←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
افزون بر حضور مؤثر او در سه [[جنگ]] اصلی [[امام]] با [[قاسطین]]، [[ناکثین]] و [[مارقین]]، در بسیاری از جنگهای پراکنده که در اثر تحرکات [[معاویه]] صورت میگرفت، در برابر [[شورشیان]] [[ایستادگی]] میکرد و بر [[دشمنان]] [[امام]] [[پیروز]] میشد. پس از [[جنگ نهروان]]، [[امام]]{{ع}} که برای [[جنگ]] [[معاویه]] آماده میشد، [[معقل بن قیس]] را برای فراهم ساختن [[سپاه]] به نواحی مختلف گسیل داشت. اما معقل هنوز بازنگشته بود که خبر [[شهادت امام]] به گوش همگان رسید. [[امام]]{{ع}} ضمن نامهای هنگامی که او را در طلیعه [[سپاه]] خود روانه [[شام]] میکند، مورد خطاب و [[نصایح]] خود قرار میدهد<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۷۳۳.</ref>. | افزون بر حضور مؤثر او در سه [[جنگ]] اصلی [[امام]] با [[قاسطین]]، [[ناکثین]] و [[مارقین]]، در بسیاری از جنگهای پراکنده که در اثر تحرکات [[معاویه]] صورت میگرفت، در برابر [[شورشیان]] [[ایستادگی]] میکرد و بر [[دشمنان]] [[امام]] [[پیروز]] میشد. پس از [[جنگ نهروان]]، [[امام]]{{ع}} که برای [[جنگ]] [[معاویه]] آماده میشد، [[معقل بن قیس]] را برای فراهم ساختن [[سپاه]] به نواحی مختلف گسیل داشت. اما معقل هنوز بازنگشته بود که خبر [[شهادت امام]] به گوش همگان رسید. [[امام]]{{ع}} ضمن نامهای هنگامی که او را در طلیعه [[سپاه]] خود روانه [[شام]] میکند، مورد خطاب و [[نصایح]] خود قرار میدهد<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۷۳۳.</ref>. | ||
==مقدمه== | |||
[[معقل بن قیس ریاحی]] از [[رجال]] برجسته و از جنگجویان پیروزمند و سخنوران نامآور [[کوفه]] بود. او شخصیتی خوشفکر و نظریاتی صائب و مستقیم داشت، از این رو همواره بر [[کوفیان]] [[فرماندهی]] و تقدم داشت و در میان آنان از [[نفوذ]] زیادی برخوردار بود و [[عمار یاسر]] او را در [[فتح]] شوشتر<ref>شوشتر که در عرب به «تستر» معروف است از شهرهای ایران در استان خوزستان است.</ref> به همراه هرمزان به نزد [[خلیفه]] وقت [[عمر بن خطاب]] اعزام نمود تا خبر [[فتح]] را به [[خلیفه]] [[ابلاغ]] نماید. | |||
[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] پس از [[قتل عثمان]] [[خلیفه سوم]] در زمره [[شیعیان]] و [[پیروان]] [[راستین]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} قرار گرفت، او در [[جنگ جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] در رکاب آن [[حضرت]] شرکت نمود. در [[جنگ جمل]] [[فرمانده]] پیاده [[نظام]] [[اهل کوفه]] بود<ref>الجمل، ص۳۲۱.</ref>، و بعد در [[صفین]] و [[نهروان]] جنگید و پس از [[جنگ نهروان]] به [[فرمان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در تعقیب و [[نبرد]] با [[بنی ناجیه]] پرداخت و گروهی از آنان را از پای درآورد و جمعی را [[اسیر]] کرد، [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] در نبردی که با [[مستورد بن سعد]] از [[قبیله]] تمیم<ref>مستورد از سران خوارج بود و در جنگی با معقل به هلاکت رسید و شرح آن در همین بخش خواهد آمد.</ref> داشت، به [[شهادت]] رسید<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۳۹.</ref>. | |||
[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] همواره با تلاشهای صادقانه خود در تحکیم پایههای [[حکومت]] به [[حق]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در صحنههای مختلف کوشید، و پس از [[شهادت]] آن [[حضرت]]، در [[حمایت]] از [[جانشینی]] [[سبط]] اکبر [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} از هیچ تلاشی دریغ ننمود، از آنجا که [[شخصیت]] و [[شایستگی]] این [[شیعه]] [[خالص]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از [[جنگ صفین]] به بعد به منصه [[ظهور]] و بروز رسیده و قبل از آن مطلب مهمی در [[تاریخ]] از او نیامده است، لذا در دنباله این بخش، [[سخن]] ما درباره دیدگاههای [[فکری]] و عملی وی از زمان [[نبرد صفین]] به بعد میباشد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۲۷-۱۳۲۸.</ref> | |||
==مقابله [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] با عوامل نفوذی [[معاویه]]== | |||
در واقعه [[جنگ صفین]] روزی دو تن از نفوذیهای [[معاویه]] نزد [[امیرمؤمنان]] رسیدند و پیشنهاد [[صلح]] و [[متارکه جنگ]] با [[معاویه]] را دادند، اما [[حضرت]] جواب منفی به آنان داد، زیرا از [[نیت]] شوم آن دو از طرح این مسئله [[آگاه]] بود. | |||
در چنین موقعیتی [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] که شخصیتی [[بصیر]] و نافذالقول در میان [[سپاهیان]] [[امام]]{{ع}} بود برخاست و با سخنانی گرم و کوبنده پرده [[نفاق]] از چهره این دو نفر برداشت و تقاضای آنها را در جهت خواست [[معاویه]] اعلام نمود و چنین عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]، به [[خدا]] قسم، اینان برای تو [[خیرخواهی]] ندارند و پیش شما نیامدهاند مگر برای [[مکر]] و [[فریب]] و تو از ایشان برحذر باش که آنها [[دشمنان]] تو هستند. | |||
پس از سخنان [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]]، دیگر [[اصحاب امام]]{{ع}} نیز سخنان او را مورد [[تأیید]] قرار داده و خواستار [[اخراج]] آن دو از [[لشکر]] [[امام]] شدند<ref>ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۴۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۲۸.</ref> | |||
==موضع [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] با متخلفان از [[جنگ]]== | |||
[[نصر بن مزاحم]] [[نقل]] میکند: [[امیرمؤمنان]]{{ع}} برای رفتن به [[صفین]] و [[جنگ]] با [[معاویه]] در [[نخیله]] خطبهای خواند و [[مردم]] را به حاضر شدن در [[جنگ صفین]] فراخواند و اجازه نداد کسی از این امر [[سرپیچی]] کند. در همین موقعیت، [[معقل بن قیس ریاحی]] برخاست و عرضه داشت: ای [[امیرمؤمنان]]، به [[خدا]] [[سوگند]]، تنها بدگمانان از [[همراهی]] با شما تخطی میکنند و افراد [[منافق]] و دورو در انجام [[فرمان]] تو درنگ مینمایند، بنابراین [[مالک بن حبیب]] را [[مأمور]] کن که متخلفان از [[جنگ]] و کسانی که [[جبهه]] [[جهاد]] را ترک میکنند، [[مجازات]] کند. | |||
[[امام]]{{ع}} در پاسخ او فرمود: "من دستورهای لازم را به مالک دادهام و او به خواست [[خداوند]]، [[سرپیچی]] نخواهد کرد"<ref>وقعة صفین، ص۱۳۲؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۲۸-۱۳۲۹.</ref> | |||
==[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] در پیشاپیش [[سپاه امام]]{{ع}}== | |||
[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] به [[فرمان امام]]{{ع}} در مسیر [[راه]] [[صفین]]، از [[مدائن]] با سه هزار سرباز [[رزمنده]] به عنوان پیش قراولان [[سپاه]] به جانب [[سرزمین]] [[رقّه]]<ref>رقه نزدیک مرز شام و همان محلی است که بعد از جنگ صفین فراریان سپاه علی{{ع}} به آن محل وارد میشدند و از آنجا با اجازه معاویه به شام میرفتند.</ref> حرکت کرد و [[امام]]{{ع}} به او [[دستور]] داد، [[راه]] [[موصل]] را در پیش گیرد، و از آنجا به نصیبین برود و در [[رقه]] که نزدیک [[سرزمین]] [[شام]] است، فرود آید و فرمود: "من هم به [[رقه]] خواهم آمد". گویا [[هدف امام]]{{ع}} از اعزام این گروه از طریق [[موصل]] و نصیبین، تثبیتِ موقعیت [[نظام]] [[حاکم]] در این منطقه بود و لذا به هنگام عزیمت، به معقل چنین توصیه کرد: "ای [[قیس]]، از تو میخواهم که در مسیر [[راه]] و شهرهایی که وارد میشوی، [[مردم]] را [[امنیت]] دهی و با هیچ کس وارد [[جنگ]] مشو جز کسانی که با تو [[جنگ]] کنند"<ref>{{متن حدیث| سَكِّنِ اَلنَّاسَ وَ أَمِّنْهُمْ وَ لاَ تُقَاتِلْ إِلاَّ مَنْ قَاتَلَكَ ...}}</ref> | |||
بعد [[امام]]{{ع}} سفارشهای [[اخلاقی]] و توصیههای ارشادی نمود و خواستار رعایت حال [[رزمندگان]] شد<ref>وقعة صفین، ص۱۴۸؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۲۰۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۲۹-۱۳۳۰.</ref> | |||
==[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] در [[نبرد صفین]]== | |||
[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] در صحنۀ [[نبرد صفین]] به [[دستور]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[فرماندهی]] گروه تمیم و ضبه و [[رباب]] از گروه [[قریش]] و [[کنانه]] و اسد را در [[اختیار]] داشت<ref>وقعة صفین، ص۱۱۷.</ref> و با نیروهای تحت امرش چون شیران [[خشمگین]] در برابر [[دشمن]] میغرّید و همدوش با دیگر [[فرماندهان]] [[دلاور]] [[سپاه امام]]{{ع}} همانند [[مالک اشتر]]، [[عمار یاسر]] و [[حجر بن عدی]] با [[لشکر]] [[شام]] جنگید و [[دشمن]] را در رسیدن به اهداف شوم خود [[نومید]] ساخت.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۳۰.</ref> | |||
==در [[نبرد نهروان]]== | |||
او در [[نبرد نهروان]] نیز به [[یاری]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} شتافت و بدون هیچ [[تزلزل]] و تردیدی با افراد [[جاهل]] و [[نادان]] اما متظاهر به [[اسلام]] به [[جهاد]] پرداخت. او در این [[نبرد]] [[فرمانده]] [[جناح چپ]] [[سپاه]] [[امیرمؤمنان]] بود.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۳۰.</ref> | |||
==[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] و تعقیب [[خریت بن راشد]]== | |||
[[خریت بن راشد]] از [[یاران امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[جنگ صفین]] بود، اما پس از ماجرای [[حکمیت]] و [[شکست]] آن، بنای [[مخالفت با امام]]{{ع}} گذاشت و سی نفر از [[بنی ناجیه]] را با خود همراه کرد و به [[بصره]] و از آنجا به [[اهواز]] فرار کرد و جمعی دیگر از همفکرانش نیز به او پیوستند و از آنجا که در [[جنگ]] با [[زیاد بن خصفه]] (از سوی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}) خود را در حال [[شکست]] میدید، شبانه فرار کرد. سپس [[زیاد بن خصفه]] نامهای به [[امام]]{{ع}} نوشت و مراتب را گزارش کرد. | |||
هنگامی که [[نامه]] [[زیاد بن خصفه]] به [[حضرت علی]]{{ع}} رسید و آن را برای [[مردم]] خواند در این موقع [[معقل بن قیس ریاحی]] برخاست و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]، [[خداوند]] همواره کارت را به [[صلاح]] دارد، [[شایسته]] این بود در مقابل هر یک از آنها ده تن از [[مسلمانان]] را روانه میکردی که چون به آنان برسند، نابودشان کنند و ریشه آنان را از بُن برکنند. [[حضرت]] پیشنهاد معقل را پسندید و به او فرمود: "ای معقل، خودت مجهز و آماده شو که به سوی آنان بروی" و سپس او را با دو هزار نیرو از [[مردم کوفه]] به تعقیب [[خریت بن راشد]] اعزام نمود. و برای [[ابن عباس]] هم که استاندار [[امام]]{{ع}} در [[بصره]] بود، نوشت که مردی [[شجاع]] و پایدار و معروف به [[صلاح]] با دو هزار نیرو از [[مردم بصره]] را به همراه [[معقل بن قیس ریاحی]] گسیل دار و چون آن مرد از [[بصره]] بیرون برود [[امیر]] [[یاران]] خود خواهد بود ولی وقتی به معقل برسد، از او [[اطاعت]] کند و [[فرمانده]] هر دو گروه معقل خواهد بود. سپس [[امام]]{{ع}} نامهای برای [[زیاد بن خصفه]] نوشت و ضمن تشکر از خدمات او، [[دستور]] داد به سوی [[کوفه]] باز گردد. | |||
[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] به [[دستور امام]]{{ع}} در تعقیب [[خریت بن راشد]] برآمد و همراه با [[لشکر]] خود که از [[مردم کوفه]] و [[بصره]] بودند در تعقیب آنها حرکت کرد و به سواحل دریای [[فارس]] وارد شد و در ساحل دریا فرود آمد، همین که خبر آمدن [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] به [[خریت بن راشد]] رسید، فورا باً گروههای همراه و [[مردم]] منطقه به گفت و گو پرداخت و همه آنها را به [[جنگ]] با [[نماینده]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} متقاعد نمود و با هر گروهی به تناسب افکارشان محرمانه صحبت کرد و به طرفداران [[عثمان]] میگفت: من با شما موافقم که [[عثمان]] مظلومانه کشته شد، به [[شیعیان علی]] که [[عقیده]] خوارجی داشتند میگفت: من با شما هستم و [[علی]] [[حق]] نداشته که مردان را در [[دین خدا]] [[حَکَم]] قرار دهد و به کسانی که [[زکات]] نداده بودند، میگفت: [[زکات]] را نگه دارید و به [[خویشان]] و [[نزدیکان]] خود و یا به [[مستمندان]] محل بدهید و به [[مسیحیان]] که تازه [[مسلمان]] شده بودند، و از این درگیری و [[جنگهای داخلی]] [[رنج]] میبردند و [[آیین]] خود را که [[آرامش]] و [[صلح]] بود بر [[اسلام]] ترجیح میدادند، به آنها میگفت: [[دین]] شما بهتر از [[دین اسلام]] است، زیرا در [[اسلام]] [[خشونت]] است، و با آنها که به [[مسیحیت]] بازگشته بودند، صحبت کرد که اگر [[علی]] بر شما [[پیروز]] شود، مرام او این است که همه شما را میکشد، پس [[پایداری]] و [[استقامت]] کنید تا بر شما [[پیروز]] نشود، با این سخنان آنها را هم [[فریب]] داد خلاصه جمعیت زیادی از [[بنی ناجیه]] و گروههای دیگر را دور خود جمع کرد و آماده [[جنگ]] شد<ref>وقعة صفین، ص۱۱۷.</ref>. | |||
وقتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از نیروهای [[خریت بن راشد]] [[آگاه]] شد و دانست که ترکیب نیروهای او از [[مسلمانان]] و [[مسیحی]] و [[عرب]] و [[عجم]] هستند، بلافاصله نامهای بسیار جالب که مشتمل بر دستورهای ارزندهای بود در جهت برخورد با [[فریب]] خوردگانی که دور [[خریت بن راشد]] جمع شده بودند، برای [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] فرستاد، آن [[نامه]] چنین بود:این نام، از [[بنده]] [[خدا]] [[امیرمؤمنان علی]] برای هر کس، اعم از [[مسلمانان]]، [[مؤمنان]]، [[خوارج]]، [[مسیحیان]] و از [[دین]] برگشتگان است و این [[نامه]] برایشان خوانده شود. [[سلام]] بر هرکس که از [[هدایت]] [[پیروی]] کند و به [[خدا]] و [[رسول]] و کتابش و [[برانگیخته شدن]] پس از [[مرگ]] [[معتقد]] باشد و به [[عهد]] [[خدا]] [[وفا]] کند و از [[خیانت]] پیشگان نباشد. اما بعد، من شما را به [[کتاب خدا]] و [[سنت رسول خدا]] فرا میخوانم و من [[وظیفه]] دارم میان شما به [[حق]] و به آنچه [[خداوند متعال]] در کتاب خود [[فرمان]] داده است، عمل کنم، بنابراین هر کس از شما که به [[جایگاه]] خویش بازگردد و دست از [[جنگ]] بدارد و از این شخص [[محارب]] (خریّت بن راشد) که از [[دین]] بیرون شده و با [[مسلمانان]] به [[جنگ]] برخاسته و در [[زمین]] [[فساد]] و [[تباهی]] میکند، کناره گیرد در [[امان]] است و [[مال]] و [[جان]] او محترم است، ولی هر کس در [[جنگ]] با ما از او [[پیروی]] کند و از [[فرمان]] و [[طاعت]] ما بیرون رود، ما در [[جنگ]] با او از [[خداوند]] [[یاری]] میجوییم و او را میان خود و او داور قرار میدهیم و [[خداوند]] [[بهترین]] [[دوست]] است، و [[السلام]]<ref>{{متن حدیث| مِنْ عَبْدِ اللٰه عَلِيُّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الَىَّ مِنْ قُرِئَ عَلَيْهِ كِتَابِي هَذَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ النَّصَارَى وَ المرتدين ، سَلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى وَ آمَنَ باللّٰه وَ رَسُولَهُ وَ كِتَابَهُ ...}}</ref> | |||
وقتی [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] این [[نامه]] را ملاحظه کرد و متن آن را برای [[پیروان]] خود خواند، فوراً پرچمی بیرون آورد و [[نصب]] کرد و خطاب به [[یاران]] [[خریت بن راشد]] گفت: هر کس از شما کنار این [[پرچم]] بیاید در [[امان]] است، همه [[مردم]] به غیر از خود [[خریت بن راشد]] و قومش که نخست [[جنگ]] را آغاز کرده بودند، از دور او پراکنده شدند و همگی زیر [[پرچم]] آمدند و [[امان]] خواستند. سپس [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] آرایش [[جنگی]] داد و صفها را آماده کرد. ابتدا از [[یزید بن معقل ازدی]] که بر [[میمنه]] [[سپاه]] بود، خواست حمله را آغاز کند. او حمله کرد، ولی [[خریت بن راشد]] و یارانش سخت [[مقاومت]] کردند و [[یزید بن معقل]] کاری از پیش [[نبرد]] و به [[جایگاه]] خود در [[میمنه]] [[سپاه]] بازگشت. [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] به [[منجاب بن راشد ضبی]] که در [[میسره]] بود، دستور حمله داد او حمله کرد اما باز [[خوارج]] و همراهان [[خریت بن راشد]] [[پایداری]] کردند و منجاب نیز بدون نتیجه به اردوگاه خود بازگشت. آنگاه [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] به [[میمنه]] و [[میسره]] [[سپاه]] خود [[پیام]] فرستاد که هرگاه من حمله کردم همگی با هم حمله کنید، آنگاه اسب خود را شتابان به حرکت درآورد و به او تازیانهای زد و در یک لحظه تمامی نیروها حمله کردند و [[خوارج]] در [[ساعت]] نخست [[پایداری]] نمودند و در هنگامه [[نبرد]] [[نعمان بن صهبان راسبی]] چشمش به [[خریت بن راشد]] افتاد، همین که او را [[شناخت]] بلافاصله به او حمله کرد و او را از اسب به پایین کشید و خود پیاده شد. و با هم به زد و خورد پرداختند و سرانجام [[خریت بن راشد]] را به [[هلاکت]] رساند و ریشه [[فتنه]] [[قطع]] شد. به همراه او ۱۷۰ نفر از یارانش در این میان کشته شدند و سایر همراهان او از [[چپ و راست]] فرار کردند و [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] [[دستور]] داد فراریها را تعقیب کردند و هر کدام از آنان را یافتند به [[اسارت]] گرفتند. | |||
[[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] طبق [[موازین اسلامی]] همه زنها و بچههای [[مسلمان]] را [[آزاد]] کرد و [[مسیحیان]] [[مرتد]] را که به [[اسلام]] بازگشتند، [[آزاد]] کرد و عدهای از [[مسیحیان]] را که [[اسلام]] نیاوردند به [[اسارت]] گرفت و از [[مسلمانان]] هم [[بیعت]] گرفت و آزادشان ساخت و [[زن]] و فرزندشان را هم [[آزاد]] کرد و بعد خبر [[پیروزی]] و شرح حوادث را برای [[حضرت علی]]{{ع}} طی نامهای نوشت و خود با جمع [[اسیران]]، که پانصد نفر بودند، به همراه تمام نیروهای [[رزمنده]] به جانب [[کوفه]] بازگشت و در مسیر [[راه]]، [[اسیران]] [[مسیحی]] را به [[مصقلة بن هبیره]] [[کارگزار]] [[علی]]{{ع}} در اردشیر خره (نواحی [[فارس]]) به پانصد هزار [[درهم]] واگذار کرد و بدین ترتیب [[اسیران]] هم [[آزاد]] شدند. و خود به همراه [[سپاهیان]] [[کوفه]] به [[محضر امام]] [[علی]]{{ع}} شرفیات شد و [[حضرت]] [[کار و تلاش]] و [[جهاد]] او را با [[دعای خیر]] برای او و همراهانش ستود<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۴۱؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۱۲۶؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. | |||
بدین ترتیب [[خریت بن راشد]] [[ناجی]] پس از [[ارتداد]] و [[جنگ]] با [[امام المتقین]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[هلاکت]] رسید و [[فتنه]] و بلوایی که به [[راه]] انداخته بود، برچیده شد. این [[جنگ]] و [[خونریزی]] داخلی و نابودی [[خریت بن راشد]] در سال ۳۸ [[هجری]] واقع شد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۳۰-۱۳۳۴.</ref> | |||
==ناکامی [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] در تعقیب [[سفیان عوف غامدی]]== | |||
پس از [[جنگ نهروان]] [[معاویه]] دانست [[قدرت]] مرکزی [[حکومت امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[ضعیف]] شده و کوفیها از [[حمایت]] آن [[حضرت]] کوتاهی میکنند، لذا دست به [[توطئه]] زد و هر روز گروهی غارتگر را به [[بلاد اسلامی]] میفرستاد و با همین [[انگیزه]]، [[سفیان]] بن عوف غامدی به همراه شش هزار سواره [[نظام]] را برای [[غارت]] شهر انبار اعزام کرد. و آن مردِ خونخوار [[شهر انبار]] وهیت را به [[غارت]] برد عدهای را کشت و جمعی از [[زنان]] را به [[اسارت]] گرفت تا [[مردم]] [[شهر]] [[دست]] از [[محبت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بردارند، چون این خبر به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} رسید بسیار متأثر و [[اندوهگین]] شد. همه [[مردم]] را به [[مسجد]] فراخواند و [[خطبه]] مفصلی ایراد کرد و [[ضرورت]] [[جنگیدن]] با [[معاویه]] و بازگشت [[مجدد]] به [[صفین]] را گوشزد نمود. | |||
در این میان [[بهترین]] [[فرد]] برای مقابله با [[سفیان بن عوف]]، [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] بود، لذا [[امیرمؤمنان]]{{ع}} به وی [[مأموریت]] داد که هر چه سریعتر برای [[سرکوب]] [[غارتگران]] [[معاویه]] و تعقیب [[سفیان]] به سرحدات [[کشور]] حرکت نماید. [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]] نیز این [[مأموریت]] و این [[فرصت]] را مغتنم شمرد، و برای جلوگیری از غارتهای احتمالی [[سفیان]] به یک گشت گستردۀ نظامی[[دست]] زد و هنوز از انجام [[مأموریت]] که حراست از مرزهای [[عراق]] و تعقیب [[متجاوزان]] بود، بازنگشته بود که باخبر شد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} توسط اشقیالأشقیاء [[عبدالرحمان بن ملجم]] مرادی ضربت خورده و به [[شهادت]] رسیده است، لذا با هزار [[حیف]] و [[افسردگی]] به [[کوفه]] بازگشت<ref>ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۸۵ - ۹۰؛ امالی طوسی، مجلس ۶، ص۱۷۳، ح۴۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۳۴-۱۳۳۵.</ref> | |||
==[[وفات]] [[معقل بن قیس ریاحی|معقل]]== | |||
برخی از مؤرخان در حوادث سال ۴۳ [[هجری]] نوشتهاند: [[مستورد بن سعد]]<ref>در تاریخ طبری او را «مستورد بن عُلفه» ذکر کرده است.</ref> تمیمی<ref>مستورد به نقل ابن ابی الحدید، اگرچه او اهل نماز و عبادت بود، اما مردی متنسک و ظاهربین بود و لذا بر امیرالمؤمنین{{ع}} خروج کرد.</ref> از معدود خوارجی بود که در [[جنگ نهروان]] از [[شمشیر]] [[یاران علی]]{{ع}} [[جان]] سالم به در برد و موفق به فرار شد، او زنده ماند و به همراه جمعی از [[خوارج]] بر [[مغیرة بن شعبه]] که از طرف [[معاویه]] [[والی کوفه]] بود، [[خروج]] کرد. [[مغیرة بن شعبه]]، برای دفع [[مستورد بن سعد]]، [[معقل بن قیس ریاحی]] را به مقابل او فرستاد و چون دو گروه برابر هم قرار گرفتند، [[مستورد بن سعد]]، [[معقل بن قیس ریاحی]] را به [[جنگ]] تن به تن فراخواند و گفت: چرا [[مردم]] در [[جنگ]] میان من و تو کشته شوند، بهتر است خودمان با هم بجنگیم. [[معقل بن قیس ریاحی]] هم گفت: [[انصاف]] دادی. یارانش او را [[سوگند]] دادند که چنین نکند، [[معقل بن قیس ریاحی]] نپذیرفت و گفت: به او اهمیتی نمیدهم و به [[مبارزه]] [[مستورد بن سعد]] بیرون رفت. آن دو هرکدام در این [[جنگ]] تن به تن به یکدیگر ضربهای زدند که هر دو روی [[زمین]] افتادند و [[معقل بن قیس ریاحی]] در همان لحظه با ضربه یکی از دیگر [[خوارج]] [[جان]] به جانان [[تسلیم]] کرد و [[روح]] بلندش به [[رضوان]] [[خدا]] ملحق شد و [[مستورد بن سعد]] هم با همان ضربهای که از [[معقل بن قیس ریاحی]] خورد، به [[هلاکت]] رسید<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۴، ص۱۳۴؛ و ر.ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۳۵-۱۳۳۶.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |