بنی‌مدلج در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
خط ۱۸: خط ۱۸:


==بنی مدلج در عصر [[رسول خدا]]{{صل}}==
==بنی مدلج در عصر [[رسول خدا]]{{صل}}==
در عصر رسول خدا{{صل}} در چندین حادثه از ایشان یاد شده است؛ نخست هنگام [[هجرت پیامبر]] از [[مکه]] به [[مدینه]] که گذر آن [[حضرت]] بر آبی از بنی‌‌مدلج افتاد و حوض‌های آب بنی‌‌مدلج که برای [[کشاورزی]] یا [[دامداری]] از آن استفاده می‌‌کردند در نظر آن حضرت [[پسندیده]] آمد.<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۷۴؛ المحبر، ص ۱۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶.</ref> در این اوان که [[قریش]] در پی‌‌یافتن [[رسول خدا]] برای [[دستگیری]] وی جایزه [[تعیین]] کرده بود، [[سراقة ‌‌بن مالک]] مدلجی که متوجه حضور [[پیامبر]] در منطقه ایشان شده بود به تعقیب آن‌‌حضرت پرداخت؛ اما نتوانست آن حضرت را دستگیر کند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۰.</ref> کتب [[سیره]] و [[تاریخ]] [[ظهور]] کراماتی از رسول‌‌خدا{{صل}} را در این‌‌باره [[ثبت]] کرده‌‌اند.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۳۸.</ref> پس از حضور پیامبر{{صل}} در مدینه در جمادی‌‌الآخر سال دوم، هنگامی که آن حضرت در جریان [[غزوه]] ذوالعشیره برای تعقیب [[کاروان تجاری قریش]] به منطقه مسکونی ایشان در ذوالعشیره رفت آنان به گرمی از رسول خدا [[پذیرایی]] کردند <ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۳۶.</ref>و پیامبر با آنان [[پیمان]] عدم تعرض بست.<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۳۳؛ الطبقات، ج۲، ص ۱۰.</ref>منابع تصریح کرده‌‌اند که میان بنی‌‌مدلج و همپیمانان [[کنانی]] ایشان با رسول خدا{{صل}} پیمان نامه‌‌ای به [[امضا]] رسید؛<ref>المحبر، ص ۱۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶؛ تاریخ طبری، ج‌‌۲، ص ۶۶.</ref> اما هیچ یک از منابع متن پیمان [[نامه]] را نیاورده‌‌اند.
در عصر رسول خدا{{صل}} در چندین حادثه از ایشان یاد شده است؛ نخست هنگام [[هجرت پیامبر]] از [[مکه]] به [[مدینه]] که گذر آن [[حضرت]] بر آبی از بنی‌‌مدلج افتاد و حوض‌های آب بنی‌‌مدلج که برای [[کشاورزی]] یا [[دامداری]] از آن استفاده می‌‌کردند در نظر آن حضرت [[پسندیده]] آمد.<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۷۴؛ المحبر، ص ۱۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶.</ref> در این اوان که [[قریش]] در پی‌‌یافتن [[رسول خدا]] برای [[دستگیری]] وی جایزه [[تعیین]] کرده بود، [[سراقة ‌‌بن مالک مدلجی]] که متوجه حضور [[پیامبر]] در منطقه ایشان شده بود به تعقیب آن‌‌حضرت پرداخت؛ اما نتوانست آن حضرت را دستگیر کند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۰.</ref> کتب [[سیره]] و [[تاریخ]] [[ظهور]] کراماتی از رسول‌‌خدا{{صل}} را در این‌‌باره [[ثبت]] کرده‌‌اند.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۳۸.</ref> پس از حضور پیامبر{{صل}} در مدینه در جمادی‌‌الآخر سال دوم، هنگامی که آن حضرت در جریان [[غزوه]] ذوالعشیره برای تعقیب [[کاروان تجاری قریش]] به منطقه مسکونی ایشان در ذوالعشیره رفت آنان به گرمی از رسول خدا [[پذیرایی]] کردند <ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۳۶.</ref>و پیامبر با آنان [[پیمان]] عدم تعرض بست.<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۳۳؛ الطبقات، ج۲، ص ۱۰.</ref>منابع تصریح کرده‌‌اند که میان بنی‌‌مدلج و همپیمانان [[کنانی]] ایشان با رسول خدا{{صل}} پیمان نامه‌‌ای به [[امضا]] رسید؛<ref>المحبر، ص ۱۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶؛ تاریخ طبری، ج‌‌۲، ص ۶۶.</ref> اما هیچ یک از منابع متن پیمان [[نامه]] را نیاورده‌‌اند.


از پیمان بنی‌‌مدلج در سال دوم تا پس از [[صلح حدیبیه]] در [[سال ششم هجری]] رخداد خاصی گزارش نشده است. پیش از [[فتح مکه]] در سال هشتم، پیامبر [[تصمیم]] گرفته بود دسته‌‌ای را به [[فرماندهی]] خالدبن [[ولید]] به سوی بنی‌‌مدلج اعزام کند.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۴۵۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۵۴۶.</ref> احتمالا در این مدت تحرکاتی داشته‌‌اند؛ اما این اقدامات، به [[مسلمانان]] صدمه‌‌ای نرسانیده بود. رسول خدا با توجه به [[روابط]] [[تاریخی]] قریش و مدلجیها تصمیم به این اعزام گرفت؛ امّا با حضور [[سراقه]] مدلجی در [[مدینه]] و سخنان او با [[پیامبر]]، [[خالد]] [[رفتار]] ملایم‌‌تری با مدلجیان اتخاذ کرد و آنان نیز بر‌‌اثر همپیمانی با [[قریش]] [[عهد]] کردند دیگر هیچ گروهی را برضدّ پیامبر [[یاری]] ندهند و [[اسلام آوردن]] خود را به [[اسلام]] قریش مشروط ساختند.  
از پیمان بنی‌‌مدلج در سال دوم تا پس از [[صلح حدیبیه]] در [[سال ششم هجری]] رخداد خاصی گزارش نشده است. پیش از [[فتح مکه]] در سال هشتم، پیامبر [[تصمیم]] گرفته بود دسته‌‌ای را به [[فرماندهی]] خالدبن [[ولید]] به سوی بنی‌‌مدلج اعزام کند.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۴۵۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۵۴۶.</ref> احتمالا در این مدت تحرکاتی داشته‌‌اند؛ اما این اقدامات، به [[مسلمانان]] صدمه‌‌ای نرسانیده بود. رسول خدا با توجه به [[روابط]] [[تاریخی]] قریش و مدلجیها تصمیم به این اعزام گرفت؛ امّا با حضور [[سراقه مدلجی]] در [[مدینه]] و سخنان او با [[پیامبر]]، [[خالد]] [[رفتار]] ملایم‌‌تری با مدلجیان اتخاذ کرد و آنان نیز بر‌‌اثر همپیمانی با [[قریش]] [[عهد]] کردند دیگر هیچ گروهی را برضدّ پیامبر [[یاری]] ندهند و [[اسلام آوردن]] خود را به [[اسلام]] قریش مشروط ساختند.  


برخی [[مفسران]] [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}}<ref>«مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمده‌اند- و اگر خداوند می‌خواست آنان را بر شما چیرگی می‌داد و با شما به نبرد می‌پرداختند- باری، اگر اینان از شما کناره‌جویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۹۰.</ref> را به بنی‌‌مدلج مرتبط دانسته‌‌اند که نه خواهان [[مبارزه]] با پیامبر بودند و نه خواهان رویارویی با قریش.<ref> التبیان، ج ۳، ص ۲۸۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۵۲.</ref> بر اساس مفاد این [[آیه]] [[مؤمنان]] [[مأمور]] شده‌‌اند با [[کافران]] مبارزه کنند، مگر آنان که با [[مسلمانان]] [[پیمان]] دارند یا کافرانی که نزد مسلمانان آمده‌‌اند و از اینکه با [[قوم]] خود (همپیمانان [[قریشی]]) یا با مسلمانان بجنگند ناراحت‌‌اند. اینان اگر در پی جنگ‌‌افروزی نیستند باید با آنان در [[آشتی]] به سر برند. با این همه در [[سال هشتم هجری]] که پیامبر عازم [[فتح مکه]] بود برخی [[یاران]] آن [[حضرت]]، در منطقه قدید پیشنهاد [[حمله]] به بنی‌‌مدلج را مطرح کردند؛ ولی پیامبر نپذیرفت،<ref> اعلام الوری، ج ۱، ص ۲۲۷.</ref> بر این اساس این [[قبیله]] تا آن [[زمان]] بر [[شرک]] خود مانده بود و روابطشان با [[دولت]] [[نبوی]] براساس پیمانهای عدم تعرض [[تعیین]] می‌‌شد.
برخی [[مفسران]] [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}}<ref>«مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمده‌اند- و اگر خداوند می‌خواست آنان را بر شما چیرگی می‌داد و با شما به نبرد می‌پرداختند- باری، اگر اینان از شما کناره‌جویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۹۰.</ref> را به بنی‌‌مدلج مرتبط دانسته‌‌اند که نه خواهان [[مبارزه]] با پیامبر بودند و نه خواهان رویارویی با قریش.<ref> التبیان، ج ۳، ص ۲۸۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۵۲.</ref> بر اساس مفاد این [[آیه]] [[مؤمنان]] [[مأمور]] شده‌‌اند با [[کافران]] مبارزه کنند، مگر آنان که با [[مسلمانان]] [[پیمان]] دارند یا کافرانی که نزد مسلمانان آمده‌‌اند و از اینکه با [[قوم]] خود (همپیمانان [[قریشی]]) یا با مسلمانان بجنگند ناراحت‌‌اند. اینان اگر در پی جنگ‌‌افروزی نیستند باید با آنان در [[آشتی]] به سر برند. با این همه در [[سال هشتم هجری]] که پیامبر عازم [[فتح مکه]] بود برخی [[یاران]] آن [[حضرت]]، در منطقه قدید پیشنهاد [[حمله]] به بنی‌‌مدلج را مطرح کردند؛ ولی پیامبر نپذیرفت،<ref> اعلام الوری، ج ۱، ص ۲۲۷.</ref> بر این اساس این [[قبیله]] تا آن [[زمان]] بر [[شرک]] خود مانده بود و روابطشان با [[دولت نبوی]] براساس پیمانهای عدم تعرض [[تعیین]] می‌‌شد.


پس از فتح مکه در دو حادثه از بنی‌‌مدلج یاد شده است: نخست آنکه [[خزاعه]] در برابر قتلی که [[بنوبکر]] از آنان انجام داده بود، فردی از قبیله [[مخالف]] را کشت. پیامبر پرداخت دیه را برای بنوبکر مقرر فرمود که بنی‌‌مدلج نیز در پرداخت دیه مقتول بکری با خزاعه سهیم شدند،<ref> المغازی، ج ۲، ص ۸۴۵.</ref> زیرا [[بنی کعب]] از تیره‌‌های خزاعه با بنی‌‌مدلج همپیمان بودند.<ref>السنن الکبری، ج ۸، ص ۲۹.</ref> همچنین پس از [[فتح مکه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} [[خالد ‌‌بن ولید]] را به سوی قبیله‌‌ای [[کنانی]] به نام بنی‌‌جذیمه فرستاد که بنی‌‌مدلج و برخی [[قبایل]] دیگر، [[خالد]] را [[همراهی]] کردند.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۸۸۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۴۱.</ref> با اینکه بنی‌‌مدلج و بنی‌‌جذیمه هر دو از قبایل کنانی بودند، منابع از [[حمایت]] و همراهی بنی‌‌مدلج با بنی‌‌جذیمه در برابر [[اقدام]] ناجوانمردانه خالد در [[قتل عام]] آنان گزارشی ارائه نکرده‌‌اند. در سال نهم بنا به [[فرمان پیامبر]]، [[مشرکان]] از حضور در [[مکه]] منع شدند و تنها قبایل [[مشرک]] همپیمان با آن [[حضرت]] از جمله بنی‌‌مدلج از این [[حکم]] مستثنا شدند که این امر در [[آیات]] نخست [[سوره توبه]] انعکاس یافت. این آیات، اعلام [[بیزاری]] [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} از مشرکان و [[لغو]] یک جانبه همه پیمانهایی است که با [[مسلمانان]] داشتند، مگر آنان که به [[عهد]] و [[پیمان]] خود [[وفادار]] ماندند، چیزی از آن فروگذار نکردند، آسیبی به مسلمانان نزدند و دیگران را برضدّ مسلمانان [[یاری]] نکردند: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۴.</ref>،  {{متن قرآن|كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۷. جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۸۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۸.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[بنی مُدْلِج (مقاله)|مقاله «بنی مُدْلِج»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
پس از فتح مکه در دو حادثه از بنی‌‌مدلج یاد شده است: نخست آنکه [[خزاعه]] در برابر قتلی که [[بنوبکر]] از آنان انجام داده بود، فردی از قبیله [[مخالف]] را کشت. پیامبر پرداخت دیه را برای بنوبکر مقرر فرمود که بنی‌‌مدلج نیز در پرداخت دیه مقتول بکری با خزاعه سهیم شدند،<ref> المغازی، ج ۲، ص ۸۴۵.</ref> زیرا [[بنی کعب]] از تیره‌‌های خزاعه با بنی‌‌مدلج همپیمان بودند.<ref>السنن الکبری، ج ۸، ص ۲۹.</ref> همچنین پس از [[فتح مکه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} [[خالد ‌‌بن ولید]] را به سوی قبیله‌‌ای [[کنانی]] به نام بنی‌‌جذیمه فرستاد که بنی‌‌مدلج و برخی [[قبایل]] دیگر، [[خالد]] را [[همراهی]] کردند.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۸۸۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۴۱.</ref> با اینکه بنی‌‌مدلج و بنی‌‌جذیمه هر دو از قبایل کنانی بودند، منابع از [[حمایت]] و همراهی بنی‌‌مدلج با بنی‌‌جذیمه در برابر [[اقدام]] ناجوانمردانه خالد در [[قتل عام]] آنان گزارشی ارائه نکرده‌‌اند. در سال نهم بنا به [[فرمان پیامبر]]، [[مشرکان]] از حضور در [[مکه]] منع شدند و تنها قبایل [[مشرک]] همپیمان با آن [[حضرت]] از جمله بنی‌‌مدلج از این [[حکم]] مستثنا شدند که این امر در [[آیات]] نخست [[سوره توبه]] انعکاس یافت. این آیات، اعلام [[بیزاری]] [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} از مشرکان و [[لغو]] یک جانبه همه پیمانهایی است که با [[مسلمانان]] داشتند، مگر آنان که به [[عهد]] و [[پیمان]] خود [[وفادار]] ماندند، چیزی از آن فروگذار نکردند، آسیبی به مسلمانان نزدند و دیگران را برضدّ مسلمانان [[یاری]] نکردند: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۴.</ref>،  {{متن قرآن|كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۷. جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۸۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۸.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[بنی مُدْلِج (مقاله)|مقاله «بنی مُدْلِج»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش