ارکان انتظار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زمینه‌ساز' به 'زمینه‌ساز'
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد')
جز (جایگزینی متن - 'زمینه‌ساز' به 'زمینه‌ساز')
خط ۶: خط ۶:
==ارکان انتظار راستین==
==ارکان انتظار راستین==
[[انتظار راستین]] دارای سه رکن اساسی است:
[[انتظار راستین]] دارای سه رکن اساسی است:
#'''[[نارضایتی]] نسبت به وضع موجود''': اصل [[انتظار فرج]] به [[اعتقاد]] [[شیعیان]] در بایستگی [[حکومت معصوم]] پس از [[پیامبر خدا]]{{صل}} برمی‌گردد و از دست رفتن این [[فرصت]] در طول [[تاریخ]]، تا زمان ولادت [[آخرین امام معصوم]]، [[زمینه‌ساز]] [[غیبت صغری]] و کبرای [[امام دوازدهم]] گردیده است. برپایه این [[اعتقاد]]، عدم [[حاکمیت معصوم]] بر [[جامعه]] و [[جهان]]، کاستی‌های فراوانی ایجاد کرده است و تنها [[راه]] [[سعادت بشر]]، [[پذیرش ولایت]] و [[حکومت معصوم]] است. از این رو [[مشکلات]]، [[فتنه‌ها]] و [[کاستی‌ها]] در [[دوران غیبت امام زمان]]{{ع}} هم ادامه دارد که از نبود ظاهری [[امام]]{{ع}} و [[حکومت جهانی]] عدل‌محور او ناشی می‌شود. [[منتظِر]] واقعی، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمی‌پذیرد و پیوسته برای کسب آمادگی‌های لازم تلاش می‌کند تا [[زمینه‌ساز ظهور]] [[امام غائب]] خویش باشد و در نهایت با [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} آن آیده مطلوب و ایده‌آل حاصل شود. [[منتظِر]] [[حقیقی]] [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}، از [[ظلم]]، [[فساد]]، [[بی‌عدالتی]]، [[بی‌هویتی]] و [[سرگردانی]] [[جهان]] امروز آزرده بوده و به دنبال [[رهایی]] از این وضع است و از طرف دیگر [[مشتاق]] رسیدن به [[حکومت حق]] و [[عدالت]] و [[معنویت]] است؛ به عبارت دیگر، فرد [[منتظِر]] در پی [[نفی]] وضعیت نامطلوب موجود و  تلاش برای دستیابی به [[وضعیت مطلوب]] است.  کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمی‌تواند منتظرِ وضعیت بهتر باشد؛ حتی کسی که از وضع موجودش با اندک تغییری، [[راضی]] می‌شود و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را [[منتظِر]] نامید.  منظور از [[اعتراض به وضع موجود]]، تنها بهبود وضعیت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه [[اعتراض به وضع موجود]] [[جهانی]] و [[اعتراض]] به سردمداران [[ستمگر]] جهانی نیز است<ref>ر.ک: </ref>. این [[نارضایتی]] و اساساً چنین انتظاری همواره یکی از پایه‌های مهم و زنده [[مبارزه]] علیه [[فساد]]، در [[جامعه اسلامی]] بوده که آن را باید سرچشمه مقاومت‌ها و منبع تحریکات و [[مبارزات]] ایجابی و سلبی [[اهل حق]] با [[اهل باطل]] شمرد. اهمیت [[آگاهی از وضع مطلوب]]: [[آگاهی]] نسبی به وضع مطلوبی که [[منتظر]] در پی آن است، عنصری مهم برای شکل‌گیری این رکن [[انتظار]]، یعنی [[اعتراض به وضع موجود]] است. با [[آگاهی]] از ویژگی [[جامعه مهدوی]] است که می‌توان از وضعیت [[غیبت]]) وضعیت موجود) نالان بود و برای [[ظهور]] [[زمینه‌سازی]] و آمادگی‌های لازم را کسب کرد. کسی که [[منتظر]] است، باید در کنار [[اعتراض به وضع موجود]]، [[تصوری]] از وضع مطلوب-هرچند نسبی- نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند و بایستی با هم فهمیده شوند؛ بدون [[تصوری]] آگاهانه از [[وضعیت مطلوب]]، نمی‌توان به‌خوبی وضعیت فعلی را ارزیابی کرد. [[انسان]] [[منتظِر]]، با بررسی و مقایسه وضعیت کنونی خود و [[وضعیت مطلوب]]، در می‌یابد که کدام‌یک با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسب دارد؛ در نتیجه به وضع فعلی [[راضی]] نمی‌شود و همواره برای رسیدن به آن وضع مطلوب در تلاش و کوشش است و در [[انتظار]] روزی است که طعم خوش [[عدالت]] و [[معنویت]] را [[حس]] کند.
#'''[[نارضایتی]] نسبت به وضع موجود''': اصل [[انتظار فرج]] به [[اعتقاد]] [[شیعیان]] در بایستگی [[حکومت معصوم]] پس از [[پیامبر خدا]]{{صل}} برمی‌گردد و از دست رفتن این [[فرصت]] در طول [[تاریخ]]، تا زمان ولادت [[آخرین امام معصوم]]، زمینه‌ساز [[غیبت صغری]] و کبرای [[امام دوازدهم]] گردیده است. برپایه این [[اعتقاد]]، عدم [[حاکمیت معصوم]] بر [[جامعه]] و [[جهان]]، کاستی‌های فراوانی ایجاد کرده است و تنها [[راه]] [[سعادت بشر]]، [[پذیرش ولایت]] و [[حکومت معصوم]] است. از این رو [[مشکلات]]، [[فتنه‌ها]] و [[کاستی‌ها]] در [[دوران غیبت امام زمان]]{{ع}} هم ادامه دارد که از نبود ظاهری [[امام]]{{ع}} و [[حکومت جهانی]] عدل‌محور او ناشی می‌شود. [[منتظِر]] واقعی، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمی‌پذیرد و پیوسته برای کسب آمادگی‌های لازم تلاش می‌کند تا [[زمینه‌ساز ظهور]] [[امام غائب]] خویش باشد و در نهایت با [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} آن آیده مطلوب و ایده‌آل حاصل شود. [[منتظِر]] [[حقیقی]] [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}، از [[ظلم]]، [[فساد]]، [[بی‌عدالتی]]، [[بی‌هویتی]] و [[سرگردانی]] [[جهان]] امروز آزرده بوده و به دنبال [[رهایی]] از این وضع است و از طرف دیگر [[مشتاق]] رسیدن به [[حکومت حق]] و [[عدالت]] و [[معنویت]] است؛ به عبارت دیگر، فرد [[منتظِر]] در پی [[نفی]] وضعیت نامطلوب موجود و  تلاش برای دستیابی به [[وضعیت مطلوب]] است.  کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمی‌تواند منتظرِ وضعیت بهتر باشد؛ حتی کسی که از وضع موجودش با اندک تغییری، [[راضی]] می‌شود و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را [[منتظِر]] نامید.  منظور از [[اعتراض به وضع موجود]]، تنها بهبود وضعیت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه [[اعتراض به وضع موجود]] [[جهانی]] و [[اعتراض]] به سردمداران [[ستمگر]] جهانی نیز است<ref>ر.ک: </ref>. این [[نارضایتی]] و اساساً چنین انتظاری همواره یکی از پایه‌های مهم و زنده [[مبارزه]] علیه [[فساد]]، در [[جامعه اسلامی]] بوده که آن را باید سرچشمه مقاومت‌ها و منبع تحریکات و [[مبارزات]] ایجابی و سلبی [[اهل حق]] با [[اهل باطل]] شمرد. اهمیت [[آگاهی از وضع مطلوب]]: [[آگاهی]] نسبی به وضع مطلوبی که [[منتظر]] در پی آن است، عنصری مهم برای شکل‌گیری این رکن [[انتظار]]، یعنی [[اعتراض به وضع موجود]] است. با [[آگاهی]] از ویژگی [[جامعه مهدوی]] است که می‌توان از وضعیت [[غیبت]]) وضعیت موجود) نالان بود و برای [[ظهور]] [[زمینه‌سازی]] و آمادگی‌های لازم را کسب کرد. کسی که [[منتظر]] است، باید در کنار [[اعتراض به وضع موجود]]، [[تصوری]] از وضع مطلوب-هرچند نسبی- نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند و بایستی با هم فهمیده شوند؛ بدون [[تصوری]] آگاهانه از [[وضعیت مطلوب]]، نمی‌توان به‌خوبی وضعیت فعلی را ارزیابی کرد. [[انسان]] [[منتظِر]]، با بررسی و مقایسه وضعیت کنونی خود و [[وضعیت مطلوب]]، در می‌یابد که کدام‌یک با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسب دارد؛ در نتیجه به وضع فعلی [[راضی]] نمی‌شود و همواره برای رسیدن به آن وضع مطلوب در تلاش و کوشش است و در [[انتظار]] روزی است که طعم خوش [[عدالت]] و [[معنویت]] را [[حس]] کند.
#'''[[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]''': مراد از این رکن، [[اعتقاد]] به این است که سرانجام، این [[دنیا]] طعم [[عدالت]] و زیبایی‌ها را می‌‌چشد.  این [[باور]] در تمام [[ادیان]] وجود دارد؛ در [[مذهب شیعه]]، [[امام مهدی]]{{ع}} این اتفاق [[عظیم]] را رقم خواهد زد. یکی از عناصر مهم برای شکل‌گیری این رکن، [[اشتیاق]] است؛ چراکه [[اشتیاق]]، [[حاکم]] بر تمام فعالیت‌های [[ذهنی]] و [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] می‌شود؛ یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و [[دلهره]]، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت [[مأیوس]] کننده‌ای که در آن است نمی‌شود؛ زیرا او در پس [[ناملایمات]] ساحل [[امن]] را می‌بیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزش‌ترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref> تحف العقول، ص ۳۷. </ref> اما نکته‌ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمی‌توان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷. </ref>. [[امید]] داشتن به وضع مطلوب، غیر از [[اعتقاد]] به آیندۀ مطلوب است. این [[امید]]، هرچند می‌تواند اثر آن [[اعتقاد]] باشد، اما خودش فی‌نفسه [[حقیقت]] دیگری دارد؛ چراکه موجب می‌‌شود [[اعتقاد]] [[انسان]] [[لذت‌بخش]] شود. در واقع می‌‌توان گفت وقتی یک [[عقیده]]، به عرصۀ علاقه و [[امید]] [[راه]] پیدا می‌کند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگ‌ها جاری می‌شود، حیات‌بخش خواهد شد و [[انسان]] با تمام وجود گرمای آن را [[احساس]] خواهد کرد.  البته ممکن است در بعضی اوقات این [[حیات]] بخشی تبدیل به ممات بخشی شود؛ چراکه گاهی ممکن است [[اعتقاد]] درونی شخص [[نادرست]] باشد؛ در این صورت [[امید]] و آرزویی که زادۀ همین [[اعتقاد]] است [[فاسد]] و بی اثر می‌‌شود؛ زیرا رابطۀ بین [[اعتقاد]] و [[امید]] یک رابطۀ درونی است و [[امید]] و آرزوی هر شخص براساس اعتقاداتش بسته می‌‌شود. نتیجه نهایی چنین [[اعتقادی]]، [[انسان منتظر]] را وادار به حرکت و تلاش می‌کند و او را از حالت ایستا و [[منزوی]] بودن خارج می‌کند.
#'''[[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]''': مراد از این رکن، [[اعتقاد]] به این است که سرانجام، این [[دنیا]] طعم [[عدالت]] و زیبایی‌ها را می‌‌چشد.  این [[باور]] در تمام [[ادیان]] وجود دارد؛ در [[مذهب شیعه]]، [[امام مهدی]]{{ع}} این اتفاق [[عظیم]] را رقم خواهد زد. یکی از عناصر مهم برای شکل‌گیری این رکن، [[اشتیاق]] است؛ چراکه [[اشتیاق]]، [[حاکم]] بر تمام فعالیت‌های [[ذهنی]] و [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] می‌شود؛ یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و [[دلهره]]، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت [[مأیوس]] کننده‌ای که در آن است نمی‌شود؛ زیرا او در پس [[ناملایمات]] ساحل [[امن]] را می‌بیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزش‌ترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref> تحف العقول، ص ۳۷. </ref> اما نکته‌ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمی‌توان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷. </ref>. [[امید]] داشتن به وضع مطلوب، غیر از [[اعتقاد]] به آیندۀ مطلوب است. این [[امید]]، هرچند می‌تواند اثر آن [[اعتقاد]] باشد، اما خودش فی‌نفسه [[حقیقت]] دیگری دارد؛ چراکه موجب می‌‌شود [[اعتقاد]] [[انسان]] [[لذت‌بخش]] شود. در واقع می‌‌توان گفت وقتی یک [[عقیده]]، به عرصۀ علاقه و [[امید]] [[راه]] پیدا می‌کند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگ‌ها جاری می‌شود، حیات‌بخش خواهد شد و [[انسان]] با تمام وجود گرمای آن را [[احساس]] خواهد کرد.  البته ممکن است در بعضی اوقات این [[حیات]] بخشی تبدیل به ممات بخشی شود؛ چراکه گاهی ممکن است [[اعتقاد]] درونی شخص [[نادرست]] باشد؛ در این صورت [[امید]] و آرزویی که زادۀ همین [[اعتقاد]] است [[فاسد]] و بی اثر می‌‌شود؛ زیرا رابطۀ بین [[اعتقاد]] و [[امید]] یک رابطۀ درونی است و [[امید]] و آرزوی هر شخص براساس اعتقاداتش بسته می‌‌شود. نتیجه نهایی چنین [[اعتقادی]]، [[انسان منتظر]] را وادار به حرکت و تلاش می‌کند و او را از حالت ایستا و [[منزوی]] بودن خارج می‌کند.
#'''[[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]]''': آخرین رکن [[انتظار]] [[اقدام عملی]] برای تحقق [[وضعیت مطلوب]] است. عمل و [[اقدام]] برای مقدمه‌سازی [[ظهور]] و [[زمینه‌سازی]] [[فرج]]، تا آنجا که مقدور است، هم [[دلیل]] [[صداقت]] ادعای [[منتظر]] است و هم مایه تقویت [[انتظار]] خواهد بود. [[اعتقاد]] [[انسان]] [[منتظِر]] برای آیندۀ مطلوب نباید غیر‌مسئولانه باشد، یعنی شخص [[منتظر]] اگر چه به وضعیت موجود، معترض است، ولی باید برای بهبود شرایط موجود به اندازۀ وسعش قدم بردارد و تنها [[چشم به راه]] [[آینده]] نباشد. چنان که در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: هر یک از شما باید برای [[خروج قائم]]{{ع}} آماده باشد، هر چند به اندازه یک تیر <ref>الغیبة، ج۱، ص۳۲۰. </ref>. [[منتظر واقعی]] به طور فعّال و [[شایسته]] با حضور مستمر و مداوم برای [[اصلاح]] وضع موجود در جهت [[رسیدن به وضع مطلوب]] در تلاش است؛ زیرا در این حالت، [[اعتراض]] را با [[انتظار]] به معنای واقعی کلمه [[درهم]] آمیخته و بر این [[باور]] است که [[امید]] به فردای بهتر، بدون حرکت و تلاش عملی بی‌معناست. اساساً عمل‌گرا بودن در [[فرهنگ]] [[منتظران]] نهادینه شده است؛ زیرا [[منتظر]] تا به سمت [[وضعیت مطلوب]] حرکت نکند، در واقع انتظارش را کامل نکرده است. [[منتظر واقعی]]، به [[میزان]] [[توانایی]] خود برای برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] تلاش می‌کند و آن را وظیفۀ خویش می‌داند. [[تکامل انسان]] و [[جامعه]]، کوشش در مسیر بازسازی [[جامعه]] بر اساس [[قسط و عدل]]، و [[مبارزه با ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] از جمله مصادیق مهم و جدیِ [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است.
#'''[[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]]''': آخرین رکن [[انتظار]] [[اقدام عملی]] برای تحقق [[وضعیت مطلوب]] است. عمل و [[اقدام]] برای مقدمه‌سازی [[ظهور]] و [[زمینه‌سازی]] [[فرج]]، تا آنجا که مقدور است، هم [[دلیل]] [[صداقت]] ادعای [[منتظر]] است و هم مایه تقویت [[انتظار]] خواهد بود. [[اعتقاد]] [[انسان]] [[منتظِر]] برای آیندۀ مطلوب نباید غیر‌مسئولانه باشد، یعنی شخص [[منتظر]] اگر چه به وضعیت موجود، معترض است، ولی باید برای بهبود شرایط موجود به اندازۀ وسعش قدم بردارد و تنها [[چشم به راه]] [[آینده]] نباشد. چنان که در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: هر یک از شما باید برای [[خروج قائم]]{{ع}} آماده باشد، هر چند به اندازه یک تیر <ref>الغیبة، ج۱، ص۳۲۰. </ref>. [[منتظر واقعی]] به طور فعّال و [[شایسته]] با حضور مستمر و مداوم برای [[اصلاح]] وضع موجود در جهت [[رسیدن به وضع مطلوب]] در تلاش است؛ زیرا در این حالت، [[اعتراض]] را با [[انتظار]] به معنای واقعی کلمه [[درهم]] آمیخته و بر این [[باور]] است که [[امید]] به فردای بهتر، بدون حرکت و تلاش عملی بی‌معناست. اساساً عمل‌گرا بودن در [[فرهنگ]] [[منتظران]] نهادینه شده است؛ زیرا [[منتظر]] تا به سمت [[وضعیت مطلوب]] حرکت نکند، در واقع انتظارش را کامل نکرده است. [[منتظر واقعی]]، به [[میزان]] [[توانایی]] خود برای برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] تلاش می‌کند و آن را وظیفۀ خویش می‌داند. [[تکامل انسان]] و [[جامعه]]، کوشش در مسیر بازسازی [[جامعه]] بر اساس [[قسط و عدل]]، و [[مبارزه با ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] از جمله مصادیق مهم و جدیِ [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش