|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
|
| |
|
| ==اَوس و [[جنگ خندق]]== | | ==اَوس و [[جنگ خندق]]== |
| [[أوس بن قیظی]] در [[جنگ خندق]] و در حضور مردان [[قوم]] خویش به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} گفت: “ای [[پیامبر]]! خانههای ما بیحفاظ است، اجازه بده به سوی [[قوم]] خویش بازگردیم”<ref>البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۲۳۹.</ref>؛ در این هنگام این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا}}<ref>«و هنگامی که دستهای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه! جای ماندن ندارید پس بازگردید و دستهای (دیگر) از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) میخواستند؛ میگفتند خانههای ما بیحفاظ است با آنکه بیحفاظ نبود، آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند» سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref><ref>السیرة النبویة، این هشام، ج۱، ص۵۲۴.</ref><ref>[[راحله ضائفی|ضائفی، راحله]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[اوس]] و ماجرای [[اختلاف]]== | | ==[[اوس]] و ماجرای [[اختلاف]]== |
| نکته جالب [[زندگی]] [[اوس]]، آن است که نزدیک بود به خاطر او و یک نفر از [[طایفه]] [[خزرج]]، دوباره [[جنگ]] بین قبیلههای [[اوس]] و [[خزرج]] تکرار شود؛ خلاصه داستان چنین است: روزی [[شاس بن قیس یهودی]] که با [[اسلام]] و [[مسلمانان]] [[دشمنی]] بسیاری داشت، از کنار افرادی از قبیلههای [[اوس]] و [[خزرج]] که دور هم نشسته و در حال صحبت کردن بودند، عبور کرد. او وقتی این [[الفت]] و [[برادری]] و [[مهربانی]] را که پس از یک قرن [[جنگ]] و [[نزاع]] بین این دو [[طایفه]] ایجاد شده، بود [[مشاهده]] کرد، ناراحت شد و با خود گفت این اتحادی که بین این دو [[طایفه]] ایجاد شده در این [[سرزمین]] برای ما جای [[زندگی]] نمیگذارد و در صدد برآمد تا آن [[جنگ]] و [[نزاع]] خاموش شده را دوباره روشن سازد.
| |
|
| |
| پس به [[جوانی]] [[یهودی]] گفت: “برو در میان این جمعیت و از [[جنگ]] بعاث (آخرین [[جنگ]] میان [[اوس]] و [[خزرج]]) یاد کن و از اشعاری که در آن موقع هر یک از ایشان در مقابل دسته دیگر میسرودند و به [[فراموشی]] سپرده شده است بخوان تا دو [[طایفه]] تحریک شده و زمینه [[اختلاف]] ایجاد شود.
| |
|
| |
| [[جوان]] [[یهودی]] هم این کار را کرد و این دو دسته هر یک به بیان افتخارات خود پرداختند تا آنکه کار به جایی رسید که [[اوس بن قیظی]] از [[طایفه]] [[اوس]] و [[جبار بن صخر]] از [[قبیله خزرج]] با هم به [[جدال]] برخاستند و یکی از آن دو به دیگری گفت: “اگر میخواهید همان [[جنگها]] را از سر میگیریم”.
| |
|
| |
| هر دو [[طایفه]] به [[پشتیبانی]] از افراد خود برخاستند و بانگ {{عربی|السلاح السلاح}} بلند شد و به همدیگر گفتند: وعدهگاه ما [[حرّه]] است و در ادامه دو [[قبیله]] آماده [[جنگ]]، در بیرون [[مدینه]] [[اجتماع]] کرده و در مقابل یکدیگر صف آرایی کردند.
| |
|
| |
| وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از این موضوع باخبر شد، با تعدادی از [[مهاجران]] به نزد ایشان آمد و به آنها فرمود: “ای گروه [[مسلمانان]]! از [[خدا]] بترسید و [[دوران جاهلیت]] را زنده نکنید؛ آیا به رسم [[جاهلیت]] و کارهای گذشته بر میگردید با آنکه من در میان شمایم؟ آیا پس از آنکه [[خدا]] شما را [[هدایت]] فرمود و به وسیله [[اسلام]] شما را [[عزت]] بخشید و آثار وحشیگری را از میان برداشت و از [[کفر]] نجاتتان داد و در میان شما [[الفت]] و [[مهربانی]] قرار داد، دوباره به [[کفر]] باز میگردید؟” [[انصار]] به [[لغزش]] خود پی برده سلاحها را انداخته و گریستند. سپس افراد دو [[قبیله]] به هم پیوستند و به همراه [[پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] بازگشتند و [[خدای متعال]] با دست [[پیامبر]] بزرگوارش [[آتش فتنه]] را خاموش گردانید و [[نیرنگ]] [[دشمنان اسلام]] را نابود ساخت<ref>.الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.
| |
|
| |
| [[آیات]] زیر نیز درباره شاس بن [[قیس]] نازل شد: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ الله مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا الله بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ * وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ الله وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِالله فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز میدارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ میخواهید و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست * ای مؤمنان! اگر از دستهای از کسانی که به آنان کتاب داده شده است فرمانبرداری کنید شما را پس از ایمانتان به کفر باز میگردانند * و چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما میخوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۹۹-۱۰۱.</ref><ref>التبیان، شیخ طوسی، ج۲، ص۵۴۲؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ص۲ و أسباب النزول، واحدی، ص۱۰۰-۹۹.</ref><ref>[[راحله ضائفی|ضائفی، راحله]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۵۰۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
خط ۳۹: |
خط ۲۷: |
| [[رده:اعلام]] | | [[رده:اعلام]] |
| [[رده:صحابه]] | | [[رده:صحابه]] |
| | {{صحابه}} |