|
|
خط ۷۷: |
خط ۷۷: |
| #'''[[رفق و مدارا حتی با حیوانات]]''' | | #'''[[رفق و مدارا حتی با حیوانات]]''' |
| #'''هیبت و [[عظمت]]:''' حتی [[دشمنان]] هنگام رویارویی با امام سجاد{{ع}} از آن [[حضرت]] متأثر میگشتند<ref>اعیان الشیعة، ۱/ ۶۳۴- ۶۳۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۴-۱۰۵.</ref>. | | #'''هیبت و [[عظمت]]:''' حتی [[دشمنان]] هنگام رویارویی با امام سجاد{{ع}} از آن [[حضرت]] متأثر میگشتند<ref>اعیان الشیعة، ۱/ ۶۳۴- ۶۳۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۴-۱۰۵.</ref>. |
| *نزد [[امام صادق]]{{ع}} از [[امیرالمؤمنین]] یاد شد، آنگاه [[حضرت]] فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]! [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تا در [[دنیا]] [[حیات]] داشت هرگز [[حرام]] نخورد و هیچگاه دو امر بر او عرضه نشد که در هر دو [[رضای خدا]] باشد مگر اینکه سختترین آن را که بیشتر به دینش بستگی داشت بر میگزید و پیشامدی برای [[رسول خدا]]{{صل}} پیش نیامد مگر آنکه به خاطر اطمینانی که به او داشت او را فرا میخواند و در این [[امّت]] غیر از او کسی [[طاقت]] [[تحمل]] [[عمل]] [[پیامبر خدا]] را نداشت... و میان [[فرزندان]] و [[اهل]] بیتش هیچ کس از نظر [[دانایی]] (و [[اعمال]] و [[رفتار]]) از [[علی بن الحسین]]{{ع}} به او شبیهتر نبود.
| |
| *روزی فرزندش [[ابوجعفر]] [[امام باقر]]{{ع}} بر او وراد شد، آن [[حضرت]] را [[مشاهده]] کرد که بر اثر [[عبادت]] به جایی رسیده است که هیچکس به آن پایه نمیرسد، پس او را دید که رنگش بر اثر بیخوابی زرد شده و چشمانش از [[گریه]] ورم کرده و پیشانیاش پینه بسته بود، [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: هنگامی که او را با این حال دیدم نتوانستم جلوی [[گریه]] خود را بگیرم و گریستم، او در حال [[تفکّر]] بود پس از مدّتی به من توجّه کرد و فرمود: فرزندم! آن کتاب را که بخشی از [[عبادت]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]] در آن است به من بده، به او دادم. کمی از آن را خواند، سپس آن را با دلتنگی کنار گذاشت و فرمود: چه کسی بر [[عبادت]] [[علی]]{{ع}} [[طاقت]] دارد"<ref>ارشاد مفید، ص۴۹۵ و ۴۹۶.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۰۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[امامت]]== | | ==[[امامت]]== |