جز
جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
جز (جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
:۴. '''حمله به [[مدینه]]:''' [[سفیانی]] پس از حمله به [[کوفه]] و [[تصرف]] آن، از حضور [[امام مهدی]] {{ع}} در [[مدینه]] مطلع میشود، از اینرو، برای دستگیری آن [[حضرت]] سپاهی را به سمت [[مدینه]] گسیل میدارد. [[سپاه]] [[سفیانی]] برای دستگیری و کشتن [[حضرت]]، عده زیادی را دستگیر میکند و به [[قتل]] میرساند. [[امام علی]] {{ع}} در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بجيش إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَأْخُذُونَ مِنْ قَدَرُوا عَلَيْهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ ، وَ يُقْتَلُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ رِجَالًا وَ نِسَاءً فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْرُبُ الْمَهْدِيِّ وَ المبيض مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ "}}<ref>[[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل میدارد و آنها کسانی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را که بتوانند، دستگیر میکنند و از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را میکشند. در این هنگام مهدی و مبیض به سمت [[مکه]] میگریزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۹۱.</ref>. اما [[امام مهدی]] {{ع}} به صورت مخفیانه به سمت [[مکه]] حرکت میکند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرمودهاند: {{متن حدیث|"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّة"}}<ref>و [[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل میدارد. [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} از آنجا به سمت [[مکه]] کوچ میکند. به فرمانده سپاه [[سفیانی]] گزارش میرسد که مهدی به سمت [[مکه]] رفته است؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. همچنین در [[روایات]] از [[مقاومت]] [[حاکمیت]] منطقه [[حجاز]] در برابر [[سپاه]] [[سفیانی]] سخنی به میان نیامده است. این مطلب میتواند به جهت فقدان [[حاکمیت]] مقتدر در سرزمین [[حجاز]] باشد، همچنانکه میتواند معلول توافق [[حاکمان]] [[حجاز]] و [[سفیانی]] برای [[کشتار]] [[شیعیان]] و دستگیری [[امام مهدی]] {{ع}} باشد»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۵۸ - ۱۷۰.</ref>. | :۴. '''حمله به [[مدینه]]:''' [[سفیانی]] پس از حمله به [[کوفه]] و [[تصرف]] آن، از حضور [[امام مهدی]] {{ع}} در [[مدینه]] مطلع میشود، از اینرو، برای دستگیری آن [[حضرت]] سپاهی را به سمت [[مدینه]] گسیل میدارد. [[سپاه]] [[سفیانی]] برای دستگیری و کشتن [[حضرت]]، عده زیادی را دستگیر میکند و به [[قتل]] میرساند. [[امام علی]] {{ع}} در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|" يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بجيش إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَأْخُذُونَ مِنْ قَدَرُوا عَلَيْهِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ ، وَ يُقْتَلُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ رِجَالًا وَ نِسَاءً فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْرُبُ الْمَهْدِيِّ وَ المبيض مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ "}}<ref>[[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل میدارد و آنها کسانی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} را که بتوانند، دستگیر میکنند و از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را میکشند. در این هنگام مهدی و مبیض به سمت [[مکه]] میگریزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۹۱.</ref>. اما [[امام مهدی]] {{ع}} به صورت مخفیانه به سمت [[مکه]] حرکت میکند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایت]] معتبری فرمودهاند: {{متن حدیث|"وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّة"}}<ref>و [[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] گسیل میدارد. [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} از آنجا به سمت [[مکه]] کوچ میکند. به فرمانده سپاه [[سفیانی]] گزارش میرسد که مهدی به سمت [[مکه]] رفته است؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸ باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص۸۱)</ref>. همچنین در [[روایات]] از [[مقاومت]] [[حاکمیت]] منطقه [[حجاز]] در برابر [[سپاه]] [[سفیانی]] سخنی به میان نیامده است. این مطلب میتواند به جهت فقدان [[حاکمیت]] مقتدر در سرزمین [[حجاز]] باشد، همچنانکه میتواند معلول توافق [[حاکمان]] [[حجاز]] و [[سفیانی]] برای [[کشتار]] [[شیعیان]] و دستگیری [[امام مهدی]] {{ع}} باشد»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۵۸ - ۱۷۰.</ref>. | ||
*شماری از عملکردهای وحشیانه و بیرحمانه [[سفیانی]] عبارتاند از: | *شماری از عملکردهای وحشیانه و بیرحمانه [[سفیانی]] عبارتاند از: | ||
#[[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمود: "مردی از [[دل]] [[دمشق]] | #[[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمود: "مردی از [[دل]] [[دمشق]] خروج میکند که به او [[سفیانی]] میگویند، همه پیروانش از تیره کلب میباشد، آنقدر [[کشتار]] کند که حتی شکم زنها را میشکافد و [[کودکان]] را از دمِ تیغ میگذراند"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ رَجُلُ يُقَالُ لَهُ السُّفْيَانِيُّ فِي عُمْقِ دِمَشْقُ وَ عَامَّةَ مَنْ يَتْبَعُهُ مِنْ كَلْبٍ فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ "}}؛ سلمی، [[عقد الدرر]]، ص ۷۳؛ متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۷۲، ح ۳۸۶۹۸؛ همو، البرهان فی علامات [[مهدی]] [[آخرالزمان]]، ص ۱۱۳؛ [[سیوطی]]، الدرالمنثور، ج ۵، ص ۲۴۱؛ همو، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۱؛ قنوجی، الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه، ص ۱۲۵.</ref>. | ||
#در [[حدیث]] دیگری از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} آمده است: "آنقدر [[کشتار]] نماید که حتی شکم زنها را میشکافد و [[کودکان]] را به [[قتل]] میرساند"<ref>{{متن حدیث|" فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ وَ يُقْتَلُ الصِّبْيَانِ "}}؛ مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۶.</ref>. | #در [[حدیث]] دیگری از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} آمده است: "آنقدر [[کشتار]] نماید که حتی شکم زنها را میشکافد و [[کودکان]] را به [[قتل]] میرساند"<ref>{{متن حدیث|" فَيُقْتَلُ حَتَّى يبقر بُطُونِ النِّسَاءِ وَ يُقْتَلُ الصِّبْيَانِ "}}؛ مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۶.</ref>. | ||
#[[امیر]] [[تقواپیشگان]] در همین رابطه میفرماید: "گروهی از [[اولاد]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} به بلاد [[روم]] پناهنده میشوند، [[سفیانی]] کسی را به نزد [[پادشاه روم]] میفرستد که بندههایم را به سوی من برگردان. او نیز بر میگرداند، پس آنها را در [[دمشق]] گردن میزند"<ref>{{متن حدیث|"وَ یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ آلِ رَسُولِ الله ِ{{صل}} اِلی بِلاَدِ الرومِ، فیبْعَثُ السفیانِی اِلی مَلِکِ الروم: رُد اِلی عَبیدی، فیرُدهُمْ اِلیهِ، فیضْرِبُ اَعْنَاقَهُمْ بِدِمَشْقَ"}}مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>. | #[[امیر]] [[تقواپیشگان]] در همین رابطه میفرماید: "گروهی از [[اولاد]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} به بلاد [[روم]] پناهنده میشوند، [[سفیانی]] کسی را به نزد [[پادشاه روم]] میفرستد که بندههایم را به سوی من برگردان. او نیز بر میگرداند، پس آنها را در [[دمشق]] گردن میزند"<ref>{{متن حدیث|"وَ یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ آلِ رَسُولِ الله ِ{{صل}} اِلی بِلاَدِ الرومِ، فیبْعَثُ السفیانِی اِلی مَلِکِ الروم: رُد اِلی عَبیدی، فیرُدهُمْ اِلیهِ، فیضْرِبُ اَعْنَاقَهُمْ بِدِمَشْقَ"}}مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
#و در ضمن یک [[حدیث]] طولانی از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "با هفتاد هزار نفر به سوی [[عراق]] حرکت میکند، در [[کوفه]]، [[بصره]] و دیگر [[شهرها]] میگردد، [[ارکان اسلام]] را منهدم میکند، [[دانشمندان]] را میکشد، قرآنها را میسوزاند، مساجد را ویران میکند، [[محرمات]] را [[مباح]] نماید، به نوازندگی [[فرمان]] دهد، کارهای ناشایست را تجویز کند، از فرایض [[الهی]] جلوگیری نماید، از [[جور]] و [[ستم]] پروا نکند، هر کس که نامش: [[محمد]]، [[علی]]، [[جعفر]]، حمزه، [[حسن]]، [[حسین]]، [[فاطمه]]، [[زینب]]، ام کلثوم، [[خدیجه]] و عاتکه باشد، به سبب [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]] از دم [[شمشیر]] میگذراند<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>. آنچه به طور فشرده از نظر خوانندگان گرامی گذشت، قطرهای از دریا، مشتی از خروار و اندکی از بسیار جنایاتی است که در [[احادیث]] [[فریقین]] پیرامون کارنامه سیاه [[سفیانی]] آمده است»<ref>[[علی اکبر مهدیپور|مهدیپور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص .</ref>. | #و در ضمن یک [[حدیث]] طولانی از [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "با هفتاد هزار نفر به سوی [[عراق]] حرکت میکند، در [[کوفه]]، [[بصره]] و دیگر [[شهرها]] میگردد، [[ارکان اسلام]] را منهدم میکند، [[دانشمندان]] را میکشد، قرآنها را میسوزاند، مساجد را ویران میکند، [[محرمات]] را [[مباح]] نماید، به نوازندگی [[فرمان]] دهد، کارهای ناشایست را تجویز کند، از فرایض [[الهی]] جلوگیری نماید، از [[جور]] و [[ستم]] پروا نکند، هر کس که نامش: [[محمد]]، [[علی]]، [[جعفر]]، حمزه، [[حسن]]، [[حسین]]، [[فاطمه]]، [[زینب]]، ام کلثوم، [[خدیجه]] و عاتکه باشد، به سبب [[دشمنی]] با [[خاندان رسالت]] از دم [[شمشیر]] میگذراند<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۲۰.</ref>. آنچه به طور فشرده از نظر خوانندگان گرامی گذشت، قطرهای از دریا، مشتی از خروار و اندکی از بسیار جنایاتی است که در [[احادیث]] [[فریقین]] پیرامون کارنامه سیاه [[سفیانی]] آمده است»<ref>[[علی اکبر مهدیپور|مهدیپور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص .</ref>. | ||
==اقدمات سفیانی در مصلح کل== | ==اقدمات سفیانی در مصلح کل== | ||
*با بررسی و مطالعه دقیق [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} در مورد زمان | *با بررسی و مطالعه دقیق [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} در مورد زمان خروج [[سفیانی]] و جریانهای همزمان، آن درمییابیم که این حرکت، حرکتی سریع و برقآسا بوده و فاصله زمانی چندانی با [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} ندارد، [[امام صادق]] {{ع}} مدت زمان خروج او را از ابتدا تا آخر ۱۵ ماه ذکر نمودهاند که او ۶ ماه آنرا به [[جنگ]] میپردازد و هنگامی که مناطق پنجگانه [[دمشق]]، [[اردن]]، [[حمص]]، [[حلب]] و قنسرین را [[تصرف]] کند؛ دقیقا ۹ ماه و نه یک روز بیشتر [[حکومت]] میکند<ref>النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۳۰۰.</ref>. برخی [[روایات]] دوره [[حکومت]] او را به اندازه مدت بارداری یک [[زن]] (یعنی ۹ ماه) دانستهاند و با توجه به این دوره و [[جنگها]] و فتحهای او در آن مدت کوتاه و فرجام او به دست [[سپاهیان]] [[امام زمان]] {{ع}}، به این نتیجه میرسیم که این رویدادها بسیار سریع و برقآسا روی میدهد. در اینجا به اختصار و نه مفصل به ذکر کارها و اقدامات او میپردازیم زیرا که [[روایات]] صحیحه در مورد جزئیات آن رویدادها اختلافنظر دارند. | ||
*'''اولین [[اقدام]]: به [[قتل]] رساندن [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]]''' {{عم}}: [[علویان]] در طول [[تاریخ]] یا بر [[ظلم]] و [[انحراف]] شوریدهاند یا مانند آتشفشان خاموش بوده و هر لحظه [[منتظر]] فرصت مناسب بوده و هیچگاه [[آتش]] و [[انقلاب]] آنان خاموش نشده است و همواره نشانههای شعله و [[دود]] این [[آتش]] پدیدار بوده است. بنابراین میبینیم که [[حاکمان]] بدسرشت، [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} را در رأس [[مخالفان]] خود قرار میدادند و [[علویان]] و [[شیعیان]] این مضمون را از گفتار [[ائمه]] {{ع}} دریافتهاند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: ما و [[خاندان]] [[ابو سفیان]] دو خانوادهایم که به خاطر [[خدا]] [[دشمن]] هم شدیم. ما میگفتیم [[خداوند]] راست میگوید و آنها میگفتند: [[دروغ]] میگوید، [[ابو سفیان]] با [[پیامبر]] {{صل}} جنگید، معاویة بن ابی سفیان با [[امام علی|علی]] {{ع}}، [[یزید]] بن [[معاویه]] با [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} و [[سفیانی]] هم با [[قائم]] {{ع}} میجنگد<ref>الشیخ الصدوق، معانی الاخبار، ص ۳۴۶.</ref>. | *'''اولین [[اقدام]]: به [[قتل]] رساندن [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]]''' {{عم}}: [[علویان]] در طول [[تاریخ]] یا بر [[ظلم]] و [[انحراف]] شوریدهاند یا مانند آتشفشان خاموش بوده و هر لحظه [[منتظر]] فرصت مناسب بوده و هیچگاه [[آتش]] و [[انقلاب]] آنان خاموش نشده است و همواره نشانههای شعله و [[دود]] این [[آتش]] پدیدار بوده است. بنابراین میبینیم که [[حاکمان]] بدسرشت، [[علویان]] و [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} را در رأس [[مخالفان]] خود قرار میدادند و [[علویان]] و [[شیعیان]] این مضمون را از گفتار [[ائمه]] {{ع}} دریافتهاند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: ما و [[خاندان]] [[ابو سفیان]] دو خانوادهایم که به خاطر [[خدا]] [[دشمن]] هم شدیم. ما میگفتیم [[خداوند]] راست میگوید و آنها میگفتند: [[دروغ]] میگوید، [[ابو سفیان]] با [[پیامبر]] {{صل}} جنگید، معاویة بن ابی سفیان با [[امام علی|علی]] {{ع}}، [[یزید]] بن [[معاویه]] با [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} و [[سفیانی]] هم با [[قائم]] {{ع}} میجنگد<ref>الشیخ الصدوق، معانی الاخبار، ص ۳۴۶.</ref>. | ||
*[[پیروان]] و دوستداران آنها نیز چنین سرنوشتی داشتند و راه آنان را ادامه دادند و با مشکلات و دشواریهای بسیاری در طول [[تاریخ]] دست و پنجه نرم کردند و برای [[درک]] بهتر این [[مصیبتها]]، تنها مراجعه به کتاب مقاتل الطالبیین ابو الفرج [[کفایت]] میکند. با مطالعه [[تاریخ]] [[تشیع]] و [[علویان]] درمییابیم که اعمال و [[رفتار]] و [[کردار]] [[سفیانی]] چیز جدیدی نیست بلکه او نیز همانند [[حاکمان ظالم]] و [[ستمپیشه]] گذشته راه [[قتل]] و تبعید و [[شکنجه]] [[اختیار]] مینماید، از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] است که میفرماید: روزی را میبینم که [[سفیانی]] وارد [[کوفه]] شده و ندا میدهد: هرکس سر یکی از [[شیعیان]] [[علی]] را بیاورد هزار درهم جایزه میبرد، و [[همسایه]] علیه [[همسایه]] میشود و میگوید فلانی جزو آنهاست و گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد، و حکومتتان در آن موقع تحت سیطره فاسدان قرار میگیرد<ref>الشیخ الطوسی، الغیبة، ص ۴۰۵.</ref>. | *[[پیروان]] و دوستداران آنها نیز چنین سرنوشتی داشتند و راه آنان را ادامه دادند و با مشکلات و دشواریهای بسیاری در طول [[تاریخ]] دست و پنجه نرم کردند و برای [[درک]] بهتر این [[مصیبتها]]، تنها مراجعه به کتاب مقاتل الطالبیین ابو الفرج [[کفایت]] میکند. با مطالعه [[تاریخ]] [[تشیع]] و [[علویان]] درمییابیم که اعمال و [[رفتار]] و [[کردار]] [[سفیانی]] چیز جدیدی نیست بلکه او نیز همانند [[حاکمان ظالم]] و [[ستمپیشه]] گذشته راه [[قتل]] و تبعید و [[شکنجه]] [[اختیار]] مینماید، از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] است که میفرماید: روزی را میبینم که [[سفیانی]] وارد [[کوفه]] شده و ندا میدهد: هرکس سر یکی از [[شیعیان]] [[علی]] را بیاورد هزار درهم جایزه میبرد، و [[همسایه]] علیه [[همسایه]] میشود و میگوید فلانی جزو آنهاست و گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد، و حکومتتان در آن موقع تحت سیطره فاسدان قرار میگیرد<ref>الشیخ الطوسی، الغیبة، ص ۴۰۵.</ref>. | ||
*[[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: [[سفیانی]] و همراهانش | *[[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: [[سفیانی]] و همراهانش خروج میکنند. در آن زمان تصمیم و هدفی جز اذیت و [[آزار]] و [[قتل]] [[خاندان محمد]] {{صل}} و [[شیعیان]] آنها را ندارد، گروهی را به [[کوفه]] میفرستد و جمعی از [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{عم}} را به [[قتل]] رسانده و بسیاری را به دار میآویزد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۲.</ref>. [[احادیث]] دیگری نیز وجود دارد که بیانگر کارها و مأموریتهایی اعم از [[کشتار]] و تبعید [[شیعیان]] است که این [[فاسق]] انجام میدهد. | ||
*'''[[اقدام]] دوم: کشتن [[علما]] و [[مخالفان]] و مجازات سخت [[زنان]] و کودکان''': این ویژگی بارز مفسدان برای ترساندن [[مردم]] و ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[دل]] آنان است، آنها در ابتدا [[تلاش]] میکنند [[علما]] و [[دانشمندان]] را با خود همراه کرده و در صورت [[مخالفت]]، آنها را به [[قتل]] میرسانند، آنها در [[حقیقت]] میخواهند [[علما]] را جذب خود کنند تا جنایتها و کارهای آنها را توجیه کرده و به آنها [[مشروعیت]] بخشند. | *'''[[اقدام]] دوم: کشتن [[علما]] و [[مخالفان]] و مجازات سخت [[زنان]] و کودکان''': این ویژگی بارز مفسدان برای ترساندن [[مردم]] و ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در [[دل]] آنان است، آنها در ابتدا [[تلاش]] میکنند [[علما]] و [[دانشمندان]] را با خود همراه کرده و در صورت [[مخالفت]]، آنها را به [[قتل]] میرسانند، آنها در [[حقیقت]] میخواهند [[علما]] را جذب خود کنند تا جنایتها و کارهای آنها را توجیه کرده و به آنها [[مشروعیت]] بخشند. | ||
*در [[حدیثی]] آمده است: [[سفیانی]] بدترین حاکمی است که [[علما]] و اهل [[فضیلت]] را به [[قتل]] میرساند و آنها را نابود میکند، در ابتدا از آنها کمک میخواهد، اگر کسی [[سرپیچی]] کند، او را به [[قتل]] میرساند<ref>الفتن الابن حماد، ص ۷۶.</ref>. | *در [[حدیثی]] آمده است: [[سفیانی]] بدترین حاکمی است که [[علما]] و اهل [[فضیلت]] را به [[قتل]] میرساند و آنها را نابود میکند، در ابتدا از آنها کمک میخواهد، اگر کسی [[سرپیچی]] کند، او را به [[قتل]] میرساند<ref>الفتن الابن حماد، ص ۷۶.</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
*[[امام باقر]] {{ع}} او را بدترین [[مردم]] توصیف کرده و میفرماید: اگر [[سفیانی]] را ببینی، او بدترین [[مردمان]] است او سرخروی، با موهای بور است و هرگز [[خدا]] را [[عبادت]] نکرده است<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۳۰۶.</ref>. | *[[امام باقر]] {{ع}} او را بدترین [[مردم]] توصیف کرده و میفرماید: اگر [[سفیانی]] را ببینی، او بدترین [[مردمان]] است او سرخروی، با موهای بور است و هرگز [[خدا]] را [[عبادت]] نکرده است<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۳۰۶.</ref>. | ||
*'''[[اقدام]] سوم: به اشغال درآوردن مناطق مختلف''': روایتهای تاریخی حاکی از آن است که [[سفیانی]] از کشورهای [[مسیحی]] [[روم]] [اروپا] میآید و [[صلیب]] به گردن دارد، از [[بشر بن غالب]] [[روایت]] شده که گفته است: [[سفیانی]] با [[پیروزی]] از کشورهای غربی میآید و [[صلیب]] بر گردن دارد<ref>الطوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۷۸.</ref>. جنگش را از مناطق پنجگانهای که [[روایتها]] به آن اشاره شده، آغاز میکند. مناطق پنجگانه عبارتند از [[دمشق]]، [[اردن]]، [[حمص]]، [[حلب]] و قنسرین و به بیان دیگر او [[جنگ]] خود را از سرزمین [[شام]] آغاز میکند و بر آن چیره میشود سپس از آنجا به [[عراق]] و [[حجاز]] میرود. برخی [[روایات]] تأکید کردهاند که او با برخی شخصیتها مانند [[اصهب]] و [[ابقع]] میجنگد و شاید این نامها، کنایه از شخصیتهای بزرگ [[اقوام]] این مناطق باشد. [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: [[سفیانی]] با [[ابقع]] میجنگد و او و افرادش را به [[قتل]] میرساند، سپس [[اصهب]] را میکشد و مقصد بعدی او، [[عراق]] است. او سپاهش را از [[قرقیسیا]] عبور میدهد و آنها در آنجا به [[جنگ]] میپردازند و [[سفیانی]] [[سپاه]] دیگری به [[کوفه]] روانه میکند<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰.</ref>. [[قرقیسیا]] [[شهر]] کوچکی است که در مصب رود خابور به رود [[فرات]] قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود [[فرات]] میریزد. این منطقه میان سه [[کشور عراق]]، [[ترکیه]] و [[سوریه]] قرار دارد. [[روایتها]] حاکی از وقوع چندین [[جنگ]] میان [[ترکها]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] و میان [[سفیانی]] و دیگر سپاهها است. این [[جنگها]] بر سر گنجی واقع در رود [[فرات]] است که آنرا کوهی از طلا و به قولی نقره دانستهاند و لازم به ذکر است که هیچیک از طرفین [[جنگ]] به خاطر مشغول شدن به کارهای دیگر نمیتوانند آن گنج را به دست آورند. ممکن است مراد از این گنج [[ثروت]] این منطقه اعم از وفور [[آب]] و منابع طبیعی آن باشد و البته [[خداوند]] آگاهتر از همه به امور است. چیزیکه وجود این احتمال را بیشتر میکند نرسیدن هیچیک از طرفهای درگیر به این گنج است زیرا در آن زمان این منطقه، منطقه جنگی بدون [[آرامش]] و استقرار است و این مانع آن میشود که گنج آن نمایان شود. | *'''[[اقدام]] سوم: به اشغال درآوردن مناطق مختلف''': روایتهای تاریخی حاکی از آن است که [[سفیانی]] از کشورهای [[مسیحی]] [[روم]] [اروپا] میآید و [[صلیب]] به گردن دارد، از [[بشر بن غالب]] [[روایت]] شده که گفته است: [[سفیانی]] با [[پیروزی]] از کشورهای غربی میآید و [[صلیب]] بر گردن دارد<ref>الطوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۷۸.</ref>. جنگش را از مناطق پنجگانهای که [[روایتها]] به آن اشاره شده، آغاز میکند. مناطق پنجگانه عبارتند از [[دمشق]]، [[اردن]]، [[حمص]]، [[حلب]] و قنسرین و به بیان دیگر او [[جنگ]] خود را از سرزمین [[شام]] آغاز میکند و بر آن چیره میشود سپس از آنجا به [[عراق]] و [[حجاز]] میرود. برخی [[روایات]] تأکید کردهاند که او با برخی شخصیتها مانند [[اصهب]] و [[ابقع]] میجنگد و شاید این نامها، کنایه از شخصیتهای بزرگ [[اقوام]] این مناطق باشد. [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: [[سفیانی]] با [[ابقع]] میجنگد و او و افرادش را به [[قتل]] میرساند، سپس [[اصهب]] را میکشد و مقصد بعدی او، [[عراق]] است. او سپاهش را از [[قرقیسیا]] عبور میدهد و آنها در آنجا به [[جنگ]] میپردازند و [[سفیانی]] [[سپاه]] دیگری به [[کوفه]] روانه میکند<ref>النعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰.</ref>. [[قرقیسیا]] [[شهر]] کوچکی است که در مصب رود خابور به رود [[فرات]] قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود [[فرات]] میریزد. این منطقه میان سه [[کشور عراق]]، [[ترکیه]] و [[سوریه]] قرار دارد. [[روایتها]] حاکی از وقوع چندین [[جنگ]] میان [[ترکها]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] و میان [[سفیانی]] و دیگر سپاهها است. این [[جنگها]] بر سر گنجی واقع در رود [[فرات]] است که آنرا کوهی از طلا و به قولی نقره دانستهاند و لازم به ذکر است که هیچیک از طرفین [[جنگ]] به خاطر مشغول شدن به کارهای دیگر نمیتوانند آن گنج را به دست آورند. ممکن است مراد از این گنج [[ثروت]] این منطقه اعم از وفور [[آب]] و منابع طبیعی آن باشد و البته [[خداوند]] آگاهتر از همه به امور است. چیزیکه وجود این احتمال را بیشتر میکند نرسیدن هیچیک از طرفهای درگیر به این گنج است زیرا در آن زمان این منطقه، منطقه جنگی بدون [[آرامش]] و استقرار است و این مانع آن میشود که گنج آن نمایان شود. | ||
*[[سفیانی]] وارد [[کوفه]] میشود و به [[جنگ و کشتار]] میپردازد. [[روایتها]] از مردی به نام [[شیصبانی]] نام میبرند که در [[کوفه]] با [[سفیانی]] میجنگد. [[جابر جعفی]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} در مورد [[سفیانی]] پرسیدم فرمود: قبل از [[سفیانی]] [[شیصبانی]] از [[کوفه]] بیرون میآید، همچنانکه [[آب]] از [[زمین]] میجوشد، او هم | *[[سفیانی]] وارد [[کوفه]] میشود و به [[جنگ و کشتار]] میپردازد. [[روایتها]] از مردی به نام [[شیصبانی]] نام میبرند که در [[کوفه]] با [[سفیانی]] میجنگد. [[جابر جعفی]] میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} در مورد [[سفیانی]] پرسیدم فرمود: قبل از [[سفیانی]] [[شیصبانی]] از [[کوفه]] بیرون میآید، همچنانکه [[آب]] از [[زمین]] میجوشد، او هم خروج میکند<ref>النعمانی الغیبة، ص ۳۰۲.</ref>. این [[فاسق]] پس از استقرار پیدا کردن، همانند دیگر [[متکبران]] [[ستمپیشه]] که طمعشان پایانناپذیر نیست، سپاهش را به [[حجاز]] گسیل میدارد و بنابر برخی [[احادیث]]، [[سپاه]] او وارد [[مدینه]] میشود و به [[غارت]] و ویرانی و چپاول میپردازد. در برخی [[روایتها]] چنین [[نقل]] شده است که [[سفیانی]] سپاهی را به [[مدینه]] میفرستد و [[دستور]] [[قتل]] هاشمیان، حتی [[زنان]] آبستن آنها میدهد ... الخ<ref>الفتن، ابن حماد، ص ۲۰۱.</ref>. سپس او سپاهش را به [[مکه]] اعزام میکند و آن نشانه [[وعده]] داده شده، یعنی فرو رفتن در [[زمین]] [[خسف بیداء]] اتفاق میافتد. درباره این وقایع در فصل [[نشانههای ظهور]] بهطور مفصل سخن گفتهایم. در این هنگام [[قدرت]] [[سفیانی]] شروع به افول میکند تا اینکه [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] میکند و جنگهای [[وعده]] داده شده به [[رهبری]] او و [[یاری]] پیروانش از [[یمن]] و [[خراسان]] و [[عراق]] و دیگران آغاز میشود. این [[جنگها]] به [[رهبری]] کسی است که [[وعده]] [[پیروزی]] و چیرگی بر [[دشمنان]] به او داده شده است. [[سپاه]] [[سفیانی]] به تدریج از مناطق اشغالی، [[شکست]] خورده و عقبنشینی میکند. سپس آن [[نبرد]] بزرگ میان [[سپاه امام]] و [[سپاه]] [[سفیانی]] به نام [[جنگ]] [[فتح]] [[قدس]] آغاز میشود. [[سپاه]] [[سفیانی]] از درون شروع به نابود و متلاشی شدن میکند و خود [[سفیانی]] نیز پس از چندین [[جنگ]] در [[شام]] و [[قدس]] به دست [[سپاه امام]] کشته میشود و به این ترتیب جنبش [[امام عصر]] نوینی را آغاز میکند»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۹۵-۲۰۰.</ref>. | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== |