مسلمانان]] بوده، و [[قرآن کریم]] نیز از آن خبر داده است؛ چنان‌که درباره شفاعت [[فرشتگان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ}}.<ref>و آنها جز برای کسی که خداوند از او راضی باشد، شفاعت نمی‌کنند و از ترس او بیمناک‌اند؛سوره انبياء، آیه:۲۸.</ref> درباره دیگر [[شفیعان]] نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}.<ref>و کسانی که جز خدا پرستش می‌شوند، هرگز مالک شفاعت نمی‌شوند؛ مگر کسانی که گواهی به حق داده و به خوبی آگاه‌اند؛ سوره زخرف، آیه:۸۶.</ref> در روایاتی نیز آمده که یکی از [[شئون]] [[امامان]]{{عم}} در [[قیامت]]، شفاعتگری آنهاست؛<ref>روایات یادشده در متون روایی پرشماری نقل شده‌اند. در برخی روایات، از اصل شفاعت سخن به میان آمده است (ر.ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۴. وی چهار روایت ذکر کرده است). در برخی روایات نیز برخی موانع شفاعت، مانند استخفاف نماز و... بیان شده است (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۷۰). در برخی روایات، تأکید شده که شفاعت برای گناهکاران امت است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۳، ص۵۷۴). برخی روایات نیز بیانگر آن است که شفاعت امامان{{عم}} ویژه شیعیان است (رک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۴).</ref> چنان‌که [[امام هادی]]{{ع}} در [[زیارت جامعه کبیره]] بر وجود این [[شأن]] برای [[امامان]]{{عم}} تأکید کرده‌اند<ref>{{متن حدیث| وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ... وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ }} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقيه، ج۲، ص۲۱۶).</ref> فراوانیِ [[روایات]] مربوط به شفاعت به‌گونه‌ای است که [[انسان]] را از [[بررسی سندی]] تک‌تک [[روایات]] بی‌نیاز می‌سازد. برای نمونه به سه [[روایت]] اشاره می‌کنیم:
* شفاعت و [[دستگیری]] از [[گنهکاران]] در [[قیامت]] به وسیله [[انسان‌های برگزیده]] [[خدا]] از جمله آموزه‌هایی است که مورد [[پذیرش]] فِرق [[مسلمانان]] بوده، و [[قرآن کریم]] نیز از آن خبر داده است؛ چنان‌که درباره شفاعت [[فرشتگان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ}}.<ref>و آنها جز برای کسی که خداوند از او راضی باشد، شفاعت نمی‌کنند و از ترس او بیمناک‌اند؛سوره انبياء، آیه:۲۸.</ref> درباره دیگر [[شفیعان]] نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}.<ref>و کسانی که جز خدا پرستش می‌شوند، هرگز مالک شفاعت نمی‌شوند؛ مگر کسانی که گواهی به حق داده و به خوبی آگاه‌اند؛ سوره زخرف، آیه:۸۶.</ref> در روایاتی نیز آمده که یکی از [[شئون]] [[امامان]]{{عم}} در [[قیامت]]، شفاعتگری آنهاست؛<ref>روایات یادشده در متون روایی پرشماری نقل شده‌اند. در برخی روایات، از اصل شفاعت سخن به میان آمده است (ر.ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۴. وی چهار روایت ذکر کرده است). در برخی روایات نیز برخی موانع شفاعت، مانند استخفاف نماز و... بیان شده است (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۷۰). در برخی روایات، تأکید شده که شفاعت برای گناهکاران امت است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۳، ص۵۷۴). برخی روایات نیز بیانگر آن است که شفاعت امامان{{عم}} ویژه شیعیان است (رک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۴).</ref> چنان‌که [[امام هادی]]{{ع}} در [[زیارت جامعه کبیره]] بر وجود این [[شأن]] برای [[امامان]]{{عم}} تأکید کرده‌اند<ref>{{متن حدیث| وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ... وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ }} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقيه، ج۲، ص۲۱۶).</ref> فراوانیِ [[روایات]] مربوط به شفاعت به‌گونه‌ای است که [[انسان]] را از [[بررسی سندی]] تک‌تک [[روایات]] بی‌نیاز می‌سازد. برای نمونه به سه [[روایت]] اشاره می‌کنیم:
# [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی صحیح فرمودند: "شفاعت ما موجب نابودی [[گناهان]] شما می‌شود"؛<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۶۹ و ۴۷۰.</ref>
# [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی صحیح فرمودند: "شفاعت ما موجب نابودی [[گناهان]] شما می‌شود"؛<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۶۹ و ۴۷۰.</ref>
#ایشان در روایتی دیگر فرمودند: "همانا [[خداوند متعال]] ما را برای خودش برگزید... سپس به ما حقِ شفاعت را ارزانی فرمود"؛<ref>محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۶۲.</ref>
#ایشان در روایتی دیگر فرمودند: "همانا [[خداوند متعال]] ما را برای خودش برگزید... سپس به ما حقِ شفاعت را ارزانی فرمود"؛<ref>محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۶۲.</ref>
#در روایاتی نیز به [[زیارت]] [[امامان]]{{عم}} توصیه شده و [[پاداش]] این [[زیارت]] را شفاعت آن [[امام]] از زایر بیان کرده‌اند. برای نمونه، [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: "هر کس که [[امامان]] را [[زیارت]] کند؛ درحالی‌که [[شوق]] به [[زیارت]] ایشان دارد... [[امامان]]{{عم}} [[شفیعان]] او در [[روز قیامت]] خواهند بود"<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۶۰ و ۲۶۱. برای دیدن دیگر روایات، ر.ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۵۸. گفتنی است در برخی روایات نیز شافعان به سه گروهِ پیامبران، عالمان و شهدا تقسیم شده‌اند (رک: عبدالله بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۶۴؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج۱، ص۱۵۶). براساس این گروه از روایات امامان{{عم}} نیز از شفیعان روز قیامت هستند؛ چه، به اذعان موافقان و مخالفان، ایشان سرآمد عالمان روزگار خود بوده‌اند.</ref>
#در روایاتی نیز به [[زیارت]] [[امامان]]{{عم}} توصیه شده و [[پاداش]] این [[زیارت]] را شفاعت آن [[امام]] از زایر بیان کرده‌اند. برای نمونه، [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: "هر کس که [[امامان]] را [[زیارت]] کند؛ درحالی‌که [[شوق]] به [[زیارت]] ایشان دارد... [[امامان]]{{عم}} [[شفیعان]] او در [[روز قیامت]] خواهند بود"<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۶۰ و ۲۶۱. برای دیدن دیگر روایات، ر.ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۵۸. گفتنی است در برخی روایات نیز شافعان به سه گروهِ پیامبران، عالمان و شهدا تقسیم شده‌اند (رک: عبدالله بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۶۴؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج۱، ص۱۵۶). براساس این گروه از روایات امامان{{عم}} نیز از شفیعان روز قیامت هستند؛ چه، به اذعان موافقان و مخالفان، ایشان سرآمد عالمان روزگار خود بوده‌اند.</ref>
* از آنچه [[گذشت]] می‌توان شفاعت را نیز یکی از [[شئون]] [[امامان]]{{عم}} در [[روز قیامت]] دانست<ref> برای تفصیل بیشتر، ر.ک: جعفر سبحانی، الشفاعة فی الكتاب و السنة؛ محمد باقر علم الهدی، شفاعت.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>
* از آنچه [[گذشت]] می‌توان شفاعت را نیز یکی از [[شئون]] [[امامان]]{{عم}} در [[روز قیامت]] دانست<ref> برای تفصیل بیشتر، ر.ک: جعفر سبحانی، الشفاعة فی الكتاب و السنة؛ محمد باقر علم الهدی، شفاعت.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>
* [[مفسران]] و [[روایات]] نیز [[مقام محمود]] را که [[خداوند]] به پیامبرش [[وعده]] داده است {{متن قرآن|عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا}}<ref>سوره اسراء، آیه ۷۹</ref> به [[مقام شفاعت]] [[تفسیر]] کرده‌اند. اصل شفاعت امری مسلّم و [[قرآنی]] است و [[احادیث]] بسیاری از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان]] نیز دربارۀ آن [[نقل]] شده است. [[پیروان]] [[ابن تیمیه]] و [[وهابیان]] در این مسأله نیز دچار کجروی شده و [[اعتقاد]] به شفاعت را با [[توحید]] ناسازگار می‌دانند و [[شیعه]] را که به این [[مقام]] برای [[اولیای الهی]] [[عقیده]] دارند و آنان را [[وسیله]] و شفیع در آستان [[خدا]] قرار می‌دهند، به [[شرک]] نسبت می‌دهند و درخواست شفاعت از شافعان را [[شرک]] می‌دانند. درصورتی‌که اگر [[قرآن]] می‌گوید: جز خدای یگانه کسی را نخوانید، یا از [[مشرکان]] [[انتقاد]] می‌کند که بتها را شفیع درگاه [[خدا]] می‌دانند، با شفاعتی که خود [[قرآن]] مطرح می‌کند جداست.
* [[مفسران]] و [[روایات]] نیز [[مقام محمود]] را که [[خداوند]] به پیامبرش [[وعده]] داده است {{متن قرآن|عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا}}<ref>سوره اسراء، آیه ۷۹</ref> به [[مقام شفاعت]] [[تفسیر]] کرده‌اند. اصل شفاعت امری مسلّم و [[قرآنی]] است و [[احادیث]] بسیاری از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان]] نیز دربارۀ آن [[نقل]] شده است. [[پیروان]] [[ابن تیمیه]] و [[وهابیان]] در این مسأله نیز دچار کجروی شده و [[اعتقاد]] به شفاعت را با [[توحید]] ناسازگار می‌دانند و [[شیعه]] را که به این [[مقام]] برای [[اولیای الهی]] [[عقیده]] دارند و آنان را وسیله و شفیع در آستان [[خدا]] قرار می‌دهند، به [[شرک]] نسبت می‌دهند و درخواست شفاعت از شافعان را [[شرک]] می‌دانند. درصورتی‌که اگر [[قرآن]] می‌گوید: جز خدای یگانه کسی را نخوانید، یا از [[مشرکان]] [[انتقاد]] می‌کند که بتها را شفیع درگاه [[خدا]] می‌دانند، با شفاعتی که خود [[قرآن]] مطرح می‌کند جداست.
*در شفاعت، [[حق]] کسی تضییع نمی‌شود، [[شفیعان]] مقرّبان درگاه الهی‌اند، با [[اذن]] او شفاعت می‌کنند، دایرۀ شفاعتشان محدود است، خودشان [[صالح]] و [[مأذون]] در شفاعتند، دربارۀ آنان که شفاعت در حقشان پذیرفته نیست شفاعت نمی‌کنند. [[اعتقاد]] به شفاعت [[زمینه‌ساز]] [[اصلاح]] و [[امید]] به [[بخشایش]] است، نه مشوّق [[گناه]].  
*در شفاعت، [[حق]] کسی تضییع نمی‌شود، [[شفیعان]] مقرّبان درگاه الهی‌اند، با [[اذن]] او شفاعت می‌کنند، دایرۀ شفاعتشان محدود است، خودشان [[صالح]] و [[مأذون]] در شفاعتند، دربارۀ آنان که شفاعت در حقشان پذیرفته نیست شفاعت نمی‌کنند. [[اعتقاد]] به شفاعت [[زمینه‌ساز]] [[اصلاح]] و [[امید]] به [[بخشایش]] است، نه مشوّق [[گناه]].  
*اعطای [[مقام]] و [[حق]] شفاعت از سوی [[خدا]] به [[بندگان]] [[شایسته]]، [[مقام]] آنان را نشان می‌دهد و [[پذیرش]] شفاعتشان [[تکریم]] ایشان است. درواقع، در شفاعت هم [[دعا]] و خواستن از آستان [[پروردگار]] انجام می‌گیرد، چون بندۀ [[گنهکار]] به خاطر [[معصیت]]، خود را لایق درخواست مستقیم نمی‌بیند، واسطه‌هایی را که نزد [[خداوند]] [[آبرو]] و [[تقرّب]] دارند شفیع قرار می‌دهد، تا [[خداوند]] به [[حرمت]] آنان حاجتش را برآورد و از گناهش درگذرد.
*اعطای [[مقام]] و [[حق]] شفاعت از سوی [[خدا]] به [[بندگان]] [[شایسته]]، [[مقام]] آنان را نشان می‌دهد و [[پذیرش]] شفاعتشان [[تکریم]] ایشان است. درواقع، در شفاعت هم [[دعا]] و خواستن از آستان [[پروردگار]] انجام می‌گیرد، چون بندۀ [[گنهکار]] به خاطر [[معصیت]]، خود را لایق درخواست مستقیم نمی‌بیند، واسطه‌هایی را که نزد [[خداوند]] [[آبرو]] و [[تقرّب]] دارند شفیع قرار می‌دهد، تا [[خداوند]] به [[حرمت]] آنان حاجتش را برآورد و از گناهش درگذرد.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش