آیه استعاذه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن'
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد')
جز (جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن')
خط ۱۶: خط ۱۶:
*به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] پیوسته هنگام شروع به [[قرائت قرآن]] با عبارت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} [[استعاذه]] کرده و می‌کنند. این عبارت، برگرفته از [[آیه]] مورد بحث که به آیه استعاذه معروف است می‌باشد. [[استعاذه]] در لغت از ریشه (ع و ذ)، مصدر باب استفعال و به معانی [[پناه]] بردن، [[پناه]] /[[پناهگاه]] جستن و در اصطلاح، گفتن {{متن قرآن|أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} پیش از [[قرائت قرآن]] یا هر کار دیگری است. لغت‌شناسانی چون [[ازهری]] و [[جوهری]] کلماتی چون عاذَ، استعاد و تعوذ را از یک ریشه دانسته‌اند.
*به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] پیوسته هنگام شروع به [[قرائت قرآن]] با عبارت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} [[استعاذه]] کرده و می‌کنند. این عبارت، برگرفته از [[آیه]] مورد بحث که به آیه استعاذه معروف است می‌باشد. [[استعاذه]] در لغت از ریشه (ع و ذ)، مصدر باب استفعال و به معانی [[پناه]] بردن، [[پناه]] /[[پناهگاه]] جستن و در اصطلاح، گفتن {{متن قرآن|أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} پیش از [[قرائت قرآن]] یا هر کار دیگری است. لغت‌شناسانی چون [[ازهری]] و [[جوهری]] کلماتی چون عاذَ، استعاد و تعوذ را از یک ریشه دانسته‌اند.
*در [[قرآن کریم]] حدود ۱۷ بار واژه‌هایی مشتق از ریشه "ع وذ" با الفاظی چون: عُذتُ، أعوذُ، معاذَ، یعوذونَ و... به کار رفته که به جز یک بار - که درباره [[استعاذه]] برخی [[انسان‌ها]] به [[جن]] است {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه می‌بردند از این رو بر تباهکاری  آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>؛ - همگی بر [[پناه]] بردن به [[خداوند]]، که به عنوان تنها [[ملجأ]] و [[پناه]] شناسانیده شده است، دلالت دارند. به طور ویژه دو [[سوره]] ناس و فلق / مُعَوّذتان به [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[شرّ]] حاسدان، افسون‌ها و وسوسه‌گران امر می‌کند. از این‌رو در این [[سوره‌ها]]، کارکرد [[استعاذه]] به [[خداوند]]، شبیه به کارکردی است که [[عامه]] [[مردم]] برای تعاویذ قائل‌اند.
*در [[قرآن کریم]] حدود ۱۷ بار واژه‌هایی مشتق از ریشه "ع وذ" با الفاظی چون: عُذتُ، أعوذُ، معاذَ، یعوذونَ و... به کار رفته که به جز یک بار - که درباره [[استعاذه]] برخی [[انسان‌ها]] به [[جن]] است {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه می‌بردند از این رو بر تباهکاری  آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>؛ - همگی بر [[پناه]] بردن به [[خداوند]]، که به عنوان تنها [[ملجأ]] و [[پناه]] شناسانیده شده است، دلالت دارند. به طور ویژه دو [[سوره]] ناس و فلق / مُعَوّذتان به [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[شرّ]] حاسدان، افسون‌ها و وسوسه‌گران امر می‌کند. از این‌رو در این [[سوره‌ها]]، کارکرد [[استعاذه]] به [[خداوند]]، شبیه به کارکردی است که [[عامه]] [[مردم]] برای تعاویذ قائل‌اند.
*در [[روایات نبوی]] نیز قرائت معوذتان به اضافه [[سوره اخلاص]] و دمیدن در [[کف دست]] و مسح [[بدن]] با آن، برای [[برکت]]، [[شفا]] و محافظت قید شده است<ref>ناصف، ج۴، ص۲۷-۲۸.</ref>. شاید از همین رو، [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان]] یافته است که پیوسته پیش از [[تلاوت قرآن]] از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به [[خداوند]] [[پناه]] آورد تا از این طریق پاسخی محکم به تهمت‌های پی در پی [[مخالفان]] باشد<ref>التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. لذا برای اهمیت [[استعاذه]] در [[قرآن]] همین بس که، دو [[سوره]] ناس و فلق به طور چشمگیری به این موضوع پرداخته‌اند. این دو [[سوره]] که با خطاب {{متن قرآن|قُلْ}} به [[پیامبر]]{{صل}} آغاز می‌گردد، [[جامع‌ترین]] بیان درباره ارکان [[استعاذه]] را دارا هستند؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت [[آیات]] دیگر مربوط به [[استعاذه]]، شرحی از مفاهیم و مصادیق این [[سوره]] به شمار می‌آیند. این دو [[سوره]] به سبب آغازهای مشترک از همان [[عصر نزول]] به (معوذتین) [[شهرت]] یافت و [[جایگاه]] ویژه‌ای در [[نظام]] [[آموزش قرآن]] پیدا کرد و نیز [[جانشین]] انواع تعاویذ [[نادرست]] [[دوره جاهلی]] شد. [[رسول اکرم]]{{صل}} [[خواندن]] این دو [[سوره]] را [[بهترین]] [[تعویذ]] می‌دانستند و در عمل، بارها [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را با آنها [[تعویذ]] فرمود<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۱۲؛ مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۸۷.</ref>.
*در [[روایات نبوی]] نیز قرائت معوذتان به اضافه [[سوره اخلاص]] و دمیدن در [[کف دست]] و مسح [[بدن]] با آن، برای [[برکت]]، [[شفا]] و محافظت قید شده است<ref>ناصف، ج۴، ص۲۷-۲۸.</ref>. شاید از همین رو، [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان]] یافته است که پیوسته پیش از [[تلاوت قرآن]] از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به [[خداوند]] [[پناه]] آورد تا از این طریق پاسخی محکم به تهمت‌های پی در پی [[مخالفان]] باشد<ref>التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. لذا برای اهمیت [[استعاذه]] در [[قرآن]] همین بس که، دو [[سوره]] ناس و فلق به طور چشمگیری به این موضوع پرداخته‌اند. این دو [[سوره]] که با خطاب {{متن قرآن|قُلْ}} به [[پیامبر]]{{صل}} آغاز می‌گردد، [[جامع‌ترین]] بیان درباره ارکان [[استعاذه]] را دارا هستند؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت [[آیات]] دیگر مربوط به [[استعاذه]]، شرحی از مفاهیم و مصادیق این [[سوره]] به شمار می‌آیند. این دو [[سوره]] به سبب آغازهای مشترک از همان [[عصر نزول]] به (معوذتین) [[شهرت]] یافت و [[جایگاه]] ویژه‌ای در [[نظام]] [[آموزش قرآن]] پیدا کرد و نیز [[جانشین]] انواع تعاویذ [[نادرست]] [[دوره جاهلی]] شد. [[رسول اکرم]]{{صل}} خواندن این دو [[سوره]] را [[بهترین]] [[تعویذ]] می‌دانستند و در عمل، بارها [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را با آنها [[تعویذ]] فرمود<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۱۲؛ مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۸۷.</ref>.
*[[مسلمانان]] بر اساس [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[قرائت قرآن]] را همواره با ذکر {{متن قرآن| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} آغاز می‌کنند. شایان ذکر است که [[قاریان]] سبعه در مورد الفاظ [[استعاذه]] [[اتفاق نظر]] کامل ندارند؛ مثلاً [[ابن کثیر]]، [[عاصم]] و [[ابو عمرو]]، همین ذکر معروف را گفته‌اند؛ [[نافع]]، [[ابن عامر]] و [[کسائی]] عبارت {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ"}} را هم به آن افزوده‌اند؛ [[حمزه]] گفته: {{عربی|"نستیعذ بالله من الشیطان الرجیم"}} و بالاخره [[ابوحاتم]] عبارت {{عربی|"أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم"}} را صحیح دانسته است. البته مشهورترین عبارت [[استعاذه]] همان است که [[مسلمانان]] متداول است، زیرا [[نظم]] واژگانی آن با ساختار [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>«پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.</ref> سازگارتر است و در چندین [[روایت]] بر [[برتری]] آن بر وجوه دیگر، تأکید شده است. درباره طرز ادای [[استعاذه]] نیز عموم [[قاریان]] به جز [[نافع]] و [[حمزه]]، قائل به بلند گفتن (جهر) آن هستند<ref>التیسیر، ص۱۶ و ۱۷؛ المحلی، ج۱، ص۲۴۳ و ۲۵۲.</ref>.
*[[مسلمانان]] بر اساس [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[قرائت قرآن]] را همواره با ذکر {{متن قرآن| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} آغاز می‌کنند. شایان ذکر است که [[قاریان]] سبعه در مورد الفاظ [[استعاذه]] [[اتفاق نظر]] کامل ندارند؛ مثلاً [[ابن کثیر]]، [[عاصم]] و [[ابو عمرو]]، همین ذکر معروف را گفته‌اند؛ [[نافع]]، [[ابن عامر]] و [[کسائی]] عبارت {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ"}} را هم به آن افزوده‌اند؛ [[حمزه]] گفته: {{عربی|"نستیعذ بالله من الشیطان الرجیم"}} و بالاخره [[ابوحاتم]] عبارت {{عربی|"أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم"}} را صحیح دانسته است. البته مشهورترین عبارت [[استعاذه]] همان است که [[مسلمانان]] متداول است، زیرا [[نظم]] واژگانی آن با ساختار [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>«پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.</ref> سازگارتر است و در چندین [[روایت]] بر [[برتری]] آن بر وجوه دیگر، تأکید شده است. درباره طرز ادای [[استعاذه]] نیز عموم [[قاریان]] به جز [[نافع]] و [[حمزه]]، قائل به بلند گفتن (جهر) آن هستند<ref>التیسیر، ص۱۶ و ۱۷؛ المحلی، ج۱، ص۲۴۳ و ۲۵۲.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} در روایتی با تأکید بر [[الهی]] بودن شکل مشهور [[استعاذه]]، از [[ابن مسعود]] که آن را به صورت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} ادا می‌نمود، خواست که آن را بدون {{متن حدیث|السَّمِيعِ الْعَلِيمِ}} ادا کند، چرا که [[جبرئیل]]{{ع}} این‌گونه از [[لوح محفوظ]] به وی آموخته است<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۹۵.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} در روایتی با تأکید بر [[الهی]] بودن شکل مشهور [[استعاذه]]، از [[ابن مسعود]] که آن را به صورت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} ادا می‌نمود، خواست که آن را بدون {{متن حدیث|السَّمِيعِ الْعَلِيمِ}} ادا کند، چرا که [[جبرئیل]]{{ع}} این‌گونه از [[لوح محفوظ]] به وی آموخته است<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۹۵.</ref>.
*[[ابن کثیر]] در تفسیرش می‌گوید: عموم [[علما]] غیر از معدودی چون [[ابوحاتم]]، [[حمزه]] و... [[اتفاق نظر]] دارند که [[استعاذه]] باید پیش از قرائت باشد. به لحاظ این که [[قاری]] به هنگام قرائت، دچار [[لغزش]] و [[اشتباه]] نگشته و با [[تدبر]] و [[تفکر]] [[قرآن]] بخواند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۲، ص۵۸۶.</ref>.
*[[ابن کثیر]] در تفسیرش می‌گوید: عموم [[علما]] غیر از معدودی چون [[ابوحاتم]]، [[حمزه]] و... [[اتفاق نظر]] دارند که [[استعاذه]] باید پیش از قرائت باشد. به لحاظ این که [[قاری]] به هنگام قرائت، دچار [[لغزش]] و [[اشتباه]] نگشته و با [[تدبر]] و [[تفکر]] [[قرآن]] بخواند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، ج۲، ص۵۸۶.</ref>.
*[[اجماع]] [[علما]] بر الفاظ مشهور [[استعاذه]] به نظر سخاوی از [[استحکام]] چندانی برخوردار نیست<ref>جمال القراء، ج۲، ص۲۷۱.</ref>. [[ابن جزری]] ضمن بررسی و ارائه صورت‌های گوناگون عبارت [[استعاذه]] با مستندات [[روایی]]، در پایان [[پیروی]] از [[سلف صالح]] را در این باره سفارش نموده است. لذا با توجه به اشکال مختلف گزارش شده از الفاظ [[استعاذه]]، می‌توان گفت: ادا کردن صورت مشهور آن [[مستحب]] و مندوب است نه [[واجب]]! و هرگونه افزایش یا کاهشی در شکل آن مجاز می‌باشد، زیرا منظور اصلی [[پناه]] بردن به [[حضرت حق]] است. در مقابل، کسانی چون [[حمزه]] (از [[قاریان]] سبعه) بر تطابق فعل امر [[آیه]] (فاستعذ) با عبارت [[استعاذه]] پیش از [[قرائت قرآن]]، پافشاری و تأکید کرده‌اند که حتماً باید از الفاظی چون "أستعیذُ، إستَعَذتُ یا نستعیذُ" استفاده کرد<ref>الاتقان، ج۱، ص۳۶۵.</ref>.
*[[اجماع]] [[علما]] بر الفاظ مشهور [[استعاذه]] به نظر سخاوی از [[استحکام]] چندانی برخوردار نیست<ref>جمال القراء، ج۲، ص۲۷۱.</ref>. [[ابن جزری]] ضمن بررسی و ارائه صورت‌های گوناگون عبارت [[استعاذه]] با مستندات [[روایی]]، در پایان [[پیروی]] از [[سلف صالح]] را در این باره سفارش نموده است. لذا با توجه به اشکال مختلف گزارش شده از الفاظ [[استعاذه]]، می‌توان گفت: ادا کردن صورت مشهور آن [[مستحب]] و مندوب است نه [[واجب]]! و هرگونه افزایش یا کاهشی در شکل آن مجاز می‌باشد، زیرا منظور اصلی [[پناه]] بردن به [[حضرت حق]] است. در مقابل، کسانی چون [[حمزه]] (از [[قاریان]] سبعه) بر تطابق فعل امر [[آیه]] (فاستعذ) با عبارت [[استعاذه]] پیش از [[قرائت قرآن]]، پافشاری و تأکید کرده‌اند که حتماً باید از الفاظی چون "أستعیذُ، إستَعَذتُ یا نستعیذُ" استفاده کرد<ref>الاتقان، ج۱، ص۳۶۵.</ref>.
*در نگاه [[فقها]]، ذکر [[استعاذه]] پیش از [[خواندن]] انواع [[دعاها]]، [[عبادات]] و [[اعمال]] روزانه، [[مستحب]] است و [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد. [[نماز]] نیز به عنوان [[برترین]] [[عبادت]] از این ذکر خالی نیست. از جمله [[مستحبات]] قرائت [[نماز]]، آن است که [[نمازگزار]] بعد از [[تکبیرة الإحرام]] و قبل از قرائت [[حمد]]، [[استعاذه]] نماید. لذا موضوع [[استعاذه]] در کتب [[فقهی]] آمده است و می‌توان با نگاهی اجمالی دریافت که گرچه ظاهر [[آیه]] با فعل امر که معمولاً [[نماینده]] [[وجوب]] است، همراه گشته، اما تمامی [[فقیهان]]، ذکر [[استعاذه]] را در [[نماز]] و غیر آن، [[مستحب]] می‌دانند. البته از میان [[فقهای امامیه]]، تنها ابو علی ([[فرزند]] [[شیخ طوسی]]) و از [[عامه]]، فقهای پیرو [[مکتب]] ظاهری به [[وجوب]] ذکر [[استعاذه]] پیش از قرائت [[نماز]] قائل‌اند. همچنین ذکر آن با عبارت مشهور در رکعت اول [[نماز]] - ولو نمازهای [[جهریه]]- پیش از قرائت و به آهستگی (اخفات) ادا می‌شود و در صورت [[فراموشی]] نیاز به اعاده نیست<ref>تذکره الفقهاء، ج۳، ص۱۲۵؛ المحلی، ج۳، ص۲۴۷؛ کنز العرفان، ج۱، ص۱۴۹.</ref>.
*در نگاه [[فقها]]، ذکر [[استعاذه]] پیش از خواندن انواع [[دعاها]]، [[عبادات]] و [[اعمال]] روزانه، [[مستحب]] است و [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد. [[نماز]] نیز به عنوان [[برترین]] [[عبادت]] از این ذکر خالی نیست. از جمله [[مستحبات]] قرائت [[نماز]]، آن است که [[نمازگزار]] بعد از [[تکبیرة الإحرام]] و قبل از قرائت [[حمد]]، [[استعاذه]] نماید. لذا موضوع [[استعاذه]] در کتب [[فقهی]] آمده است و می‌توان با نگاهی اجمالی دریافت که گرچه ظاهر [[آیه]] با فعل امر که معمولاً [[نماینده]] [[وجوب]] است، همراه گشته، اما تمامی [[فقیهان]]، ذکر [[استعاذه]] را در [[نماز]] و غیر آن، [[مستحب]] می‌دانند. البته از میان [[فقهای امامیه]]، تنها ابو علی ([[فرزند]] [[شیخ طوسی]]) و از [[عامه]]، فقهای پیرو [[مکتب]] ظاهری به [[وجوب]] ذکر [[استعاذه]] پیش از قرائت [[نماز]] قائل‌اند. همچنین ذکر آن با عبارت مشهور در رکعت اول [[نماز]] - ولو نمازهای [[جهریه]]- پیش از قرائت و به آهستگی (اخفات) ادا می‌شود و در صورت [[فراموشی]] نیاز به اعاده نیست<ref>تذکره الفقهاء، ج۳، ص۱۲۵؛ المحلی، ج۳، ص۲۴۷؛ کنز العرفان، ج۱، ص۱۴۹.</ref>.
*[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: [[استعاذه]]، درخواست [[پناهگاه]] است و معنای [[آیه]] این است که: هرگاه [[قرآن]] خواندی از [[خدای متعال]] بخواه تا زمانی که آن را میخوانی، تو را از اغوای [[شیطان]] [[حفظ]] نماید و [[پناه]] دهد و این [[استعاذه]] [[امر]] شده، بیان‌گر حال [[نفسانی]] [[قاری]] در طول قرائت است که پیوسته آن را در [[جان]] خویش ایجاد می‌کند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۷.</ref>. نیز گفته شده که [[خداوند]] با بیان این [[آیه]] اعلام نموده است که [[استعاذه]] از جمله [[اعمال صالح]] است که [[خداوند]] بر آن [[پاداش]] مقرر فرموده است و در [[حدیث]] است که [[رسول خدا]]{{صل}} در [[نماز]] می‌فرمود: {{متن حدیث|اَللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اَللَّهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً، أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اَلشَّيْطَانِ اَلرَّجِيمِ: مِنْ هَمْزِهِ، وَ نَفْثِهِ، وَ نَفْخِهِ}}<ref>روض الجنان، ج۶، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استعاذه (مقاله)|مقاله «آیه استعاذه»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۸-۶۹.</ref>
*[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: [[استعاذه]]، درخواست [[پناهگاه]] است و معنای [[آیه]] این است که: هرگاه [[قرآن]] خواندی از [[خدای متعال]] بخواه تا زمانی که آن را میخوانی، تو را از اغوای [[شیطان]] [[حفظ]] نماید و [[پناه]] دهد و این [[استعاذه]] [[امر]] شده، بیان‌گر حال [[نفسانی]] [[قاری]] در طول قرائت است که پیوسته آن را در [[جان]] خویش ایجاد می‌کند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۷.</ref>. نیز گفته شده که [[خداوند]] با بیان این [[آیه]] اعلام نموده است که [[استعاذه]] از جمله [[اعمال صالح]] است که [[خداوند]] بر آن [[پاداش]] مقرر فرموده است و در [[حدیث]] است که [[رسول خدا]]{{صل}} در [[نماز]] می‌فرمود: {{متن حدیث|اَللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اَللَّهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً، أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اَلشَّيْطَانِ اَلرَّجِيمِ: مِنْ هَمْزِهِ، وَ نَفْثِهِ، وَ نَفْخِهِ}}<ref>روض الجنان، ج۶، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استعاذه (مقاله)|مقاله «آیه استعاذه»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۸-۶۹.</ref>


۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش