←پیکار بنی قینقاع
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۷: | ||
==[[پیکار بنی قینقاع]]== | ==[[پیکار بنی قینقاع]]== | ||
به [[روایت]] [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۵۰.</ref>، [[یهود]] [[بنی قینقاع]] نیز پس از [[جنگ بدر]] به [[دشمنی]] و [[ستیزه]] جویی با [[پیامبر خدا]]{{صل}} برخاستند. وقتی آن [[حضرت]]، ایشان را [[موعظه]] کرد، در پاسخ، خود را [[مرد]] [[جنگی]] دانستند و گفتند رسول خدا{{صل}} از [[پیروزی]] بر قریش در [[بدر]] [[مغرور]] شده است و به [[مخالفت]] با حضرت ادامه دادند. [[روابط]] میان [[پیامبر]] و بنی قینقاع ملتهب بود که در بازار بنی قینقاع به زنی [[مسلمان]] تعرض شد و در پی آن مردی مسلمان و مردب از یهود کشته شدند و | به [[روایت]] [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۵۰.</ref>، [[یهود]] [[بنی قینقاع]] نیز پس از [[جنگ بدر]] به [[دشمنی]] و [[ستیزه]] جویی با [[پیامبر خدا]]{{صل}} برخاستند. وقتی آن [[حضرت]]، ایشان را [[موعظه]] کرد، در پاسخ، خود را [[مرد]] [[جنگی]] دانستند و گفتند رسول خدا{{صل}} از [[پیروزی]] بر قریش در [[بدر]] [[مغرور]] شده است و به [[مخالفت]] با حضرت ادامه دادند. [[روابط]] میان [[پیامبر]] و بنی قینقاع ملتهب بود که در بازار بنی قینقاع به زنی [[مسلمان]] تعرض شد و در پی آن مردی مسلمان و مردب از یهود کشته شدند و جبههبندی میان ایشان آغاز گردید و رسول خدا{{صل}} ایشان را محاصره کرد. [[یهودیان]] سرانجام [[تسلیم]] شدند، ولی با وساطت و [[اصرار]] [[عبدالله بن ابی بن سلول]] که هم [[پیمان]] یهود بنی قینقاع بود، رسول خدا{{صل}} تنها [[اموال]] و سلاحشان را [[مصادره]] و خودشان را از مدینه [[اخراج]] کرد. وقوع این [[جنگ]] پس از [[غزوه]] سَویق، این احتمال را قوت میبخشد که [[قبیله]] بنی قینقاع با [[ابوسفیان]] در [[یورش]] و آسیب رساندن به مدینه [[همکاری]] داشتهاند؛ به ویژه که [[سلام بن مشکم]] یهودی در این جنگ از ابوسفیان در مدینه [[پذیرایی]] کرد<ref>زرینژاد، ص۳۹۷.</ref>.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۶۰.</ref> | ||
==[[جنگ احد]]== | ==[[جنگ احد]]== |